به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 34
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 18 آبان 95 [ 10:25]
    تاریخ عضویت
    1394-7-15
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    1,439
    سطح
    21
    Points: 1,439, Level: 21
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    57

    تشکرشده 47 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نارجیس عزیز مطمئنا میخوام که مشکلات حل بشه چون شوهرمو دوست دارم حرفام امید دهنده نیست چون یه مقدار تحت فشارم و از لحاظ روحی خیلی بهم ریخته ام هر کسی برا خودش یه خط قرمزایی داره که خیییلی براش مهمن حالا مادرشوهرم ایندفعه دست گذاشت رو خط قرمز خیلی داغونم کرد الان هم تا حرفش میشه ناخداگاه بهم میریزم چون شبی که برگشتم بهش گفتم که چرا این حرفو زدی شوهرم یک کلمه به دروغ گفت پیش من گفته و این دل منو خیلی شکست که بعدش فهمیدم که اصلا اونجا نبوده راهایی که گفتین رو چندین بارخوندم خیلی دوست دارم عمل کنم و تمام سعیمو میکنم
    آقای خاله قزی میدونم منم خیلی اشتباه دارم ولی خیلی تحت فشارم گذاشتن شوهر من تو همه چی دخالت میکنه منظورم هر چی که مربوط به من و مادرشوهرم باشه همه چی رو بهم دیکته میکنه که کی برو بالا چیکار کن چی بگو و چی نگو در واقع توی همه حرفاش من باید خیلی درک کنم و به اونا عمل کنم حتی اگر من عقیدم کلا فرق داشته باشه باید اونی رو انجام بدم که اون میگه
    ویرایش توسط دل آرا : چهارشنبه 28 بهمن 94 در ساعت 14:43

  2. #12
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 18 آبان 95 [ 10:25]
    تاریخ عضویت
    1394-7-15
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    1,439
    سطح
    21
    Points: 1,439, Level: 21
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    57

    تشکرشده 47 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام نارجیس و خاله قزی عزیز دارم مثل توصیه های شما عمل میکنم احساس میکنم یه مقدار به آرامش درونیم رسیدم خیلی داغون بودم آقای خاله قزی نوشتتونو مو به مو چندین بار خوندم تا تو کلم فرو رفت به قول شما
    در درجه اول به این نتیجه رسیدم که من باید خودمو دوست داشته باشم برا خودم ارزش قائل باشم که بعدا از طرف مقابلم این انتظارو داشته باشم دیگه با رفتارای اون کاری ندارم کاملا رو خودم متمرکزم احساس میکنم دیگه کمتر بهم میریزم دیگه اصلا حرفی از دعوا نمیزنم اگر هم همسرم حرفی پیش کشید با پرخاش جوابشو نمیدم انگار که اصلا برام مهم نیست بازممنتظر راه حل های خوبتون هستم
    خیلی از شما ممنونم

  3. #13
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 09 مرداد 95 [ 14:09]
    تاریخ عضویت
    1394-3-31
    نوشته ها
    288
    امتیاز
    5,658
    سطح
    48
    Points: 5,658, Level: 48
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    502

    تشکرشده 446 در 203 پست

    Rep Power
    59
    Array
    خیلی خوشجالم که داری تلاش میکنی... آفرین... تمرکزت در حال حاضر فقط و فقط روی خودت باشه... باید با اعتمادبه نفس باشی.... خیلی محتاط برخورد کن.... تک تک رفتارهاتو حساب شده انجام بده....

    اینقدررر حرفهای شوهرت برات مهم نباشه... اگه چیزی گفت با حالت خیلی معمولی بگو باشه.. چه اشکالی داره؟.. باید تمام تلاشتو بکنی که شوهرت بفهمه این جور مسائل اصلااا توی زندگی مهم نیست و مهم اینه که شما دوتا با هم خوب باشین...

    وابستگیتو به شوهرت کم کن و در عین حال دوستش داشته باش....
    سیاست های زنانه در برخورد با شوهر رو مو به مو انجام بده..
    شوهرت باید بفهمه که تو بهترین زن دنیایی و اگر کسی بده هر کسی به جز توئه.. اینو خودش باید با رفتارهای تو بفهمه... فقط و فقط با رفتار و نه با حرف...

