سلام
جناب باغبان بسیار حرفاتو جالب،من تا الان فکر میکردم کسی خوبه که تو یه محیط خوب باشه،اگه محیطش بد باشه اون ادمم بد میشه،الان برام جالب شد..
خدا پدر مدیر همدردی رو بیامرزه واقعا خیلی ازش یاد گرفتم و ذهنیتمو خیلی تغییر داده.
راجع به مثال
واقعیتش اینه من انقد جدی بودم نسبت به جنس مخالفم در دانشگاه،کجوکوله ترین پسرای کلاسم جلوی من جرات ندارن تیکه بندازن دلیلش هم واقعا نمیدونم دقیقا چکار کردم؟
من خیلی جدی میرم جزوه رو میگیرم راستش تا الان کسی جرات نکرده حنی سلام کنه جز چند نفر بچه مثبت کلاس که تا کمر خم میشن و خیلی مودب سلام میکنن بقیه سرشونم جلوم بالا نمیارن.
ترم اول که بودم دیدم پسرای کلاس اصلا خوب نیستن اکثرشون،و جنبه ندارن و دخترامونم یهو باهاشون قاطی شدن و جو خیلی بدی بود اما من کلا ازشون فاصله گرفتم و کلاسامو جدا انتخاب کردم در حقیقت فرار کردم.
ترمای بعد هم شده بود احساس کردم دارن حقمو میخورن خیلی قاطع از خودم دفاع کردم.با پسرای کلاسم مشکلی ندارم چون باهاشون کاری ندارم و فامیل خیلی هاشونم نمیشناسم(صدا کردن اقایون با اسم کوچیکشون توی دانشگاه و کلاس ما عادی هست)
الان بیشتر مشکلم با دخترای کلاس بود!بعضیاشون خیلییییی بد صحبت میکنن و لفظای بدی بکار میبرن که شنیدنشم زشته چه رسد بیان کردنش،
من چقدر بچه مثبتم اه
جناب خاله قزی بله درسته جو واقعا خوبیه احساس خیلی خوبی دارم از اینکه اینجا هستم و مشکلاتمو مطرح میکنم و انقدر زیبا قانع میکنن افراد رو
علاقه مندی ها (Bookmarks)