به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 26 , از مجموع 26
  1. #21
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 مرداد 97 [ 15:35]
    تاریخ عضویت
    1395-4-15
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    1,871
    سطح
    25
    Points: 1,871, Level: 25
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    21

    تشکرشده 17 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوستان عزیزم. ممنونم که وقت با ارزشتون رو گذاشتین برای مشکل من.
    چند روزی سفر بودم کامنتهاتون رو میخوندم ولی نمیتونستم پاسخ بدم. دو تا مطلب رو باید بگم. یکی اینکه اینجا اومدن و نوشتن آروم تر کرده من رو. احساس میکنم برخلاف فقط من نیستم که مشکل دارم و برخلاف ظاهر و نقابی که مردم برای خودشون و زندگیاشون ساختن تقریبا همه کمابیش مشکلاتی رو دارن یا تجربه کردن. البته خدای نکرده از مشکل دیگران خوشحال نمیشم و از ته دل آرزو میکنم که روزی بیاد که توی اینجور سایتها اصلا اثری از غم و غصه و درد دل نباشه. مطلب دوم اینکه این روزها واقعا تلاش کردم ایده های اینجا رو توی زندگیم اجرایی کنم ولی باور کنین عملیاتی کردنش خیییییلی سخته!
    golnaz66 و اسرین عزیز.کاملا باشما موافقم. من تلاش میکنم که تمام انرژیم رو متمرکز کنم روی رابطه ام با همسرم اما اشکالی که وجود داره اینه که همسرم مدام هربحث بی ربطی رو میکشونه به پدر و مادرش. مثلا فکر کنین تی وی داره یه سریال نشون میده که کسی به پدر و مادرش احترام میگذاره یا نمیگذاره، فوری میزنه به صحرای کربلا!! واقعیت اینه که احساس میکنم همسر من خوشبختی و زندگی خوب ما رو فقط درصورتی عملی میدونه که رابطه خوبی با پدرمادرش داشته باشیم. یعنی وقتهایی که با هم خوب هستیم هم به یه خلایی در وجودش اشاره میکنه که اون خلا حضور پدر و مادرشه. مثلا فکر کنین مدام توی سفر میگفت ایکاش الان پدر و مادر منم اینجا باهامون بودن در حالیکه در سفرهایی که باهامون بودن خودش دید که چه مشکلاتی ایجاد کردن. حتی در سفر عید امسال خودش با پدر و مادرش دو نوبت مشاجره هم داشتن. یا مدام توی یه سفر چهار روزه اخیر فکر مادرشه که 40 تا چیز مختلف براش سوغاتی بخره! در صورتی که بعد از سفر عید که با اونها بودیم دو بار دیگه هم سفر رفت و سوغاتی براشون خرید. درحالیکه قدردانی خاصی هم ازش نمیکنن. اما اصلا فکر نیست که حالا من برای خودم یا پدر و مادرم چی گرفتم. اصلا احساس میکنم بند نافش همچنان به مادرش وصله!!
    sahar67 عزیز، من قبول دارم که در سالهای قبل خیلی کوتاه اومدم و از خواسته های به حقم گذشتم اما اولا اونموقع اخلاق و رفتار همسرم و خانواده ش به بدی الان نبود. ثانیا من با علاقه و میل و عشق اینطوری ایثار می کردم. اما با گذشت زمان متوجه اشتباهم و زیاده روی در محبتم شدم. اما واقعیت اینه که بعد از گذشت چهارسال ناگهانی نمیتونم و نباید 180 درجه همه چیز رو تغییر بدم. در یکسال اخیر سعی کردم کمی چرخش داشته باشم. خریدهای خونه رو که قبلا خودم میکردم اخیرا حتما با هم میریم. کارهای خونه رو به جز آشپزی تقریبا نمیکنم و حتما از کارگر استفاده میکنم. خلاصه سعی کردم این ترازو رو یه جورایی به تعادل نزدیک کنم. درهر صورت فکر میکنم این تغییر رفتار من اونقدری باید با کندی و آهستگی و نرمش انجام بشه که نهال ترد و نازک یه زندگی 4 ساله رو نشکنه! بله انتظار لحن تند شما در پست قبلی رو نداشتم! ولی درهرصورت از اظهار نظرتون متشکرم

  2. کاربر روبرو از پست مفید fgh تشکرکرده است .

    نیلوفر:-) (دوشنبه 28 تیر 95)

  3. #22
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 مرداد 97 [ 15:35]
    تاریخ عضویت
    1395-4-15
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    1,871
    سطح
    25
    Points: 1,871, Level: 25
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    21

    تشکرشده 17 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام به شما. دوست عزیز واقعیت اینه که همونطور که قبلا هم گفتم همسر من طی این چهارسال حتی حاضر نشد یکبار با هم پیش مشاور بریم. من تنهایی تا حالا طی این چنرسال چهار پنج تا مشاور مختلف رفتم. ولی اکثرا گفتن که باید با همسرت بیای تا بتونیم مشاوره بدیم یه نفری نمیشه!

