موضوع: نامزدم دوستم نداره و خيلى سرده باهام

نه به صلاحتون نیست
فراموش نکنید الان دوره اشنایی شماست و من واقعا نمیدونم چرا هنوز هیچی نشده سعی به برقراری رابطه جنسی داشتید
این دوره شناخته و در این دوره باید همدیگرو بشناسید و تصمیم بگیرید
این ازدواج به صلاح شما نیست
ایشون اهل خیانتن,مدام از شما ایراد میگیرن,مادرشون با شما مشکل دارن و رفتار شماهم با ایشون مشکل داره,دست به زنم که دارن.تازه این رفتارای اول نامزدیه وای به حال بعدش
من این رو بهتون بگم که فکر نکنین قراره سایه اون خانم از زندگی شما برداشته شه
همسرتون مدام شمارو با اون خانم مقایسه میکنن و توقع دارن همه مثل ایشون باشن
شماهم که اینقدر قوی نبودین که بتونین خودتون رو برای همسرتون محبوب تر و بزرگتر کنین برغکس کاری کردین که از شما فاصله بگیره
الان این خیانت همسرتون چیز کمیه؟
چرا چشماتونو بستین به روی حقاییق این ازدواج اصلا به صلاح نیست
دست بر دارین از این همه سادگی و گول زدن خودتون

درود
نماز و روزه هاتون قبول.
یه بخش هایی از این مختصر صحبت هایی که شده جالب و خوندنی هست:

اون هم هميشه ناراحت بود كه تو هميشه اينجورى سردى. گفتم نه و خودم هم علتش رو نميدونم چرا اينجورى هستم باهات

هر چى بهش گفتم اونو ميخواى من از زندگيت برم انكار ميكرد

واقعاً شما دلیل سرد بودنتون رو نمیدونستید چیه؟یا صرف اینکه یه پاسخی داده باشید،تظاهر کردید که دلیلش رو نمیدونید و به رفتار مغرورانه ادامه دادید.
این یه حرکت واقعاً کوکانه است و از شمابا این سن و سال بعید هست.
-چرا راحت حرف تون رو نزدید و صادقانه نگفتید که من دوست ندارم کسی که قرار باهاش یه عمر زندگی کنم مثل یه شیر دو طرف درگیر یه را بطه دو طرفه باشه؟
وقتی شما دلیل این سرد مزاجی و حس دافعه را به موقع بیان نکنید باعث میشه طرف مقابل برای این سوال که تو ذهنش بوجود اومده یه پاسخی پیدا کنه و خودش را قانع کنه و ای کاش فقط یه پاسخ بود.
هزاران پاسخ صحیح و غلط میاد تو ذهن آدم.
یکی از این پاسخ ها میتونه این باشه؛همونطور که من رابطه جدیدی شروع کردم،لابد همسرم (نامزدم یا...)هم،کیس جدید و بهتر ازمن براش پیدا شده و پشیمونه از این وصل.
همسرتون جواب رفتار شما به روش خودتون داده و نتیجه اش میشه:

يعنى نامزدم اصلا دوست نداشت بياد نزديكم و زمانى كه من برم سمتش من رو هل ميده ميگه نيا نزديكم، تا اينكه احساس كردم نامزدم با دوست دختر سابقش ارتباط داره.

__________________________________________________ _________

رفتار مادرش عوض شد

نامزدم در مقابل رفتارهاى مادرش خيلى هوامو داشت

كم كم حرفهاى مادرش روش اثر گذاشت

استارت این تغییر رفتار جایی خورده که همسرتون اولین زنگ خطر را حس کرد و از اونجایی که اکثرا پسر ها(مردها) در این جور مواقع به مادر یا خواهر رجوع میکنند و مشورت میگیرند،متاسفانه مادر و خواهر هم مشاور خوبی نیستند و از مسائل را از دید خودشون می بینند(دید یک طرفه)پسر من مظلوم واقع شده،برادرم داره آینده اش نابود میشه،حیف پسر ما نبود از این بهتر ها می تونستیم براش پیدا کنیم مثل فلان دختر. .الی آخر... و نتیجه این صحبت ها و عکس العمل همسرتون میشه:

الان هم كه ده روز پيش منو كتك زد

__________________________________________________ ___________________________
یکی دو مورد دیگه هم هست که دیگه اضافه گویی میشه و ترجیح دادم برجسته ترینش رو خدمت تون عرض کنم.
به عنوان حرف آخر:
نذارید کار به جایی برسه که همسرتون بخواد همون 50% (سلامت و پاکدامنی) رو هم قیدش رو بزنه.
قبلاً هم عرض کردم تو سنی هستید که نتیجه این رفتارها را بهتر می دونید چیه؟
انتخاب باشماست که باید بمونید یا هر دو باهم برید و یا هر کدوم در کنار هم راه خودتون رو برید.
1%احتمال این رو بدید که بعداً هم شما و هم ایشون بخواهید خودتون رو سرزنش کنید که اگر این کار رو میکردم این طوری نمیشد،اگر صادق بودم این حس بد رو تجربه نمیکردم،....
زندگی آدم ها با گذشت شیرین تر و جذاب تر میشه ولی حیف که فقط با اصطلاح این مهم آشنا هستیم و با ماهیتش هیچ سلام و علیکی نداریم.
امیدوارم که هر چه زودتر مشکل تون ختم به خیر بشه.

خیلی جالبه اکن اقا هم رفته با یکی دیگه رابطه برقرار کرده! خوب بشین منطقی حرفت رو بزن با نامزدت اگر نمیتونین ادامه بدین خیلی راحت جدا شین. درسته شما هم بی تقصیر نیستی ولی خوب اگر قرار باشه یه اقایی تو این سن بیاد و از این کارا بکنه کاملا مشخصه که تو زندگی دچار مشکل میشین.

نوشته اصلی توسط mozaxraf

خیلی جالبه اکن اقا هم رفته با یکی دیگه رابطه برقرار کرده! خوب بشین منطقی حرفت رو بزن با نامزدت اگر نمیتونین ادامه بدین خیلی راحت جدا شین. درسته شما هم بی تقصیر نیستی ولی خوب اگر قرار باشه یه اقایی تو این سن بیاد و از این کارا بکنه کاملا مشخصه که تو زندگی دچار مشکل میشین.

سلام ممنون بابت راهنماييتون. همسرم اصلا خيانتش رو قبول نميكنه و هر چى بهش ميگم إنكار ميكنه ميگه من فقط و فقط به تو فكر ميكنم و هيچوقت بهت خيانت نميكنم و اصلا به جدايى فكر نميكنم و تا آخر عمرم با تو زندگى خواهم كرد. من خيلى بهش گفتم زندگى تعارف نميخواد اگه فكر ميكنى من اون كسى نيستم كه دلت ميخواسته جدا بشيم ولى اون عصبانى ميشه و ميگه من نميخوام جدا بشم. من احساس ميكنم كه همسرم فقط به خاطر ترس از آبروش نميخواد از من جدا بشه چون تو جامعه خيلى سرشناسه و نميخواد مردم فكر كنن كه اين تو زندگيش شكست خورده.

آخه یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مگه میشه؟ چه شغلی داره که اینقدر مهمه براش که بخواد بخاطرش تا آخر عمر با احساسات مخفیانه زندگی کنه؟
شما مطمئنی با فرد دیگه ای رابطه داره؟
اگر مطمئنی با قاطعیت و اگه مدرکی هم داری بهش بگو و ازش خیلی جدی بخواه که رابطه قبلی رو تموم کنه
اینطوری فقط داریدسلامتی و عمر و وقت و انرژی و ...خودتون رو هدر میدید!