    میخواد بره خونه مامانش بذار بره... با خواشجالی و با میل و رغبت بگو به سلامت... خودتو واسش لوس کن... کاری کن که وقتی میره دلش برات تنگ بشه..

    بعضی روزا خودت قبل از اینکه شوهرت بگه خودت برو خونه مامانش و وقتی شوهرت اومد بگو امروز رفتم یه سری به مامانت زدم... بنده خدا زیاد حالش خوب نبود.. تو هم وقت کردی یه سزی بهش بزن..

    میدونم شاید بگی زدن این حرفها سخته... ولی بااااااااااااااور کن این حرفها معجزه میکنه....

    در کل سعی کن حساسیتتو در مورد مادرشوهر و شوهرت کم کنی... وقتی تو روی خودت تمرکز کنی و به خوب یا بد بودن رفتارهای خودت فکر کنی ناخودآگاه تمرکزت از اونا برداشته میشه... و وقتی تو اینقدررررررررررر تغییر کنی به مرور شوهرت و بعد هم مادرشوهرت تغییر خواهد کرد..

    خوب حالا بگو ببینم این چند روز اتفاق جدیدی بینتون نیفتاد؟
    کاری یا حرفی که در این باره بینتون رد و بدل شد چی بود و عکس العمل هر دوتون رو اگه ممکنه برامون بگو.

  4. 3 کاربر از پست مفید نارجیس تشکرکرده اند .

    khaleghezey (شنبه 01 اسفند 94), بارن (شنبه 01 اسفند 94), دل آرا (شنبه 01 اسفند 94)

  5. #14
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اینو بگم به شما بانو دل آرا

    نماز میخونم و روزه میگیره اهل حلال و حرام هستم ولی به اندازه خیلی وارد مسائل مذهبی نمیشم بیشتر اخلاقیات و انسانیت برام مهمه.ولی به این اعتقاد دارم شما به این فکر کن برای رضای خدا داری کاری انجام میدی اگر حرفی زده میشه یا کاری انجام میشه از روی ناآگاهی و شاید در موارد اندک از روی غرض شما بخاطر رضایت خداوند و احترام به سن بالا و علاقه به شوهرت و حفظ زندگیت سعی کن نشنوی و نبینی می دونم سخته خود من از این روش استفاده میکنم بعضی مواقع در برابر بعضی افراد.مجسمه بودن خوبه بعضی مواقع ادم بهتره یا بگیره از این روش استفاده بکنه در برابر افراد ناآگاه و مغرض باید سعی کنی خودت را قویتر کنی ما اگر هم بخواهیم نمیتوانیم دیگران را تغییر بدهیم حتی تغییر خودمان هم سخته و در بعضی مواقع بظاهر ناممکن چه برسه به بقیه:

    مجسمه بودن:نه میبینه نه میشنوه نه جواب میده نه عکس العملی نشان میده و نه اینکه از گفتار ور فتار طرف مقابلش ناراحت و دلخور و عصبانی و کینه ای به دل میگیره
    یاد بگیر از دیگران انتظاری نداشته باشی چه خانواده خودت چه شوهرت و چه نزدیکان کاری میکنی برای رضای خدا باشه تحمل میکنی برای رضایت خداوند باشه خدا خودش بعدها هواتو داره و جبران میکنه

    همان اول یک عذرخواهی کنم این جمله اول خطاب بخودم عنوان میکنم و خودم هم ازش استفاده میکنم خدایی جالبه بهتون بگم هرووقت استفاده نکردم فشارم رفته بالا و کلی حرص و جوش خوردم

    وارد شدن توي بحث با فردي که منطق نداره:کور بودن کر بودن خر بودن بحث رو تمومش کن ادامه نده قانع شو
    من خودم تازه یاد گرفتم انصافا خیلی خوبه آرامشبخشه یا اینکه وقتی واقعا میبنیم طرف مقابلم روی طرز فکر نادرستی که داره تعصب داره جمله ای رو میگه منم تائیدش میکنم و همان جمله را تکرار میکنم اگه واقعا طرف مقابل دوست داره توی این وضعیت بماند خوب من چه کاره ام بخوام خارجش کنم وقتی گفتارم هیچگونه تاثیری نداره هرچقدر هم دلیل و مدرک بیارم.

