به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 12 , از مجموع 12
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 مرداد 95 [ 08:37]
    تاریخ عضویت
    1393-2-21
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    1,911
    سطح
    26
    Points: 1,911, Level: 26
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 89
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    شخصیتم بخاطر بیکاریم له شد

    نه من عادت کردم به تحقیر هاش از بچگی تو هر سنی بودم این پدرم بهمراه برادرام تحقیرم کردن مثلا یک مدت من لکنت زبون داشتم اسم مستعار گذاشتن و جالب اینه که اعتراف میکنن بیشتر از همه من کتک خوردم البته علاوه بر پدرم که همه اعضای خانواده معتقدم من بیشترین کتک ها رو از ایشون خوردم(کمربند، سیم، مشت، گاز گرفتن زیر چشم، فقط مونده بود پنجه بکس که خوشبختانه در اختیارشان نبودو...) از دو برادرم و مادرم خیلی کتک خوردم یعنی یه جورایی منو با کیسه بوکس اشتباه گرفته بودن. بعضی مواقع از شدت ناراحتی میخواستم خودکشی کنم ولی جراتش رو نداشتم و درد داشت ولی تا قبل از ۱۳ سالگی بود بعدش که برادرام رفتن خدمت من کتک نخوردم ولی احساس سرخوردگی و کمتر بودن از دیگران و کمبود محبت و ترس و کلا عدم اعتماد بنفس باهام هستن تا هنرستان که مورد تشویق معلمام قرار میگرفتم .ولی کلا کودکی و نوجوانی خوبی نداشتم. ولی ترس رو دارم ترس از آینده ،ترس از بی پولی ،ترس از خیانت همسر، ولی هیچ کدوم به اندازه ترس از بی پولی و کلا آینده اذیت کننده نیست برام.
    و اما من دوباره پیام آمینا رو خوندم متوجه شدم منظورشون چیه نه عزیز دانشگاه نمیخوام برم شاید دز آینده ازشد زبان رو خواندم و آن هم بستگی به موفقیتم داره .من هدف اینه که زبانم رو تو دو هفته جمع و جور کنم برم موسسه زبانی که قبلا درس دادم تا ببینم چی میشه و بعدش خودم رو واسه تافل و آیلتس آماده کنم البته واسه سال آینده و نمره بالا بگیرم ازشون که یجور تبلیغ واسه تدریس باشه و کنارش ترجمه انجام بدم و حداقل یک مهارت داشته باشم نه الان که هیچ مهارتی ندارم.
    ویرایش توسط Hussein39 : جمعه 10 اردیبهشت 95 در ساعت 00:10

  2. #12
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 01 فروردین 98 [ 02:42]
    تاریخ عضویت
    1391-9-10
    نوشته ها
    485
    امتیاز
    9,513
    سطح
    65
    Points: 9,513, Level: 65
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,478

    تشکرشده 1,276 در 407 پست

    Rep Power
    73
    Array
    دوست عزیز شما ذهنت خیلی آشفته ست
    با مشکل با پدرت شروع کردی، بعد مشکلات تحصیلی، مشکل سیاسی، مشکل با کل خانواده
    ببین شاید برای هر کدوم واقعا حق با تو باشه، اما فعلا ذهنتو روی یک مسئله متمرکز کن

    راجع به زبان پرسیدی، من خودم کاملا به زبان انگلیسی و فرانسه مسلطم و زبان اسپانیایی رو میتونم صحبت کنم اما خیلی مسلط نیستم. با اینکه دوران تحصیلم رو توی دانشگاه های خیلی تاپ بودم اما در آمدم از زبان از رشته ی تخصصی خودم خیلی بیشتر بوده تا حالا. چون همیشه میتونی به عنوان یه کار فرعی داشته باشی
    مثلا من کار ترجمه زیاد انجام دادم که خیلیاش همزمان با تحصیلم بود.
    باید بگم اصلا کار آسونی نیست و رقابت توش زیاده اما انقدر اوضاع ترجمه خرابه که اگه بتونی کار خودتو ثابت کنی ولت نمیکنن
    یعنی یک موقع هایی انقدر سرم شلوغ بود که دوبرابر قیمت عادی رو میگفتم که قبول نکنن و برن اما بازم اصرار میکردن! شما حساب کن با این همه مترجم که دنبال کارن و با این رقابت زیادی که هست!

    توی اینکار مشتریه که براتون مشتری میاره، اگه واقعا برای اولی وقت بذاری و کار خوب بهش تحویل بدی مطمئن باش باز هم میبینیش. شاید برای ذهن شلوغت که هر لحظه داره یه تصمیمی میگیره فعلا تا وقتی که به ثبات برسی کار ترجمه و تدریس زبان فکر خوبی باشه. من الان در کنار کار خودم فقط کار ترجمه ی همزمان رو انجام میدم و ترجمه ی کتاب. یعنی دیگه کارای متفرقه رو قبول نمیکنم اما اگه سوالی داشتی میتونم کمکت کنم
    ویرایش توسط sara 65 : جمعه 10 اردیبهشت 95 در ساعت 02:47


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ازدواج با اعمال شاقه!! دیگه شخصیتم له شده
    توسط زن امیدوار در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 26
    آخرين نوشته: شنبه 10 خرداد 93, 11:42
  2. مشکل با شخصیتم
    توسط sima162 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: شنبه 26 مرداد 92, 20:18
  3. شخصیتم آشفته و درهم شده!خیلی با خودم مشکل دارم (کمکککککککککککک)
    توسط sheida412 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: سه شنبه 08 مرداد 92, 14:10
  4. نامزدم 4 ماهه سراغی از من نگرفته
    توسط neda.sahabi در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 51
    آخرين نوشته: جمعه 31 شهریور 91, 11:20
  5. +به یک مامان خسته و افسرده و یاغی کمک کنید .
    توسط مامان میم در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 20
    آخرين نوشته: شنبه 23 شهریور 87, 22:04

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:24 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.