به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 31
  1. #21
    Banned
    آخرین بازدید
    شنبه 07 اسفند 95 [ 02:21]
    تاریخ عضویت
    1395-1-15
    نوشته ها
    107
    امتیاز
    1,558
    سطح
    22
    Points: 1,558, Level: 22
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points3 months registeredTagger Second Class
    تشکرها
    58

    تشکرشده 151 در 74 پست

    Rep Power
    0
    Array
    صحبت كردن با بعضي كاربرها و درك كردن شون حداقل براي من سخته ، اون حرفي كه بنده زدم به دليل مربوط بودن به تاپيك بود . نه قصد توهين هست به كسي و نه علاقه اي دارم به گلاويز شدن با يك كاربر در دنياي مجازي

    بنده ٣٣ سال دارم و صاحب يك دختر . نميدونم بعضي كاربرها دقيقا چند سال دارن و كجاي زندگي هستن . ولي به نظر ميرسه ما در يك محدوده سني نيستيم و به لحاظ تجربه زندگي و درك و بينش نسبت به دنياي واقعي ، فاصله زيادي با هم داريم . بهتره اگر يك كاربري خودش ميدونه كه كم سن و سال تر از ديگران هست يا كم تجربه تر هست ، با احتياط و احترام بيشتري صحبت بكنه . من اگر بدونم كه كاربران از چه قشري هستن يا از چه گروه سني هستن ، روي ديالوگ اثر ميزاره . به عنوان مثال اصلا تمايلي ندارم با يك دختر بچه مجرد كه مثلا ١٠ سال از بنده كوچك تر هست ، هم كلام بشم . متاسفانه اينا نقاط ضعف فضاي مجازي هست

  2. #22
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 مهر 99 [ 15:39]
    تاریخ عضویت
    1394-1-25
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    88
    امتیاز
    10,371
    سطح
    67
    Points: 10,371, Level: 67
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 79
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassRecommendation Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,397

    تشکرشده 182 در 60 پست

    Rep Power
    0
    Array
    از همه دوستان عزیز ممنونم
    من اگر میخواستم اجباری برای زندگی کردن همسرم با خودم اعمال کنم زمانی که پاش و کرده بود توی یه کفش ،که بیا دادگاه امضاء کن و برو ، اصلاً طلاقش نمیدادم . مثل خیلی از کسانی که میشناسم و دیدم و دارم میبینم ،بهش میگفتم طلاقت نمیدم ! بشین تو خونه ،حق سرکار رفتنم نداری ! و خیلی از محدودیتهایی که به حقوق شرعی و قانونی خودم میتونستم انجام بدم و کسی هم نمیونست حرفی بزنه .
    اینم یادآور بشم که من خونه رو بخاطر محکم شدن پایه زندگیم و خوشحال کردن همسرم بنامش زده بودم ( در ضمن من وکالت بلاعزل خونه رو هم داشتم از ایشون ، اگر بحث آزار و لجبازی بود خیلی کارها میتونستم انجام بدم .)

    همسر سابق من کلّاً ۴ سال سر کار رفته و همه حقوقش و هرجوری که خودش دوست داشته خرج کرده . منم آدمی نبودم که بعد از ورشکستگی بشینم توی خونه و بزارم ایشون خرج منو بده ! کارگری کردم ! مسافر کشی کردم ! کار خدماتی و تأسیساتی کردم !!! میخوام بگم که از کار نه میترسم ،نه عارم میشه !!!
    اندازه خرجی خوده م درآمد داشتم !
    همسر سابق من توی زندگیش هیچ محدودیتی نداشته ،هر کاری که دوست داشته کرده ! هرجایی که خواسته رفته ! هر جا نخواسته نرفته ! از همه خواهرهای خودش راحت تر و آزاد تر زندگی کرده !
    و
    و
    و

    اینهایی که نوشتم فقط محض یادآوری بود و اصلاق قصد جبهه گرفتن ندارم .