    در بعضی مواقع هم همینطوره وقتی میبینی با فردی حالا منظورم اینجا کلی بیان شده جزئی نیست طرفی که شما هرچی بگی بازم کار خودش را که اشتباه هم هست انجام میدهد خوب بزار به حال خودش باشه شما دنبال روش هایی باش که آرامش خودت و زندگی مشترکت را حفظ بکنی.بعضی وقتها خودمون رو بزنیم به خول بودن خیلی از مسائل حل میشه یا ساده لوحانه برخورد کنیم با موضوعاتی که حل کردنشان دست ما نیست مثبت اندیش باشیم.

    در آخر:سعی کن رابطه را با خانواده شوهرت بهتر کنی بزار در حد نرمال باشه نزار تنش ایجاد بشه توی رابطه ای که باهاشون داری شوهرت میخواد بره بالا شما تشویقش کن بعضی اوقات میبینی انتظار داره با هم برید خودت استقبال کن یا مثلا چند بار بهت میگه همیشه مخالفت نکن بعضی مواقع موافقش باش و با روی باز انجام بده مثلا وقتی میگه منتظر باش باهم بریم یک لباس خوب و مناسب بپوش باهاش برو توی زندگیت تاثیر مثبت داره با مردها لج نکن چون نتیجه برعکس میده بعضی مواقع هرچند برایتان مشکله وای همراهیش کن سعی کن اونجا هم طوری رفتار کنی که باعث سوء تفاهم و ناراحتی نشه.بانو نارجیس پیشنهاد های خوبی دادن از پست ایشون استفاده کن
    بکار بردن احساسات و استفاده از سیاست های زنانه توی سایت جستجو بکنی مقالت در این زمینه وجود داره مخصوصا بخش مهارت های ارتباطی حتما وقت بزار و بخوان نکات خوب و مفیدش را هم نکته برداری کن و بکار ببر
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  6. 3 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    sahar67 (یکشنبه 02 اسفند 94), نارجیس (یکشنبه 02 اسفند 94), دل آرا (شنبه 01 اسفند 94)

  7. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 18 آبان 95 [ 10:25]
    تاریخ عضویت
    1394-7-15
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    1,439
    سطح
    21
    Points: 1,439, Level: 21
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    57

    تشکرشده 47 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سللللام خدمت دوستای گلم
    ممنون که اینهمه توجه دارین خیلی بی تفاوت دارم رفتار میکنم جالبه بهتون بگم دیشب همسرم گفت که یه پتو بیار من همینجا تو پذیرایی میخوام بخوابم منم خیلی عادی گفتم باشه میارم چون اصلا انتطار نداشت که من اینطوری برخورد کنم دیدم شب خودش رفته سر جاش خوابیده تو این روزا هم که دو سه بار خواسته با حرف ناراحتم کنه که من جوابشو ندادم و بعد هم طوری رفتار کردم که انگار ناراحت نیستم احساس میکنم حالا اون داره کوتاه میاد
    راجب مادرشوهرم هم چون من اصلا انتظار شنیدن همچین حرفی رو ازش نداشتم شوکه شده بودم ولی دیگه اصلا برام مهم نیست حتی پشیمونم که چرا اینهمه بخاطر اون حرص خوردم خوب حتما مغزش از این بیشتر نمیکشه دیگه یا به قول پدرشوهرم فرهنگش همین قدره پدرشوهرم خیلی دوست دارم خیلی منطقی و فهمیده هستن
    وقتی شوهرم میره بالا کاری بکارش ندارم ولی اونم اصلا نمیگه که برو بالا و به خاطر همین یکم راحتم یا شاید هم مامانش سپرده نگو بیا ولی هر چی که باشه الان خوبم خیلی اعصابم خوبه همش دارم میخندم و وقتی یه چیزی ناراحتم میکنه خیلی زود به خودم میگم بیخیال و باز میخندم
    وابستگیمو سعی میکنم به شوهرم کم کنم چون خیلی خوب میدونم از این رفتارام سو استفاده میکنه الان در تعجب محض که چی شده