نوشته اصلی توسط Hanli

سلام ممنون بابت راهنماييتون. همسرم اصلا خيانتش رو قبول نميكنه و هر چى بهش ميگم إنكار ميكنه ميگه من فقط و فقط به تو فكر ميكنم و هيچوقت بهت خيانت نميكنم و اصلا به جدايى فكر نميكنم و تا آخر عمرم با تو زندگى خواهم كرد. من خيلى بهش گفتم زندگى تعارف نميخواد اگه فكر ميكنى من اون كسى نيستم كه دلت ميخواسته جدا بشيم ولى اون عصبانى ميشه و ميگه من نميخوام جدا بشم. من احساس ميكنم كه همسرم فقط به خاطر ترس از آبروش نميخواد از من جدا بشه چون تو جامعه خيلى سرشناسه و نميخواد مردم فكر كنن كه اين تو زندگيش شكست خورده.

دوست من شما سنتون الان طوری نیس که واقعا کسی بیاد شما رو نصیحت کنه این زندگی شوخی نیست که داره با احساسات شما بازی میکنه! البته فک کنم دلیلش اره اون باشه که گفتین به خصوص اگهودر شهر بزرگی زندگی نمیکنین. واقعا سخته. میدونم دوستش دارین ولی منطقی باشین این ادم اگر واقعا با کس دیگری رابطه داره بلافاصله باید بره کنار چون عملا داره نشون میده علاقه به شما از روی اجباره. اگر حرف زدن منطقی خوب هیچی وگرنه برید مشاور خوب به نظرم. هر چند بازم میگم سعی کنید بازیچه نشین.

اگر اون دختر را میخاست به هر قیمتی بود باهاش ازدواج میکرد
شما غرور همسرت را شکستی چک کردن جستجو کردن اینها همه دلیل بر رابطه سردی شماست
به جای این کارها یه کم فکر میکردی با شما عقد کرده بود اون را گذاشت کنار ولی خودت اون خانم را براش زنده کردی
چه دلیلی داشت بپرسی دوسش داری ؟
میگویند هیچ وقت باغچه کسی را زیر رو نکنید میدونی چرا ؟
چون هر چند هم که باغچه خوبی باشد باالخره یک دونه کرم ازش بیرون میاد
تا کی میخاهی در خواب خودت بمانی ؟
همسرت به شما عنوان کرده که من اندامتون را دوست ندارم از ظاهرت ایراد گرفته ان وقت چه توقعی برای ماندنش داری ؟
به خصوص که میگویی وضع مالیش خوب است
از امروز فقطظ به خودت برس از ظاهر تا تغذیه تا روحیه تا شادابی سعی کنید به روز باشید
مردها از طریق چشم ار ضا میشوند
تا چه حد عصبانیش کردی که حاضر باه کتک زدن کرده است
کلید مرد اقتدار مرد دکتر حبشی دانلود کنید و با دقت گوش کنید موفق میشوی
اصلا در مورد اون خانم چیزی نگویید باهاش تماس بگیرید صحبت کنید از احساستان بگویید
زندگی خوبی دارید مشخص هست که همسرت درک بالایی دارد که حتی در مقابل خانوادش از شما محافظت میکند
به مادر شوهرتان محبت کنید بی دریغ تا همیشه پشت شما باشد

از خيانتش هيچ مدركى دستم نيست فقط يه چيزايى ازش ديدم كه نميدونم درست باشه اينجا بگم يا نه؟!
ميخوام يه راهنمايى بكنيد كه من بتونم رابطه ام رو باهاش درست كنم من نميخوام همسرم رو دو دستى تقديم كسى بكنم ميخوام واسه زندگيم هر كارى از دستم برمياد انجام بدم.
ميخوام همسرم اون دختر رو از ذهنش پاك كنه و ديگه من رو با اون مقايسه نكنه. اون دختر خيلى هيكلى و قد بلنده و همسرم هميشه ميگه پس كى چاق ميشى، كاش قدت بلند بود. من هيچوقت نخواستم كه برم و تو گذشته اش تجسس بكنم ولى اون همه عكس ها و پيام هاى دوست دخترش رو نگه داشته بود و من اتفاقى همه رو ديدم. هميشه اوايل دوستيمون از ظاهرم تعريف ميكرد و ميگفت واقعا مورد پسنديدى هستى. مشكل اينه كه منو داره با اون دختر مقايسه ميكنه. الان هم دليل خيانتش رو نميدونم. همسرم گفت من اون دختر رو از ذهنم پاك كردم و مطمئن باش اگه بخوام يه روزى ازت جدا بشم هيچوقت و هيچوقت نميرم با اون ازدواج كنم. وقتى اينو ميگه چرا ميره دوباره سراغ اون؟!!!!!

