نوشته اصلی توسط
vahed12
ممنون بابت پاسخ شما.
درسته. ایشان همسر سابقش رو دوست داشته چون اولا انتخاب خودش بوده و سنتی ازدواج نکرده بوده و ثانیا ۷ سال به پاش نشسته و همه جوره حمایتش کرده و حاضر بوده حتی با خیانتش هم کنار بیاد. خودش به من گفت که دوستش داشته. در ضمن حمایتهای مالی از اون آقا کرده که معمولا کمتر زنی حاضر به چنین کاری میشه. مثلا مطمینم که همین کارها رو حاضر نیست برای من انجام بده. البته خدا نکنه که من نیاز به چنین کمکهایی داشته باشم که اگر هم داشته باشم هرگز از ایشون کمکی رو قبول نخواهم کرد.
یادم رفت که بگم تا مدتها بعد از جدایی نزد مشاور روان شناس میرفته و تحت درمان بوده و شنیدم که اصلا هم حال خوبی نداشته. علیرغم همه اینها میگه که اون آقا رو دوست نداشته. نمیدونم چرا همچین حرفی میزنه. میگه من اولین عشق زندگیشم. امیدوارم که اینطور باشه ولی باید خیلی احمق باشم که این دروغها رو از یه زن ۳۷ ساله که ۷ سال هم با کس دیگه ای زندگی کرده و همه جوره به پاش وایساده باور کنم.
در مورد عکسهای برهنه که توسط همسر قبلی گرفته شده بوده و توسط این خانم و به احتمال زیاد خود اون آقا نگهداری میشده یا میشه، فرض کنیم که من گذشت کردم. اگه یه روزی عکس برهنه ایشون از تو گوشی یا کامپیوتر کسی سر درآورد اون وقت چی؟ اگه همکارهای اون آقا عکسها و فیلمها رو نگه داشته باشن و بعد یه روزی و یه جایی به بیرون درز پیدا کنه، اونوقت آبروی کی میره؟ من یا همسر سابق این خانم؟
اگه اون آقا بی... بوده و نمیفهمیده ناموس یعنی چه، من چرا باید تاوانش رو بدم؟
متاسفانه عکسها و فیلمها زمانی کشف شد که ما ازدواج کرده بودیم و زیر یه سقف زندگی میکردیم وگرنه محال بود زیر بار ازدواج با این خانم برم.
برادر محترم !
ایشون که ده بار شوهر نکرده بود که بدونه کدومش بهتره !
تا زمانی که همسر اون آقا بوده فکر می کرده عاشقشه ... حالا با شما ازدواج کرده و احساس خوشبختی بیشتری می کنه
بعد هم به قول خودتون خوبه با وقاحت برگرده به شما بگه، اون آقا را بیشتر دوست داشتم؟
وقتی حرف از اون آقا می زنه می گی بی حیاست، وقتی نمی زنه می گی دروغگوئه ... بالاخره باید چی کار کنه؟
این که همکارهاش یا اقوامش شما را اشتباهی به اسم دیگه ای صدا می کنند تقصیر ایشونه؟
قبول دارم که همسرتون اشتباهاتی داشتند، ولی نه در این حد که شما مته به خشخاش گذاشتید و افتادید به جوون زندگیتون!
در مورد اون عکسها هم بهتر هست با همسر سابق ایشون مودبانه و محترمانه صحبت کنید و درخواست کنید حذفشون کنند.
این خانم هم روزی که ازدواج کرده که با تنفر سر سفره عقد ننشسته، توی سالهای زندگیش هم بالا و پایین و روزهای خوب و بد با همسرش داشته
ایشون هفت سال زندگی کرده شما 15 سال.
مگه شما خانم سابقتون را دوست نداشتید؟ مگه دو تا بچه از ایشون ندارید؟ ازش متنفر بودید و دو تا بچه به دنیا آوردید و 15 سال زندگی کردید؟
خوبه ایشون هم هر روز گیر بدن به شما که چرا از همسر سابقتون بچه دارید و چرا رابطه داشتید و چرا دوستش داشتی و ... سوالهای عجیب و غریب دیگه؟می شه بفرمایید خودتون چرا 15 سال با زنی که دوست نداشتید موندید؟ اگر دوستش داشتید چرا جدا شدید؟ بالاخره دوستش داشتید یا نداشتید؟
- - - Updated - - -
به قول فرشته مهربان فاعل تمام جمله ها هم ایشون هستند و شما هیچ نقشی نداشتید
با هم پس از مدتی ازدواج کردیم و ایشان بلافاصله باردار شدند برای اینکه به شدت مشتاق بچه دار شدن بودند.
با شروع تاپیکتون به این جمله که رسیدم برام عجیب بود. یه طوری نوشته بودید انگار ایشون به تنهایی اقدام به این کار کردن ...
اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
مادر ترزا
علاقه مندی ها (Bookmarks)