  8. 3 کاربر از پست مفید دل آرا تشکرکرده اند .

    khaleghezey (شنبه 01 اسفند 94), sahar67 (یکشنبه 02 اسفند 94), بارن (شنبه 01 اسفند 94)

  9. #16
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 08 اردیبهشت 96 [ 21:40]
    تاریخ عضویت
    1393-10-03
    نوشته ها
    345
    امتیاز
    7,833
    سطح
    59
    Points: 7,833, Level: 59
    Level completed: 42%, Points required for next Level: 117
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    299

    تشکرشده 738 در 270 پست

    Rep Power
    80
    Array
    خب دیدی که رفتار درست چقدر خوب جواب داده !!!!!!!!
    همسرتون میخوان از لحاظ روحی شمارو تحت فشار بذارن که مجبور بشید خواسته هاشونو بپذیرید و این یعنی باج گیری!!!که بسیاردر زندگی مشترک اسیب زاست این رفتار چه از طرف زن چه مرد به شدت مخرب هست و راه اینکه مانع همچین رفتارهایی شد اینه که بی توجهی نشون داد و طوری رفتار کرد که انگار نه انگار

    اما یه توصیه خواهرانه

    وارد جنگ و بحث با مادر شوهر و کلا بحث با خونواده ی شوهر نشید!!!!!
    ازشون هیچ توقعی نداشته باشید حتی فهیم بودن!!!!!!

    دلخوری هاتونو با روش هایی که در پست قبلیم براتون نوشتم به حداقل برسونید

    ودر نهایت اگر نمیتونید قلبا ببخشیدشون ظاهرا اینکارو بکنید

    یه چندروز دیگه میتونید وقتی که همسرتون خونه نیستن برید بالا و به ظاهر طوری رفتار کنید که انگار هیچی نشده و رفتید برا احوال پرسی حتی میتونید کیکی شیرینی چیزی درست کنیدو باخودتون ببرید وقتی هم که همسرتون اومدن بهشون نگید که رفتید بالا!!!! اجازه بدین خودش از خونوادش بشنوه

    شما با این رفتار دو چیزو به همسرتون نشون میدین

    یکی اینکه شما دنبال بحث و دعوا نیستید و هر زمان که خودتون بخواید دلخوری هارو میریزید دور نه با اجبار و تهدید و ادا در اوردن اون

    دوم اینکه دیگه خودشو قاطی بحث های زنونه نکنه و بفهمه چه زن فهیمی داره

    یه چیزی هم راجع به خودم بهت بگم من تا دلت بخواد از خونواده ی همسرم کشیدمو دیدم اما بازم انگار نه انگار که چقدر در حقم بد کردن میدونی چرا؟؟؟

    چون من هر کاری میکنم فقط و فقط بخاطر زندگی خودم و به خاطر همسرم انجام میدم نه اونا پس حتی اگه یه جاهایی کوتاه میام یه جاهایی غرورم پایمال میشه چون بخاطر خودم میکنم تحملش برام راحتتره

    یه چیزی یادت باشه هیچ چیزو هیچ کسی تو زندگی ارزش اینو نداره که ما بخاطرش یه لحظه رو به ناراحتی و غم بگذرونیم زندگی کوتاهتر از اونه که ما خودمونو درگیر ادمهای اطراف بکنیم

    وقتی بهتون گفتم سعی کنید قوی بشید و خودتونو دوس داشته باشید واسه این گفتم که اجازه ندین حرفای صد من یه غاز بقیه شما رو بهم بریزه و زندگی شیرینی که دارینو خراب کنه

    من خودم این راههارو رفتم البته هزاران راهو رفتم و در نهایت به اینجا رسیدم که من نمیتونم بقیه رو وادار کنم دوسم داشته باشن و ازارم ندن اما میتونم خودم خودمو دوس داشته باشم و خودمو ازار ندم از لحظه ای که تصمیم گرفتم عوض شدم

    و افرین به شما که اینقدر تیز هستی و خیلی سریع راه درستو پیدا کردی

    خوشبخت باشی و همیشه در اوج ارامش
    شک هایت را باور نکن و هیچگاه به باورهایت شک نکن
    زندگی شگفت انگیز است اگر بدانید که چطور زندگی کنید

