به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 20
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 12 آبان 95 [ 13:08]
    تاریخ عضویت
    1395-3-10
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    463
    سطح
    9
    Points: 463, Level: 9
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    12
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    سلام مجدد به همه دوستان

    امیدوارم حال همه خوب باشه

    بعد از تحقیقات و مشاوره های در این تاپیک و هماهنگی با خانواده، تصمیم گرفتم امروز یا فردا موضوع رو باهاشون مطرح کنم ....

    حالا دو سوال داشتم:

    1-تو محیط کار بهش پیشنهاد بدم موردی نداره ؟! و چگونه ؟!

    2- کمی دلهره دارم(ته دلم ی جوریه)!! چیکار کنم به دلهره غالب بشم؟؟

    ممنون

  2. #12
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 08 خرداد 99 [ 15:45]
    تاریخ عضویت
    1391-10-02
    نوشته ها
    399
    امتیاز
    8,219
    سطح
    61
    Points: 8,219, Level: 61
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 231
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    14

    تشکرشده 833 در 318 پست

    Rep Power
    58
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط amir800 نمایش پست ها
    سلام مجدد به همه دوستان

    امیدوارم حال همه خوب باشه

    بعد از تحقیقات و مشاوره های در این تاپیک و هماهنگی با خانواده، تصمیم گرفتم امروز یا فردا موضوع رو باهاشون مطرح کنم ....

    حالا دو سوال داشتم:

    1-تو محیط کار بهش پیشنهاد بدم موردی نداره ؟! و چگونه ؟!

    2- کمی دلهره دارم(ته دلم ی جوریه)!! چیکار کنم به دلهره غالب بشم؟؟

    ممنون
    سلام.خدا به دادت برسه لحظه های دلهره اوریه.من که هر وقت برای همچین موقعیتی جلو رفتم جواب منفی گرفتم..شاید قسمت نبوده.ایشالا برای شما جور میشه. ببین یا توی محل کار نگو اگر هم امکانش نیست جای دیگه مطرح کنی سعی کن توی یک موقعیتی بگی که چیزی مانع اون نشه مثلا وسط حرف زدن یک همکار دیگهتون ناگهان شما رو ببینه و تمرکزت رو بهم بزنه یا جایی بگی که رفت و امد توش زیاده.ضمنا سریع هم حرفتو بزن و جمعش کن.ایشالا موفق باشی.خبرشو به ما هم بده.در مورد دلت هم دلو به دریا بزن و جلو برو.تو که نیتت بد نیست...من خودم بدتر از شما بودم...اضطراب عجیبی داشتم.اما جلو رفتم و با اینکه جواب منفی گرفتم اما ناراحت نیستم چون رفتم و حرفمو زدم.اگر جلو نمیرفتم همش خودمو سرزنش میکردم چرا جلو نرفتم
    ویرایش توسط samanft : شنبه 30 مرداد 95 در ساعت 10:10

  3. کاربر روبرو از پست مفید samanft تشکرکرده است .

    amir800 (شنبه 30 مرداد 95)

  4. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 12 آبان 95 [ 13:08]
    تاریخ عضویت
    1395-3-10
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    463
    سطح
    9
    Points: 463, Level: 9
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    12
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    Post

    نقل قول نوشته اصلی توسط samanft نمایش پست ها
    سلام.خدا به دادت برسه لحظه های دلهره اوریه.من که هر وقت برای همچین موقعیتی جلو رفتم جواب منفی گرفتم..شاید قسمت نبوده.ایشالا برای شما جور میشه. ببین یا توی محل کار نگو اگر هم امکانش نیست جای دیگه مطرح کنی سعی کن توی یک موقعیتی بگی که چیزی مانع اون نشه مثلا وسط حرف زدن یک همکار دیگهتون ناگهان شما رو ببینه و تمرکزت رو بهم بزنه یا جایی بگی که رفت و امد توش زیاده.ضمنا سریع هم حرفتو بزن و جمعش کن.ایشالا موفق باشی.خبرشو به ما هم بده
    ممنون

    البته نشانه هایی غیر مستقیم ازش دریافت کردم(یکی دو دفعه بهش کادو دادم، (سال و روسری و لاک و ...)
    ولی تا بهش پیشنهاد ندادم و خانواده ها در جریان نیستن(مطمعن نمیشه بود)

    تو محیط کاریمون فقط خودمون دوتا هستیم ....

