به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 7 از 7 نخستنخست 1234567
نمایش نتایج: از شماره 61 تا 67 , از مجموع 67
  1. #61
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 22 آبان 95 [ 09:35]
    تاریخ عضویت
    1394-6-01
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    1,371
    سطح
    20
    Points: 1,371, Level: 20
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    39

    تشکرشده 25 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط باغبان نمایش پست ها
    سلام پادشاه زرد



    در تاپیک جوونی : به شما گفتم انسانها بر اساس هدف هایی که دارنند مسیر زندگیشون را مشخص می کنند ( جوانی - میانسالی و ...)
    بر اساس اون هدف ها اوقات خودشون را می گذرانند .


    پس اصلی ترین هدف زندگیت اینکه بری انتقام بگیری !
    به نظرت بعدش درست میشه !


    بعضی موقع ها ما باید فقط زندگی کنیم!


    مراقب خودت باش دوست من .
    سلام باغبان.کلی میگم.کشتن بهترین نوعه انتقامه اگه زمینه و ظرفیت روحیش رو داشته باشی و بسازی و گرنه جه بسا بدترین مرهم میتونه بشه.خود این وکنش انرژیت رو زیاد میکنه چرا که انرژی مقتول رو می گیری.مثلا یه اسب مسابقه ای.گردنشو کنار حریف میزاره و به چشماش نگاه می کنه و ازش رد میشه.بخوای یه اسب رو خرد کنی لازمه بزاریش کنار حریف و از روحیه اش بمکی و اعتماد به نفسش رو بدی به حریف مقابل با شکست های پیاپی.اعتماد به نفس انسان هم اینجوریه از نظر من.چیزایی که گفته میشه نمیگم تاثیر نمیزاره.کاذبه.مسئله قدرته دیگه!

  2. #62
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 فروردین 03 [ 23:50]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    89,976
    سطح
    100
    Points: 89,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,784

    تشکرشده 6,821 در 2,406 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Yellow.king نمایش پست ها

    سلام باغبان.کلی میگم.کشتن بهترین نوعه انتقامه اگه زمینه و ظرفیت روحیش رو داشته باشی و بسازی و گرنه جه بسا بدترین مرهم میتونه بشه.خود این وکنش انرژیت رو زیاد میکنه چرا که انرژی مقتول رو می گیری.مثلا یه اسب مسابقه ای.گردنشو کنار حریف میزاره و به چشماش نگاه می کنه و ازش رد میشه.بخوای یه اسب رو خرد کنی لازمه بزاریش کنار حریف و از روحیه اش بمکی و اعتماد به نفسش رو بدی به حریف مقابل با شکست های پیاپی.اعتماد به نفس انسان هم اینجوریه از نظر من.چیزایی که گفته میشه نمیگم تاثیر نمیزاره.کاذبه.مسئله قدرته دیگه!

    .........................

    سلام عزیز

    میشینی فیلم های منفی می بینی ، این جوری میشی ! ( True Detective)

    بابا جون ، می خوای فیلم ببینه ، این همه فیلم شاد - چرا اون ؟

    تاره داری برای خودت از اون شخصیت هم الگو برداری میکنی !

    حالا بی خیال

    خب رشته هنر - حوزه و ..... چه کار کردی !
    به نتیجه رسیدی !



    من بهت پیشنها د می کنم به باشگاه :

    بانجی جامپینگ بپیوند


    شاید پرش از بام تهران یه شور و نشاط بهت داد - و ازاین فکر ها رها شدی

    نظرت چیه ؟


    ویرایش توسط باغبان : جمعه 18 تیر 95 در ساعت 17:59

  3. 2 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    نیکیا (جمعه 18 تیر 95), Yellow.king (شنبه 19 تیر 95)

  4. #63
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 23 مهر 95 [ 20:44]
    تاریخ عضویت
    1395-4-14
    نوشته ها
    34
    امتیاز
    762
    سطح
    14
    Points: 762, Level: 14
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 43.0%
    دستاوردها:
    500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    24

