موضوع: مسائل ومشکلات پس از عقد

من نمیخوام بی احترامی بکنم ، قبلا معذرت خواهی میکنم، من فکر میکنم شما خیلی داری مته به خشخاش میذاری ، مثلا شوهر سابق من یه خانواده خیلی کوتاه قد داشت یعنی باباش 160 سانت بود و از من کوتاه تر بود ، مامانش هم یه جفت چشم لوچ داشت ، به خواهرشون هم میگفتن جیسکو بس که شبیه سوسک بود! بعد شوهر من خجالت میکشید منو به همکاراش معرفی کنه فکر میکرد من بیریختم! با اینکه من خوشتیپم اما از رفتاراش اعتمادبنفسم پایین اومده بود ،و خب خیلی بد بود اینقدر این اخلاقاش رو من اثر گذاشته بود که چندوقت پیش سر جلسه یه امتحان ممتحن عکس کارتمو با خودم مقایسه کرد و گفت این عکس از شما خیلی پیرتره و عکس خودتون نیست عکسی که هیچکدوم از مسئولین جلسه تا آوردن گواهینامه قبول نکردن که مربوط به منه مربوط به زمان تاهل من بود و واقعا الان که بهم با اون نگاه تحقیر کننده نگاه نمی کنن من خیلی خوشکل تر شدم و مرتب افراد بهم میگن که مثلا چشمات چقدر قشنگه یا چقدر گونه هات قشنگه! ، یه نگاه به دور وبرت بکن ببین زیادی غر نمیزنی؟ ببین نسبت به خودت هم همین قدر سخت گیر هستی؟ خدا وکیل با خودت صادق باش، اینقدری که تو مینالی شاید اوضاع بد نباشه

سلام سپاس ازلطفی که کردین اسمان ابی،نمیدونم مشکل کجاست فقط خیلی فشار رومه نمیگم هیچکس فرهنگ بدی داره همه خوبن فقط بحث تنوع و کم حرفی خانمم نیس ،من انگیزم پاییین امده شما جای من نمیتونید باشین و منم جای شما ولی خوب یک لحظه جای من فکر کنید ببینید چی تصمیم میگیرین خانمم اهل معاشرت نیس،اصلا خلاقیتی نداره ایشون کار میکنند درامد خوبی دارن رفتم خاستگاری دختری که راحت باشم / به منم میگه هیچ وقت یک تومن از من نخاه . سوال میپرسید از کجا میدونید اهل معاشرت نیس خوب میگم مصداقشو ایشون یکبارم سرزده و با انتخاب خودشون نه خونه ما نه هیچ کدوم از اقوام نرفته و حتی زنگم نمیزنه بابا بهش میگم یکم موقع غدا خوردن فعال باش و نظر بده انگار نه انگار / خلاصه بهتون بگم نه رفتارش به دلم نشسته نه جوابهاش تمام مشاوران میگن اینجوری کن اونجوری کن باز بعضی هاشون میگن حرف یک عمر زندگی هس و تغییر سخته/اخه من باید یکیو یاد بدم الان 1.5 از عقدمون میگذره ومن اندر خم یک کوچم نمی گم مقصر خانممه من موقصرم که بد کردم و دو خانواده و خودمونو به چالش کشیدم . اخه جالب اینکه زیادم باهم نیستیم که بحثو گفتگو باشه بینمان من راستش یک پسر خوش صحبت و متعادلم خدا میدونه امتحان کردم میریم بیرون من حرف میزنم و ایشون ای یک چند جمله کوتاهی میپرسن وتمام اگه من حرفی نزنم سکوت مرگبار حاکم هست/ اصلا فکرنکنید بامن اینجوری کم حرفن اتفاقا دوس با همه همین جوره بابا ش میگه با ماهم همینه کم حرف وخنثی -منم ایراداتی دارم اول اینکه باید چیری به دلم باشه تا کاری با رضایت کامل انجام بدم/ دوم زود باورم/ سومم خیلی ساده هستم/چهارمم بد جور با گذشتم در گیرم و بیشتر موردایی هستند که رفتم خاستگاری کاشکی میدونستم چی در انتظارمه/ اگه میپرسید چرا قبول کردی پس خانمتو میگم تحت فشار بودم و کم تجربه و اینکه خانمم تحصیلات دارن/ کار دارن/ خانواده ای کارمند هستند و مهربان/و خانمم از لحاظ ظاهر و اندام متوسط هس.البته تمام شد و عقد کردم. با بعضی چیزا کنار امدم و مقداری هم به کمک شما عزیزان احتیاج دارم البته موارد که مشاوران و عزیزان گفتن اجرا میکنم ولی اگه دلم جواب نداد اونوقت باید به حرفش کنم باید خانمم اصلا اذیت نشه.نمی تونم با ناامیدی ادامه بدم. البته هنوز سرگردانم میترسم بازم اشتباه کنم

چه باحال همه می نالن از زن پرحرف یه مرد صادق پیدا شد و گفت که زن پرحرف هم نعمته

آقای amirf آدمها در زندگی نون نیتشون رو میخورند، این جمله رو پدرم میگن و من خیلی به این جمله اعتقاد دارم.

