به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 27 , از مجموع 27
  1. #21
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 27 فروردین 95 [ 16:53]
    تاریخ عضویت
    1391-7-06
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    2,660
    سطح
    31
    Points: 2,660, Level: 31
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 90
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second ClassVeteran
    تشکرها
    8

    تشکرشده 14 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط amf66 نمایش پست ها
    سلاماول صحبتهاتون برداشتم این بود که چه دختر قوی و مسلطی هستید در حدی که بهتون حسرت خوردمخودم به عنوان یه مرد ازین تیپ دخترا خوشم میاد و میپسندمالبته یه بار به یه دختر اعتماد کردم و دلبسته همین طرز رفتار شدم برای هفت پشتم بستهباید بگم رفتارتون در ابتدا منطقی و سنجیده بوداما.‌..با یه تماس دچار استرس و تزلزل شدیداون اقا راحت به هدفش رسید!!!بعد چند ماه پیام داده حلالیت بطلبه؟!!!!بنظرتون نیتش همین بوده یا این ظاهره قضیست؟اصلا ممکنه و به احتمال زیادی دختر دیگه ای نبوده قبل شمااینا فقط یه نوع انتقام گیریهایشون برای حفظتون غرورش رو زیرپا گذاشته و در برابر درخواست کات کردن شما اصرار میکردهلذا ته دلش یه حس نفرت و ناراحتی پیدا کرده نسبت به شما اما بخاطر حفظتون تظاهر میکردهحالاکه میبینه شما رفتید و به احساساتش بی توجه بودید به این روش خواسته شما رو به هم بریزه و انتقام بگیرههدفش ترمیم و تسلی خاطرش بوده البته با بدترین روش(درگیر کردن افکار شما و رنجانیدنتون)که شما به خواستش رسوندیتشپشت سرهم ضعف نشون دادیدگریهترس از قضاوت همکاراتونزیر سوال بردن توانایی هاتون و ترس از همیشه تنها موندن و از دست دادن موقعیتهااون خوب دست روی نقطه ضعفتون گذاشته(حس حسادت زنونه)الان میگید اون همش انلاینه پس داره با دختره(که شاید اصلا وجود خارجی نداشته باشه) چت میکنهاخر اینکه خودتو ریکاوری کن و نزار یه نفر که دیگه تموم شدست براتون باهاتون اینجور بازی کنه....بعد از اظهار نظرم حرفهای بقیه دوستان رو خوندم دیدم بیشترشون باهام همنظرن که هدف این اقا اذیت و ازارتون بوده پس این نظر متواتر و قابل قبوله...بهتره بیخیالش باشی و اصلا بهش فکر نکنی دیگهامیدوارم بتونی خودتو پیدا کنی و شخصیت محکمت رو دوباره نشون بدی
    سلام خداییش منم ازش خوشم اومد همچین دختر دل و جگرداریه ولی اینکه دلش شکست این حس زنانه هست احساسات برای زنها تنها دارایی هست هرقدر هم یه خانم مثل همین خانم ایتک منطقی خویشتن دار باشه باز داره با احساسات خودش درگیر میشه سر مسایل عاطفی و ...وقتی بهه یه خانم میگی دوستت دارم معلومه تمام وجودش می لرزه حتی به من مرد هم یه خانم بگه دوست دارم و فلان یجورایی خیلی متحول میشم!!!اون اقا معلوم بود مشکلش غروری بود که از دست رفته بود بخاطر اینک جلوی یکی کم نیاریاز یکی دیگه استفاده می کنی بعدش می چسبی به چندتا تارمو که بیرونه راحت میزنی کنار بخدا مسخرس فکر کنم میخواست ایتک خانم رو شبیه عشق قبلیش کنه حجاب مهمه ولی نه تا این حد. ادمی که چادری میخواد بره خانم چادری بگیره.
    ویرایش توسط مسافر زمان : جمعه 20 فروردین 95 در ساعت 11:47 دلیل: حذف عبارات توهین‌آمیز و احساسی

  2. کاربر روبرو از پست مفید Ehsankhan تشکرکرده است .

    mehdi_7 (سه شنبه 17 فروردین 95)

  3. #22
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 دی 00 [ 03:07]
    تاریخ عضویت
    1391-12-05
    نوشته ها
    214
    امتیاز
    12,870
    سطح
    74
    Points: 12,870, Level: 74
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,421

