سلام دوست خوبم.
من ضد ونقیض هایی در صحبت شما میبینم:
میگید پیام دادم بپرسم چرا نامردی کرد، در حالی که دلتنگشون میشید. میگید علاقه ای نیست، در حالی که طبیعتا یک خانوم باید حتی حالش بهم بخوره از صحبت در مورد این مسائل با شخصی که بهش بی میله و علاقه مند نیست.
به هر حال... شاید شما نخواین با خودتون صادق باشید، اما ما برای کمک به شما مجبوریم باهاتون صادق باشیم:
شما پیام دادین پاسخ سوالتون رو بپیرید که چرا نامردی کرد؟ ایشون هم خیلی واضح و صریح با طرح چنین مسائلی پاسختون رو دادن. دیگه به چه زبانی بگه "عزیزم هدفم فقط هوس بود، واسه همین نامردی کردم. الان مثل اون موقع ها حوصله مقدمه چینی ندارم ، لطفا بریم سر اصل مطلب ، چون از اول هم تو سوژه هوسم بودی، الانم که از راه رسیدی! "
فکر میکنم اگر صادقانه میگید خودتون لذت نمیبرید، قاعدتا با گرفتن پاسختون باید تشکر کنید و بیاین بیرون.
ولی این ادامه یافتن بوی عدم صداقت میده. توش یه هوسی که خودش رو به توجیه و منطق آراسته جلوه گری میکنه.
من شما رو از آینده نمیترسونم، از گناه نمیترسونم. اما به شما هشدار میدم مراقب ارزش خودتون و جایگاهتون باشید. شما مادری، میدونید مادر یعنی چی؟ میدونید جایگاه کجاست و تقدسش چقدره؟ میدونید در قبال نام مادر که بهتون دادن چقدر مسئولید؟ کسی که مادر شد در قبال تک تک رفتارش مسئوله. شما یک زن هستید. آگاهید رابطه ی نجابت و زن مانند نماز و وضوست؟ شما همسر هستید میدونید زن پوشش همسرشه؟ پس کسی که نتونه پوشش خودش باشه چطور پوشش همسرش باشه؟
نگران چی هستید؟ مگر وقتی اون رفت نگران شما شد؟ رودربایستی دارید باهاشون؟ آیا اعتماد بنفسش رو ندارید بلاک کنید؟ کسی که قشنگ یه روز بلاکتون کرد از زندگیش؟ دروغ هاش رو باور میکنید؟ حاضرید دروغ خوشایند بشنوید به این امید که یا انتقامی هست یا سهم خودمو میگیرم و اون خاطره ی بازیچه شدن رو پاک میکنم؟
من قول میدم اگر شما ایشون رو بلاک بفرمایید (حتی لزومی به خداحافظی و توضیح نیست) زنده میمونید و نمیمیرید، قول میدم بازم به زندگی ادامه میدین، قول میدم بازم فراموش میکنید و میخندین. نگران چی هستید؟ به خدا قسم که از دلتنگی نمیمیرید. هیچی هم نمیشه. هیچی.
اما وای به روزی که از عذاب وجدان نه زنده باشید، نه مرده، وای به روزی که نتونید از فکر کاراتون از ته دل بخندین، وای به روزی که حسرت نذاره به زندگی ادامه بدین. الان رابطه تازه است شاید همت شما و لطف خدا نجاتتون داد. دو روز دیگه ... باور کنید از شما زرنگتر و مطمئن ترش نتونستن مانع وابستگی و رابطه ی کامل و غیر مجازی و فشار ها و خواهش های نفس بعدش بشن. جوری حتی به بهونه ی کارصحیح و خیر و توجیحات ظاهرا درست میبردتون که نفهمید از کجا خوردید.
خلاصه متوجه ارزش خودتون باشید. باور کنید اهمیت نداره چرا نه سال پیش تنهاتون گذاشت. در حالی که اگر با لو رفتنش دستش رو نمیشد معلوم نبود تا کی قربانی هوسش بودین چه آسیب هایی میدیدین. خدا بهتون رحم کرده ، از آتش برگرفته و با یک همسر خوب و یک فرزند نعمت رو بر شما تمام کرده. باید شکرگزار باشید، نه با این رفتار عصیان کنید. شما همان 9 سال پیش هم اشتباه کردین و الان باید هوشیار تر و با تجربه تر عمل کنید. نیازی نبود از ایشون بپرسید چرا نامردی کرد. خودتون خشت اول رو با یک رابطه پنهانی کج گذاشتید و در نتیجه فرو ریخته. چرا نداره. الانم خشتتون کج گذاشتین، فردا که فرو ریخت از نامردی سوال نکنید، در رفتار خودتون جست و جو کنید. چون عین روز روشنه عاقبتش.
اگر یک درصد با خودتون صادقین، از خواب بیدار بشید، جدی و قاطع، بلاک و شیفت دیلیت. تمامی راه های دسترسی. این یه آلارم بود که بنای زندگیتون رو جای محکم و استواری نگذاشتید. خطر لغزش هست. محکمش کنید اگر خودتون رو به عنوان انسانی محترم باور دارید و میخواین محترمانه زندگی کنید.
امیدوارم تصمیم درستی اتخاذ بفرمایید. موفق باشید.
تنها نفس خداست که اگر بر گل دمیده شود انسان می آفریند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)