    با این وضعیت چطور، آبا تو همون محل کار بگم درسته ؟
    ویرایش توسط amir800 : شنبه 30 مرداد 95 در ساعت 10:12

  5. #14
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 08 خرداد 99 [ 15:45]
    تاریخ عضویت
    1391-10-02
    نوشته ها
    399
    امتیاز
    8,219
    سطح
    61
    Points: 8,219, Level: 61
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 231
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    14

    تشکرشده 833 در 318 پست

    Rep Power
    58
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط amir800 نمایش پست ها
    ممنون

    تو محیط کاریمون فقط خودمون دوتا هستیم ....

    با این وضعیت چطور، آبا تو همون محل کار بگم درسته ؟
    اره.پس توی همون محل کار بگو.

  6. کاربر روبرو از پست مفید samanft تشکرکرده است .

    amir800 (سه شنبه 16 شهریور 95)

  7. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 12 آبان 95 [ 13:08]
    تاریخ عضویت
    1395-3-10
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    463
    سطح
    9
    Points: 463, Level: 9
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    12
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    سلام به دوستان عزیز

    موضوع را باهاشون دو سه روز پیش (دوشنبه) باهاشون مطرح کردم (تو محل کارمون، که محل کارما دفتر طراحی لوگو و ازینجور چیا هستش)

    گفتم اگر نظر شما اوکیه من خانوادمو در جریان قرار بدم روال خانوادگیش انجام بشه ....


    گفت که من الان زوده و اهدافی دارم، گفتم من پات صبر میکنم

    یه جوری از کل حرفاش یه "نه" شل گفت

    بعدم گفت زود گفتین و ....

    بین حرفاش گفت من از شما شناخت ندارم و ....(فک میکنم میخواسته چندماهی ادامه ادامه بده تا به شناخت برسه، وقتی من بهش پیشنهاد دادم نمیتونسته بدون شناخت بگه آره، مجبور شده بگه نه)

    البته ی خورده خودمم شوکه شدم(همونطوری که قبلا گفتم دو سه دفعه براشون کادو خریدم و سه چهار دفعه برای خرید محل کارمون رفتیم با هم بیرون(از در خونشون هم رفتم دنبالش و همونجام برش گردوندم))
    سه تا لاک مثلا براش خریدم(زرد و قرمز و آبی) همونا رو چند روز بعد از اینکه بهش کادو دادم زده بود رو دستاش

    تو روابط کاریمونم هیچ مشکلی پیش نیومده

    روالمون عین قبله( همون رابطه دوستانه و شوخ طبعیا و ....)


    حالا سوالم اینه:

    آیا نه یی که گفته قابل تغییره؟! چگونه ؟!

    و دوم اینکه چجور بهش بفهمونم که دوسش دارم و بیاد سمتم(عشقه دو طرفه شه) ؟

    ممنون

  8. #16
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 12:04]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,411
    امتیاز
    286,450
    سطح
    100
    Points: 286,450, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,556

    تشکرشده 37,047 در 6,993 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط amir800 نمایش پست ها

    اینکه چجور بهش بفهمونم که دوسش دارم و بیاد سمتم(عشقه دو طرفه شه) ؟

    ممنون
    با سلام
    به نظرم شما روش اشتباهی پیش گرفتید.
    مسیر ازدواج از این طرف نیست.(جهت مطالعه بیشتر اینجا را کلیک فرمایید)
    این مسیر درخوشبیانه حالت یک مسیر ارتباط دوست دختر وپسری را نشان میدهد که آخرش هم هیچ چیز مثبتی از توش در نمی آید.

    شما یا پیشنیاز های ازدواج را پاس نکردید. یا اینکه دقت نکردید یا اینکه در عمل به کار نمی گیرید.

    خواستگاری به معنی بله یا خیر طرف مقابل نیست.
    خوستگاری استارتی هست برای شروع شناخت رسمی و خانوادگی و ....

    اگر شما با ایشون مطرح کردید. فاز بعد ارتباط خانوادگی و رسمی و بررسی معیار هاست.

