نوشته اصلی توسط
zeynab1990hoseini
خیلی ممنونم از همگی. واقعا تلنگر عجیبی بود. خیلی خیلی اتفاقی وارد انجمن همدردی شدم. خیلی خیلی اتفاقی دیروز یه سخنرانی از یه قای روانشناس دیدم که نمیدونم اسمشون چیه. میگفت که خانما مراقب باشین. اول با حرف زدن ساده شروع میشه. تازه به خودتونم افتخار میکنین من فقط با یه آقا حرف زدم و به گناه نیفتادم. کم کم میشه درد دل. کم کم با شوهرتم دعوات بشه میری به اون میگی. کم کم دلداریت میده. کم کم یه هو میشه زیاد زیاد. اصلنم نمیفهمی کی شد.
واقعا ممنونم از همگی. گاهی آدم احتیاج داره خیلی صریح بهش بگن. ممنونم که کمکم کردین. دعا هم بکنین برام که موفق بشم و قبل از هر چیزی به ضعف خودم غلبه کنم.
دوستان من هنوزم سوالم در رابطه با نامزدم پا بر جاست. چیکار باید بکنم که انقد این ارتباط کشدار نشه و سریع تر عقد اتفاق بیفته؟چه بسا که ایشونم همینو میخان و گیر و گور کارمون الان سخت گیری خانوادشون سر درآمدشونه
علاقه مندی ها (Bookmarks)