به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 18 , از مجموع 18
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 20 شهریور 95 [ 15:03]
    تاریخ عضویت
    1394-6-28
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    1,359
    سطح
    20
    Points: 1,359, Level: 20
    Level completed: 59%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    129

    تشکرشده 85 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام به دوستای عزیزم که خیلی به من لطف دارید
    واقعا از همدردیتون ممنونم.
    خاله قزی عزیز ممنون از راهنماییتون سعی میکنم عضو انجمن ازاد بشم
    درمورد فکر نکردن به گذشته واقعا خودم هم دلم نمیخواد فکر کنم و اونطوری که قبلا فکر میکردم الان فکر نمیکنم
    من فقط دلم میخواد اروم باشم.اروم حرف بزنم. سریع جبهه نگیرم.هر روز با خودم این حرفارو تکرار میکنم
    نمیخوام عصبی باشم
    راستش زیاد حوصله کاری ندارم همش احساس خستگی میکنم
    هلیا جون ممنون عزیزم.دقیقا همینطوریه که میگید .من از بجگی احساس دوست نداشته شدن داشتم.کسی بهم محبت نمیکرد.پدرم فقط فکر میکرد که ما باید شکممون سیر باشه و لباس داشته باشیم.من در حسرت یه دوجرخه تو بجگی بودم.اسباب بازی نداشتم.شاید اینا خیلی به نظر کوجیک بیاد ولی اونموقع برای من خلا ایجاد کرد.

    من مادرای زیادی رو دیدم که جدا از بجشون هستن ولی حداقل یه خبری میگیرن ازشون نه مثل مادر ما که حتی زنگ نزد عروسیمو تبریک بگه.زنگ نزد بجه دار شدنمو تبریک بگه
    من از مادر داشتن جیزی نمیفهمم.همیشه وقتی دخترمو بغل میکنم میگم جطور میتونم ازش جدا بمونم حتی وقتی یه ساعت میذارمش جایی دلم براش تنگ میشه وابستگی عجیبی به دخترم پیدا کردم.با خودم میگم جطور مادرم دلش برای ما تنگ نمیشه
    یادمه تو دوره ی ابتدایی تو همش تو خودم بودم یه معلم داشتم که سه سال تو ابتدایی معلمم بود خیلی دعاش میکنم.اونموقع این معلمم متوجه گوشه گیری من شده بود به بابام گفت بیاد مدرسه باهاش حرف زد.
    با اینهمه کمبود محبت دوست داشتم شوهرم خیلی بهم محبت کنه ولی شوهرم با اینکه ادم خوبیه اصلا محبتشو بروز نمیده یا شایدم من زیادی پر توقع هستم وشاید جون من دوسش نداشتم کاراش به جشمم نمیاد.البته الان خیلی خیلی بهترم.
    کلا مشکلاتی که دارم یکی دوتا نیست.این یه سال اخیر هم نزدیک بود دارو ندارمونو از دست بدیم که خدارو شکر به خیر گذشت.شایدم به خاطر همین باشه که انقد عصبی شدم جون خیلی تحت فشار بودم و غصه میخوردم

    از بقیه دوستان هم خیلی خیلی ممنونم که منو راهنمایی میکنید.

    دلم میخواد دخترمو بفرستم مهد که هم یکم روابط اجتماعیش بره بالا هم من یکم اروم بشم.خودشم خیلی دوست داره بره.به نظرتون سه سال زود نیست واسه رفتن به مهد؟
    بی نهایت سپاسگذارم از لطف همه ی دوستان
    راستی جواب سوالای هلیا جون و یادم رفت.والا مثلا از کارای دخترم که مثلا جند بار یه حرفو با مهربونی بهش میگم ولی اصلا گوش نمیکنه.جدیدا هم خودشو میماله به جایی تو اینترنت سرج کردم نوشته بود خودارضایی هستش که بعضی بجه ها انجام میدن منم میخوام حواسشو پرت کنم ولی اون همینطور انجام میده
    خیلی خیلی عصبی میشم با این کارش.جیزای دیگه هم که عصبیم میکنه کارای شوهرمه که یکم زندگی رو جدی نمیگیره

  2. کاربر روبرو از پست مفید گندم.م تشکرکرده است .

    khaleghezey (یکشنبه 02 اسفند 94)

  3. #12
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود دگربار

    از سه سالگی خوبه مهد

    در مورد مشکل بعدی سعی کن خودت رو بزنی به اون راه یعنی ندیدی حواسش رو پرت کن باهاش بازی کن بخش مقالات کودکان رو بخون اتفاقا فکر میکنم مهد خوب باشه اینجوری حواسش هم پرت میشه.