    حالا از همه اینها که بگذریم من همین الان هم هیچ اجباری برای ایشون ندارم . من دارم سعی میکنم عشقی که هنوز توی دلم هست رو به همسر سابقم نشون بدم .
    همه خانواده همسرم میدونن که ما عاشق زندگیمون و عاشق همدیگه بودیم . الان هم حال روحی همسرم خیلی از من بدتره ! اطرافیانش میخوان یجوری ،یه کاری بکنن که روزها و لحظه های خوبی که در کنار همدیگه داشتیم یادش بیاد و فقط روی خاطرات بد زوم نکنه ! چون میدونن داره با خودش میجنگه !

    مطمئن باشید اگر من آدم زورگو و زبون نفهمی بودم هیچوقت خانواده خودش تلاش نمیکردن که پاره تنشون و دوباره بندازن زیر دست یه انسان اولیه !


    نه من توی زندگی شما بودم ،نه شما توی زندگی من بودید ! پس زمانی باید از راه رفتن همدیگه ایراد بگیریم که حداقل ۲۰ قدم با کفش همدیگه بتونیم راه بریم .

    بازم ممنونم که تاپیک رو میخونید و نظرتون و مینویسید !

    من یاد گرفتم از سنگهایی که به سمتم پرت میشه برای خودم پلکان درست کنم و به سمت بالا پیش برم .
    چقدر زود دیر میشه!!!

  3. کاربر روبرو از پست مفید morteza2487 تشکرکرده است .

    fahimeh.a (یکشنبه 10 مرداد 95)

  4. #23
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 23 مهر 95 [ 20:44]
    تاریخ عضویت
    1395-4-14
    نوشته ها
    34
    امتیاز
    762
    سطح
    14
    Points: 762, Level: 14
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 43.0%
    دستاوردها:
    500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    24