    ایشون هم به نظر اشتباه می کنند. شما هم اشتباه کرده اید


    لاک 3 نوع هدیه کردن و او هم فرداش استفاده کنه، اصلا جز مراحل شناخت و خواستگاری و قبل ازازدواج محسوب نمی شود.
    اینگونه مسائل صرفا برای وابستگی خوبه آن هم وقتی دختر و پسری فقط می خواهند از طریق هم چند روزی لذت احساسی ببرند.
    اما اگر بخوهند یک زندگی دائمی ، با ثبات و همه جانبه و با شناخت به دست بیاورند. باید خواستگاری شروع شود و به جای دل و قلوه دادن و هدیه و ....، دنبال بررسی معیارهای ازدواج در یکدیگر باشند.


    خلاصه:
    1 - پیش نیازهای ازدواج یعنی آگاهی های لازم قبل از ازدواج را از طریق لینکهای ذیل به دقت بررسی کنید. و عملی به کار گیرید.
    2 - برای بررسی و شناخت غیر احساسی این خانم. رسما و با هماهنگی خانواده اقدام کنید و در مسیر شناخت رسمی بدون اینکه احساس ورزی داشته باشید . به بررسی معیارهای مورد نظرتون بپردازید.

    تبصره:
    اگر به هر ترتیبی خواستگاری به وسیله خانواده انجام نشد( با هر بهانه ای دختر خانم اجازه آمدن خانواده شما برای خواستگاری را به عقب انداخت) تا زمان شروع خواستگاری رسمی، از هر گونه ارتباط در این خصوص اجتناب کنید. و او را یک غریبه که تمایل به ازدواج ندارد. یا ممکن است به کس دیگری علاقه دارد در نظر بگیرید و از او دور بمانید.


    اینها را خیلی رک و شفاف گفتم اصلا و ابدا نمی خواهم کسی باشی که احتمالا در آینده تاپیک ذیل را به شما معرفی کنم.
    ترمیم شکست عاطفی

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  9. 8 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    amir800 (سه شنبه 16 شهریور 95), Ashab (چهارشنبه 03 شهریور 95), danger (چهارشنبه 03 شهریور 95), Ehsaan (جمعه 19 شهریور 95), Eram (چهارشنبه 03 شهریور 95), masomeh2016 (سه شنبه 16 شهریور 95), نیکیا (سه شنبه 16 شهریور 95), عشق آفرین (دوشنبه 09 مرداد 96)

  10. #17
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 08 شهریور 95 [ 09:25]
    تاریخ عضویت
    1395-6-06
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    39
    سطح
    1
    Points: 39, Level: 1
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 15.0%
    تشکرها
    0

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    معمولا ادم متوجه ميشه كه طرف مقابلش رفتارش باهاش طوري ديگه اس ايشون هم حتما متوجه شدن شما بهش علاقه دارين..اينم مطرح كنيد كار جدا و اين مسئله جدا يعني ربطي به اينكه شما مديرش و اون منشي تون نداره و به كارش ادامه بده ..نگران جواب منفي نباشيد معمولا دخترا وقتي از يكي خوششون مياد رفتارشون تغيير مي كنه اينو شما حتما حس كردين..
    ان شاالله هر چي به صلاحتون هست براي شما و خانم منشي پيش بياد.

  11. کاربر روبرو از پست مفید naime تشکرکرده است .

    amir800 (سه شنبه 16 شهریور 95)

  12. #18
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 12 آبان 95 [ 13:08]
    تاریخ عضویت
    1395-3-10
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    463
    سطح
    9
    Points: 463, Level: 9
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    12
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    سلام مجدد به همه دوستانی که راهنمایی انجام دادن و میدن و تشکر ازشون

    راستش بعد از جواب ایشون دیگه واکنشی انجام ندادم و اونهم بقولی سنگین تر شده، تا محلش نمیذارم خودش میاد شروع میکنه به شوخی

    تقریبا بی تفاوت شدم بهش

    حالا از شما دوستان مشورت دارم:

    چند شب پیش توی پیامکی که ایشون داد بنده پاسخشونو دادم
    در نهایت تو پیامشون نوشتن که تا آخرش همین طریق همکاریمون میمونه (یعنی فکروخیال بر ندارین)

    نمیدونم توی ذهنش چی میگذره که اومده از مسایل کاری به سمت این مسایل، در صورتیکه اصلا من هیچی از بحث ازدواج و ... حرفا هم نگفتم


    به نظر شما چیکار کنم؟!
    (یکی از راه هایی که به ذهن خودم رسیده اینه که نیرویی جدید رو جایگزین ایشون کنم، آیا درسته ؟!)

