به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 23 , از مجموع 23
  1. #21
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 08 دی 95 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1394-11-21
    نوشته ها
    112
    امتیاز
    2,480
    سطح
    30
    Points: 2,480, Level: 30
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 120
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second Class3 months registered
    تشکرها
    111

    تشکرشده 224 در 94 پست

    Rep Power
    31
    Array
    من گفتنی ها رو گفتم. به نظرم آرامش خودتون رو حفظ کنید.

    بعدها بدون تعصب جملاتم رو بخونید:

    شما خانمی هستید در آستانه سی سالگی، ان شاالله که این آقا شرایط کاریشون سرو سامان بگیره. ولی شما زمان اینو ندارید که برای یک دو سال به پای ایشان باشید. (به امید اینکه قولهایشان عملی شود.)

    ازدواج مثل یک حجم چندوجهی است که فقط دو وجه اون در اختیار شما و اون آقاست و سایر وجوه در اختیار متغیرهایی خارج از اراده شما دو نفر است.

    دو پست قبلی که من گذاشتم نیاز به جواب دادن شما نداشت و صرفا جنبه تلنگر زدن به شما را داشت.

  2. 2 کاربر از پست مفید مهرآیین تشکرکرده اند .

    kamran2007 (جمعه 07 اسفند 94), khaleghezey (جمعه 07 اسفند 94)

  3. #22
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 10 آبان 00 [ 00:10]
    تاریخ عضویت
    1388-2-15
    نوشته ها
    532
    امتیاز
    15,820
    سطح
    80
    Points: 15,820, Level: 80
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience PointsSocial
    تشکرها
    2,510

    تشکرشده 2,960 در 521 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    77
    Array
    سلام سارا جان
    من با مهرآيين موافقم و البته از اين كه در مقابلش جبهه بگيري هم تعجب نمي كنم.
    يك نگاه به مسيري كه در چند سال گذشته طي كردي بينداز. هميشه مسير را بر عكس رفته اي.
    اول احساست را درگير كرده اي بعد گفته اي خوب به ازدواج فكر كنيم، كه فرد مقابل منطقا شرايط مناسب شما را نداشته است يا شايد اصلا قصدي براي ازدواج نداشته است.
    و تو باز همين مسير را طي كرده اي. الان هم اگر در استانه سي سالگي نبودي بنابر گفته هاي خودت باز هم به همين مسير ادامه مي دادي. بررسي اينكه چرا در اين سالها از اين دور باطل خارج نشدي مي تواند كمك بزرگي به ابعاد ديگر زندگي تو بكند كه البته فراي موضوع اين تاپيك هست و بحث جداگانه مي طلبد.

    من در مورد وضعيت و تعداد خواستگارهاي واقعيت در اين سالها اطلاع ندارم، اما به نظرم اگر در اين سالها به جاي اتلاف عمر و احساساتت براي افرادي كه هيچ تعهدي به تو نداشتند موردهاي واقعي (و نه تخيلي!) ازدواجت را بهتر بررسي مي كردي تا الان ازدواج كرده بودي كه شايد ازدواج موفقي هم مي بود.
    نوشته اي شخصيت اين فرد مورد پسندت هست اما من به تو مي گويم كه حتي در اين مورد هم اشتباه مي كني. چون شناختت از او درست نيست چرا كه در هر مرحله از شناخت او احساساتت درگير بوده است. پس تعجب نمي كنم اگر حتي با او ازدواج كني فردا يك تاپيك جديد در رابطه با نقاط شخصيتي او كه مورد پسندت نيست باز كني و بگويي كه از ازدواج با او سرخورده شده اي.
    در اين سالها ممكن بود شخصيت مورد نظرت را در ميان خواستگارهاي واقعيت كه شرايط منطقي را هم دارند بيابي، اما تمركز تو روي روابط ديگرت فرصت بررسي جدي موارد جدي را هم از تو گرفت. اينها همه از افت هاي اين گونه روابط هست.
    دقت كن، قصد ما كوبيدن تو نيست بلكه مجاب كردن تو براي تفكر عميق تر در مورد زندگي و روابطت هست كه به عقيده من تو را در درستي تصميمت مطمئن تر خوهد كرد.

    برايت ارزوي موفقيت و خوشبختي دارم.