    تشکرشده 75 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array
    می دونید مشکل شما چیه؟این که فکر می کنید اون چیزی که همسرتون تو زندگی با شما داشته از حاتم بخشی و لطف شما بوده نه حق مسلمش.آزادتر از خواهراش بوده؟رفته سر کار؟مگه قرا بوده شما به عنوان عقل کل برای بچه صغیری که همسرتون باشه تصمیم بگیرید؟مگه ایشون خودش فهم و شعور نداشته؟
    مشکل اصلی همینه.همیشه گفتم برخلاف تمام شعارهایی که داده میشه ریشه اصلی مشکلات در خانواده های ایرانی نابرابریه.قضیه ساده است.زن ایرانی دیگه حاضر نیست تحت هر شرایطی تو رابطه ازدواج بمونه.اگر اون چه که از زندگی می خواد برآورده نشه زندگی رو ترک می کنه و درست و انسانی ش هم همینه.ما برای رفع نیازهامون و سهل تر شدن زندگی مون وارد رابطه با آدما میشیم نه برای این که نیازهامون برآورده نشه و تازه با یه خروار مشکلات لاینحل که ریشه اش خودمحوری و خودخواهی طرف مقابلمون هست دست و پنجه نرم کنیم.به چه حساب خانمتون باید تو رابطه ای بمونه که آسیب هاش بیشتر از منفعتشه؟اون قدر منطقی بوده که بدونه برخلاف گفته های آقا بهزاد با فقدان شما در زندگی ش به چاه ویل سقوط نمی کنه.برای همین می گم زن باهوشیه چون مغزش از کار نیفتاده یا بهتر بگم اجازه نداده مغزشو از کار بندازن تا فکر کنه خودش از پس خودش برنمیاد.طلاق به هر حال یک شکسته.چه برای زن و چه برای مرد ولی بهتره دست از فانتزی های مورد علاقه مردانه برداریم.مردها دوست دارن همسر سابقشون بعد از طلاق به فلاکت بیفته تا به خودشون و بقیه ثابت بشه که موجودات مهمی در زندگی همسرشون بودن.واقعیت اینه که اگر زنی به اندازه کافی محکم باشه این فانتزی رو زیر سوال می بره.همونطور که خانمتون علیرغم حال بدش از جدایی که طبیعی هم هست داره خودشو بالا می کشه و طاهرا این بیش از هر چیز باعث ترس شما شده.حالا که شما الطافتون رو به همسرتون به بنده یادآوری کردین من هم مجددا طبق پست های خودتون یادآوری می کنم که چه خشونت هایی علیه ایشون مرتکب شدین:کتک کاری،تهمت،توهین،خشونت روانی و این ها صرفا چیزهایی هست که خودتون بهش اقرار کردین.در ضمن شترسواری دولا دولا نمیشه.شما که شرع و قانون رو یادآوری می کنید بذارید من هم براتون یادآوری کنم که شرع و قانون در مورد حقوق همسرتون چی می گه.مهریه حق مسلم ایشون بوده که در برابر حضانت بچه به شما بخشیده پس حق ندارین بگین من حضانت بچه رو به زنم دادم چون در موردش معامله کردید و بخشش مهریه رو گرفتید.دوم ایشون بابت هر بار کتک کاری شما می تونسته بره شکایت کنه و علاوه بر دیه شما رو به جرم ضرب و شتم بندازه زندان ولی ظاهرا این کار رو نکرده که شما باید بابتش از ایشون متشکر باشین چون علاوه بر خود زندان براتون سوء سابقه میشد و آبروتون هم میرفت.اگر تهمتی هم این وسط بهش زدید که بابت اون هم می تونسته به جرم افترا شکایت کنه ازتون و باز هم قضیه زندان و شلاق می تونسته شاملتون بشه.فحاشی هم جرم جدایی هست که اون هم به همین ترتیب می تونسته براتون مشکلزا باشه.خودتون گفتید که یه مدت خرج زندگی رو ایشون می داده و اصلا همین باعث شده که شما سر هر چیزی بهش گیر بدید،خوب ایشون وطیفه ای برای خرج کردن حتی یک ریال از حقوقش تو اون زندگی نداشته.اگر قرار بر این بوده که شما اجازه کار کردن به همسرتون ندید در مقابل همسرتون هم وطیفه ای برای کار کردن در منزل نداشته.شرعا و قانونا می تونسته پاشو رو پاش بندازه و شما موطف بودید نه تنها نیازهای ایشون رو تامین کنید و نفقه بدید که حتی برای انجام تمام امور منزل و حتی بچه داری کسی رو استخدام کنیدو خانمتون فقط خودش رو باد بزنه.در واقع ایشون حتی وطیفه ای برای شیر دادن به فرزندتون هم نداشته.این هایی که گفتم شرعا و قانونا جزو حقوق همسرتون هست و در کتابچه قانون مدنی دونه به دونه ذکر شده.حالا با این حساب باز هم فکر می کنید این شما بودید که به همسرتون لطف کردید؟نمی دونم مهریه ایشون چقدر بوده و اون آپارتمانی که به اسمش بوده چقدر قیمت داشته ولی اگر موارد گفته شده رو یه حساب سرانگشتی کنید می بینید که شما به لحاط مالی کلی به ایشون بدهکار بودین.فقط یه نمونه کار مجانی ایشون در منزل:طبق آمار هر زن خانه دار ایرانی به طور متوسط روزی 5 ساعت فقط در خونه کار می کنه.(بچه داری و اینها به کنار) کارگر ساده ای که در خونه کار می کنه حداقل چقدر دستمزد می گیره؟ ضرب در تعدااد ماه های سال و بعد ضرب در 11 سال زندگی مشترک می کنیم و می بینم که هزینه سر به فلک می زنه.