    تشکرشده 75 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من موضع اخلاقی نسبت به انتقام ندارم_یا دستکم الان ندارم_ ولی انتقام رو نوعی فرافکنی می دونم.خشمی که در اثر آگاهی ازضعف درونی خودمون روی دیگران پیاده میشه که ممکنه این دیگران همون عوامل آسیب زننده به ما باشن یا نه.باهات موافقم که مساله قدرته ولی میشه به منابع دیگه قدرت هم فکر کرد.این طوری نه چرخه خشونت رو کامل می کنی و نه شانس خودتو برای زندگی دلخواه از دست میدی.این رو هم بگم که برخلاف تمام کلیشه ها توصیه به بخشش رو مساله مضحکی می دونم.بخشش یه احساس درونیه.کسی نمی تونه به فرموده خودشو واجد این احساس کنه و همیشه هم از آنِ کسیه که قدرت بخشندگی داره و مساله تا حدودی براش حل شده باشه،نه کسی که هنوز التیام پیدا نکرده و در واقع داره خودشو فریب میده و روی خشمش سرپوش میذاره.اگر بتونی مدتی از آدمهای دور و برت دور باشی و بعد با قدرت برگردی یه سری از مشکلاتت حل میشه و الا می تونی یک بار برای همیشه حریم ات نشون آدمها بدی و خیلی قاطع مجبورشون کنی پشت این حدود بایستن.لااقل یک بار در زندگی ات این جمله رو خیلی قوی در مقابل آدمها به زبون بیار:به خودم مربوطه.

  5. 2 کاربر از پست مفید sphinx تشکرکرده اند .

    Amina (جمعه 18 تیر 95), Yellow.king (شنبه 19 تیر 95)

  6. #64
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 22 آبان 95 [ 09:35]
    تاریخ عضویت
    1394-6-01
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    1,371
    سطح
    20
    Points: 1,371, Level: 20
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    39

    تشکرشده 25 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط [FONT=&quot
    باغبان;415003[/FONT]].........................

    سلام عزیز

    میشینی فیلم های منفی می بینی ، این جوری میشی ! ( True Detective)

    بابا جون ، می خوای فیلم ببینه ، این همه فیلم شاد - چرا اون ؟

    تاره داری برای خودت از اون شخصیت هم الگو برداری میکنی !

    حالا بی خیال

    خب رشته هنر - حوزه و ..... چه کار کردی !
    به نتیجه رسیدی !



    من بهت پیشنها د می کنم به باشگاه :

    بانجی جامپینگ بپیوند


    شاید پرش از بام تهران یه شور و نشاط بهت داد - و ازاین فکر ها رها شدی

    نظرت چیه ؟
    نمیخوام تلقین کنم.مشکلاتم زیاده که اگه اینجا بازش کتم ممکنه تصور بشه میخوام حرافی کنم و همینطور نمیخوام از این حرفم تایید خواهی برای حرافی کنم که اصلا قصد و غرضش رو ندارم.منفی باقیم ربطی به این خوراک ها نداره.سینوسی زیاد و کم میشه.اگه حالم خوب باشه کنار میره و گرنه غلیظ و غلیظ تر میشه.اون کشتنم کلی میگم.تجزیه و تحلیله.فیلم کمدی هم زیاد می بینم. شما هم چندتا معرفی کنین با سلیقه ات آشنا بشم

    توی سربازی و خدمت اذیتم میکنن.اینه که نیرویی که جزم کردم تحلیل میره و ملول میشم.نیاز به اکسیژن دارم.فعلا دستم زیر سنگه.گه گاه مثله دمدمی مزاج ها حالم خوش و ناخوش میشه.اگه اعصابم بکشه دو ترم دیگه حوره رو پاس می کنم و گرنه که هیچ.برنامه ثابتم اینه سربازی-کارشناسی هنر - مهارت با مدرک - دبیرستان - .مهارتم که فعلا خوشنویسیه 70 % اومدم.تمومش کنم.برم سراغ یه مهارت فنی مثل مکانیک یا برق یا نصب لوازم برقی ساختمان و اینا.