  4. #23
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 مرداد 97 [ 15:35]
    تاریخ عضویت
    1395-4-15
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    1,871
    سطح
    25
    Points: 1,871, Level: 25
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    21

    تشکرشده 17 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام .میشه لطفا اگر کسی تجربه خوبی از مراجعه به یک مشاور به صورت حضوری در زمینه حل اختلاف زن و شوهر داره اسم اون مشاوره رو به من بگه؟ ممنون میشم

  5. #24
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 20 خرداد 96 [ 00:08]
    تاریخ عضویت
    1391-2-16
    نوشته ها
    139
    امتیاز
    6,293
    سطح
    51
    Points: 6,293, Level: 51
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    312

    تشکرشده 273 در 107 پست

    Rep Power
    38
    Array
    مشاوران برتر -(مورد تایید دکتر شاهین فرهنگ)
    تهران

    خانم ابراهیمی نژاد - مشاور کودک - خیابان شریعتی- تلفن 22894882
    خانم احمدی - پیش از ازدواج، زوج درمانی و فردی - میدان انقلاب- 66594971
    خانم جهانگیری - زوج درمانی و فردی- ونک 88779110
    آقای حق محمدی - سید خندان- 22876216


  6. #25
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 14:02]
    تاریخ عضویت
    1394-4-10
    نوشته ها
    498
    امتیاز
    11,783
    سطح
    71
    Points: 11,783, Level: 71
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 267
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    121

    تشکرشده 542 در 278 پست

    Rep Power
    85
    Array
    "
    اما اشکالی که وجود داره اینه که همسرم مدام هربحث بی ربطی رو میکشونه به پدر و مادرش. مثلا فکر کنین تی وی داره یه سریال نشون میده که کسی به پدر و مادرش احترام میگذاره یا نمیگذاره، فوری میزنه به صحرای کربلا!! واقعیت اینه که احساس میکنم همسر من خوشبختی و زندگی خوب ما رو فقط درصورتی عملی میدونه که رابطه خوبی با پدرمادرش داشته باشیم. "

    سلام .این جمله ات خیلی برام آشناست منم مثل توام .البته در حد ضعیفترش
    فکرش رو کن سه روز آخر هفته عصرکار بودم تا 8 شب.روز جمعه همسرم از 4 صبح تا 12 ظهر سرکار بوده ...حلا اومده بریم خونه مامانم ایناااااااااااااااااااااا اا
    منم کلی تدارک دیدم واسه ناهار اینم جوابمه
    بهش میگم دوست دارم با هم بریم بیرون ...تو این هفته من اصلا درس و حسابی ندیدمت میگه تو با مامان من لجی.........
    بهش میگم من دوست دارم هر قت دلم براشون تنگ شد برم خونشون
    اما اون دوست داره وقت مفیدش اونجا باشه
    اگه راهی پیدا کردی به من هم بگو

  7. #26
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 26 مهر 95 [ 20:18]
    تاریخ عضویت
    1395-6-23
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    188
    سطح
    3
    Points: 188, Level: 3
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 54.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    10

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزیزم من سنم کمه فقط در حد مطالعاتم جواب میدم و شما و شوهرتون بطوری استاد هستید و بهتر بلدید
    اینکه شوهرتون الان چهل سال رو دارن و تغییر ایشون ب حدی سخت و غیر ممکنه
    پس شما سعی کنید خودتونو با یه اخلاقایی مچ کنید مثلا توجه و محبت به پدرومادرش شما بی چشم داشت محبت کنید اجرتون باخداست ماشالله شما ک از مال دنیا بی نیازید
    پس حرص گذشته و کادو و اینارو نخورید جلو شوهرتون از مادرش بد نگید ازش تعریف کنید چون ایشون سالهای زیادی بامادرشون بزرگ شدن شرایطی رو ایجاد نکنید
    ک بین شما و مادرش قرار بگیره ک با این اوصاف شانس شما کمتره
    شما سعی کنید با همسرتون مهمونی برید خونه مادرتون برید که یادنگیره و تنها بفرستتتون و مواخذه بشید برای دیر اومدن
    عزیزم خیلی از خانوما چندشغله اند و ماشین ندارن همیشه ب پایین تر از خودت نگاه کن
    محبت و عشق بزرگترین معجزه ست اینم فراموش نکنید
    شرمنده ک من ک کم تجربه ترم نظر دادم ولی اینام حرفای مشاور هامه و بس و مقالات همدردی حرفی رو ازخودم نیاوردم


 
صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. افسردگی، عدم اعتماد به نفس،مشکل در هدف گذاری، ترس و افکار منفی
    توسط tanhaeii در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: یکشنبه 22 آذر 94, 20:47
  2. برای فرار از بعضی مشکلات حل نشدنی، ازدواج کنم؟
    توسط shekasteh در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: یکشنبه 16 آذر 93, 16:06
  3. برطرف کردن افکار منفی، با تمرین های کاربردی آقای sci
    توسط میشل در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 24 آبان 92, 10:22
  4. پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: جمعه 13 مرداد 91, 19:56
  5. مشکل من با همسرم ( افسردگی، بی توجهی، جنسی ) بعد از رفتن به مشاور
    توسط نیلا در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 85
    آخرين نوشته: دوشنبه 05 اردیبهشت 90, 13:15

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:18 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.