    ویه نکته دیگه:عشاق اسیدپاش در توجیه اسیدپاشیشون می گن:عاشقش بودم و اون منو طرد کرد.یعنی چون عاشق بودم حق داشتم خشونت کنم.شما هم همین استدلال رو تو یه سطح دیگه در مورد همسر سابقتون دارین تکرار می کنین:چون زندگی مون عاشقانه بوده و من هنوز دوستش دارم پس حق دارم مزاحمش بشم.اگر حرف اون پسر اسیدپاش به نظرتون منطقی میاد این هم منطقیه.این که می گید حالش خوب نیست خوب معلومه که حالش بده چون طلاق همونطور که گفتم به هر حال برای هر دو طرف یک شکسته ولی اونطور که به نطر میاد حال شما از ایشون بدتره چون ایشون داره خودشو با واقعیت تطبیق میده و شما همچنان به فکر برگشتن به زندگی هستید که خراب شده.ایشون اگر الان هم برگرده دیگه اون آدم سابق نیست.اگر دفعه قبل تا یه مدت صبر کرد این بار با یه پرخاشگری کوچیک مجددا چمدونش رو می بنده و میره. که البته دور از انتظار هم نیست چون شما تو این مدت تغییری نکردید.پیشنهادم اینه که گذشته رو فراموش کنید و حداقل رابطه محترمانه رو به خاطر فرزند مشترکتون خراب نکنید.شما به خاطر همین بچه هم که شده مجبورید تو یه سطحی از ارتباط باشید.

  5. کاربر روبرو از پست مفید sphinx تشکرکرده است .

    Amina (پنجشنبه 07 مرداد 95)

  6. #24
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 مهر 99 [ 15:39]
    تاریخ عضویت
    1394-1-25
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    88
    امتیاز
    10,371
    سطح
    67
    Points: 10,371, Level: 67
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 79
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassRecommendation Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,397

    تشکرشده 182 در 60 پست

    Rep Power
    0
    Array
    از نظر دادنتون ممنونم ولی با عرض معذرت ،جسارتاً باید خدمتتون عارض بشم که شما زیادی دارید تند میرید .
    اولاّ من هیچ تهمت و افترایی به همسرم نزدم
    همسر من اگر توی خونه من کار کرده با تمام عشفگقش کار کرده ،چون دیده که منم در مقابل با تمام عشقم برای اون زندگی زحمت کشیدم .
    زندگی مشترک اسمش با خودشه ،یک رابطه دوطرفه . اگه بچه بزرگ کرده به خواسته خودش بوده . بعدش هم پسرمون از ۶ ماهگی توی مهد کودک بزرگ شده ! پس ایشون نمیتونه در قبال بزرگ کردن بقول شما “بچه من ” از من مطالبه ای بکنه .
    ما بعد از ۷ سال ،اونهم به اصرار خودش بچه دار شدیم . بخاطر این عرض کردم که شما تا زمانی که کفش منو نپوشیدی و باهاش راه نرفتی نباید از راه رفتن من ایراد بگیرید !

    من هیچوقت به همسرم نگفتم که باید توی خونه کار کنی ! حتی بارها ازش خواستم که بشینه توی خونه و به نیازهای عاطفی پسرمون برسه و من خودم هزینه زندگی رو میتونم تأمین کنم . ولی ...
    ایشون مهریه ش و در قبال طلاق بخشیده ،نه حضانت بچه !
    بماند که از نصف پول فروش خونه که باید به من میداده ، هنوز یک سوّمش و نداده !

    من اگر از بالا رفتن جایگاه و رتبه اجتماعی ایشون میترسیدم ،خودم چهار سال نمیبردمش دانشگاه و بعداز کلاس هم نمیرفتم دنبالش !
    برای پذیرش شغلیش پا به پاش نمیرفتم که کارهای پذیرش رو انجام بدم تا استخدام بشه !


    متأسفانه شما خیلی یکطرفه و متعصبانه اظهار نظر میکنید !


    ومن الان نیازی نمیبینم که تعهداتی که شفاهاّ قبل از طلاق به همدیگه دادیم رو برای شما توضیح بدم ! و بگم چرا و به چه دلایلی بعضی وقتها یه مقدار بهم میریزم و ناراحت میشم .