    تو فکر ورزش هستم.میخوام براش برنامه بریزم.الان شهرستانم.امکاناتش رو ندارم مگه برم مرکز استان.فعلا میخوام یه ورزش انتخاب کنم و تحرک داشته باشم.کشتی یا جودو یا کنگ فو.حرفه ای نمیخوام کار کنم.فقط دود مغزمو بگیره کافیه.با تمام این اوصاف من هرگز از این افکار خلاص نمیشم.نه اینکه نخوام.یعنی نمی خوام از طرفی.لذت بخشه.از طرفیم.یه بخشش تو گذشته و کودکیمه.یه بخشش هم فروپاشی بنیان ذهنیمه.به نظر خودم اینم یه مرحله از رشدمه.من دارم به سمت نوعی مثبت اندیشی کشش پیدا میکنم که توش منقی بافی و پوچی و یاس هم چاشنیه و در ستیز نیست.با این حال دلیل نمیشه پشت پا بزنم به حرفای قبلم.هنوزم نظرم درباره کشتار همونه و خیلی چیزای دیگه جز در بعضی امور که کلا عوض شدم و در بعض دیگه کمتر و در بعضی ثابتم.




    نقل قول نوشته اصلی توسط sphinx نمایش پست ها
    من موضع اخلاقی نسبت به انتقام ندارم_یا دستکم الان ندارم_ ولی انتقام رو نوعی فرافکنی می دونم.خشمی که در اثر آگاهی ازضعف درونی خودمون روی دیگران پیاده میشه که ممکنه این دیگران همون عوامل آسیب زننده به ما باشن یا نه.باهات موافقم که مساله قدرته ولی میشه به منابع دیگه قدرت هم فکر کرد.این طوری نه چرخه خشونت رو کامل می کنی و نه شانس خودتو برای زندگی دلخواه از دست میدی.این رو هم بگم که برخلاف تمام کلیشه ها توصیه به بخشش رو مساله مضحکی می دونم.بخشش یه احساس درونیه.کسی نمی تونه به فرموده خودشو واجد این احساس کنه و همیشه هم از آنِ کسیه که قدرت بخشندگی داره و مساله تا حدودی براش حل شده باشه،نه کسی که هنوز التیام پیدا نکرده و در واقع داره خودشو فریب میده و روی خشمش سرپوش میذاره.اگر بتونی مدتی از آدمهای دور و برت دور باشی و بعد با قدرت برگردی یه سری از مشکلاتت حل میشه و الا می تونی یک بار برای همیشه حریم ات نشون آدمها بدی و خیلی قاطع مجبورشون کنی پشت این حدود بایستن.لااقل یک بار در زندگی ات این جمله رو خیلی قوی در مقابل آدمها به زبون بیار:به خودم مربوطه.
    هنوزم اون آدمارو که ازم سوء استفاده جنسی کردن رو می بینم مثل پیر مرد جنزر پنزری هدایت نیشخند میزنن و به دوستاشون تعریف میکنن.من اگه ببخشم هم کافی نیست.اونا دست از سرم برنمیدارن.چند بار اخیرا مسخره ام کردن برگشتم با چشم خون آلود بهشون زل زدم و گفتم : چیزی گفتی؟ رنگ رخسارش پرید.از اون به بعد هر موقع می بینه میگه :آقای فلانی سلام.مسئله قدرت هنوز سرجاشه.تا وقتی من زهرم رو نریزم و به نوعی ترسی در وجودشون نندازم ولم نمیکنن.همین الان تو خدمتم اینکارو میکنم وگرنه سوارم میشن.یه جور رندیه که من در طی زمان و تجربه بدست آوردم.من آخر دنبا به دنیا اومدم.جایی که اگه الان لباس بپوشم میتونم پادشاهی کنم چرا که سطح فرهنگ اینجا زیر صفره.تحصیلات نامبر وان اینجا.لیسانسه پیام نوره شهرستان و دولتی استان در بیای میشی نخبه.زیستن بین این موجودات وحشی کمتر از کوه کنی نیست.! منه سرخورده درونم یه جایی باید خشونتش رو نشون بده.خوبه فردا زن بگیرم و با زنم از خیابون رد شم و فصه پیرمرد خنزر پنزری برام تکرار شه ؟ پیش از نه گفتن به خانواده ام لازمه خشونتم رو به دیگران نشون بدم و تا الان اونقدر ادم رو تشنه بردم لب جو و برگردوندم که آوازم پیچیده تو شهر که فلانی خیلی عوضی و زرنگه.