    تشکرشده 552 در 189 پست

    Rep Power
    55
    Array
    سلام خانم آی تک
    من فقط فرصت کردم پستهای خودتون و یکی دوتا از دوستان که همیشه از پستها و نظراتشون استفاده کردم رو مطالعه کنم. برای همین پیشاپیش از تکراری بودن احتمالی صحبتهام عذر میخوام.
    اما قبل از پاسخ به شما پاسخ این یکی دو عزیز رو میخوام بدم که از تخطئه شدید این آقا انتقاد کردن.
    به نظر من تخطئه این آقا در اینجا کاملا صحیحه و اصلا غیر اخلاقی هم نیست. چون در انتقال تجارب نباید تعارف داشت و باید برای کسی که راهنمایی خواسته بدون هیچ تحدیدی آگاه سازی انجام داد و هر مشکل خطرناک و صعب العلاج یا لاعلاجی رو که ایجادش رو احتمال میدیم به صاحبان تاپیکها گوشزد کنیم. در این مورد خاص خانم آی تک هم به نظر شخص بنده(که دلایلش رو در ادامه عرض خواهم کرد)، فرد مورد نظر اهداف سالمی از تماس ایجاد شده اش نداشته و لزومی نداره که ما رعایتش رو بکنیم.
    .................................................. ..
    همین اولش یه پیشگویی نوسترراشومونسیمیکنم و اون اینکه این آقا در همین یکی دو هفته پیش رو دوباره باهاتون تماس پیامکی یا تلگرامی یا ایمیلی خواهد گرفت و دلیلش رو هم رفع بعضی سوء تفاهم ها بیان خواهد کرد. اگر این پیشگویی درست از آب در اومد لطفا بیایید بگید تا به شم خودم افتخار کنم ولی اگر نشد نگید تا ضایع نشم .
    دوما بهتون میخوام تبریک بگم بابت جواب ردتون به آقایی با خصوصیات ایشون که مشکلات ازدواج خانمی مثل شما با ایشون اظهر من الشمس هستن.
    اما در جواب مسائل لیست شده شما در پست اولتون یه چیزهایی از روی تجربه به نظرم میرسه که عرض میکنم. امیدوارم مفید باشه.
    اولا اینکه از نظر من این ابراز پشیمونی ایشون کاملا مصنوعی و دروغیه و اصلا در ایشون عذاب وجدان و ناراحتیی وجود نداشته و نداره به غیر از این حس پس زده شدن از طرف شما...
    من دوتا دلیل برای تماس ایشون به ذهنم خطور میکنه که ممکنه یک یا هر دو دلیل رو با هم مد نظر میداشته. اولین منظور احتمالیش این بوده که به طور ماهرانه ای، خواسته با اون مقدمه که گفت این نتیجه رو به شما "القا" کنه که شما قطع کننده ارتباطتون نبودین و ایشون بوده که کات کرده، و دومین منظور احتمالیش هم این بوده که همونطور که اون آقای مشاور بهتون گفتن از شما یه اشاره و علامتی برای تمایل به بازگشت ببینه و رابطه رو بدون هیچ هزینه و تعدیل معیاری، احیا کنه...
    جواب شما هم به ایشون تا قبل از گفتن این جملات بسیار عالی بود: "گفتم ببخشید ولی این کارتون خیلی بچگانه و نسنجیده بود.وقتی فکرتون درگیر چیزای دیگه بود چرا باعث شدین من وقت و زمانم رو اختصاص بدم به اون رابطه، این توهین به شعور طرف مقابله"، صحبتهاتون تا قبل از این عبارت کاملا بهشون القا میکرد که ایشون کاملا از ذهنتون پاک شده و دیگه اصلا بهش فکر نمیکنین و به هیچ وجه به اهدافی که در بالا برای تماسش عرض کردم نمیرسه. اما با گفتن صحبت داخل " " شما در زمین ایشون بازی کردین و همون چیزی که ایشون اولش ازش ناامید شد رو بهش دادین و همونطور که
    دیدین، ایشون هم این سرنخ رو از شما گرفت و حسابی پی اش رو گرفت و اراجیفی مثل "منو ببخش آره کار احمقانه ای کردم.امیداورم یکی که لیاقتت رو داره نصیبت بشه نه یکی مثل من" رو براتون ردیف کرد.
    مطمئن نیستم که تونستم فضای ذهنی آقایونی با وضعیت ایشون رو اونطور که میخوام براتون ترسیم کنم یا نه؟
    اینجا نمیخوام بگم که این خانمی که ایشون ازش یاد کردن اصلا وجود خارجی نداشته. (کما اینکه این احتمال رو میدم!)، اما میخوام بگم از ماجرای این خانم واقعی یا خیالی فقط خواسته برای همون موضوع که عرض کردم استفاده کنه. به هر حال نباید شرایط فعلی ایشون رو فراموش کنید، ایشون خانمی با ظاهر و اخلاق خوب رو به خانوادش معرفی کرده و احتمالا بهشون گفته که این خانم انقدر به من دل بسته که هر تغییری بخوام رو هم میپذیره که در خودش ایجاد کنه و ...، اما آخرش میبینه که تمام کاخ آرزوها و ادعاهاش با جواب شما فرو ریخته و جلوی خوانوادش هم حسابی ضایع شده. خوب
    این دلیل کافی برای درک این رفتار فعلی ایشون هست دیگه. درسته؟
    اگر این تحلیل رو بپذیرین فکر میکنم دیگه اون حس بازیچه بودن و همچنین غبطه به اون خانم واقعی یا خیالی مورد اشاره ایشون، از ذهنتون پاک میشه و آرامش پیدا میکنین. (امیدوارم ).
    دوما شما یک ماه هست که با ایشون ارتباط ندارین. پس برای چی از ذهنیت احتمالی همکارانتون در روزهای آینده نگران هستین؟ به هر حال این قطع ارتباط تا بحال مشمول مرور زمان شده و تا حد زیادی از یادها رفته. در نتیجه دیگه جای نگرانی زیادی در مورد ذهنیت همکاران وجود نداره.
    سوما در مورد بالا رفتن سنتون، شما نباید به خاطر این موضوع که کاملا هم مهم و شایان توجهه، اشتباه بزرگتری بکنین و به یه ازدواج اشتباه تن بدین. شاید صحبتهای من در این مورد کلیشه ای به نظر برسه ولی به هر این فقط مشکل شما نیست و خیلی از دخترها و پسرهای لایق بهترین ازدواجها در این دوره و زمانه مبتلا به این مشکل هستن و انقدر مساله مهم و لاینحلی به نظر میاد که در تمام انتخاباتهای مجلس و ریاست جمهوری و ... از بهترین وعده های پوچ و گول زنکها برای جلب آرای مردم بوده و خواهد بود.
    چهارما اینکه این آنلاین بودن همیشگی ایشون خیلی دلایل احتمالی میتونه داشته باشه از جمله این احتمال رو هم میتونه داشته باشه که منتظر یه جواب کوچک از طرف شما باشه یا اینکه نرم افزار رو باز کرده و پیامهای قبلیشو چک کرده و بعد نبسته و در صفحات دیگر وب در حال گشت و گذاره یا...، من بهتون اصرار نمیکنم که همین حالا از چک کردن وضعیت آنلاین یا آفلاین بودن ایشون دست بکشید چون احتمالا تا مدتی دست خودتون نیست اینکار. اما میخوام بگم که اینطور احتمالات منطقی که عرض کردم رو اگر مد نظر قرار بدین کم کم از سرتون میفته.
    تنها باید حقیقت را بیان کرد، نه دروغی را که حقیقی انگاشتنش خوب است.