    بنظر شما بعد از تمام امتیازاتی که در زمان طلاق به همسرم دادم و چندین بار سر مساسل مختلف که بعد از طلاق پیش اومد از حق خودم گذشتم و کوتاه اومدم ولی ایشون همچنان داره از این احساس من سوءاستفاده میکنه ،زیر تعهداتش میزنه ، خلف وعده میکنه ،و و و .. و اعلام عدم بازگشت از طرف ایشون هنوز هم من باید منفعلانه رفتار کنم و پا روی حق و دل خودم بذارم ؟ اگه هیچی نگم و بذارم ایشون هرجوری که دوست داره رفتار کنه و لام تا کام حرفی نزنم میشم یک انسان روشنفکر و متشخص ؟؟؟؟
    اگر بخوایم این شرایط رو در نظر بگیریم الان دیگه لزومی نداره که من از حق خودم بخاطر ایشون بگذرم و همچنان امتیاز بدم ! بنظر شما داره ؟؟؟



    من سال قبل هم که تالار و ترک کردم بخاطر همین نظرات متعصانه خانومهای محترم تالار بود و بهتر دیدم بجای بحث و جدل برای اثبات نظرات ( هر دو طرف نسبت به همدیگه ) یه مدت سکوت کنم و فقط به رفتار و افکار خودم متمرکز بشم .

    ایراداتم و پیدا کنم و سعی کنم رفعشون کنم یا حداقل تعدیلشون کنم .

    بنظر من کسی که توی یک زندگی برای طرفش کم میذاره و حق طرفش رو ضایع میکنه ، زمانی که ایراداتش رو فهمید و خیلی چیزهای جدید و کارساز یاد گرفت ،اگر اون آموخته های جدیدش رو برای شخص ثالثی بکار ببنده از نامردترین های روزگار هم نامردتره !
    بخاطر همین من تمام سعیم رو میکنم که اون زندگی خراب رو از نو بسازم و هر چیزی که برلی همسر سابقم کم گذاشته بودم رو جبران کنم و دلش و راضی کنم .
    اگر هم ایشون دوست نداشته باشه که مجدداً با من زندگی کنه ،هیچوقت این چیزایی که یاد گرفتم رو برای هیچ شخص دیگه ای بکار نمیگیرم . فقط و فقط سعی میکنم به بستگان و آشناهای خودم و زوجهای جوان توصیه کنم و ترغیبشون کنم که اول مطالعه کنن و معنی زندگی مشترک رو درک کنن ،مهمتر از همه مهارتهای ارتباطی و عاطفی بین همسران رو یاد بگیرن و تمرین کنن تا بخاطر نابلدی این امور چند سال بعد مشکلاتشون دهن باز نکنه و زندگی رو قورت بده !!!!

    باز هم از شما بخاطر اظهار نظرتون تشکر میکنم .
    چقدر زود دیر میشه!!!

  7. کاربر روبرو از پست مفید morteza2487 تشکرکرده است .

    fahimeh.a (یکشنبه 10 مرداد 95)

  8. #25
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    366
    Array
    دوستان خواهش می کنم افکار وعقاید شخصی تون و هیجاناتتون رو در مشاوره دادن دخیل نکنید و کاربر رو از محیطی که می تونه ازش استفاده ببره فراری ندهید.

    لازمه همه برویم تاپیک تاپیک آفت های مشاوره را مطالعه کنیم.

    اینجا نیامده ایم که هر کدوممون برای همدیگه عرض اندام کنیم و حقوق مون رو به رخ بکشیم. و یا اینکه خودمان را عقل کل نشان دهیم ودیگران را کوته فکر ،
    اینجا نامش همدردی است . آمده ایم با همدلی اگر بتوانیم باری از مشکلات دیگری برداریم.

    اگر دوستان نیاز دارند به بحث . مناظره و مجادله در این تالار امکانی فراهم شده به عنوان انجمن آزاد ، می توانید شارژ کنید و آزادانه در آنجا به بحث بپردازید.

    وسعت یک زندگی خارج از معادلات و محاسبات وقوانین و.... است اکر قانونی وضع شده در کنارش مقوله ای است به نام اخلاق .

    در قانون برای قتل حکم قصاص آمده (حد بالا) در اخلاق سفارش به گذشت شده(به غیر از موارد خاص ).

    پس خواهش می کنم از دوستان اینقدر صفر ویکی به مسایل نگاه نکنیم واقعیت یک زندگی قابل قضاوت نیست که به راحتی بیاییم ونظر بدهیم .

    اینجا دوستی دست یاری برای ساختن یک زندگی دراز کرده اونم نه به اجبار .

