به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 67

Threaded View

  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 16 اردیبهشت 99 [ 06:37]
    تاریخ عضویت
    1395-4-10
    نوشته ها
    38
    امتیاز
    3,490
    سطح
    36
    Points: 3,490, Level: 36
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    76

    تشکرشده 16 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array

    دوست دارم ازدواج کنم اما جذب فرهنگ و چهره ایرانی نمی شم

    عرض سلام و ادب خدمت کاربران عزیز و مدیران محترم سایت همدردی،


    من به تازگی به جمع کاربران همدردی پیوسته ام و این اولین بار است که در محیط مجازی یک تاپیک ایجاد می کنم. پیشاپیش از همه شما عزیزانی که این مطلب را می خوانید و به بنده کمک می کنید بی نهایت سپاسگزارم. شاید مشکل من با همه آنچه که شما تا حالا در این سایت مطالعه کردید متفاوت باشه به خاطر همین از طولانی شدن تاپیک عذرخواهی میکنم.


    واقعیت اینه که ذهنم بسیار آشفته است و نیاز به تاپیک های زیادی برای مشورت با شما عزیزان احساس می کنم. در ابتدا مختصری از خودم توضیح می دهم و بعد به بیان مشکل می پردازم.
    متولد 67، دانشجوی سال آخر مقطع دکتری از یک دانشگاه دولتی، مجرد، مذهبی معمولی، از خانواده ایی با سطح اقتصادی و فرهنگی متوسط و بسیار خوشنام در سطح شهر (خانواده ام خیلی مذهبی تر هستند). در حال حاضر شغلی با درآمد ثابت ندارم. با اینکه چندین جا می تونم با پیگیری و تلاش مناسب، برای اشتغال خودم اقدامی کنم، ولی ترجیح می دم تمرکزم صد در صد روی درس باشه. یکی از دلایلم هم اینه که در بین دانشگاهیان هم رشته ایی خود در کشور و تا حدودی در سطح بین المللی آدم شناخته شده ای هستم و برای حفظ جایگاه علمیم مجبورم شبانه روز مطالعه کنم.
    با این مقدمه میخواستم بگم که شاید به لحاظ علمی در جایگاه مناسبی باشم، اما به لحاظ بلوغ احساسی و فکری بخصوص در زمینه ازدواج بشدت احساس کمبود می کنم. البته طی چند مدت اخیر خیلی سعی کردم با مطالعه خودمو در این زمینه بالا ببرم.

    واقعیت اینه که نمیدونم چطور اصل مشکل توضیح بدم. چون چند تا مسئله با هم گره خورده و همه رو بخوام توضیح بدم گیجتون میکنه.