    "بخشی از پیام برتراند راسل برای آیندگان"
    ویرایش توسط اثر راشومون : دوشنبه 16 فروردین 95 در ساعت 20:08

  4. 3 کاربر از پست مفید اثر راشومون تشکرکرده اند .

    maryam240 (جمعه 20 فروردین 95), setare_000 (سه شنبه 17 فروردین 95), آی تک (دوشنبه 16 فروردین 95)

  5. #23
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 22 اردیبهشت 02 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1393-10-26
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    15,299
    سطح
    79
    Points: 15,299, Level: 79
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 91.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    526

    تشکرشده 1,129 در 328 پست

    Rep Power
    101
    Array
    سلام. شب بخیر و ممنون از دوستان

    ممنون نو عروس عزیز.مرسی که باهام همدردی کردی.بله شاید ایشون بین من و اون عشق قبلیش(حالا واقعی یا دروغین) گیر کرده بوده.امیدوارم مشکلی هم که شما در موردش تاپیک زدین حل بشه و زندگی شیرینی رو تجربه کنید.



    ممنون شیدای عزیز که دوباره واسم نظر گذاشتین.جمله آخرتون بامزه بود و خندم گرفت.



    ممنون آقای dariush233. من قبلا پستهای خوب شمارو تو تاپیکهای دیگه خوندم .نظرات خوب و روانشناسانه ای میدین.

    درسته شاید از دید دیگران واکنش من در قبال رفتار اخیر اون آقا خیلی افراطی بود ولی واقعا اون لحظه نتونستم خودم رو کنترل کنم و جلوی گریه ام رو بگیرم(البته باز جای خوشحالی هستش که اون گریه در خفا بود و اون آقا چیزی متوجه نشد).قبول دارم باید روی خودم کار کنم ولی در کل تجربیاتی که از آشنایی ها و خواستگاریها و گاها برخوردهای نامناسب از بعضی آقایون یا خونواده هاشون داشتم یجورایی پوست کلفتم کرده و الآن که خودم رو با چند سال پیش مقایسه میکنم می بینم تو این زمینه ظرفیتم بالا رفته.قبول دارم باید انقد اعتماد به نفس من درونی بشه که واسم اهمیتی نداشته باشه که هدف اون آقا از این کار اخیرش چی بوده و فکر کنم سخت ترین قسمت داستان ،همین قویتر کردن اعتماد به نفسه.


