موضوع: اشنایی اینترنتی و حرفا و ابراز علاقه های شدید و عجیب از طرف پسر

ببین مریمی یه چیزی بهت میگم خواهش میکنم به حرفم گوش کن. این آدم فقط قصدش سو استفاده از توئه مطمئن باش.
اولا هیچ تردیدی به خودت راه نده که همه ی اصرارها و حرفاش فقط یه حربه س برای فریب دادن تو. عزیزم فکر میکنی اتفاقات اینچنینی
تجا وز و حتک حرمت کردن به یه دختر و اینا چه جوری اتفاق میفته. فکر میکنی چقدر زمان میبره تو یه دیدار که حالا اولین دیدارتونم باشه
که خدایی نکرده این مردک بهت صدمه ای بزنه ؟ فقط ده دقیقه ، ده دقیقه کافیه که اگه این ادم نیت پلیدی داره با تو انجامش بده و بعد
تو و بمونی و دنیایی که برات خراب شده.
شاید الان میگی پیش خودت حداقل یه قرار بذارم بیاد ببینمش ولی همون قرار اول هم میتونه به نیت کثیفش با تو برسه.
اگه به هر دلیلی به سرت زد که ببینیش فقط تو یه محل عمومی و در انظار مردم این کارو بکن. به هیچ وجه باهاش جای خلوت نرو
یا اگه ماشین داره سوار ماشنش نشو. هشدارم بهت خیلی جدیه. چون ادم مریض تو کوتاه ترین فرصتم خواسته ش و عملی میکنه.

اینایی که تو روزنامه ها و مجله ها میخونی دخترای مریخی نیستن. خیلی راحت و بدون پیش زمینه فقط یه بار اعتماد کردن و
غافل شدن بهشون بی عفتی شده .حواست و خیلی جمع کن.

با سلام.چند روز پیش دست ایشون کاملا رو شد واسم طوری که حتی اگر یک ذره شک داشتم دیگه ندارم..دوستم که ایشونو امتحان کرد بهشون گفتن که سینگلن و باکسی نیستن و اصل داد و این حرفا..بعدم بادوست دخترقبلیش حلف زدم فهمیدم ان اقا دروغ گفته بوده در مورد ایشون..و همون شب هم به دروغ به من میگفت درس داره.در صورتی که سرش جای دیگه گرم بود و همش دروغ و بهانه و حتی میگفت ی دختره الان انطرفه شاسی بلنده و قدبلنده چقدر پسر واسش وایسادن یا عکس فرستاد که اینو زن عموم معرفی کردمن گفتم نمیخوامش من تورو میخوام و این صحبتا..خلاصه من دیگه مصمم شدم باهاشون قطع رابطه کنم خصوصا وقتی ی حرفایی ناخوشایندی ازش شنیدم همون شب میخواست حرف جنسی بزنی..من حرفشو قطع کردم و شروع کردم به گفتن حرفایی که باید میزدم...خلاصه منم باهاش حرف زدم در مورد اینکه اقدام جدی نکرد و همش دروغ میگفت و همخون نبودن رفتار و حرفاش دلسردشدنش بعداینکه گفتم عکس نمیدم و همه رو گفتم واینکه بهتره ادامه ندیم..ایشون سکوت کرده بودن و گفتن من خیلی حرف دارم ولی هیچکدومو نمیگم اگربخوام بگم خجالت زده میشی .وگفت کاری نداری منم گفتم خدافظ..
و تمام شد به همین راحتی....
خیلی خوشحالم که این رابطه همین جا تمام شد..چون ادامه دادنش کار رو به جاهای بدی میکشوند..
متاسفم واسشون که فکرمیکنن با چهره میتونن همه کار میکنن و هرزگی هاشونو انجام بدن..
ممنون ازهمتون و نظراتتون

امیدوارم واقعا تموم شده باشه
منم تو سن پایینتر که بودم موارد اینطوری رو تجربه کردم ، اما متاسفانه زود متوجه نشدم و آسیب خیلی زیادی دیدم ! الان که 28 سالمه ، به اون دوران که فکر میکنم از دست خودم عصبی و ناراحت میشم ، بخاطر همین از روابط مجازی و این چنینی بشدت متنفرم . خب سن پایینم و نداشتن تجربه هم دخیل بود ! چه تو دنیای مجازی و چه واقعی ، افراد مریض و روانی که براحتی میتونن عمرت و تباه کنند وجود دارند
مراقب باش

