به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 62
  1. #21
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 دی 96 [ 22:59]
    تاریخ عضویت
    1392-11-30
    نوشته ها
    297
    امتیاز
    6,423
    سطح
    52
    Points: 6,423, Level: 52
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 127
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    625

    تشکرشده 345 در 183 پست

    Rep Power
    51
    Array
    یه چیزم بگم شما داری میگی چرا یدفه خانمت فلان طوری شده به نظرم خودتم یدفغه ای هستی و خبر نداری مقداد عزیزحالا چون تو یه شب همه پستاتو خوندم دقیق نمیتونم هایلایت کنم ولی چیزی که فکر میکنم اینه که خودت تصمیمای عجله ای زیاد میگیری و دو روز بعدش تصمیمت عوض میشه مثل اینکه میگفتی دنبالش نمیرم و رفتی یا قفل عوض میکنی و بعد میگی درستش میکنم و چنتا مورد دیگه اگه بازم از این موارد تو زندگیت باشه که حتمنم هست چون کل زندگیتو ک اینجا نگفتی واقعا اینطوری خودتم سهم مهمی تو اوضاع بد زندگیت داری فعلا یه مدت بزار تو حال خودش باشه بعدشم حالا با هر انگیزه ای حتی مالی که منم میدونم انگیزه خوبی برای زندگی نیست بزار به زندگیش برگرده و باهات خوب بشه اونموقع به فکر مشاوره رفتن و ریشه یابی مشکل خانومت باش که به امید تدا مشکلاتت حل شه

  2. 4 کاربر از پست مفید baitollah-abbaspour تشکرکرده اند .

    فدایی یار (جمعه 27 فروردین 95), مهرآیین (جمعه 27 فروردین 95), سمیراه (یکشنبه 29 فروردین 95), ستاره زیبا (شنبه 28 فروردین 95)

  3. #22
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 19 خرداد 97 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1393-4-20
    نوشته ها
    110
    امتیاز
    4,509
    سطح
    42
    Points: 4,509, Level: 42
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    7

    تشکرشده 84 در 50 پست

    Rep Power
    25
    Array
    از بس که بخاطر خانوادش توی مشکلات افتادم نمیدونم چی بنویسم
    فقط دخالت اونا از بین بره ما زندگیمون را میکنیم

  4. #23
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 19 خرداد 97 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1393-4-20
    نوشته ها
    110
    امتیاز
    4,509
    سطح
    42
    Points: 4,509, Level: 42
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    7

    تشکرشده 84 در 50 پست

    Rep Power
    25
    Array
    بنظر شما چجوری صحبت کنم که بزارن همسرم به خونش برگرده
    فقط در نظر داشته باشید اونا بی فرهنگ هستن ، دلسوز دخترشونن ، روی حرف دخترشون چیزی نمیگن و دخترشون هم به هیچ وجه حاظر نیست برای صحبت بیاد

    چقدر جامعه بدی داریم
    اکثر ماها باید تاوانی با اهندازه یک زندگی بدهیم تا مسائلی مهارت پیدا کنیم و برامون کسی صحبت نمیکنه
    میگن مشاوره خوبه اما اونم وقتی طرفت نیاد خوب چیکار کنی از طرفی خودم هم به اون اندازه بینش نرسیده بودم که یکطرفه برم و خانواده ها هم راهنمایی نکردند
    اصلا فقر فرهنگی و عدم توانایی در مهارت های زندگی شده آفت زندگیها
    من مثلا در ازدواج جدید خیلی بهتر عمل میکنم اما این زندگی را نمیخوام خراب بشه ، مشکل عاطفی ندارم چون همسرم محبتی نداشت ، از پس کارهام هم برمیام اما اون دختر بدبخت میشه و ضربه روحی سنگینی میخوره و بنظرم بازم میشه تلاش کرد و خدا درهای رحمتش بازه
    فعلا مشکلم دخالت خانوادش هست

  5. #24
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 09 مرداد 95 [ 14:09]
    تاریخ عضویت
    1394-3-31
    نوشته ها
    288
    امتیاز
    5,658
    سطح
    48
    Points: 5,658, Level: 48
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    502

    تشکرشده 446 در 203 پست

    Rep Power
    59
    Array
    سلام.

