موضوع: بعد از چندين سال تلاش بلاخره جدايي رو انتخاب كردم آيا درست تصميم گرفتم ؟

آيا چند وقت منو نبينه دلش تنگ ميشه براي من و دخترم البته دخترمون رو دوست داره
شايد كارش رو هم داره تازه شروع مي كنه روحيه اش خوب شه
نمي دونم بعد از امتحاناي دخترم با مادرم برم سفر شتيد چند هفته نبينه آروم شه
پارسال كه براي ساختن خونه مادرش رفته بود شمال اخلاقش خيلي بهتر مي شد مارو ماهي يكي دوبار مي ديد اما با رفتار خيلي خوب باهامون برخورد مي كرد

- - - Updated - - -

جناب اقرار واقعا ممنونم از وقتي كه مي زاريد الان ده روزه نمي رم سر كار دست خودمه مي تونم اصلا نزم به كارهاي خونه دارم مي رسم
اما دنبال بهانه هست بالاخره هي يه جا رو ليدا مي كنه كه برق نزنه كدام بخچال رو نگاه مي كنه چيز ي كپك نزده باشه نپوسيده باشه كه بهواد داد و بيداد كنه من خيلي خواسم هست به همه چي اما پيش مياد يه تار مو رو زمين باشه كه بخواد گير بده
آيا اون قانوني مي تونه پروانمو باطل كنه ؟
اگر مقاومت كنم كارم بدتر ازين تميشه ؟
به خودم تا چندروز پيش هم مي رسيدم اما دست هم بهم نمي زنه ديروز تو ماشينش چندين تاركوي بلند و زنانه ديدم
و شنهايي كه عقب ماشين بود معلوم بود دريا رفتم و كاغذ هاي تلكابين
كاش اينا همه كابووس بود

- - - Updated - - -

اما همه دعواها از هفته پيش شروع شد كه گير داد چرا دخترمون بيست نشده ؟
هفته ي قبلش مي گفت برات جبران مي كنم چون تو شرايط سخت من با همه توانت تلاش كردي و بهم كمك كردي
اما الان خداي من

نگفتين آيا قانوني مي تونه مجوزها و پروانه من رو باطل كنه ؟

- - - Updated - - -

ممنونم از وقتي كه برام مي زارين
انيدوارم خدا دستتون رو تو مشكلات بگيره و هرگز براتون مشكلي پيش مياد

من اصلا اين وضعيت رو دوست ندارم و اميدوارم كه متوجه اشتباهش بشه
البته اونم من مرو مقصر مي دونه و ميگه عامل بدبختي و مربضي من تويي تو نتونستي زن زندگي باشي
پارسال به آسم ميتلا شد به هاطر سيگار كه ميگه از دست تو سيگاري شدم من هميشه قربون صدقه ش نيرفتم صبور بودم توقع نداشتم ازش هرگز هيانت نكردم نمي دونم واقعا چطور باعث سيگاري شدن يا آسم شدم
يعني واقعا من باعث شدم ؟ اما خودش هم خيلي زحر مي كشه و ناراحته
تو خونه غذا نمي خوره ميگه من به غذات شك دارم قديما كه منو دوست داست مادرش مي گفت زنش جادوش كرده كه انقد دوسش داره ديشب ميگفت به خاطر حرف مادرم نمي گم ها اما مي ترسم از غذات
من سعي مي كنم پروانه مو باطل نكنه
فعلن هم اقدامي براي جدايي نمي كنم شايد تا چند ماه ديگه ازين همه عصبانيتش كم شه

- - - Updated - - -

اون بايد حتما با يه مشاوره صحبت كنه
متاسفانه اصلا با آدمهاي عاقلي معاشرت نداره
امازقبلا بهش پيشنهاد مشاوره دادم به هيچ عنوان قبول نكرد

- - - Updated - - -

دوست عزيز ناهيد جان من اين مقاله رو خوندم
اما من فكر مي كنم چون دو سه سال اول زندگيمون خيلي خوب بود و واقعا مشكل خادي نداشتبم پس مي تونيم باز هم با هم خوشبخت باشيم
مي ترسم بعدش پشيمون شيم
اما دهترم من اگه بخوام ازدواج كنم همسرم اونو از من مي گيره خيلي جدي بهم گفت
و اگه نگيره مردي غير از پدر واقعيش بالا سرشه كه برام زياد جالب و قابل هضم نيست
همسرم دخترم رو خيلي دوست داره

همه ي سعي ام رو مي كنم
برام دعا كنيد دوستاي خوبم
ممنون

سلام عزیزم چرا راهی رو که گفتم نمیخای اجرا کنی؟؟؟
ایشون نیاز هست از بیرون از سمت کسی نصیحت بشه الان در شرایطی ست که همه عقلش رو به احساس و شهوت تبدیل کرده و داره تخته گاز میره باید یه منع کننده داشتهباشه
در مورد پروانه شما به احتمال بسیار قوی خودش تا شما وکالت ندی هرگز نمیتونه باطل کنه اگه بخاد بخاطر این موضوع طلاق بده دادگاه رد میکنه چون شما خونه نشستی و سرکار نمیری و بخاطر داشتن پروانه نمیتوووووووونه طلاق بده
راهی که شما باید در پیش بگیری اینه که خانه را هرگز برا نفر سوم خالی نکن
محکم و صبور و با محبت بمان بلاخره روزی متوجه اشتباهش میشه گفتم اگه دخترت نبود اینقدر اسرار به موندن نداشتم
شما میخای طلاق گرفتی مستقل زندگی کنی خوب الان همونطور باش
خیلی بهش گیرندهفقط وظایف خودت رو خوب انجام بده اما خیلی بهش نچسب فکر کن یه هم خونه ای داری اما وظایفت یادت نره بذار کم کم به اینکه ممکنه تو رو از دست بده پی ببره مردا از زنای چسب و اویزون متنفرن
برا خودت و دخترت باش