خوشحالیم الان تبدیل شد به ی علامت سوال..چرا ادمها اینقدر بد شدن و فریب کار؟وقتی باهاشون قطع رابطه میکردم فکر میکردم حتی انکار کنه حداقل ی حرفی بزنه..هیچ حرفی نزد جز اینکه بخوام چیزی بگم خجالت زده میشی...وقتی فکرمیکنم میبینم نه..حتی در حد فریب هم مم رو دوست نداشته.مگه میشه؟از اینکه واسه ی مدت کوتاه باورش کرده بودم پشیمونم..خداروشکر حداقل حسی بهش پیدا نکردم ولی این منو میسوزونه که چرا اینکارو کرد؟چرا حس میکنم کسی رو دوست داره ..همون که سرکارش گذاشت و با یکی دیگه ازدواج کرد ی بار گفته بود خیلی وقت پیشا امروزم پست گذاشته بود تو اینستا..البته نمیدونه من اینستاشو دارم..درمورد اینکه قلبم شکست و پیر شدم و این حرفا...من هیچ وقت دیگه نمیخوام باهاش ارتباط برقرار کنم ولی این حس که چرا این بازی رو راه انداخت اذیتم میکنه..خوشحالم حداقل زودتر از اینکه این حس اذیت شدنم به حس کینه تبدیل بشه همه چی تموم شد..
امشب هم که جمعست و دلم گرفته و ی عالمه سوال بی جواب تو ذهنم مونده..چرا؟این بازی رو شروع کرد..چرا انقدر واسم ارزش قائل نبود ی توضیح بده..حتی خسته بود حرفی بزنه...😔😔

نوشته اصلی توسط Maaryaami

خوشحالیم الان تبدیل شد به ی علامت سوال..چرا ادمها اینقدر بد شدن و فریب کار؟وقتی باهاشون قطع رابطه میکردم فکر میکردم حتی انکار کنه حداقل ی حرفی بزنه..هیچ حرفی نزد جز اینکه بخوام چیزی بگم خجالت زده میشی...وقتی فکرمیکنم میبینم نه..حتی در حد فریب هم مم رو دوست نداشته.مگه میشه؟از اینکه واسه ی مدت کوتاه باورش کرده بودم پشیمونم..خداروشکر حداقل حسی بهش پیدا نکردم ولی این منو میسوزونه که چرا اینکارو کرد؟چرا حس میکنم کسی رو دوست داره ..همون که سرکارش گذاشت و با یکی دیگه ازدواج کرد ی بار گفته بود خیلی وقت پیشا امروزم پست گذاشته بود تو اینستا..البته نمیدونه من اینستاشو دارم..درمورد اینکه قلبم شکست و پیر شدم و این حرفا...من هیچ وقت دیگه نمیخوام باهاش ارتباط برقرار کنم ولی این حس که چرا این بازی رو راه انداخت اذیتم میکنه..خوشحالم حداقل زودتر از اینکه این حس اذیت شدنم به حس کینه تبدیل بشه همه چی تموم شد..
امشب هم که جمعست و دلم گرفته و ی عالمه سوال بی جواب تو ذهنم مونده..چرا؟این بازی رو شروع کرد..چرا انقدر واسم ارزش قائل نبود ی توضیح بده..حتی خسته بود حرفی بزنه...������������

سلام
خب مثلا انتظار داشتی چه پاسخی بده
بگه قصدم این بود که سوء استفاده کنم؟
یا اینکه بگه میخواستم باهات بازی کنم دوست نداشتم؟
اون از نظر خودش بهترین کار رو کرده
بهت گفته که اگه توضیح بدم شرمنده میشی که این سوال همیشه توی ذهنت باشه که چی میخواست بگه و بازم بهش فکر کنی (که الانم داری همین کار رو میکنی)و کشیده بشی سمتش بعد هم یه سری دروغ های دیگه براتون سرهم کنه که بازم فریبتون بده
بهترین کار اینه که دیگه بهش فکر نکنی و از این ماجرا برای آیندت درس بگیری که بین حرف تا عمل زمین تا آسمون تفاوت وجود داره
ان شاءالله که دیگه گرفتار همچین آدم هایی نشید
موفق باشید
یاعلی...