    نزدیک به 7-8 سال دور بودم.همین دوریه منو بارور کرد و الا الان حسابم با کرام الکاتبین بود.چیزی که منو ملول کرده زندگیه درجه یکیه که خودش درجه سه جهانه.زندگی تهران منو از خود به بی خود کرد.مشاهده فرم و نُرم زندگی تهرانی مهاجر یا اصیل و چیدمان فرهنگی پایتخت و سطح آرمان ها با زندگی درجه ده شهرستان.نه اینکه تهران به آخوند و طلبه نیاز نداره.نخیر اتفاقا بازاری های تهران سر و دست میشکنن.آدمهایی که از نحصیلات و فهم عاری اند و پول دوست دارند بهشت بخرند و کافیه کمی زبل باشی پوست این جماعت رو بکنی و اگه پاک باشی میشی پیر فرزانه این جماعت که می پرستند مثله اقا مجتبی تهرانی.حالا چرا من نمی خوام این سلوک رو ادامه بدم.اونقدر هم اوضاع بد نیست.هر چند آینده این شغل فاجعه است با برداشتی که من از جامعه دارم و فروپاشی خیلی چیزا مگه خیلی چیزا اصلاح بشه.من میخوام جدا شم چون میخوام بیشتر میخوام.میخوام کامل تر باشم از تعریف خودم.نه نگفتنم برای اینه بین این برزخ گیر افتادم.توضیح این جیزا با دیگرانی دائما به کارات سرک میکشن و رخت خواب مردم رو وارسی میکنن سخته.گفتن نه به این جماعت فضول سخت نیست.همینجور که من دارم هویت زدایی رو شروع می کنم و به همه میگم که من دیگه آخوند نیستم.برید هر ...میخواید بخورید.سختیش اینه که دوست دارن هدایتت کنن با مغز اندازه فنچ شون.هر چی کمتر بهشون بگی یا نه بیشتری بگی فضولی بیشتر میکنن و میشی انگشت نما.فقط ترس که میتونه دورشون کنه.نه گفتن به خانواده ام خیلی آسون تره تا به خاله خان باجی هایی که دائما منتظرن برای این و اون زن و شوهر و کار پیدا کنن.!

  7. کاربر روبرو از پست مفید Yellow.king تشکرکرده است .

    sphinx (یکشنبه 20 تیر 95)

  8. #65
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 فروردین 03 [ 23:50]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    89,976
    سطح
    100
    Points: 89,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,784

    تشکرشده 6,821 در 2,406 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام


    این خود ما آدما هستیم که می تونیم یا تغییر روش و رفتار و نگرشمون ! ، از بن بست های زندگیمون رها پیدا کنیم .

    اگر قرار باشه که ما همان چیزی که قبلا می اندیشیدیم انجام بدیم ، پس قطعا همان راهی می رویم که قبلا رفتیم ، در نتیجه به همان چیزی می رسیم که قبلا رسیده ایم.

    لیکن اگر روشهای خودتون را که مبتنی هست بر نبش قبر گذشته ،،، تکرار کنید و ادامه دهید، بی شک همین آشفتگی و درگیری ذهنی و حاصل از نفرت را با خود تا آخر عمر ادامه خواهید داد.

    و این ما هستیم که انتخاب می کنیم !



    مثال یه شخصی که افکار منفی داره و به فکر انتقامه مثل این میمونه که ، یک کیسه زباله درون خانه خودش داره.
    از بوی تعفن آن متنفر هست. لیکن مرتب در مورد آن و اینکه این زباله ها چگونه ایجاد شده است و تقصیر کی بوده است بحث می کند، فکر می کند .
    اما به هیچ وجه آنها را سریع بیرون نمی گذارد و از خود دور نمی کند!!