    من تا قبل از تماس اخیر این آقا تا حد زیادی اون رابطه رو فراموش کرده بودم و حتی وقتی ایشون دوباره پیام دادن و اون حرفهارو زدن منم دقیقا مثل شما بهشون گفتم مگه قراره هر آشنایی به ازدواج منجر بشه؟ما هم دیدیم تو زمینه هایی با هم توافق نداریم و رابطه رو تموم کردیم (اینارو تو پیام یجورایی با اعتماد به نفس و غرور می نوشتم در حالیکه واقعا از نظر روحی به هم ریخته بودم اون لحظه).



    ممنون از نظرتون آقای Ehsankhan.بله شاید ایشون میخواستن من رو شبیه دختر قبلی در بیارن.




    ممنون آقای اثر راشومون که به تاپیکم سر زدین.
    در مورد پیشگویی نوسترراشومونسیباید عرض کنم که من به خاطر شغلم دو تا سیمکارت دارم که هر دو شماره رو خونواده و فامیلا دارن.چون یه قسمتی از شغل من آموزش تو یه سری دوره ها برای کارآموزان هستش هر کدوم از کارآموزا که شماره ام رو بخوان شماره دومم رو بهشون میدم.به این آقا هم شماره دوم رو داده بودم(البته میدونستن من دو تا سیمکارت دارم ولی فقط شماره دومم رو داشتن) . برای اینکه ایشون ممکنه بعد از اون قضیه دوباره برگردن و بخوان کار بچگانه شون رو توجیه کنند و با یه سری حرفای جدید دوباره اعصاب من رو به هم بریزن من کلا از تلگرام سیمکارت دومم، بلاکشون کردم و امروز صبح اون گوشی رو خاموش کردم تا پیامی ازشون نگیرم. و به کارآموزا هم میگم سوالی داشتن ایمیل بزنن.


    شماره شون رو از سیمکارت اول هم حذف کردم تا هی نرم چک کنم که آنلاین هستن یا نه.وقتی میخواستم شماره شون رو حذف کنم تو یه سایت جوک بودم که اتفاقی یه جوک بامزه خوندم که نوشته بود یه مرضی هستش به اسم "برم اکانتش رو چک کنم تا اگه آنلاینه حالم بد شه" اون لحظه فهمیدم که منم دچار این مرض شدمو برای حذف شماره اش مصمم تر شدم، از صبح به این ور هم چک نکردم آنلاین بودنشون رو.خوشبختانه یا متاسفانه من حافظه فوق العاده ای دارم طوری که اکثر شماره ها و اسامی و چیزایی از این قبیل به راحتی تو ذهنم می مونه و شماره این آقا هم انقدر رند بود که امیدوارم یهو دچار عود اون مرض نشم و نرم چک کنم که ببینم آنلاینه یا نه.


    البته درسته من ایشون رو از تلگرام بلاک کردم ولی ایمیلم تو سایت سازمانمون هست یا ایشون آیدی من رو تو یکی از شبکه های اجتماعی دارن.یه جمله ای هست که میگه، تو این زمونه بعد از کات شدن یه رابطه ، طرف مقابل رو از چند جا بلاک میکنی ولی باز یه راهی پیدا میکنه بیاد یه چیزی بگه و بره.



    بله کاملا متوجه منظور شما از توصیف فضای ذهنی اون آقا شدم و ممنونم بابت اینکه از دید یه آقا این قضیه رو روشن کردین.
    در مورد ضایع شدنش جلوی خونوادش بله شاید حدس شما درست باشه چون تو اون جلسه ای که من، خواهر و پدر و مادر ایشون حرف میزدیم خواهرشون به من گفتن ما به برادرم هی اصرار میکردیم ازدواج کن ولی قبول نمیکرد تا اینکه اومد در مورد شما به ما گفت و ما فهمیدیم لابد این خانم خیلی با کمالات هست که باعث شده برادرم تصمیم به ازدواج بگیره.


    در مورد نگرانیم از بابت همکارا هم این دو نفر همکاری که گفتم بنا به دلایلی بعد از تعطیلات عید فعلا نیومدن سرکار و قراره از شنبه هفته آینده بیان.قبل از تماس مجدد این آقا هم من تقریبا نگران قضاوت همکارام در مورد خودم بودم و تماس مجدد اون آقا باعث شد این قضیه واسم پررنگ تر بشه و پیش خودم بگم این رابطه نه تنها به ازدواج منجر نشد فقط اسم منو سر زبون چند نفر انداخت.ولی خودم رو این جوری توجیه میکنم که بالاخره من که نباید تو پستوی خونه با یه نفر آشنا بشم حتی تو آشنایی های سنتی هم دو نفر باید چند جلسه با هم بیرون برن(البته من قبلا هم شده بود با خواستگارام بیرون برم برای آشنایی بیشتر ولی کسی مارو ندیده بود شایدم دیده بودن من اونارو ندیده بودم) و ممکنه چند نفر آشنا منو ببینن اونم تو شهر کوچیک ما و چاره ای جز پذیرش این مساله نیست.