    كامران
    عاشق همه سال مست و رسوا بادا

    ديوانه و شوريده و شيدا بادا

    با هوشياري غصه هر چيز خوريم

    چون مست شديم هرچه بادا باد


  4. 2 کاربر از پست مفید kamran2007 تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (جمعه 07 اسفند 94), sara 65 (جمعه 07 اسفند 94)

  5. #23
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 01 فروردین 98 [ 02:42]
    تاریخ عضویت
    1391-9-10
    نوشته ها
    485
    امتیاز
    9,513
    سطح
    65
    Points: 9,513, Level: 65
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,478

    تشکرشده 1,276 در 407 پست

    Rep Power
    73
    Array
    آقای کامران ممنون از نظرتون
    جا داره که من چند نکته رو اینجا روشن کنم
    اول اینکه من وقتی این تاپیک رو زدم که رابطه رو تموم کرده بودم تا راجع بهش تصمیم نهایی رو بگیرم. گفتم که از رابطه ای که توش هستم احساس نگرانی میکنم و ... یک عده ای از دوستان کارمو تایید کردن و بعضی هم نکردن و من جواب همه رو با آرامش دادم نمیدونم چرا جواب من به خانوم مهرآیین رو جبهه گیری تلقی کردین؟؟ ایشون راجع به من قضاوت کردن که تو قصدت اینه که طرفت رو توی آب نمک بخوابونی و بعدم حرف خودم رو به خودم برگردوندن که در آستانه ی 30 سالگی هستی و من قصدم تلنگر بود و نیاز نبود جواب بدی. من این تاپیک رو ایجاد کردم و طبعا خودم تشخیص میدم جواب کسی رو بدم یا نه و هیچ جواب خاصی هم توی اون پست نبود که من ندونم و بخوام با تعصب بخونم یا جبهه گیری کنم.

    دوم اینکه آقای کامران من خداروشکر هوش و حافظه ی خیلی قوی ای دارم ( بارها گفتم که اعتماد به نفس پایینی دارم و وقتی توی این زمینه از خودم تعریف میکنم یعنی چیزی نیست که به حرف دیگران دلخوش باشم) من تو تمام طول تحصیلم شاگرد اول مدرسه بودم، و همه بعد از اولین برخورد از هوش و آگاهی من تعریف کردن. به چند زبان مسلطم و توی رشته ی خودم چندین مقاله ی علمی و ... دارم. آدمی ام که توی هر جمعی یک سری اطرافم جمعن و من به راحتی میتونم با هر گروهی ارتباط برقرار کنم و ... میخوام بگم که آدمی منزوی نبودم که سرم توی درس باشه فقط و .... حالا من حدود دو سال با یک آدمی در ارتباطم و تاکید کردم که اوایل دنبال بهانه ای بودم برای جدا شدن ، یعنی توی اون دوره حتی احساسی نبود و شخصیت این آقا رو مطلوب خودم تشخیص دادم ( و بازززز هم میگم نه خوب! مطلوب خودم). اونوقت شما یه تاپیکو باز میکنین چهار خط نوشته ی مراجع راجع به یک آدم رو میخونین و بعد حکم صادر میکنین که شناختت از اون فرد صحیح نیست!!! به نظر خودتون در اینجا من باید تشخیص خودم رو ملاک قرار بدم یا شما؟؟؟

    من نمیخوام راجع به رابطه ی قبلم خیلی مسئله رو باز کنم. ( به دلایل مسائل امنیتی خودم) و قبول دارم چون بدون اینکه از رضایت خانوادش مطمئن شم اول فرآیند شناخت رو طی کردم اشتباه کردم. اون مسئله بین خانواده ها مطرح شد و هر دو خانواده مخالفت کردن و تمام! اما اینکه شما نتیجه گیری کنین من همیشه مسیر زندگیمو برعکس رفتم برام خیلی سنگین و توهین آمیزه . شما میگین من قصدم کوبیدن شما نیست. مگه باید یک مراجع رو که به کمک دیگران نیاز داره با برگردوندن حرفای خودش به خودش و قضاوت کردن راجع بهش کوبید؟؟؟ مگه قصد من از تاپیک زدن چیزی غیر از تفکر راجع به رابطم بود که تازه شما میخواین منو دعوت کنین؟؟
    من نظرات شما رو درباره ی ازدواج خانم ها و ... رو توی تاپیکای دیگه خوندم و تا حد زیادی باهاتون مخالفم بنابراین دلیلی نمیبینم که اینجا هم بخوام با شما بحث کنم و تاپیک خوم رو به حاشیه ببرم. راهنمایی دوستان تا حدی فکرمو منسجم کرده و من به تصمیم گیری خیلی نزدیکم
    با تشکر از همگی

  6. 2 کاربر از پست مفید sara 65 تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (جمعه 07 اسفند 94), هلیاجون (جمعه 07 اسفند 94)


 
صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تصمیم به طلاق گرفتم درسته تصمیمم؟
    توسط amir59 در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 15
    آخرين نوشته: چهارشنبه 21 مهر 95, 22:38
  2. تصمیمم نهایی من ... 6 سال تا تصمیم گرفتن طول کشید
    توسط she در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: یکشنبه 10 مرداد 95, 18:31
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: پنجشنبه 13 شهریور 93, 18:36
  4. موندم چه تصمیمی بگیرم؟ کمک کنید...............
    توسط yase sefid در انجمن خواستگاری
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: چهارشنبه 13 شهریور 92, 10:55
  5. چه تصمیمی بگیرم؟
    توسط arah در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: شنبه 08 تیر 92, 17:52

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:20 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.