    آقا مرتضی شما هم به جای مناظره با کاربران پست هایی که فکر می کنید همروند با تاپیک شما نیستند و غیر مشاوره ای هستند گزارش دهید واینگونه تاپیکتان را مدیریت کنید تا بتوانید
    ان شاالله نتیجه مورد دلخواه را ازاین محیط ببرید.

  9. 2 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    fahimeh.a (یکشنبه 10 مرداد 95), morteza2487 (جمعه 08 مرداد 95)

  10. #26
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 23 مهر 95 [ 20:44]
    تاریخ عضویت
    1395-4-14
    نوشته ها
    34
    امتیاز
    762
    سطح
    14
    Points: 762, Level: 14
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 43.0%
    دستاوردها:
    500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    24

    تشکرشده 75 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آقای مرتضی همچنان تاکید می کنم که شما معلوم نیست با خودتون چند چند هستین.شما خودتون صحبت از حق و حقوق شرعی و قانونی می کنید و بعد صحبت از زندگی مسالمت آمیز.وقتی شما به فکر سوءاستفاده از قانون باشید همسرتون هم می تونه این طور فکر کنه و الا که توافق های دوطرفه در زندگی مشترک چندان ربطی به قانون نداره.اگر حق و حقوق قانونی و شرعی همسرتون رو یادآوری کردم به این خاطر بود که خودتون روی "شرعی و "قانونی" بودن تاکید کردین و توپ رو توی زمین شرع و قانون انداختید.یه نگاه به پست های خودتون بندازین خواهشا.عجیب متناقض حرف می زنین. تو پست اول تقصیرات به عهده می گیرید و بعد می گید مشکل از همسرتون بود و کار کردن همسرتون باعث تمام مشکلات شده.خانمتون اگر در منزل کار کرده معناش اینه که کار کرده.اگر ایشون با رضایت خودش کار کرده خوب شما هم با رضایت خودتون آپارتمان رو به نامش کردی.یک جا هم اشاره کردین که خانم خودش تمایل داشته که بیاد پولی رو بابت ملک به شما بده.قصد ندارم دونه به دونه تناقضات حرف هاتون رو اینجا توضیح بدم.حرفم اینه که شما هر زمان فکر می کنید امیدی به بازگشت ایشون هست تقصیرات رو به گردن می گیرید و هر زمان که می بینید نتیجه نمی گیرید انگار تمام اون حرف ها در یک چرخش ناگهانی تبدیل به روایت دیگه ای از اختلافاتتون میشه.از خانم یا آقای بی نهایت هم متشکرم که شما رو تشویق به گزارش دهی کردن.اینجا من پست هایی رو دیدم که کاربران توصیه به از بین بردن بکارت دختر در عقد کرده بودن تا دختر مجبور به فرمانبری بشه و خوب هیچ کس واکنشی نشون نداده و در مقابل می بینم که به صرف ابراز نظرم تهدید به گزارش میشم.من هیچ جا از افکار و عقاید شخصی م صحبت نکردم،(که البته این عبارت هم معلوم نیست چه معنی میده و مگه افکار غیرشخصی هم داریم؟) .توصیه می کنم راجع به تجاوز و سطوح مختلفش مطالعه کنید.تجاوز صرفا دخول به اجبار نیست.هر تماس نادلخواه با هر آدمی تجاوز محسوب میشه.هر تماس ایشون با همسرشون باعث فشار روانی و بهم ریختن تعادل روانی ایشون میشه که از نظر شما گویا مساله مهمی نیست چون ایشون همسر سابق بودن و به صرف نیت شون، با وجود عدم تمایل خانم باز هم به رفتارشون ادامه بدن.ایشون اگه به جای ایران تو یه کشور دیگه زندگی می کرد بابت این کار ممکن بود کارش به اداره پلیس بکشه.این ها رو شما که بهتر از من مشاوره می دونید باید به ایشون یادآوری کنید که ظاهرا از نظر شما حق مسلم ایشون بوده.به هر حال این پست آخر من در این موضوع هست.گفتنی ها رو قبلا گفتم.