    گذشته بزار همونجا بمونه شما دوست داشتنی هستی مقصر نبودی در کودکی ناآگاهی و نادانی باعث شد پدر و مادرت رفتار غلط داشته باشند برعکس شما که هم مسولیت پذیر هستید هم آگاه و مهمتر سآیت همدردی را دارید.
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  4. کاربر روبرو از پست مفید khaleghezey تشکرکرده است .

    گندم.م (یکشنبه 02 اسفند 94)

  5. #13
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    تمرکزت را بذار روی خانواده خودت ... گندم، همسرش، دخترش
    از گذشته و از خانواده پدریت یه کم فاصله بگیر

    در حد احوالپرسی و سر زدن و محبت دادن بهشون نزدیک شو و معاشرت کن
    انتظار محبت گرفتن نداشته باش. به هر دلیلی اونها این کار را نمی تونن بکنن.
    سعی کن این انتظار را در خودت ایجاد نکنی که سرخورده بشی.

    با خواهرت، خانواده شوهرت، دوستات ... نیازهای عاطفیت را تامین کن.
    سرگرمی، کلاس، تفریح، ورزش و ... برای خودت در نظر بگیر و سعی کن به خودت (روحی و جسمی) خوب برسی.

    برنامه حال خوب را می بینی؟
    شبکه سلامت؟
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  6. 2 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 03 اسفند 94), گندم.م (دوشنبه 03 اسفند 94)

  7. #14
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 20 شهریور 95 [ 15:03]
    تاریخ عضویت
    1394-6-28
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    1,359
    سطح
    20
    Points: 1,359, Level: 20
    Level completed: 59%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    129

    تشکرشده 85 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام شیدا جان.ممنونم از راهنماییتون.
    دارم تمرین میکنم که توقعی نداشته باشم.
    نه شبکه سلامت و نگاه میکنم ولی این برنامه رو ندیدم اگه ساعت پخششو بهم بگین ممنون میشم
    جون خیلی کم تلویزیون نگاه میکنم
    در مورد سرگرمی هم فعلا رفتم کاشت ناخن یاد گرفتم به امید اینکه کسب درامد کنم
    فعلا که مشتری نداشتم البته تازه اول کارمه امیدوارم بتونم پولی در بیارم
    اخه هزینشو با فروش یه تیکه از طلایی که برام مونده بود جور کردم.
    مرسی عزیزم از راهنماییتون

    - - - Updated - - -

    سلام شیدا جان.ممنونم از راهنماییتون.
    دارم تمرین میکنم که توقعی نداشته باشم.
    نه شبکه سلامت و نگاه میکنم ولی این برنامه رو ندیدم اگه ساعت پخششو بهم بگین ممنون میشم
    جون خیلی کم تلویزیون نگاه میکنم
    در مورد سرگرمی هم فعلا رفتم کاشت ناخن یاد گرفتم به امید اینکه کسب درامد کنم
    فعلا که مشتری نداشتم البته تازه اول کارمه امیدوارم بتونم پولی در بیارم
    اخه هزینشو با فروش یه تیکه از طلایی که برام مونده بود جور کردم.
    مرسی عزیزم از راهنماییتون

    - - - Updated - - -

    سلام شیدا جان.ممنونم از راهنماییتون.
    دارم تمرین میکنم که توقعی نداشته باشم.
    نه شبکه سلامت و نگاه میکنم ولی این برنامه رو ندیدم اگه ساعت پخششو بهم بگین ممنون میشم
    جون خیلی کم تلویزیون نگاه میکنم
    در مورد سرگرمی هم فعلا رفتم کاشت ناخن یاد گرفتم به امید اینکه کسب درامد کنم
    فعلا که مشتری نداشتم البته تازه اول کارمه امیدوارم بتونم پولی در بیارم
    اخه هزینشو با فروش یه تیکه از طلایی که برام مونده بود جور کردم.
    مرسی عزیزم از راهنماییتون

  8. 2 کاربر از پست مفید گندم.م تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 03 اسفند 94), شیدا. (جمعه 07 اسفند 94)

  9. #15
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 اسفند 94 [ 17:28]
    تاریخ عضویت
    1394-1-25
    نوشته ها
    21
    امتیاز
    824
    سطح
    15
    Points: 824, Level: 15
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 76
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 21 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دنبال قرص اینا نرو که بیچاره میشی

    - - - Updated - - -

    دنبال قرص اعصاب و آرامبخش اینا نرو که بیچاره میشی

  10. کاربر روبرو از پست مفید faezeh_66 تشکرکرده است .

