سلام.درحال حاضر که به اینجا رسیده .به قول خودت دیگه نه ترسی از جدایی داری نه حواشیش.
هر دو حس جدا شدن رو هم لمس کردید.تهدیدها ولجبازی ها و... رو گفتید نظراتتون هم تقریبا گفتید.
حالا که به این مرحله رسیدی اگه قراره دوباره زندگی مشترک شما جوانه ای بزنه بهتره از تمام این بحثها وفازها بیایید بیرون پرونده های قضایی هم که سرجاشه.
سعی کن کاملا عادی رفتار کنی گاهی ففط حالشو بپرس اونم فقط به خاطر خودش. بتدریج اگه موافقت کرد دعوتش کن یه شام بیرون یا حداقل یه دیدار مختصرهیچ صحبتی از قضایایی که اتفاق افتاده نکن.مث دونفر که تازه مراحل آشنایی رو دارن میگذرونن.هیچ صحبتی از دلایل منطقیت برای ادامه دادن زندگی نکن. شاید به نظرت عجیب بیاد ولی اگه این اتفاق بیفته میتونه یه مقدمه ی خوب باشه
این تایپیک وتایپیکهای بعدیش با حوصله مطالعه کن.
http://www.hamdardi.net/thread-34770.html
ای بامن وپنهان چودل ،از دل سلامت میکنم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)