  10. 4 کاربر از پست مفید sahar67 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (یکشنبه 02 اسفند 94), نارجیس (دوشنبه 03 اسفند 94), بارن (یکشنبه 02 اسفند 94), دل آرا (دوشنبه 03 اسفند 94)

  11. #17
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 18 آبان 95 [ 10:25]
    تاریخ عضویت
    1394-7-15
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    1,439
    سطح
    21
    Points: 1,439, Level: 21
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    57

    تشکرشده 47 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام سحر جان ممنون گلم
    تا اینجای کار خوب پیش رفتم دارم بی تفاوت رفتار میکنم تعداد سوالامو از شوهرم کم کردم چون که احساس میکردم ناراحت میشه بقولی فکر میکنه دارم چکش میکنم دیشب هم خودش سر صحبتو باز کرد یه جورایی داشت برام درد دل میکرد اصلا سابقه نداشت در واقع چون ما زیاد نمیتونیم حرفامونو بهم برسونیم معمولا 5 دقیقه بعد بحث دعوامون میشدو همسرم چون خیلی نق نقو تشریف دارن اونقدر نق میزد که منم یه چیزی میگفتم و بالا میگرفت
    دیشب میگفت که من یجوریم که نه فقط برای تو برای همه اینطوریم اگه چیزی رو بهم بگن حتی اگه خودم هم بدونم که درست هست ولی چون اون طرف گفته انجامش نمیدم می گفت من اخلاقم اینطوریه چیکار کنم بنظرتون در مقابل ایشون چطور رفتار کنم چون که هدف من مستقل شدن هست چون اونجا موندن هم احترام ها رو از بین میبره هم رومون بهم باز میشه
    راستی تو این چند روز کم حرفی منو میبینه خودش کم کم داره حرف میزنه شوخی میکنه میگه چرا حرف نمیزنی میگم خوب تو گفتی یه مدتی کاری باهام نداشته باش منم دوست دارم تو خونه آرامش داشته باشی و ناراحتت نکنم داره خودش میاد طرفم
    آقای خاله قزی دارم مقالات سایت رو مطالعه میکنم الان میفهمم چقدر اشتباه داشتم سعی میکنم حلشون کنم به خودم مسلط باشم و شنوده خوبی باشم بقولی زود از کوره در نرم
    یه دنیا گل برای همه عزیزانی که تو این سایت زحمت میکش و امثال منو راهنمایی میکنن

  12. 2 کاربر از پست مفید دل آرا تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 03 اسفند 94), نارجیس (دوشنبه 03 اسفند 94)

  13. #18
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array


    من هی میگم این مردها لجبازن و مغرورن و همش میخوان ثابت کنن جایگاه خودشون رو مخصوصا به همسرشون و اینکه باید نفر اول باشن و حسود هم هستن باز میگین نه این نمونه اش

    مرده دیگه طفلی دلش به این خوشه در نقش هم شده نفر اول باشه شما هم کا ماشالله شاگرد زرنگ خوب قلق شوهرت اومده دستت الان وضعیت رو بخوام توضیح بدم شما باید مقالات مهارت ارتباطی رو رفتار جراتمندانه و ساست های زنانه را با دقت بخوانی نکته برداری کنی و ازشون استفاده کنی فکر کن توی دوران دبستان هستی سعی کن تیو زندگیت هرروز دنبال این باشه یکچیزی یاد بگیری توی همدردی بمون مقالات رو خوندی خسته شدی تایپیک ها رو بخون خیلی کمکت میکنه مخصوصا شبیه مشکل خودت باشه و نظر مدیر یا مشاورین سایت هم باشه که محشره دیگه خیلی بهت کمک میکنه از مشاوره بیرون رفتن خیلی خیلی بهتره

    در مورد جمله آخرتون کار ینکردیم هرچی هم بوده وظیفه بوده و سپاس از شما که بهمون اعتماد کردید اینکه سپاس گزار هستید خیلی خوبه تیو زندگیت زیاد به کار ببر حتی شده نون خرید و خرید منزل هم انجام داد برو جلو بغلش کن ازش سپاسگزاری کن .............. بقیه اش دیگه خودسانسوری شد میترسم مجردای تالار طفلی ها بخونن و حسرت بخورن
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  14. 2 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    نارجیس (دوشنبه 03 اسفند 94), دل آرا (دوشنبه 03 اسفند 94)