    ممنون

  13. #19
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 شهریور 96 [ 08:00]
    تاریخ عضویت
    1395-5-19
    نوشته ها
    87
    امتیاز
    2,243
    سطح
    28
    Points: 2,243, Level: 28
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    121

    تشکرشده 81 در 44 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام امیر آقا
    شما یکی از خوش شانس های این انجمن هستید که مدیر همدردی براتون راهکار مفید و کاملی گذاشتن .
    چند بار صحبت های ایشون رو بخونید .
    من به نوبه خودم میگم که شما چند تا اشتباه داشتید :
    1)چه ایشون و چه هر نیروی جدید ، چرا هدیه نامتعارف (لاک ) ؟ اصلا چرا هدیه ؟
    2)اگه به جای ایشون ی خانمی بود که وسوسه های بدی داشت میتونست راحت با روح و روان شما بازی کنه ، به نظرم کمی ساده هستید و هنوز برای ازدواج آمادگی کامل ندارید
    3)اگه قصدتون ازدواج هست که شما باید آخر سر جواب بله رو بدید پس باید مطرح میکردید که برای آشنایی بیشتر خانواده ها در جریان قرار بگیرند و بعد تصمیم نهایی رو بگیریم
    4)حالا اگه از این تصمیم منصرف شدید جرا بدبخت از کار برکنار میکنید انقدر سنگین و متین برخورد کنید که این قضیه از سرشون بزنه بیرون
    5)خواستکاری توی محیط کاری تبعات بدی داره و اونم اینه که با جواب نه مدام چشم آدم بهم می افته

  14. کاربر روبرو از پست مفید masomeh2016 تشکرکرده است .

    amir800 (سه شنبه 16 شهریور 95)

  15. #20
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 12 آبان 95 [ 13:08]
    تاریخ عضویت
    1395-3-10
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    463
    سطح
    9
    Points: 463, Level: 9
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    12
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط masomeh2016 نمایش پست ها
    سلام امیر آقا
    شما یکی از خوش شانس های این انجمن هستید که مدیر همدردی براتون راهکار مفید و کاملی گذاشتن .
    چند بار صحبت های ایشون رو بخونید .
    من به نوبه خودم میگم که شما چند تا اشتباه داشتید :
    1)چه ایشون و چه هر نیروی جدید ، چرا هدیه نامتعارف (لاک ) ؟ اصلا چرا هدیه ؟
    2)اگه به جای ایشون ی خانمی بود که وسوسه های بدی داشت میتونست راحت با روح و روان شما بازی کنه ، به نظرم کمی ساده هستید و هنوز برای ازدواج آمادگی کامل ندارید
    3)اگه قصدتون ازدواج هست که شما باید آخر سر جواب بله رو بدید پس باید مطرح میکردید که برای آشنایی بیشتر خانواده ها در جریان قرار بگیرند و بعد تصمیم نهایی رو بگیریم
    4)حالا اگه از این تصمیم منصرف شدید جرا بدبخت از کار برکنار میکنید انقدر سنگین و متین برخورد کنید که این قضیه از سرشون بزنه بیرون
    5)خواستکاری توی محیط کاری تبعات بدی داره و اونم اینه که با جواب نه مدام چشم آدم بهم می افته
    ممنون از جواب شما

    جواب سوال 1: قبول دارم، اینکه من اشتباه کردم، ایشون هم گرفتن و فرداش استفادش کردن .... حالا چه لاک چه بقیه لوازم آرایشی که میخواست پیشنهاد خرید از طرف خودش بود
    جواب سوال 2: الانم تقریبا با روح و روان من بازی کرده .... دریافت کادو و ... خنده و شوخی و .....
    جواب سوال 3: بهشون گفتم، گفتم اگه اوکیی من خونوادمو در جریان بذارم
    جواب سوال 4 : من هرچی پیش میرم و سنگین تر میشم، ایشون بدتر جو رو سنگین میکنن، به این خاطره که تو فکر جایگزین هستم
    جواب 5: بله دقیقا

    بازم اگر دوستان راهنمایی کنن که به نظر جامع برسم ممنون میشم.

  16. کاربر روبرو از پست مفید amir800 تشکرکرده است .

    masomeh2016 (سه شنبه 16 شهریور 95)


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:08 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.