    ممنون از آرزوی آرامشی که واسم داشتین.من نسبت به اون شب حالم خیلی بهتره و این رو مدیون راهنمایی و نظرات تک تک دوستان همدردی از جمله شما میدونم.


    بله حرفتون رو قبول دارم نباید به خاطر بالا رفتن سنم تن به هر ازدواجی بدم.ولی هر از گاهی فشار تنهایی و حرفای اطرافیان آدم رو دپرس میکنه و باعث میشه این فکرها بیاد سراغش.

    بازم ممنون بابت وقتی که اختصاص دادین و نظرات خوبتون رو در اختیارم گذاشتین.
    ویرایش توسط آی تک : سه شنبه 17 فروردین 95 در ساعت 00:33

  6. 4 کاربر از پست مفید آی تک تشکرکرده اند .

    dariush233 (سه شنبه 17 فروردین 95), maryam240 (جمعه 20 فروردین 95), اثر راشومون (سه شنبه 17 فروردین 95), بارن (سه شنبه 17 فروردین 95)

  7. #24
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 22:56]
    تاریخ عضویت
    1392-12-18
    نوشته ها
    524
    امتیاز
    13,135
    سطح
    74
    Points: 13,135, Level: 74
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,154

    تشکرشده 1,301 در 451 پست

    Rep Power
    102
    Array
    سلام خانم ای تک ...
    بعید می دونم شما خیلی چیز ها رو ندونید و...

    خانم ای تکی که من اولین بار توی سایت اون اوایل عضو شدید یک دیدگاهی رو راجب ازدواج خوندم و تعجب کردم گفتید می تونید ازدواج نکنید و... من ازتون پرسیدم چطوری و... البته گذر زمان بهم چطوری بودنشو نشون داد !!! بگذریم ...

    اما گذشته از همه ی اینا با روحیاتی که بنده از شما شناختم می دونم خیلی گفتنی ها رو خودتون می دونید ولی با زدن این تاپیک فقط خواستید بازم مطمئن تر بشید و کلا این رفتارتون یک ویژگی شماست ... که البته ویژگی خیلی خوبی هست ش... تا این که بخواید همه چی رو توی خودتون بریزید و... مگه این که یک نفر خاص پیدا بشه که بهش همه چی رو بگید و...

    پس بنده زیادی گویی نمی کنم ...

    فقط چند تا نکته میگم

    1-
    لزوما دانسته های ما باعث نمیشه که در عمل هم اون طوری که عقلمون فرمان میده عمل کنیم ... مخصوصا وقتی صحبت از احساسات بشه اون موقع دیگه خیلی وقتا خودمون شاید بدونیم عقلانی چیکار می کنیم و کار نه لزوما خوبی ولی نمی تونیم بر احساسمون غلبه کنیم ... خودتون هم می دونید کار اون اقا پسر اشتباه بود !!! نه واسه این که پدر و مادرشون شما رو دیدند واسه این که به شما دروغ گفتند و شما اماده صحبت با ایشون و خواهرشون بودید ونه پدر و مادرشون هر چند در کلیت قضیه شاید فرقی نکنه ولی پسری که از اول داره این طوری می زنه زیر حرفش باید بیش تر حواستون رو جمع می کردید

    2- اون اقا مشخصه اطلاعاتی حالا نصفه و نیمه(میگن وقتی ادم یک چیزی رو نصفه متوجه بشه از ندونستنش بد تره) راجب خانم ها داشتند که با تعاریف و... سایر کاراشون تا حدی تونستن بیش تر احساسات شما رو دخیل کنند ولی خب همون نصفه بلد بودنش باعث شد ایشون اون قدر اون تصویر خوب رو خوب خراب کنند تا خیلی راحت بتونید همه چیزو تموم شده بدونید تا هیچ وقت دیگه یادی از ایشون نکنید بعد ها که از این حس و حال در اومدید و ته ته ذهنتون هیچ افسوسی برای هیچ وقت نمونه ...

    3- بعید میدونم پسری مثل ایشون اون قدر نا پخته عمل کنه که با داستان فرضی عشق گذشته همه چی رو خراب کنه اگه می خواسته دوباره با شما باب اشنایی رو شروع کنه چون خیلی راه های بهتری بود ... ولی وقتی با شما صحبت از عشق گذشته می کنه و... حتی اگه قصدش این باشه به هم برسید یعنی نمی دونه چقدر حس بدی برای شما داره و... که بعید می دونم ... البته اگه نصف و نیمه بلد باشن که بعید نیست ... ولی با توجه به اعتماد به نفسی که از ایشون گفتید من فکر می کنم تا روزها ایشون شاید فکر می کردند شما دوباره باهاشون رابطه برقرار کنید و... ولی وقتی دیده خبری نشده و....


