نوشته اصلی توسط
حیاط خلوت
من آخرش نفهمیدم آدم ها از زندگی چی می خوان؟؟؟؟؟؟
مثلا مادرشوهرم به جاریم گیر میده که چرا آرایش میکنه و به خودش میرسه و کلی خرج خودش میکنه وفکر زندگی نیست و..
و به من میگه تو زشتی و نا مرتبی و آرایش نمی کنی و دلم عروسی می خواست که هر تار موش یه رنگی باشه......
خوب (جالب اینجاس که هروقت عروسیه با اون میره و تشویقش میکنه که برقصه و...وهر وقت عزا و روضه اس با من میره و تشویقم میکنه دعا بخونم و ...)
از همین یه آدم نتیجه میگیرم که همه دلشون همه چی میخواد اما به موقعش می خواد
تو اسلام اومده زن باید در قبال شوهر بی حیاترین حالت رو داشته باشه و در قبال بقیه بیشترین حیا رو (که شما فعلا تو عقدین و امکانش نیست)
شما هم احتمالا مقداری بیش از حد با خانم ها رفت و آمد داشتی و زندگی رو با رفیق بازی اشتباه گرفتی.چون نوشتی چندجا هم رفتی خواستگاری احتمالا این بنده خدا کوتاه اومده نه شما درسته؟؟؟؟؟؟؟؟؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)