من میترسم که دوباره واسع ی مدت کوتاه خام یکی دیگه بشم.در واقع من خیلی ادم ظاهر بینی هستم و ظاهر افراد واسم خیلی مهم..ظاهر جنس مخالف..یعنی تو دنیای مجازی هم اگر طرف خوشگل نباشه محلش نمیدم و باهاش سعی میکنم همکلام نشم ولی اگر خوشکل باشه سعی میکنم تو دلش جا بازکنم..خودمم ظاهر عالی دارم و واسه همینم خیلی به ظاهر نگاه میکنم..و ی مشکل دیگه که هست من ادما خیلی زود از چشم میفتن..مثلا من چندسالی هست ی پسره رو میشناسم..به عنوان دوست معمولی .ایشون دوست دختر داره و زندگی خودشو و باهم خیلی معمولی..درارتباطیم و خیلی مواقع بهم کمک کرده و همدلم بوده..یهو ازش سیر میشم.یهو دلمو میزنه دوست ندارم دیگه حتی حرف بزنه..بهانه پیدا میکنم و میگم تا ی مدت نحرفه..ظاهرمعمولی هم داره..کلا زود دلزده میشم..پیش امده بایکی بحرفم یهو طوری دلمو بزنه که از زندگی ناامید شم...این مشکل ظاهربینی هم خیلی میتونه واسم دردسرساز باشه..حتی الان گاهی به ان فریب کار اینترنتی فکرمیکنم و میگم چهره و اندامش چقدر عالی و جذاب بود فقط حیف خیلی پست و داغون بود...
این حالتام واسه دنیای مجازی خیلی شدیدتره..دنیای حقیقی شدتش خیلی کمتره..
مشکل کار کجاست؟نمیتونم بفهمم

سلام من به مشکل ظاهربینی شما کار ندارم اما
با این نرم افزارای جدیدی که اومده و لولو رو تبدیل به هلو میکنه به عکس پروفایل آدما توی دنیای مجازی اعتماد نکن من یه دخترخاله دارم هیچکس توی خیابون نگاش نمیکنه بنده ی خدا رو... با این نرم افزارا یه عکسایی از خودش درست میکنه میزاره اینستا که من باورم نمیشه این دختره همون دخترخالمه... دماغشو کوچیک میکنه. برا خودش گونه میزاره. چال گونه درست میکنه و...بیا و ببین چه فالویر هایی برای خودش دست و پا کرده...

خب اخه مشکل ظاهربینی من به دنیای مجازی محدود نمیشه..حتی توی دنیای واقعی..همینطوره..مثلا مامانم از پسری تعریف کنه و اینا میگم قیافه که نداره به چه درد میخوره یا همچین چیزایی..و متاسفانه همیشه جذب پسرایی میشم که ببخشید ولی لاشی هستن...همیشه جذب پسرای خوش قیافه و عالی میشم که دور و برشون پردختره.انگار ی حس جاه طلبی و دست نیافتنی بودنشونه که واسم مهم..که نتیجش میشه همین فریب کار اینترنتی..
مثلا توی دنیای مجازی یکی که قیافه نداشته باشه بخوادباهام صحبت کنه به شدت ناراحت میشم و بهم برمیخوره و محلش نمیدم یا به زور باهاش صحبت میکنم..چون مثلا توی گروه هستیم به رسم ادب ..بیرون هم که میرم اگر ی پسرقیافه نداشته باشه و نگام کنه انقد عصبانی میشم که دلم میخواد به طرف بگم ی نیگا به قیافت بکن اول بعد نگاه من کن...البته اینا همش تو ذهنمه و توی رفتارم اصلا محل نمیدم به کسی حتی توی دنیای واقعی..
نمیدونم چرا همش جذب پسرای این مدلی میشم..
میترسم اخر کار دستم بده..