    نظر من اینه:

    با پدرش صجبت کن... بگو من به خاطر اون شب ازتون معذرت می خوام... بهش بگو شما بزرگ تری.. هر دستوری بدین من اطاعت میکنم و احترامتون بر من واجبه..

    ولی پدر عزیز لطفا با دخترتون اگه ممکنه کمی صحبت کنید.. دخترتون به من گفته که بهم علاقه ای نداره... لطفا از خودش دلیلشو بپرسید (چون هر زمان که خودم خواستم دلیل بعضی رفتارهاشو بپرسم درست حواب منو نمیده) و اگه مطمئنه که نمیخواد با من زندگی کنه من حرفی ندارم و هر وقت شما دستور بدین من برای کارهای طلاق میام اینجا.. با همه وجودی که بهش علاقه دارم ولی دوست داشتن باید دو طرفه باشه.. و اگه اون منو نمیخواد و تحت هیچ شرایطی حاضر نیست با من زندگی کنه مشکلی نداره....

  6. 2 کاربر از پست مفید نارجیس تشکرکرده اند .

    baitollah-abbaspour (شنبه 28 فروردین 95), ستاره زیبا (شنبه 28 فروردین 95)

  7. #25
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 03 تیر 96 [ 07:33]
    تاریخ عضویت
    1394-4-06
    نوشته ها
    340
    امتیاز
    8,219
    سطح
    61
    Points: 8,219, Level: 61
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 231
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    343

    تشکرشده 431 در 213 پست

    Rep Power
    64
    Array
    بذار یه مدت خونه باباش باشه، تا رفتاراش متعادل تر بشه، تا وقتی میاد حرف شنوی داشته باشه، وقتی انشاالله حرف شنوی داشته باشه راهنمایی هات رو گوش میکنه و تو زندگی جدی میشه و دست از بچه بازی بر میداره، هروقت خودشون پا پیش گذاشتن با شرط و شروطی که سنگین نباشه و اونا قبول کنند اجازه بده بیاد خونه، اینطوری که شما اول درخواست بدی یک عالمه شرط بچه گونه میذاره و بیشتر خودش و خودت رو اذیت میکنه و اوضاع برا همین دختر بدتر میشه چون متوجه اشتباهاتش نمیشه، و دوباره میذاره میره یا دردسر درست میکنه

  8. کاربر روبرو از پست مفید آخیش تشکرکرده است .

    baitollah-abbaspour (شنبه 28 فروردین 95)

  9. #26
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 19 خرداد 97 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1393-4-20
    نوشته ها
    110
    امتیاز
    4,509
    سطح
    42
    Points: 4,509, Level: 42
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    7

    تشکرشده 84 در 50 پست

    Rep Power
    25
    Array
    از مشورت شما ممنونم
    الان بازم نمیدونم چه تصمیمی بگیرم حالا بنظرتون اول من برم جلو یا بزارم اونا بیان؟ البته گمان کنم بزارم تا بزرگ فامیل پادرمیونی کنه بهتره اما بازم نمیدونم
    در ضمن قفل خونه را هم عوض کردم حالا بهشون بدم یا هر وقت اومد بدم ، اینم بگم که وقتی وسیله خواستن خونه بودم ، اومدن و برداشتن و میدونم همسرم کسی نیست که من نباشم اون بیاد خونه و منتظر باشه و به این راحتیها برگرده فقط احتمال دارد با داشتن کلید وقتی سرکارم بیان خونه و جهزیه ببرن و دیگه نمیتونم جلوی خانواده ام را بگیرم و خونریزی میشه تا همینجاشم کلی باهاشون صحبت کردم که پدرزنم را نزدن اخه خانوادم روی من خیلی حساسن و بخاطرم هرکاری میکنن
    بازم سئوالم را میپرسم
    داییم که دایی همیرم هم هست بعد از دعوا گفت که البته ماه قبل هم همینا گفته بود دیگه جلو نرو بزار چند روز بگذره بعد میام صحبت میکنیم ، اینجوری نمیشه زندگی کرد یا حد و حدودشون را رعایت میکنند و دخالت نکنن یا برن دادگاه هرکاری میخوان بکنن تو میری جواب میدی
    بنظرتون اول من جلو برم یا اونا بیان؟

