به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 17 , از مجموع 17
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 اردیبهشت 96 [ 18:17]
    تاریخ عضویت
    1393-1-30
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    2,378
    سطح
    29
    Points: 2,378, Level: 29
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1

    تشکرشده 4 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    واسم جالبه ک میگه من تو این ی سال داشتم تو رو امتحان میکردم منم گفتم خیلی باید بیچاره باشی ک تو دوره عقد منو امتحان کنی ما ۵ ماه نامزد بودیم، دوسال دوست بودیم. وقت واسه امتحان زیاد بود. ب نظرم حس مسئولیت پذیری در بعضی از پسرا خیل پایین اومده ک با کوچکترین مسئله ای همه چیزو زیر پاشون له میکنند، ب قول شما شایدم فکر این جا ها رو کردن، قبح قضیه از بین رفته. حتی پدرم ب مادرشون گفت:" اگه بهانه پسر شما سر قهر کردن دختر منه، باید با رفتارش دختر منو متوجه میکرد با صبوريش، بعد ۳۰ سال زندگی همسر منم گاهی اوقات ممکنه قهر کنه ميرم نازشو ميکشم بهش ميفهمونم دوسش دارم و نباید ناراحت باشه. "

  2. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 اردیبهشت 96 [ 15:14]
    تاریخ عضویت
    1391-8-17
    نوشته ها
    110
    امتیاز
    5,053
    سطح
    45
    Points: 5,053, Level: 45
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    163

    تشکرشده 177 در 80 پست

    Rep Power
    31
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط hr_1313 نمایش پست ها
    ایشالا هر چی خیر هست بشه. راستش وقتی این چیزارو میخونم تنم از حتی فکر به موضوع ازدواج میلرزه
    سلام ....

    شما دارید اشتباه میکنید ..... ازدواج خیلی فواید داره .... من این مدت که اینجا بودم معمولا اکثر کسایی که دچار بن بست توی زندگی میشن قبل از ازداج با هم رابطه داشتن .... یا این که شاید هیچ رابطه ای هم نداشتن و کاملا سنتی بوده اما انتخاب اون ها درست نبوده .... اخه ما ادم ها برای خرید یه چیز معمولی حاضریم چندین مغازه رو بگردیم که یه موقع گول نخوریم .... اما برای مهمترین مسئله سرنوشت ساز زندگی خودمون حاضر نیستیم حتی یه کتاب مطالعه کنیم ... اگه با اگاهی کامل انتخاب کنیم هیچ وقت دچار شک و تردید نمیشیم ....

  3. #13
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 18 اردیبهشت 95 [ 17:21]
    تاریخ عضویت
    1394-12-26
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    125
    سطح
    2
    Points: 125, Level: 2
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرسی از راهنماییت. با این حال وقتی به متون این افراد نگاه میکنم خیلی چیزای مشترک میبینم. متاسفاه هم من سرد هستم و هم محل کارم عسلویه هست. 22 روز اونجا و 8 روز تهران. حالا خودتون حساب کنید با خوندن این مسایل و اون مشکلاتم باید باکی ازدواج کنم! اصلا کی راضی میشه ماهی فقط 8 روز با یه پسر زندگی کنه.

  4. #14
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 اردیبهشت 96 [ 18:17]
    تاریخ عضویت
    1393-1-30
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    2,378
    سطح
    29
    Points: 2,378, Level: 29
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1

    تشکرشده 4 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اتفاقا دوست عزیز من قبل ازدواج کارگاههای مهارت ازدواج دکتر فرهنگ میرفتم و ازدواجم تحت نظر مشاور بود و در تمام مراحل زندگیم از مشاور کمک گرفتم. پدرم تحقیقات کامل کردن. کتابهایی ک در این زمینه میخوندم هم کم نبودن اما متاسفانه یک سری مشکلات غیر قابل پیش بینی پیش اومد ک نه من دوست داشتم و نه قطعا طرف مقابلم. مشکلاتی ک خانواده ی همسرم بهش دامن زدن و همسرم نتونست مدیریت کنه. پس شما ندیده و نشناخته نميتونين بگین من کتابی مطالعه نکردم و یا تحقیقی صورت نگرفته. لیست کتابهامم میتونم واستون بفرستم 🌹

  5. #15
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 تیر 95 [ 00:51]
    تاریخ عضویت
    1394-11-08
    نوشته ها
    53
    امتیاز
    935
    سطح
    16
    Points: 935, Level: 16
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 65
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    19

    تشکرشده 65 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوست عزیز اینجوری فکر نکنید… خیلی ها الان توی عسلویه کار میکنن که مجبور شدن عسلویه هم خونه بگیرن و باهم زندگی کنن… سخته ولی شدنیه…موفق باشید

  6. #16
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 05 اردیبهشت 95 [ 23:19]
    تاریخ عضویت
    1393-8-07
    نوشته ها
    87
    امتیاز
    2,117
    سطح
    27
    Points: 2,117, Level: 27
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    63

    تشکرشده 120 در 67 پست

    Rep Power
    0
    Array
    متاسفم سماجان. بعضی اینطورین. دقیقا نزدیک عروسی از مسولیت میترسند و فرار میکنند. شما تلاشتون را کردید برای شناختن.الان وقت این نیست که کسی شما را سرزنش کنه. خوشحالم که عاقل هستی. اگه خود این فرد هم به هیچ عنوان نمیخاد تلاشی بکنه دیگه شما مسولیتی نداری.سعی کن زودتر عبور کنی.فقط برای درس گرفتن، تنها مشکلی که من در ازدواجت دیدم این هس:
    یک نشانه ای از آدم هایی مثل همسر شما که ثبات عاطفی ندارند، دارا بودن افکار متناقض بودن هس. ایشون بسیار مذهبی و معتقد ب سنت خانواده بوده درحدی ک با آهنگ مشکل داشته ولی با روش غیرسنتی ازدواج کرده. این یعنی هنوز شخصیت و ثبات عقیدتی ایشون کامل شکل نگرفته. متاسفانه کسانی که فکر منسجم ندارن و رفتاری ازین قبیل دارن در جامعه ی ما کم نیستن. نه سنتی بودن بده.نه غیر سنتی بودن. مساله اینه که یه شخصیت منسجم شکل گرفته باشه و تکلیفش را با خودش بدونه. سعی کنید همیشه ب این موضوع توجه کنید.یه اشتباه را دوبار تکرار نکنید.
    با امید اینکه زودتر از این روزهای سخت بگذری

  7. #17
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 اردیبهشت 96 [ 18:17]
    تاریخ عضویت
    1393-1-30
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    2,378
    سطح
    29
    Points: 2,378, Level: 29
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1

    تشکرشده 4 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرسی از راهنماییت دوستم. دقیقا همینطور که شما میگین بود. همسرم با خانوادش تو مسایل اعتقادی خیلی فرق داشت. حتی یک بار تو ذوره مجردی با جمعی از دکترای همکارمون رفته بود بیرون و مشروب خورده بود ولی تمام گیرش ب نماز خوندن من و حجاب من بود در آخرم ب من گفت تو در مورد حجابت ب من دروغ گفتی. اما وجدانم خیلی راحته ک من هیچ وقت دروغی نگفتم و همیشه خود واقعیم بودم.


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 10:24 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.