    زباله ها ذهنت را بیرون بریز !
    همه ی این زباله ها در گذشته تولید شده ! پس یه تصمیم جدی بگیر و رها کن !

    فکر کن ، که امروز متولد شده ای. بدون در نظر گرفتن گذشته!


    من نمی گم کسانی که به شما ظلم کردند ببخش ! ( یه چیزی هست که از نظر معنوی باید خودت بهش برسی )

    برای همین به شما پیشنهاد می کنم :

    فعلا چیزی که شما را می آزارد از خودت دور کن ( از نظر فکری بهش فکر نکن – زباله جمع نکن در ذهنت )


    وقتی بهش فکر نکنی سیستم های عصبی ذهنت یاد میگره در زمان حال زندگی کنه و اتفاقات گذشته براش مهم نباشه
    ( تو این تاپیک صحبت داشتم با شما در این مورد )


    اگر بخواهی انتقام بگیری.، اول باید خودت به هم بریزی و داغون و عصبانی بشوی و بعد سراغ کسی بروی.
    خب به قول خودتون وقتی خوبید - به این چیزها فکر نمی کنید !
    پس سعی کنید همیشه این جوری باشید . ( دوری از فکر منفی )

    ........................................

    کار خوبی می کنی می خوای باشگاه ورزشی بری - حتما این کار را بکن ( ترسیدی بیای بام تهران ! - با هم بپریم )

    در مورد کار هم کاری که فکر می کنی درسته را با توکل به خدا انجام بده - ان شالله موفق میشی.


    به عامل بیرونی قدرت نده - سعی کن به درون خودت نفوذ کنی .



  9. 2 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    Yellow.king (چهارشنبه 23 تیر 95), سرشار (یکشنبه 20 تیر 95)

  10. #66
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 23 مهر 95 [ 20:44]
    تاریخ عضویت
    1395-4-14
    نوشته ها
    34
    امتیاز
    762
    سطح
    14
    Points: 762, Level: 14
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 43.0%
    دستاوردها:
    500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    24

    تشکرشده 75 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array
    هنر همیشه بهترین انتخابه.از جنبه پالایش گرش غافل نشو.
    امیدوارم از یه جایی به بعد که احساس تسلای نسبی و کنترل روی زندگی ات داشتی،گذشته رو رها کنی.اونقدر به مغاک خیره نشو که مغاک هم به تو.

  11. کاربر روبرو از پست مفید sphinx تشکرکرده است .

    Yellow.king (چهارشنبه 23 تیر 95)

  12. #67
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 22 آبان 95 [ 09:35]
    تاریخ عضویت
    1394-6-01
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    1,371
    سطح
    20
    Points: 1,371, Level: 20
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    39

    تشکرشده 25 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام.از شما و همه دوستانی که همراهی کردین کمال سپاس رو دارم.موفق باشید.

  13. کاربر روبرو از پست مفید Yellow.king تشکرکرده است .

    باغبان (جمعه 22 مرداد 95)


 
صفحه 7 از 7 نخستنخست 1234567

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. شوهرم سر چیزای بی ارزش قهرمیکنه و از خونه میره،بگین چطور برخورد کنم
    توسط E_Aysan در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: شنبه 29 اسفند 94, 09:55
  2. همسرم منو تنها میزاره میره منزل پدرش
    توسط marta در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: پنجشنبه 20 فروردین 94, 18:50
  3. شوهرم داره منو تنها میزاره .چطوری باهاش کنار بیام ؟
    توسط heaven65 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: شنبه 31 خرداد 93, 10:39
  4. از شوهرم بیزار شدم
    توسط rosha2 در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 24
    آخرين نوشته: پنجشنبه 16 دی 89, 03:15
  5. آیا سشوار باعث ریزش مو میشه؟
    توسط M.T.Z در انجمن تجربه های فردی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: پنجشنبه 02 آبان 87, 07:41

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:05 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.