    گذشته از از این ها ... میگن چقدر خوبه برای خالی کردن خودمون بقیه رو لبریز نکنیم... در تمام روابط عاطفی واقعا مثل دو نفری که سر یک کش رو گرفتند وقتی یکی تصمیمی می گیره بره انگار اونی که اول کش رو ول می کنه درد زیادی به طرف مقابلش وارد می کنه ... من نمی دونم اون اقا برای التیام درد هاش برای چی این کارو کرد ... ولی چند تا چیزو خوب میدونم ... کار ندارم به اعتقاد مذهبی شما و ایشون ... ولی اینو میدونم این دنیا کارما داره ... غیر ممکن هستش انسان ها (ربطی به کافر و مومن و... نداره کلا انسان ها) کاری بکنند و پیامد اونو نبینند... حالا اون اقا اگه واقعا کسی تو زندگیش بوده و... شما رو الکی الکی وارد این بازی کردند شاید بازی که شاید روز اول فکر می کردند می تونند فراموش کنند ... اگه این داستان واقعی باشه شاید ایشون روز اول فک می کردند اتفاقات دیگه ای می افته ... حالا من نمی خوام بگم واقعی بوده یا نه چون مگه فرقی هم می کنه !!!! شما اون فرضی رو بگیرید که حالتون رو خوب می کنه و ذهنتون رو فریب بدید و اونی که باعث میشه حس خب رو بگرید رو فکر کنید ... مثلا اگه این فکر به شما حس خوبی میده که اون پسر اون قدر درمانده شده برای التیام درد هاش این داستان رو در نظر گرفته حتی اگه واقعیت نباشه اینو تصور کنید و حس خوبشو دریافت کنید تا راحت این حال و روز رو بگذرونید به همین راحتی ....

    ولی در کل بدونید چه شما ببخشید چه نبخشید خدا به نیت ها و دل های ما اگاه هستش ... خودش هم بوقتش از حق بنده هاش نمی گذره حتی در این دنیا ... وقتی بقیشم بسپرید به خدا در عین حال که برای اون اقا دعا کنید و ببخشید ایشون رو ولی یادتون باشه وقتی این دنیا صاحبی داره که هیچی درش گم نمیشه و... پس خیالتون راحته ....


    ببنید این فکری که مثل خوره روی فکر شما افتاده من نمی خوام قضاوت کنم که اون اقا پسر قصدش عمدی بوده یا سهوی ... ولی اینو میدونم وقتی حال شما خوب میشه که دیگه به حرفای اون اقا و ... فکر نکنید ... ببنید اون اقا باید برای شما تموم شده باشه ... شما میدونم محاله که فکر ازدواج با ایشون رو دیگه من بعد داشته باشید ... پس با همین فکرای خوب اینا همه رو فراموش کنید درست مثل یک ماه گذشته ... مگه این یک ماه گذشته از نظر خارجی اتفاق خاصی افتاده بود که این قدر راحت تونسته بودید ایشونو فراموش کنید ؟! نه فقط ذهنیت این رو داشتید که شما شاید از اون اقا بهتر بودید این که برای شما فرصت های بهتری هست و... فراموش کردید ... الان چی شده فقط یک سری حرف که کار به درست و غلطش ندارم باعث شده از نظر درونی بهم بریزید من فلان شدم و بهمان و... بهم بریزید ... پس دوباره همون فکرای خوبو بکنید ... اون وقت حال شما خوب میشه... از طرف اون اقا هم چه الان چه صد سال بعد کمترین پیامی چیزی اومد بهتون توصیه اکید می کنم نخونده پاک کنید ... وقتی تونستید این تصمیم رو بگیرید مشخص میشه که واقعا همه چیز رو فراموش کردید.

    مطمئنم دوباره خانم ای تک با انرژی و سر حال و... رو می بینیم ... ان شاالله با ازدواجی موفق.

  8. کاربر روبرو از پست مفید فدایی یار تشکرکرده است .