  10. #27
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 دی 96 [ 22:59]
    تاریخ عضویت
    1392-11-30
    نوشته ها
    297
    امتیاز
    6,423
    سطح
    52
    Points: 6,423, Level: 52
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 127
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    625

    تشکرشده 345 در 183 پست

    Rep Power
    51
    Array
    چرا پستای اعضارو با دقت نمیخونی؟چن نفر بهت گفتن فعلا صبر کن بزار یکم شعله این دعوا کمتر شه بعدش وقتی خاستی بری برای صحبت بیا راهنمایی بگیر مثلا حالا بعده یه تایمی رفتی دنبال صحبت کردن اونموقع نظر نارجیس که تو این صفحه هست و نظرات بقیه اعضارو بگیر و خودت به یه جمع بندی برس واسه صحبتات شب شیک

  11. کاربر روبرو از پست مفید baitollah-abbaspour تشکرکرده است .

    ستاره زیبا (یکشنبه 29 فروردین 95)

  12. #28
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 آذر 98 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1394-4-21
    نوشته ها
    108
    امتیاز
    5,584
    سطح
    48
    Points: 5,584, Level: 48
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 166
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    128

    تشکرشده 199 در 73 پست

    Rep Power
    29
    Array
    سلام
    یه سوالی کردید
    اونم این بود که چرا خانومها بعد عقد سرد میشن؟
    من چون تجربه داشتم بهتون میگم
    ماها زندگی متاهلی رو خیلی رویایی میبینیم مخصوصا خانوم شما که سن کمتری داشته
    ایشون حتما یک زندگی رویایی تصور داشته مثل رمان های عاشقانه آبکی ایرانی که بدون دردسر
    بدون مسولیت و بدون فقره و اشرافیه!
    کاش انقدر دوران نامزدی رو براش با تشریفات برگزار نمیکردید که با مشکلات هم مواجه میشد
    معمولا میگن در دوران نامزدی باید طرفتون رو با چالش مواجه کنید و طاقتش رو محک بزنید!
    اما متاسفانه این برای شما پیش نیامد
    اگر پیش میومد دو تا حالت وجود داشت یک اینکه
    همسرتون از رویا بیرون میومدو میدید زندگی مشکلات هم داره و بخودش میومد
    دو اینکه همان موقع نامزدی رو بهم میزد وقتی میدید شما به گفته ی خودش پولدار نیستید!!
    که در واقع هر پولداری هم یک موقع ممکنه ورشکست بشه
    ایشون به چیزی دلخوشه که تدام نداره ...

    یه مورد دیگه اینکه من به چشم دیدم توی دوستم بعد عقد سرد میشن بخاطر رابطه جنسیه
    که چون تجربه اولشونه یکم شکه میشن
    کاری ندارم که رابطه خوب بوده یا بد
    شکی بوجود میاد به علت ورود به دنیای جدید تاهل
    دوستانی داشتم که بعد این موارد کارشون به طلاق کشید اما با مراجعه به روانشناس
    به حالت عادی برگشتن

  13. کاربر روبرو از پست مفید سمیراه تشکرکرده است .

    baitollah-abbaspour (یکشنبه 29 فروردین 95)

  14. #29
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 19 خرداد 97 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1393-4-20
    نوشته ها
    110
    امتیاز
    4,509
    سطح
    42
    Points: 4,509, Level: 42
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    7

