نوشته اصلی توسط
نیکیا
سلام...
به نظر من عقل آدما توی چشمشونه...
اگر پوشش روحانیت نداشته باشید به اندازه ی افرادی که این پوشش رو دارند توی چشم نخواهید بود و زندگیتون زیر ذره بین افراد قرار نخواهد گرفت...
در خصوص لرزش پایه ی اعتقادی هم باید بگم که شما تنها نیستید خیلی از ما ها که توی خونواده ی مذهبی بزرگ شدیم حداقل توی یک بازه ی زمانی دچار این این لرزش شدیم... خیلی هامون هنوز هم نتونستیم برگردیم... گاهی فکر میکنم ما آخرین نسلی هستیم که مذهب توی وجودمون مونده و از این فکر خیلی میترسم... من خودم محجبه ام اما گاهی فکر میکنم اگه دختر داشته باشم آیا میتونم محجبه بارش بیارم میترسم از اینکه محدودش کنم و دخترم محدودیتی رو داشته باشه که شاید عقلانی نباشه.. دعا میکنم خودش بدون دخالت من پوشش خوبی رو انتخاب کنه. کتاب روی ماه خداوند رو ببوس رو خوندید؟؟؟؟ ما همه مثل یونس قصه ی اون کتاب هر چند وقت از خودمون سوال میکنیم که اگر اعتقاداتمون غلط باشه چی؟ اگر خداوندی وجود نداشته باشه مرگ پایان همه چیزه و در اون صورت زندگی کردن با فرض وجود خداوند که نتیجه اش دوری جستن از بسیاری لذت هاست با توجه به اینکه ما فقط یکبار زندگی میکنیم واقعا یک باخت بزرگه
و برعکس اگر خداوندی وجود داشته باشه مرگ پایان همه چیز نخواهد بود و در این شرایط اگر ما همه ی عمرمون رو با فرض نبود اون زندگی کنیم دست به ریسک بزرگ و خطرناکی زدیم... من این خطر رو با تمام پوست و گوشت و استخوان م حس میکنم...
جالبه که یونس هم فلسفه خونده بود...
این تاپیک احتمالا بسته میشه چون فکر میکنم بحث راجع به ادیان ممنوع باشه...
توصیه ی من اینه که عضو انجمن آزاد بشید و به طور تخصصی مشاوره بگیرید. موفق باشید...
علاقه مندی ها (Bookmarks)