  11. کاربر روبرو از پست مفید sphinx تشکرکرده است .

    Amina (جمعه 08 مرداد 95)

  12. #27
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 شهریور 96 [ 14:15]
    تاریخ عضویت
    1394-7-06
    نوشته ها
    130
    امتیاز
    3,017
    سطح
    33
    Points: 3,017, Level: 33
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    2

    تشکرشده 127 در 70 پست

    Rep Power
    28
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط morteza2487 نمایش پست ها


    دیشب خواهرزنم زنگ زد و شماره یه نفر و بهم داد که از همسایه های قدیمی عموم هستن ،زن و شوهر مؤمن و دست به خیر ! همیشه دنبال وصل کردن هستن . گفت اعظم حرف خانم ایشون و خیلی میخونه ،برو باهاشون مشورت کن .

    تماس گرفتم و قراره بعد از نماز مغرب توی مسجد محلشون همدیگه رو ببینیم ( توی مسجد یه دفتر کار هم دارن ،مخصوص همینجور کارها )
    اگه در این مورد پیشنهادی هست ممنون میشم دوستان راهنمایی کنن .


    )

    این که گفتید یعنی چه؟ رمال و دعانویس ؟؟

    شما این همه دعوا داشتید، طلاق کرفتید، دوباره در حالت دعوا هستید، بعد انتظار دارید امدادهای غیبی شمارو وصل کنند بهم؟
    یا اینکه برن با خانومتون حرف بزنن؟
    این کارا باعث میشه امیدوار بشید، بعد که اتفاقی که میخوایید نیفتاد، تقصیر رو میندازید گردنِ موارد معنوی و واسطه کردن غریبه ها

    شما بازور میخوایید همسرتون که الان در نظر خودشون از دست شما راحت شدند رو دوباره برگردونید به زندگی که ازش فرار کردند

    شما یه مدت تنهای تنها بمونید، تمدد اعصاب پیدا کنید
    بعد تصمیم بگیرید ، الان در شرایط روحی مساعدی نیستید برای تصمیم گیری درست

    شاید توانایی تنها ماندن را ندارید، عادت کردید بهشون ، شاید شخصیت مهرطلب دارید و وابسته هستید
    کسی نباید قضاوتتون کنه، باید خودتون کارهایی که فکر میکنید به آرامشون کمک میکنه رو انجام بدین
    فعلا دست نگه دارید و به خودسازی و آرامش خودتون بپردازید
    شاید بعد از آرامش، دیگه نخوایید که دوباره پیششون برگردید و بعدها ممکن است زنی که با معیارهای شما همخوانی داشته باشد را پیدا کنید ،



    شما با اینکه فامیل هستید ولی فرهنگتان متفاوته، زوری و احساسی و تصمیم گرفتن برای زندگی خوب نیست
    وقتی رابطه ای تمام میشود، لازم نیست دوباره اس ام اس داده شود
    بیشتر وضعیت روحی دو طرف را خرابتر میکند

  13. #28
    Banned
    آخرین بازدید
    شنبه 07 اسفند 95 [ 02:21]
    تاریخ عضویت
    1395-1-15
    نوشته ها
    107
    امتیاز
    1,558
    سطح
    22
    Points: 1,558, Level: 22
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points3 months registeredTagger Second Class
    تشکرها
    58

    تشکرشده 151 در 74 پست

    Rep Power
    0
    Array
    گزارش پست خلاف دادن ، بدترين توصيه اي بود كه يكي از دوستان كرد . همون كاربري كه از نظر شما داره بد حرف ميزنه ، باز هم در حرف هاش مطالب مفيد هم داره و البته تندروي و اشتباه هم دارن ايشون (از نظر من) . تا وقتي كه كسي به كسي توهين نكرده ، نبايد پستي حذف بشه . لطفا فرهنگ تبادل نظر رو بصورت صحيح تمرين كنيد چون زندگي واقعي حذف پست نداره !!!!