    تشکرشده 84 در 50 پست

    Rep Power
    25
    Array
    همسرم دختر خوبیه و در زندگی متوجه تلاشش برای بهتر شدن زندگی میشدم و پیش حرفهای اونم بشینید میگه برای زندگی خیلی تلاش کرده و درست هم میگه!!!
    اما دقیقا مثل فرمایشات جناب آقای دکتر حبشی که کارهای اشتباه خانم ها رابیان میکردند همسرم همون اشتباهات را دhشت و من هم بخاطر عدم اگاهی رفتار خردمندانه نداشتم
    صحبت های دکتر حبشی را که گوش میکنم انگار فقط داره در مورد زندگی ما صحبت میکنه
    فرهنگ سازی در جامعه کم هست ، بهترین مکان برای فرهنگ سازی صدا و سیما هست ، اما اکثر اونها چندبار ازدواج کردن و مشکل دارن مثلا اون فیلم کیمیا که نشون میداد اون دختر که نقش کمیا را بازی میکرد دختر طلاقه
    اکثر جاها را نگاه میکنم خانواده ها بسیار مشکل دارن
    داداشم اومده پادرمیونی بکنه بعدن متوجه شدم دو هفته هست با زنش صحبت نمیکنن
    داییم اومده بزرگتری بکنه خودش یک هفته هست با زنش صحبت نمیکنه و خانواده زنش حق ندارن خونش بیان
    نمونه هاش در اطراف شما خواننده عزیز هم زیاده
    میخوام بگم بهشت برین را ما خودمون باید بسازیم و کسی این بهشت را به طور کامل نداره
    مهارت زندگی خیلی مهمه که ما نداریم که اگر داشتیم اینقد امار طلاق جسمی و عاطفی بالا نبود

    منم بسیار مشکل داشتم و البته هنوزم دارم
    شاید اگر همین چند ساعت صحبت های دکترحبشی را من و همسرم گوش کرده بودیم ما زندگیمون گل بلبل میبود
    فعلا صبر میکنم تا اقدامی بکنن بعد به خالم که مادرزنم هم هست میگم اینا را بده به همسرم چندبار گوش کنه بعد تصمیم گیری میکنیم ، شایدم بعد از گوش کردن بازم نظرش طلاق باشه یا زندگی کنه در هرصورت تکلیف روشنتره
    تلاشم را میکنم بیدار بشه اگر شد در بیداری زندگی میکنیم اگرم خودش را بخواب زد بعد از طلاق من در بیداری ازدواج مجدد میکنم
    هر دو خانواده مهارت لازم برای زندگی را نداشتیم و نداریم فقط من غرورم کمتره و کمتر در اشتباه میمونم و دارم تلاش میکنم تا راه درست را بدست بیارم اما همسرم خیلی مغروره و فکر میکنه همه چیز را میدونه و فقط عیب از من است که البته این رفتار همسرم بخاطر رفتار پدرش هست
    البته زندگی هم همینجوریه مثلا سربازی که رفته بودیم بعد از دوبار تیر اندازی در میدان تیر ، بهمون اسلحه جنگی دادن و خیلی از سربازها بخاطر نداشتن اگاهی باعث کشته شدن خودشون یا اطرافیانشون میشدن
    رانندگی هم همینجوریه یه گواهینامه الکی میدن و مردم بخاطر نداشتن اگاهی و مهرت باعث میشن توی مثلا چهار ماه ده هزار نفر در تصادفات کشته بشن
    ما توی این کشور همیشه از عدم اگاهی ها رنج میبریم یا انسان ابلهی را معلم میکنند و باعث میشه خیلی از بچه ها ترک تحصیل کنند یا خود من اگر مطالعه نکنم و به خودسازی نرسم مسلما پدر لایقی نمیشم
    اگر جای این همه کلاس های بیخود در دانشگاه چندتا کلاس اموزش روابط خانواده و کلا چیزهایی که دکترحبشی گفتن را گذاشته بودن مشکلات ما کمتر بود اما در درس تنظیم خانواده همش میان راه های جلوگیری از بارداری را میگن !!!
    فرهنگ مطالعه هم بسیار کمه ، من تا دلتون بخواد کتاب های کامپیوتر خوندم اما دریغ از چهارتا کتاب در مورد زندگی که اگر خوانده بودم اوضاعم بهتر بود
    همسرم همش سرش توی مبایله و داره رمان میخونه اما در دریغ از چندخط مطالعه در مورد زندگی واقعی تازه بمنم ایراد میگیره که چرا مثل مردهای توی رمان نیستم ، وقتی هم میگم مطالعه بکن باهام دعوا میکنه ، البته تا قبل از ازدواج شاید بهش حق داد چون خانوادش هم مطالعه ای ندارن اما برای زندگیش باید تلاش کنه چون تا چشم بهم بزنه میبینه تنهاس و خانواده تا حدی میتونن کمک باشن
    ببخشید اینا را نوشتم
    برای مذاکره عجله ای ندارم چون همونجور که قبلا هم گفتم چون محبتی نداشت جای خالیش را احساس نمیکنم و برای خودم هم خوبه تا بیشتر به خودسازی برسم چون نادونی من بیشتر بوده منظورم اینه که باید بیشتر میدونستم چون سنم بیشتر بوده و نباید یکطرفه به قاضی رفت، ناپختگی من به مراتب بیشتر بوده ، از خودم تعجب میکنم که چرا بی دقتیم زیاد بوده ، میشه توجیهاتی مثل خانواده ها را اورد اما اونا فقط توجیه است اشتباه بزرگ دیگم اینه که زن کم سن گرفتم تا اون بزرگ و پخته بشه من پیر شدم