    من از کودکی به دلیل خانواده کاملا مذهبی که داشتم و همچنین عقاید خودم تا این سن به هیچ عنوان هیج رابطه احساسی با هیچ دختری نداشته ام و از این جهت بشدت احساس کمبود می کنم. در واقع خیلی دوست دارم که یک عشق پر حرارت تینیجری (نوجوونی) رو تجربه کنم اما به دلیل اعتقاداتم و خانواده ایی که در آن رشد کردم هرگز چنین فرصتی نداشتم. در این خصوص بیشتر تاکیدم بر روی دوست داشتن، ناز خریدن، شوخی کردن، با هم به تفریح و خرید رفتن، دلتنگ هم شدن، صحبت کردن های طولانی و شبیه اینها است (دقیقا حال و هوای نوجوونی رو تجسم کنید) و مسائل جنسی به طور خاص منظورم نیست. از طرف دیگه آدمی گرم مزاج هستم اما به هر سختی که هست هم نگاهم و هم رفتارم رو کنترل میکنم. ولی بعضی وقتها واقعا تمرکزم می گیره و پیش خودم میگم اگر متاهل بودم با تمرکز بیشتری میتونستم هم درس بخونم، هم پیشرفت کنم و هم از زندگیم لذت ببرم.
    شاید از خودتون بپرسید خوب چرا ازدواج نمی کنم. باید بگم که دلیل اصلی ازدواج نکردن من مسئله تحصیلم نیست. حتی با توجه به اینکه فعلا شغل ثابتی ندارم اما اگر بخوام، واقعا در عرض دو سه ماه میتونم کار خوب پیدا کنم و با دست پر به خواستگاری بروم. اما مشکل اصلی من چیز دیگریست.
    با توجه به کمبودی که خدمتتون عرض کردم، یک سری تفکرات در من شکل گرفته که مسئله ازدواج برای من خیلی سخت کرده. همونطور که گفتم در حال حاضر در وجودم احساس و انرژی زیادی تلنبار شده که میخوام خالصانه به پای یه نفر بریزم. با توجه به اینکه هیچ وقت با دختری هم نبودم، فکر میکنم می تونم همسر خوبی برای شریک آینده زندگیم باشم، چون مطمئنم با این انرژی که دارم میتونم تا چند سال اول زندگی که خیلی مهمه احساسات خالصانه خودم به پای همسرم بریزم و به هیچ عنوان نزارم در این خصوص کمبودی حس کنه. اما مشکل اینجاست که من با این طبع گرم و فوران احساسات به هیچ عنوان جذب دختران اطرافم نمیشوم. این مسئله به چند دلیل است.
    1) من از کودکی عاشق چهره های بلوند و چشم آبی بودم. منظورم افرادی است که نژاد خاصی دارند و اکثرا در اروپا و آمریکای شمالی هستند (در ایرانم به تعداد کم مشابه داریم ولی من منظورم این افراد نیست). خوب چنین فردی مسلما در کشور ما خیلی به ندرت پیدا میشه و در واقع پروندش بستس. اگر بخوام صادق باشم، یکی از مهمترین دلایلی که میخوام بعد از دکتری در ایران، برای دکتری خارج اقدام کنم همینه که بتونم همچین فردی پیدا کنم.
    2) من در اطرافیانم گزینه های شکست خورده ازدواج زیاد داشتم. بعلاوه خیلی از زندگی هایی هم که الان دارم میبینم به هیچ عنوان در اون آرامشی که من دنبالشم وجود نداره. خیلی ها طلاق عاطفی، یا عدم تفاهم و زندگی های زور زورکی. در واقع اینطور بگم، با اینکه خودم مذهبی معمولی هستم، ولی بشدت نسبت به این رسم رسومات پر پیچ خم خواستگاری، مهریه، جهزیه، مراسمات عروسی، یا آرزوهای دختران برای داشتن یه شب عروسی رویایی و ... دافعه دارم. وقتی حتی فکر این مسائل هم به ذهنم میاد دوست ندارم ازدواج کنم. مهمترین دلیلشم اینه که با این همه مسائل ظاهری و مادی واقعا صحبت کردن از مسائل احساسی که بالا توضیح دادم برای من بی معنی میشه. بیشتر ماهیت کار شبیه همون معاملست تا یه یک زندگی عاشقانه.
    3) با توجه به دو گزینه فوق، دوست دارم برای مدتی خارج از ایران و دور از این فرهنگ های دست پا گیر باشم تا بتونم با دختری با ویژگی های بالا و به دور از رسم رسومات اعصاب خرد کن، اون فاز احساسی که واقعا دنبالشم رو تجربه کنم. از طرفی، چون تا حدودی آدم مذهبی هستم به هیچ عنوان منظورم روابط غیر شرعی نیست. در حال حاضر تنها راهی که به ذهنم میرسه اینه که عقد موقت کنم با همچین دختری تازه اگه بشه که بریم و کسی پیدا بشه ما رو قبول کنه و هزار تا اما اگر دیگه که تازه این کمبود احساسیم جبران کنم. اینکه میگم عقد موقت چون اخیرا در خصوص ازدواج بین ملیت های مختلف تحقیق می کردم و متوجه شدم امکان شکستشون خیلی بالاست (بعنوان مثال سخنرانی های دکتر هلاکویی)
    قبل از اینکه شما چیزی بگید، همانطور که در بالا گفتم خیلی از لحاظ احساسی نابالغ هستم. در واقع نظام فکری من سرتاسر تناقض و مسائل متضاد هست و بی تجربگیم باعث شده همچین ذائقه ایی در امر ازدواج داشته باشم. احساس میکنم حتی خودمم نمیدونم چی میخوام و این خیلی خیلی برام عذابه. البته الان که در این زمینه مطالعاتم دارم بالا میبرم به یک سری نتایج درخشان دیگه ای هم در مورد خودم دست پیدا کردم. در واقع پیش خودم گفتم اگه قراره واقع بین باشم .و در ایران به دنبال مورد ازدواج باشم سه راه برای من وجود داره:


    1) دختری با ویژگی های که بالا گفتم (منظورم هم نژادشه و هم چهرش) در ایران پیدا کنم که فرهنگ و دینش تا حد زیادی ایرانیزه شده باشه و مسلما در این راه شانس بسیار بسیار اندکی دارم. اما جالبه بدونید که از وقتی همچین فکری افتاد تو ذهنم شروع به گشتن کردم . چند تا زوج اینطوری هم پیدا کردم. یعنی خانم اروپایی یا آمریکای شمالی بودن و آقا ایرانی. جالبترش این بود که اکثرا همون ویژگی های ظاهری که من مد نظرم بود داشتند اما ازدواج هایی کاملا بی دردسر و راحتی داشتند و خوشبخت بودند (خوش به سعادتشون).
    2) دختران دو رگه که در ایران بزرگ شده اند که یکی از والد های آنها از نژادی که توضیح دادم باشد.
    3) نهایتا دختران ایرانی که در کشورهای غربی رشد کرده اند ولی همچنان دین و فرهنگ خودشون حفظ کرده اند. تصورم اینه که با توجه به فرهنگ غربی در ازدواج آسان گیر تر هستند.
    دوستان عزیز، باید بگم که در حال حاضر مشکل من معیارهای ازدواج، همسر یابی در خارج، مشکلات ازدواج های بین ملیتی، مشکلات ازدواج در ایران، عواقب رابطه های کوتاه مدت و یا مسائل این شکلی نیست. در این زمینه ها دارم مطالعه میکنم. مشکل اصلی من احساسات من است. با اینکه خودم یک ایرانی هستم اما خیلی کم جذب چهره و فرهنگ ایرانی میشم. من بالاخره اول آخر ازدواج که میکنم اما اگه این ازدواج در ایران و با این رسم و رسومات بخواد برگزار بشه احساس میکنم همیشه این عقده رو دارم که نتونستم عشق اونجور که دلم میخواد ولو برای یک مدت کوتاه هم که شده تجربه کنم. در واقع میدونم احتمال اینکه یکی همونطور که میخوام نصیبم بشه خیلی کمه ولی نمیتونم باش کنار بیام و داره منو افسرده میکنه. لطفا قضاوتم نکنید، بیشتر به راهنمایی و راه کارهای شما نیاز دارم.

    ممنون که این تاپیک خوندید
    پسر جوان

  2. 2 کاربر از پست مفید پسر جوان تشکرکرده اند .

    jdk (پنجشنبه 31 تیر 95), هلیاجون (جمعه 25 تیر 95)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 31
    آخرين نوشته: یکشنبه 18 مهر 95, 22:29
  2. منو زن داداشام دوستیم دوست دوست
    توسط ارشیدا در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: شنبه 11 آذر 91, 11:00
  3. دوست داشتن دختری که با پسر دیگری است و می گوید مرا دوست دارد
    توسط mehdi1369 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: شنبه 28 آبان 90, 11:29
  4. من دوست پسر دوست صمیمیم رو دوست دارم
    توسط MisS AviatoR در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: شنبه 28 اسفند 89, 12:00

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:06 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.