  15. #19
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 18 آبان 95 [ 10:25]
    تاریخ عضویت
    1394-7-15
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    1,439
    سطح
    21
    Points: 1,439, Level: 21
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    57

    تشکرشده 47 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلااااااااااااااام آقای خاله قزی خوبین
    آره دارم همشو میخونم برا خودم پرینت گرفتم سعی میکنم اول خودمو اصلاح کنم شاید اونم رفته رفته حتی اگر کوچیک هم باشه یه تغییراییی کنه این سیاست های زنانه رو میخونم میبینم این مامان ما اصلا چیزی به ما یاد نداده بعد اینطوری حلمون داده دهن شیر ولی خوب برگشتن از نصف ضرر خودش منفعته دیگه

    راستی دیشب بهم میگه تو یه بار بهم گفتی فلان آقایون همکارم با اینکه 50 سالشونه هر روز صورتشونو اصلاح میکنن و مرتبن تو چرا دیر دیر اصلاح میکنی بخدا خندم گرفته بود بهش گفتم آخه من یه موی تورو با صدا مرد عوض نمیکنم این چه حرفیه تو خوشگلی خوش تیپی منم دوست دارم همیشه مرتب ببینمت ازت روحیه میگیرم از غرور اینقد باد کرده بود که نگو چشاش میخندید
    ویرایش توسط دل آرا : دوشنبه 03 اسفند 94 در ساعت 10:21

  16. 3 کاربر از پست مفید دل آرا تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 03 اسفند 94), Somebody20 (دوشنبه 03 اسفند 94), نارجیس (دوشنبه 03 اسفند 94)

  17. #20
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 09 مرداد 95 [ 14:09]
    تاریخ عضویت
    1394-3-31
    نوشته ها
    288
    امتیاز
    5,658
    سطح
    48
    Points: 5,658, Level: 48
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    502

    تشکرشده 446 در 203 پست

    Rep Power
    59
    Array
    سلام دل آرای عزیزم... نمیدونی چقدرررر خوشحالم که میبینم اینقدر زود تونستی متوجه اشتباهات گذشتت بشی... واقعاااا فکرشو نمیکردم اینقدر زود تغییر کنی....

    آفررررررررررررین دختر گل... زندگی همینه.... برای بدست آوردن خواسته هات بااااید تلاش کنی...

    باریک الله که از شوهرت اینقدر خوب تعریف کردی... مردا همینو میخوان... تو دلشون دقیقا مثل یه پسر بچه 7 ساله... دلشون میخواد خانومشون همش ازشون تعریف و تمجید کنه....

    دختر خوب همین روند رو ادامه بده... مشکلت با مادرشوهرت ناخودآگاه خوب خوب میشه... شوهرت که باهات خوب باشه اون موقع بدون اینکه تو حرفی بزنی خودش کارهاایی رو انجام میده که تو دوست داری.... غیر ممکنه بعدش کاری انجام بده که تو ناراحت بشی.... اخه تو داری تاییدش میکنی و اون الان تو این فکره که همیشه کارهایی بکنه که تو رو خوشححال تر ببینه و حس مردانگی و افتدارشو بیشتر کنه..

    باریک الله به تو دختر باهوش و فهمیده....

    راستی یه فایلی هست که میتونه خیلی خیلی بیشتر بهت کمک کنه همین الان از نت دانلود کن و با دقت گوش بده... خیلی خیلی مفیده... به نظرم همه باید این فایل رو برای آموزش مهارتها گوش کنن.
    فایل اقتدار مرد از دکتر حبشی.

    باز هم منتظر شنیدن جرفهای قشنگت هستم....
    راستی در مورد خانوادش چی کارها کردی؟؟ میری خونه مادرشوهرت؟؟

  18. 3 کاربر از پست مفید نارجیس تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 03 اسفند 94), Somebody20 (دوشنبه 03 اسفند 94), دل آرا (دوشنبه 03 اسفند 94)


 
صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:04 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.