    آی تک (سه شنبه 17 فروردین 95)

  9. #25
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 فروردین 96 [ 14:28]
    تاریخ عضویت
    1391-10-02
    نوشته ها
    174
    امتیاز
    6,459
    سطح
    52
    Points: 6,459, Level: 52
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 79.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    305

    تشکرشده 406 در 145 پست

    Rep Power
    49
    Array
    خب من فكر نميكردم جمله هام بيشتر برداشت در جهت تخريب شخصيت اون آقا داشته باشه بلكه قصدم اين بود كه به آي تك جان بگم از چندتا مسئله به ظاهر ساده چه برداشت هايي ميشه كرد و همين ها در نهايت يه جايي مي تونن خيلي بزرگ بشن. خوشبختانه خود آي تك جان هم متوجه منظورم شدن.
    در كل منفعت طلبي جزي از ذات همه انسان هاست. اما خب مسلما هر اخلاقي يه خط قرمزي داره كه از اونجا به بعد هرچي پررنگتر بشه، تبديل به زشتي ميشه. نمي دونم هر كدوم از اعضا مسائل اين چنيني رو تو زندگي يا اطرافيانشون چقدر از نزديك ديدن، و يا اصلا چقدر مي تونه براشون اهميت داشته باشه، ولي خب توي اين تاپيك خود آي تك جان براي حريمش اين حد رو حتما مشخص ميكنه.


    آي تك عزيز من فكر مي كنم هنوز به تجربه كافي براي تصميم گيري در مورد ازدواج نرسيدي. اون چيزي كه امروز باعث آزار شما شده اينه كه ايشون رو فرد خوبي مي ديدي كه بهت علاقه داره و به يك باره رفتار متناقضي ازش مشاهده كردي. و حرف من دقيقا اين بود كه اگه از اول دقت بيشتري مي كردي متوجه مي شدي كه ذهنيت اشتباهي در مورد ايشون داشتي و شخصيتش متفاوت از تصورات شما بوده. شما حتي بعد از سه ماه متوجه اخلاق ذاتي ايشون نشدي و اگه اون تماس رو نداشتن همچنان با باورهاي خودت ادامه مي دادي.
    حرف من از تجربه اينه كه اين ويژگي ها رو بايد توي يك هفته متوجه بشي! اصلا روي صحبتم اين نيست كه اين اخلاقيات بدن يا خوبن. بلكه حرفم اينه كه شما بايد توي هفته اول تا حد زيادي نسبت به ذات طرف مقابل شناخت پيدا كني و سريعا اون ها رو با معيارهاي خودت مطابقت بدي. نه اينكه بعد از چند ماه متوجه بشي چي فكر مي كردي چي شد. معيارهات هم بايد انقدر دقيق باشن كه صريحا بدوني حاضري همسرت كدوم اخلاق رو داشته باشه و در عوض با فلان اخلاقش بسازي.

    بنابراين اصلا نگران نباش و تصور نكن كه تجربياتت زياد شدن. بلكه واقعا به اين مرحله نياز داشتي! يه روزي خيلي بيشتر به حرفم مي رسي

  10. 2 کاربر از پست مفید setare_000 تشکرکرده اند .

    آی تک (سه شنبه 17 فروردین 95), شیدا. (سه شنبه 17 فروردین 95)

  11. #26
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 22 اردیبهشت 02 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1393-10-26
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    15,299
    سطح
    79
    Points: 15,299, Level: 79
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 91.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    526

    تشکرشده 1,129 در 328 پست

    Rep Power
    101
    Array
    سلام ممنون آقای فدایی یار عزیز بابت وقتی که واسم اختصاص دادین.



    فکر کنم شما قبلا هم اون حرف من رو به روم آوردین(در مورد اینکه حاضرم ازدواج نکنم) ولی من فکر میکردم این آقا ارزش وقت گذاشتن رو داره وگرنه وارد هر رابطه آشنایی نمیشم.من آدم تو داری هستم حتی صمیمی ترین دوستم هم ازاین قضیه خبر نداره و کلا مسایلم رو تو دنیای واقعی با کسی در میون نمیذارم مگر مادرم.دنیای مجازی رو راه بهتری برای تخلیه احساسات و گرفتن راهنمایی میدونم چون قضاوتی در موردم نمیشه.


    درسته شاید اون آقا انقد هم آی کیوش پایین نباشه که اون قضیه رو از خودش ساخته باشه .من تو جواب یکی از دوستان هم گفتم که هر از گاهی به خودم میگم آی تک خودت رو گول نزن و به خودت دلداری الکی نده و بدون حتما دختری بوده که تو نتونستی جایگزینش بشی.



    در مورد اینکه دنیا دار مکافات هستش:راستش چیزی که من تو عمر 27 ساله خودم دیدم اینه که حتی اگه خیلی جزئی هم دل کسی رو شکوندم خدا بعدش قشنگ حالمو گرفته ولی هر کی دل مارو شکونده خدا تره هم واسم خورد نکرده.این رو به خاطر این قضیه نمیگم بلکه تو این چند سال کاملا این مساله رو لمس کردم(شاید این حرفم خیلی کودکانه بود ولی حرف دلم بود)



    درسته باید سعی کنم اون قضیه رو فراموش کنم و واسم اهمیتی نداشته باشه.من نسبت به اون شب حالم بهتر شده ولی هنوز فراموش نکردم.سعی میکنم باهاش کنار بیام.گوشیم رو هم خاموش کردم تا پیامی ازش دریافت نکنم.
    حرفاتون قابل تامل بود و حتما ازشون استفاده میکنم.
    بازم ممنون




    ممنون ستاره جان که دوباره منو از نظرت بهره مند میکنی.