    تا اینجا متوجه شدم که بهترین کار صبر است

  15. 8 کاربر از پست مفید meghdad تشکرکرده اند .

    baitollah-abbaspour (یکشنبه 12 اردیبهشت 95), mercedes62 (یکشنبه 29 فروردین 95), آخیش (یکشنبه 29 فروردین 95), آرامش خیال (یکشنبه 29 فروردین 95), سها** (سه شنبه 31 فروردین 95), سمیراه (یکشنبه 29 فروردین 95), ستاره زیبا (یکشنبه 29 فروردین 95), شادی ظهوریان (یکشنبه 29 فروردین 95)

  16. #30
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 15 تیر 98 [ 21:00]
    تاریخ عضویت
    1394-4-11
    نوشته ها
    156
    امتیاز
    7,418
    سطح
    57
    Points: 7,418, Level: 57
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 132
    Overall activity: 66.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    808

    تشکرشده 404 در 138 پست

    Rep Power
    44
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط meghdad نمایش پست ها
    میخوام بگم بهشت برین را ما خودمون باید بسازیم و کسی این بهشت را به طور کامل نداره
    مهارت زندگی خیلی مهمه که ما نداریم که اگر داشتیم اینقد امار طلاق جسمی و عاطفی بالا نبود


    البته زندگی هم همینجوریه مثلا سربازی که رفته بودیم بعد از دوبار تیر اندازی در میدان تیر ، بهمون اسلحه جنگی دادن و خیلی از سربازها بخاطر نداشتن اگاهی باعث کشته شدن خودشون یا اطرافیانشون میشدن

    رانندگی هم همینجوریه یه گواهینامه الکی میدن و مردم بخاطر نداشتن اگاهی و مهرت باعث میشن توی مثلا چهار ماه ده هزار نفر در تصادفات کشته بشن
    ما توی این کشور همیشه از عدم اگاهی ها رنج میبریم یا انسان ابلهی را معلم میکنند و باعث میشه خیلی از بچه ها ترک تحصیل کنند یا خود من اگر مطالعه نکنم و به خودسازی نرسم مسلما پدر لایقی نمیشم
    اگر جای این همه کلاس های بیخود در دانشگاه چندتا کلاس اموزش روابط خانواده و کلا چیزهایی که دکترحبشی گفتن را گذاشته بودن مشکلات ما کمتر بود اما در درس تنظیم خانواده همش میان راه های جلوگیری از بارداری را میگن !!!
    فرهنگ مطالعه هم بسیار کمه ، من تا دلتون بخواد کتاب های کامپیوتر خوندم اما دریغ از چهارتا کتاب در مورد زندگی که اگر خوانده بودم اوضاعم بهتر بود

    تا اینجا متوجه شدم که بهترین کار صبر است
    سلام به همه دوستان خوب همدردی
    و سلام وصبح بخیر به شما اقای مقداد
    اقای مقداد دقیقا اینها حرف دل من بود.
    منم فک میکنم اموزش خیلی ضعیفه تو کشورمون.خانواده ها هم کم لطفی کردن و.... ولی برای اینکه ما ی روزی ی همچین خانواده هایی نشیم برای نسل بعد، باید این ارثیه نا اگا هی و ندونستن رو ک هی به بچه هامون یادگار میدیم قطع کنیم. من شروع کردم خودم به یاد گرفتن.تا به قول شما بهشت رو خودم بسازم.