    گندم.م (دوشنبه 03 اسفند 94)

  11. #16
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 20 شهریور 95 [ 15:03]
    تاریخ عضویت
    1394-6-28
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    1,359
    سطح
    20
    Points: 1,359, Level: 20
    Level completed: 59%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    129

    تشکرشده 85 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام به همه ی دوستای عزیز همدردی
    اومدم یه شرح حالی از این روزا بگم
    از همون موقع تصمیم گرفتم که دیگه به هر جیزی که باعث ناراحتیم میشه فکر نکنم
    در واقع میخوام از کسی توقعی نداشته باشم
    خیلی خیلی خوبم .خدا کنه همین روال و بتونم ادامه بدم
    برای دخترم وقت بیشتری میذارم
    برای همسرمم همینطور
    خودم احساس ارامش خیلی زیادی دارم.
    برای همتون ارزوی موفقیت میکنم
    از همه ی دوستای عزیزی که بهم کمک کردن تشکر میکنم

  12. 2 کاربر از پست مفید گندم.م تشکرکرده اند .

    khaleghezey (جمعه 07 اسفند 94), شیدا. (جمعه 07 اسفند 94)

  13. #17
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    از سایت شبکه سلامت ساعتش را باز هم چک کن

    یکشنبه سه شنبه ساعت نه تا ده شب

    http://www.hamdardi.net/thread-41362.html#post405040
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  14. 2 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    khaleghezey (جمعه 07 اسفند 94), گندم.م (جمعه 07 اسفند 94)

  15. #18
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط گندم.م نمایش پست ها
    سلام به همه ی دوستای عزیز همدردی
    اومدم یه شرح حالی از این روزا بگم
    از همون موقع تصمیم گرفتم که دیگه به هر جیزی که باعث ناراحتیم میشه فکر نکنم
    در واقع میخوام از کسی توقعی نداشته باشم
    خیلی خیلی خوبم .خدا کنه همین روال و بتونم ادامه بدم
    برای دخترم وقت بیشتری میذارم
    برای همسرمم همینطور
    خودم احساس ارامش خیلی زیادی دارم.
    برای همتون ارزوی موفقیت میکنم
    از همه ی دوستای عزیزی که بهم کمک کردن تشکر میکنم
    خوشحالم بانو ایشالله همینطوری باقی بمونه

    اینو جدی مینویسم:
    برای من یا بقیه دوستانی که راهنمایی کردیم فقط وظیفه بود و حس انساندوستی ولی بزرگترین تشکری که شما میتوانی انجام بدی اینه که زندگی کنی و خوش باشی همین حس و حال خوبت را حفظ کنی این از هر چیزی مهمتره و باارزشتره و انرژی بخشتره برای بچه ها که کمک کنن به بقیه دوستان
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  16. 2 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    گندم.م (جمعه 07 اسفند 94), شیدا. (جمعه 07 اسفند 94)


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. فشار عصبی و فکری در مورد کارم
    توسط bb12 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: چهارشنبه 20 خرداد 94, 01:33
  2. اعصاب فوق العاده ناراحت خواهرم
    توسط نازنین 2 در انجمن طــــرح مشکلات کودکان: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: سه شنبه 15 اردیبهشت 94, 21:17
  3. خواهر و برادر ناسازگار و اعصاب خورد کن
    توسط من راضیه هستم در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: دوشنبه 14 اردیبهشت 94, 13:12
  4. چرا اینقدر عصبی؟چرا اینقدر عصبانی؟
    توسط کاربر19 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: جمعه 24 مرداد 93, 12:06
  5. چگونه با همسر عصبانی و پرخاشگر کنار بیایم؟
    توسط دختر بیخیال در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: چهارشنبه 21 اسفند 92, 09:16

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:43 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.