    من تعداد آشنایی ها و خواستگاریهام زیاد بوده و فکر میکردم شناختم از آقایون در حد خوبیه و حس میکردم تجربه ام تو زمینه خواستگاری زیاده ولی به قول شما شاید هنوز به اون پختگی لازم نرسیدم و لازمه یه تجدید نظری در مورد معیارهام داشته باشم.البته من قبلا معیارهایی واسه خودم داشتم که منطقی بودن ولی انقد افرادی که دارای اون معیارها باشن کمن(حداقل تو شهر ما و برای من) که چند وقتیه معیارهامو تعدیل کردم و در مورد این آقا هم از بعضی معیارام گذشتم و شاید همین گذشتن از بعضی معیارها باعث شد تو این رابطه دچار اشتباه بشم.اگه باز بخوام سفت و سخت به بعضی معیارام بچسبم مسلما شانس ازدواجم خیلی پایین تر خواهد اومد مخصوصا با لحاظ کردن سنم.



    بله شاید من شناختم از اون آقا سطحی بوده و باید تو همون هفته اول متوجه شخصیت واقعیش میشدم ولی من اگه حرفها و رفتارهای اون آقا تو دیدارها،محتوای حرفاش پشت تلفن و تو تلگرام رو تشریح کنم حدس میزنم قهارترین و کارکشته ترین دخترها تو زمینه خواستگاری هم نمی تونن راحت شخصیت واقعیش رو تشخیص بدن.



    ممنون از همه دوستانی که واسه مشکلم وقت گذاشتن و نظر دادن.نظر همه دوستان قطعا بهم کمک کرده.



    فکر کنم قبل از اینکه فرشته مهربان بیان و بگن که این تاپیک به نتیجه رسیده ،خودم بگم که فکر کنم این تاپیک به نتیجه رسیده و از لطف همه دوستان تشکر کنم.اگه اتفاق جدیدی در مورد این موضوع پیش اومد که نیاز به کمکتون داشتم حتما در جریان خواهم گذاشت.



    نتیجه ای که من از مطرح کردن مشکلم گرفتم این بود که:
    روی اعتماد به نفسم کار کنم.سعی کنم اعتماد به نفسم فقط ظاهری نباشه و انقد باهام عجین شده باشه که مسایلی از این قبیل نتونه من رو به هم بریزه.البته دست یابی به این جور اعتماد به نفس کاری است بس دشوار.
    بازم تشکر میکنم از همه دوستان همدردی
    ویرایش توسط آی تک : سه شنبه 17 فروردین 95 در ساعت 21:56

  12. 3 کاربر از پست مفید آی تک تشکرکرده اند .

    Ashab (چهارشنبه 18 فروردین 95), tavalode arezoo (چهارشنبه 18 فروردین 95), فدایی یار (سه شنبه 17 فروردین 95)

  13. #27
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1390-12-11
    نوشته ها
    396
    امتیاز
    15,136
    سطح
    79
    Points: 15,136, Level: 79
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 214
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,467

    تشکرشده 2,190 در 377 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با سلام و احترام،

    این تاپیک به نتیجه رسیده و لذا بسته می‌شود.

    خانم آی تک، در صورتی که اتفاق جدیدی افتاد و نیاز به مشاوره داشتید، تاپیک جدیدی باز کنید.


    متأسفانه از اواسط تاپیک، راهنمایی‌های برخی از دوستان رگه‌هایی از احساس‌محوری و نفرت‌پراکنی داشت که از باقی دوستان علی‌الخصوص صاحب تاپیک، انتظار می‌رود که چنین پست‌هایی را گزارش کنند.
    مطالعه قوانین تالار همدردی به کاربرانی که پستشان حذف یا ویرایش‌ شده توصیه می‌شود.

    با تشکر


 
صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. راهنمایی جهت انتخاب یک دختر خانم از میان گزینه های معرفی شده
    توسط سینای تنها در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: جمعه 27 بهمن 96, 13:48
  2. عاشق بازیگر ایرانی فیلم سینمایی شدم
    توسط sajjadfox در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: دوشنبه 31 خرداد 95, 02:05
  3. آیا جدایی گزینه مناسبی است؟
    توسط sheydaee در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: پنجشنبه 03 مرداد 92, 20:57
  4. رهایی از گزینش؟؟؟؟
    توسط setareh در انجمن مهارتهای ارتباطی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: شنبه 03 دی 90, 22:48
  5. چه خانمهایی را نباید به عنوان همسر خود برگزینیم؟
    توسط حنان در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد ازدواج
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: دوشنبه 08 شهریور 89, 13:31

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 10:43 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.