    اما كاربر sphinx به نظر من يا ازدواج نكرده يا كم تجربه هستن ايشون . مهمترين خطا در تحليل ايشون عبارات است از اينكه فكر ميكنن زن با شوهر برابر هست . دستور قرآن مبني بر لزوم اطاعت زن از شوهر رو فراموش كردن يا اصلا قبول ندارن ! اولين بند از قانون مدني مبني بر رياست شوهر در خانواده رو هم فراموش كردن يا از اول قبول نداشتن !

    اما يك مطلب حياتي و كاملا درست در حرف هاي ايشون بود كه ميخام تكرار كنم :

    زن شما اگر به زندگي برگرده هم با مقداري مشكل دوباره چمدانش رو جمع ميكنه و ديگه زن زندگي نيست و تحمل ناملايمات رو نخواهد داشت . اگر حوصله داشتم بعداً ميام برات شرح ميدم كه چرا اين زن ديگه اوني كه شما فكر ميكني نيست و چرا عوض شده و چرا بدتر شده . نقدا اين رو بگم كه اين بخش از تحليل كاربر sphinx رو جدي بگيريد

  14. کاربر روبرو از پست مفید بهزاد9 تشکرکرده است .

    morteza2487 (جمعه 08 مرداد 95)

  15. #29
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 شهریور 95 [ 00:52]
    تاریخ عضویت
    1395-4-05
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    190
    سطح
    3
    Points: 190, Level: 3
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    15

    تشکرشده 8 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بنظر من کسی که توی یک زندگی برای طرفش کم میذاره و حق طرفش رو ضایع میکنه ، زمانی که ایراداتش رو فهمید و خیلی چیزهای جدید و کارساز یاد گرفت ،اگر اون آموخته های جدیدش رو برای شخص ثالثی بکار ببنده از نامردترین های روزگار هم نامردتره !
    بخاطر همین من تمام سعیم رو میکنم که اون زندگی خراب رو از نو بسازم و هر چیزی که برلی همسر سابقم کم گذاشته بودم رو جبران کنم و دلش و راضی کنم .
    این عبارتهای شما واقعا اگه بهش ایمان دارین، نقطه بسیار قوتی برا شخصیت شماست. گاهی طلاق هرچند زخمی عمیقه اما مارو مواجه با ضعفهای شخصیتی خودمون میکنه و باعث میشه تلاش کنیم رو خودمون کار کنیم. شما هم با امید به لطف خدا و استغفار از اشتباهات گذشته که خودش عاملی برا استجابت دعاست، سعی کنید دل ایشونو به دست بیارین. نگاه شما از گذشته به زندگی بالغانه تر شده اینو همسرتون باید باور کنه. به امید خدا موفق میشین.

  16. 3 کاربر از پست مفید رز 110 تشکرکرده اند .

    morteza2487 (شنبه 09 مرداد 95), Shadi2 (جمعه 08 مرداد 95), آخیش (جمعه 08 مرداد 95)

  17. #30
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 شهریور 95 [ 00:52]
    تاریخ عضویت
    1395-4-05
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    190
    سطح
    3
    Points: 190, Level: 3
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    15

    تشکرشده 8 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    در مورد جمله آقای بهزاد که نوشتن، زن شوهر میخواد. این واقعا توهین به شعور کاربر مورد نظر نیس به نظر من. این یه واقعیته اگه نبود چه نیازی بود دخترای ما برا جلب نگاه مردا اینهمه خودشونو بزک کنن. ضمن اینکه این جمله یه طرف دیگه هم داره، مرد هم زن میخواد. زندگی این دو جنس در کنار هم به آرامش و تکامل میرسه. هرچند تو زندگی اغلب ماها ناملایمات، عدم درک کامل از طرف همسر و هزاران مشکل ریز و درشت هم باشه، بازم تا حد زیادی زندگی زن بدون شوهر و مرد بدون زن ناقصه. البته این نظر منه. خلقت انسان هم بر مبنای همین اصله.

  18. 3 کاربر از پست مفید رز 110 تشکرکرده اند .

    morteza2487 (شنبه 09 مرداد 95), آخیش (جمعه 08 مرداد 95), بهزاد9 (جمعه 08 مرداد 95)


 
صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:14 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.