مهتاب جان جاری شما حجاب داره فقط لباسای شاد میپوشه و اهل بگو و بخنده؟ تازه با شما هم خواهرانه رفتار میکنه؟
من اگه جای تو بودم چنین جاری رو میزاشتم روی سرم و حلوا حلواش میکردم حتی اگه زن یازدهم برادرشوهرمم بود
تشکرشده 742 در 286 پست
مهتاب جان جاری شما حجاب داره فقط لباسای شاد میپوشه و اهل بگو و بخنده؟ تازه با شما هم خواهرانه رفتار میکنه؟
من اگه جای تو بودم چنین جاری رو میزاشتم روی سرم و حلوا حلواش میکردم حتی اگه زن یازدهم برادرشوهرمم بود
ویرایش توسط نیکیا : چهارشنبه 12 اسفند 94 در ساعت 14:53
khaleghezey (چهارشنبه 12 اسفند 94), کمال (چهارشنبه 12 اسفند 94), ستاره زیبا (شنبه 15 اسفند 94)
تشکرشده 32 در 17 پست
می دونید اگر جاری شما متوجه این افکارتون بشه، چقدر ناراحت میشه؟
چرا سعی دارید ایشون و رفتارشون رو کنترل کنید؟ چرا انتظار دارید شوهرتون با این خانم بدرفتاری کنه؟ دوست دارید که ایشون هم به پوشش شما ایراد بگیرن؟
کمال (چهارشنبه 12 اسفند 94)
تشکرشده 304 در 105 پست
سلام ماهتاب عزیز
همسر منم قبل از من با خانومی ازدواج کرده و بعد از چند ماه جدا شده بودن.
وقتی من با همسرم ازدواج کردم این قضیه رو برای خودم حل کرده بودم و باهاش کنار اومده بودم.و اون رو مربوط به گذشته همسرم میدونستم و اصلا دوست نداشتم خانواده همسرم در مورد زندگیه گذشتش با من یا هرکس دیگه ای صحبت کنن.
احتمالا خانواده همسر شما هم به خاطر رعایت حال جاریتون ترجیح دادن در مورد زندگی گذشتش صحبتی نکنن.چون این یه چیز شخصیه که به برادر شوهرتون و خانومش مربوطه و لزومی نداره همیشه در موردش صحبت بشه.
khaleghezey (چهارشنبه 12 اسفند 94), کمال (چهارشنبه 12 اسفند 94), نیکیا (چهارشنبه 12 اسفند 94)
تشکرشده 4 در 3 پست
سلام دوستان!
از همه دوستان و مخصوصا مدیر همدردی ممنونم بابت راهنمایی هاشون.
حقیقتا خوندن صحبت های شما برام تکان دهنده بود....به طوری که دیشب خیلی عذاب وجدان داشتم....دیروز هم دیگه امکان گذاشتن پست برام وجود نداشت... پیگیر صحبت های دوستان بودم... بسیاری از اشکالاتی که بر من گرفتنید، رو می پذیرم! برای بعضی از حرفها هم جواب دارم اما دیگه انرژی ندارم... تنها در جواب یکی از دوستان که گفته بودند تالار همدردی جای افراطی گری نیست میگم: بنده در صدد نشر و تبلیغ عقاید خانواده م نبودم.... اگر کمی با دقت بیشتری اولین پست بنده رو میخوندید متوجه می شدید که دیدگاه من هم به تعصب بیش از حد مثبت نبوده و نیست.... هرچند پدر و مادرم رو عاشقانه دوست دارم... بگذریم...
دیروز تو همین تالار یه مقاله میخوندم که در مورد افراد کمال گرا بود! دیدم خیلی از نشانه های این افراد در من هست... یه جمله ش خیلی توجهم رو جلب کرد: همیشه در درون این افراد دادگاهی برپاست.... این جمله رو همیشه با گوشت و پوست و خونم درک کردم... اینه که تصمیم گرفتم حضوری برم پیش یک مشاور و بیشتر روی خودم کار کنم... دادگاه درون من برای من کافی هست و دیگه توان تحمل انرژی منفی بیشتری رو ندارم که بخوام در یک فضای عمومی تخطئه بشم... البته گفتم بسیاری از حرفاتون حق بود...و میپذیرم و میدونم باید خیلی خیلی تغییر کنم.... اما ترجیح میدم در یک فضای خصوصی ... و در کنار یک متخصص....
تنها یک خواهش دارم از مدیران تالار!ظاهرا امکان ارسال پیام خصوصی برای من وجود نداشت... البته بنده زیاد هم وارد نیستم .... اما اگر امکانش هست این تاپیک حذف بشه! در صورت امکان مضایقه نفرمایید... ممنونم
khaleghezey (پنجشنبه 13 اسفند 94), شمیم الزهرا (یکشنبه 16 اسفند 94)
تشکرشده 11,395 در 3,444 پست
درود دگربار بانو
پست بنده هم در جواب شما بود و هم در جواب یکی دیگر از دوستان هرچیزی حد و اندازه خودش را داره بقول معروف اعتدال داشتن توی زندگی خیلی خوبه چه مسائل دینی و چه بقیه مسائل.حجاب هم یک مورد از این موضوعات است.
نه قراراه همه مردمب ر وفق مراد ما زندگی کنند و نه اینکه ما میتوانیم همه را شکل خودمان بکنیم اینکه میخواهید بنزد مشاور خصوصی بروید خیلی خوبه حتما اینکار را انجام بدهید.بقول معروف بجای اینکه کل دنیا را آسفالت بکنیم بهتره کفش به پا کنیم!
نکته آخر برای انتقال به بخش انجمن آزاد بر طبق قوانین باید عضو انجمن آزاد باشید فکر میکنم گزارش دادم تا تیم مدیریت رسیدگی بکنند.
موفق باشید
دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
تشکرشده 11,395 در 3,444 پست
اینم الان اضافه کنم اگه دیروز اون پست رو گذاشتم قصد و نیت بدی نبود عذرخواهی بنده را پذیرا باشید بانو
دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
مدیرهمدردی (پنجشنبه 13 اسفند 94)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)