شما طبق اصلی ترین معیارهاتون (که یعنی مادیات و مسائل مالی) بود بهترین انتخاب رو کردید پس چرا حالا که در ازدواج به دنبال مسائل مالی بودید حالا چرا بعد از عقد همون خانمی که از نظرتون اوکی بود حالا شده دختر معمولی؟؟؟

و یه سوال دیگه شما که اینقدر به خوش پوش بودن خانمتون ایراد میگیرید، آیا خودتون هم خوش پوش هستید؟ اگه جواب سوالم بله است پس شما راهش بنداز، براش خرج کن و لباسهای مطابق میلت رو براش بخر.

ولی در مورد کم حرفی ایشون به نظرم اصلا خودت رو خسته نکن، پر حرفی و کم حرفی یه چیز ذاتیه، بعضیها ذاتا پر از هیجان و شور و نشاط هستند. اگه هم قرار به اصلاح باشه فقط خود خانومت باید انگیزه داشته باشه و به صورت شخصی روی خودش کار کنه

نوشته اصلی توسط مهرآیین

آقای amirf آدمها در زندگی نون نیتشون رو میخورند، این جمله رو پدرم میگن و من خیلی به این جمله اعتقاد دارم.

شما طبق اصلی ترین معیارهاتون (که یعنی مادیات و مسائل مالی) بود بهترین انتخاب رو کردید پس چرا حالا که در ازدواج به دنبال مسائل مالی بودید حالا چرا بعد از عقد همون خانمی که از نظرتون اوکی بود حالا شده دختر معمولی؟؟؟

و یه سوال دیگه شما که اینقدر به خوش پوش بودن خانمتون ایراد میگیرید، آیا خودتون هم خوش پوش هستید؟ اگه جواب سوالم بله است پس شما راهش بنداز، براش خرج کن و لباسهای مطابق میلت رو براش بخر.

ولی در مورد کم حرفی ایشون به نظرم اصلا خودت رو خسته نکن، پر حرفی و کم حرفی یه چیز ذاتیه، بعضیها ذاتا پر از هیجان و شور و نشاط هستند. اگه هم قرار به اصلاح باشه فقط خود خانومت باید انگیزه داشته باشه و به صورت شخصی روی خودش کار کنه

ممنون خانم مهرایین ،بنده که نون نیتم رو که نخوردم ! بیشتر چوب بد تدبیری خودمو خوردم...من خودم خیلی شیک پوش نیستم و این چه ربطی داشت خانم باس شیک باشه بنده در خد خودمم مرتب هستم و الانم یکم زیاد تر شده تا خانمم یکم تکونی بدن به خودشون !البته پستای قبلیمم اعتراف کردم که به ملاکام نرسیدم /بازم ممنون

اتفاقا خیلی ربط داره، وقتی یه آقا خوش پوش و شیک پوش باشه خانم سعی میکنه که اونم پا به پای شوهرش به خودش برسه و حتی در شیک پوشی ازش جلو بزنه. (بیدار کردن حس حسادت است در واقع!) خانمها معمولا دلشون میخواد در زمینه ظاهر یه سر و گردن از شوهرشون بالاتر باشند.

درثانی شما وقتی میتونی به یکی اشکال بگیری که خودت اون اشکال رو نداشته باشی، اگه شما خیلی خوش پوش نیستی پس چرا به خانمتون اشکال میگیرید؟

ولی مسئله شما فقط شیک نبودن خانمتون نیست چون در واقع این شیک پوشی مسئله ایه که به راحتی قابل حله. شما کلا یه دختر امروزی میخواستی. اینجاست که شما یکم باید دیدتون رو عوض کنید. شاید نصف بیشتر این دخترای امروزی که تو جامعه می بینید دختران تنبل و منفعل و بدون شغل هستند. پس این خودش یه حسن است که خانمتون اکتیو است.

اما خانمتون باید بالاخره متوجه کاستی هایی که داره بشه. ضعف مهارتهای ارتباطی داره که خب اینو باید خودش درک کنه و برطرف کنه. معمولا پست گذاشتن برای موضوعاتی که مربوط به زندگی مشترک هست از نظر من امری خطیری است و من مسئول این جوابهایی که می نویسم هستم ولی در همین حد بگم که اگه من به جای شما بودم یه نامه ای به همسرم می نوشتم و خواسته ام رو به صورت غیر مستقیم می نوشتم البته طوری که طرف ترغیب به رفع عیبش بشه.

پ.ن: زمان زیادی از ازدواج شما نگذشته و شما در دوره عقد هستید و شاید هنوز به روال جدید زندگی عادت نکردید. پس به خودتون زمان بدهید تا با شرایط جدید زندگی تطبیق پیدا کنید.