نوشته اصلی توسط
sphinx
یعنی الان مساله شما خیانت دیدن و توهین و تحقیر نیست و فقط به این فکر می کنید که بعد از طلاق وضعیت ازدواج مجددتون چی میشه؟خوب همین بی هویتی، عدم استقلال فکری و ارزش قائل نبودن برای خودتون بوده که وضعیتتون این شده.با کس دیگه هم ازدواج کنید همین میشه.شما تمام موجودیت و هویت خودتون رو تو ازدواج کردن و وابسته به یه مردی بودن تعریف کردین.فکر کنید همین فردا تمام موقعیت های ازدواجتون از دست میره و شوهرتون هم شما رو طلاق میده،اون وقت چه کار خواهید کرد؟اون وقت زندگی براتون چه معنی خواهد داشت؟آیا خودتون رو از بین می برید چون دیگه مردی تو زندگی تون نیست تا شما خودتون رو بهش گره بزنید؟شما به دنیا اومدین که ازدواج کنین و دیگر هیچ؟
به نطرم مشکل شما قبل از این که روانشناسانه و فرهنگی باشه به نوع دیدگاهتون به خودتون برمی گرده.شما یه انسان کاملی نه یه افزونه زندگی دیگران.تا وقتی "کسی" نباشی دیگران هم "کسی" حسابت نخواهند کرد.
علاقه مندی ها (Bookmarks)