هیچوقت نذار حرمت بین تو وشوهرت شکسته بشه از بس ازش سوال میکنی اونو دوست داری بالاخره یه بار از رو عصبانیت میگه آره .اونوقت دیگه خیلی برات سخت میشه همش میگی خیلی دوسش دارم ،دوست داشتن به حرف نیست باید تو رفتارم ثابت کنی اگه دوسش داری پس صداکردن اسمش برات نباید سخت باشه بلکه باید با عشق باشه. تنها خواهشی که ازت دارم خودت رو با اون خانم مقایسه نکن چون اگر شوهرت اونو دوست داشت باهاش ازدواج میکرد.انتخابش تو هستی پس باعشقت بهش ثابت کن اشتباه نکرده

نوشته اصلی توسط دخترآریایی

هیچوقت نذار حرمت بین تو وشوهرت شکسته بشه از بس ازش سوال میکنی اونو دوست داری بالاخره یه بار از رو عصبانیت میگه آره .اونوقت دیگه خیلی برات سخت میشه همش میگی خیلی دوسش دارم ،دوست داشتن به حرف نیست باید تو رفتارم ثابت کنی اگه دوسش داری پس صداکردن اسمش برات نباید سخت باشه بلکه باید با عشق باشه. تنها خواهشی که ازت دارم خودت رو با اون خانم مقایسه نکن چون اگر شوهرت اونو دوست داشت باهاش ازدواج میکرد.انتخابش تو هستی پس باعشقت بهش ثابت کن اشتباه نکرده

من هيچوقت خودم رو با اون مقايسه نميكنم بلكه اين همسرمه كه هميشه ميگه اى كاش قدت بلند، كاش زود چاق بشى. اين حرفهاش آزارم ميده و اعتماد بنفسم رو از دست ميدم. اين اواخر خيلى سعى ميكردم محبتم رو بهش نشون بدم، براش غذاهاى خوشمزه و متنوع درست ميكردم، خيلى بغلش ميكردم و ميبوسيدمش، گاهى عشقم ميگفتم بهش، ولى اون شب آخرى كه باهم دعوا كرديم گفت محبت كردنت هم غير طبيعيه گفت اصلا بلد نيستى محبت كنى.
اگه اون رو دوست نداره چرا همه اش منو داره با اون مقايسه ميكنه؟ چرا حتى كوچكترين محبت من به چشمش نمياد. تا اونجايى كه من ميدونم اون دختر اصلا آشپزى هم بلد نبوده، و خيلى به همسرم محبت كلامى ميكنه،( من صداى ضبط شده اشون رو تو تبلت همسرم پيدا كردم). يكبار خيلى ازم ايراد گرفت عصبانى شدم و گفتم "من همينم، ميخواستى برى يكى رو پيدا كنى كه ظاهرش مطابق ميلت باشه" گفت اون يه نفر رو پيدا كرده بودم ولى حيف كه دختر پاك و سالمى نبود. گفت تو رو انتخاب كردم كه تو رو مطابق ميلم اصلاحت بكنم. اين حرفهاش خيلى ناراحتم ميكنه.
الان من دو هفته است منتظرم بياد سراغم ولى نمياد، نميدونم تصميمش چيه؟!