    کتاب "ایا تو ان گمگشته ام هستید ؟"ر و بذارید تو گروه اون 4 تا کتاب ک میخواهید درباره زندگی بخونید. خوبه تو این مدت ک تنهایید از ی زاویه دیگه به کل زندگیتون نگاه کنید
    بهتون میگه چرا از اول این خانم رو انتخاب کردید و تا حالا ادامه دادید. برای تصمیمات جدید هم خییییلی کمکتون میکنه

    ولی الان ی خوابی دیدم ک کلا همه چیز رنگ خودش و باخته. وقتی بیدار شدم نمیدونستم کی ام کجام گذشته چه اتفاقایی افتاده...اصلا اهمیت نداشت.توی یه حال و هوای دیگه بودم...نمیدونمم چرا اومدم سراغ تاپیک شما!!!!!ا
    ی چیزی تو دلم بود ک دوسش نداشتم. من ک میگم کینه ای ندارم از کسی ولی دلخوری چرا. فک کنم دارم خودمو گول میزنم جفتش یکیه!
    چرا چند دفعه تو حرفاتون گفتید خونریزی میشه؟؟بسه دیگه همین الانشم خیلی کدورت شده تو فامیل.شما م ک اینجوری پیش بینی میکنید...خونریزی بشه....
    نه اینکه همدردیها ازقبل این قهر خانومتون تو جریان بودن ...،شما زندگیتونو اینجا ی جوری تعریف کردید همدردیها خو گرفتن با شما انگار از نزدیک میشناسیمتون
    اینها رو برای شما میگم ک میگید نماز شب میخونید. فرض کنید الان قیامت شده ...داشتید به چی فک میکردید؟ چیارو میخواستید عوض کنید؟ ی چیزهایی ک خیلی الان مهمه براتون دیگه اون جا اون لحظه بی معنی نمیشد؟؟
    میگفتید حیف ک اون دنیام اینجوری گذشت... قیامت تو فکر این هستید ک شما تو این ماجرا سهمتون چی بوده دیکه اهمیتی نداره ک خانومتون و خانوادش با شما چه رفتاری داشتن...دخالت میکردن و...


    نشون بدید ک ادم با گذشتی هستید...ویژگی قابل تحسین شما تغییر پذیری تونه.
    شمامیتونید ببخشید...اوضاع رو روبراه کنید.جلوی دعوای دو تا خونواده رو بگیرید....
    شما برخلاف بقیه ی ارامش خداییی دارید...نماز شب خون ها این طوریند مگه نه؟

    لطفا منم تو نماز شب هاتون دعا کنید
    ویرایش توسط هلیاجون : دوشنبه 30 فروردین 95 در ساعت 07:05


 
صفحه 3 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. کیک تولدی که خورده نشد و شمعی که فوت نشد
    توسط maadar در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: یکشنبه 10 خرداد 94, 11:14
  2. تفاوت کارتون با فیلم های خشونت بار چیست؟
    توسط بابا. در انجمن طــــرح مشکلات کودکان: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: یکشنبه 10 خرداد 94, 01:17
  3. معیارهای خانم ها برای ازدواج در سنین متفاوت
    توسط abi.bikaran در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد ازدواج
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: چهارشنبه 14 اسفند 92, 21:48
  4. پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: شنبه 10 تیر 91, 18:08
  5. آیا معیار ازدواج من متفاوت و عجیبه
    توسط روراست در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 46
    آخرين نوشته: چهارشنبه 07 مهر 89, 04:59

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:17 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.