موضوع: ارتباط در دوران آشنایی

سلام

ممنون از راهنماییاتون مخصوصا آقای امین

ولی من طبق نظر شما که میگید آرامش مهمه احساس میکنم با ایشون آرامش دارم
چون در تمامی موارد مشکلاتی که با همدیگر داشتیم منظورم اختلاف سر بعضی مساعل بعد از ازدواج بود ایشون با منطق راجبشون راه حل دادند و به تفاهم رسیدیم
به قولی مثل بعضی آقایون سوسول یا اینکه مثل بعضیها که حتما باید طبق قاعده خودشون همه چیز پیش بره نیستند.به قولی انعطاف دارند سر مساعل
اون معیارهایی هم که نام بردید هم حس میکنم همشونو ایشون دارند.

یعنی این رفتار بنظرتون از علاقه زیاد نبوده؟

یک مشکل اساسی این روش اشنای و دوستی به نیت ازدواج این است که متاسفانه افراد به مرور زمان با طولانی تر شدن زمان رابطه شروع به فریب خود می کنند. اینکه ما فکر می کنیم فردی که با او دوست هستیم همسر اینده ما است و ما با این تفکر که کار را تمام شده می دانیم شروع به سرپوش گذاشتن به روی مشکلات می کنیم کار بسیار اشتباه ای است و متاسفانه هر چقدر هم این دوستی ها ادامه دار تر می شود بخاطر ایجاد شدن احساس بین دو نفر و اینکه انها این موضوع را تمام شده و همدیگر را همسر اینده خود می دانند روابط نزدیک تری ایجاد می کنند که همین روابط و احساساتی شدن که پس از ان بوجود می اید باعث می شود انها با قدرت بیشتری روی مشکلات سرپوش بگذارند و مشکلاتی که در اینده نمی شود دیگر روی انها سرپوش گذاشت...


بنظرم بهترین حالت برای افرادی که می خواهند با روش های غیر از روش های سنتی ازدواج کنند این است که از ابتدا کار را تمام شده به حساب نیاورند و فکر نکنند چون با نیت ازدواج با هم دوست شدن پس حتما با هم ازدواج می کنند و جای ایجاد روابط .... با هم منطقی و عقلانی در مورد ازدواج فکر کنند و این را هم در نظر بگیرند تا زمانی که رسما انها ازدواج نکرده اند امکان جدا شدن به هر دلیل ممکن است

نوشته اصلی توسط hamdardiuser

خیلی جالبه بیش از 300 نفر دیدن تاپیکو ولی فقط 3-4نفر پاسخ میدن!!!

تا جای که من می دونم این انجمن کمترین امکانات یک انجمن که اجازه ارسال پیام را به صورت عمومی سه عدد در روز گذاشته و پیام خصوصی رو هم که کلا پولی کرده که باعث می شود میزان ارسال نظر به شدت پایین بیاید حالا بگذریم که انگیزه از قرار دادن سه پیام چه چیز هست شاید جلوی گیری از هرزنامه نویسی(اسپم ) و یا هر چیز دیگر....

سلام

یعنی از نظر شما اینکه اختلافاتی که داشتیم رو برطرف کردیم این کار غلطیه؟!

ممنون

نوشته اصلی توسط hamdardiuser

سلام

یعنی از نظر شما اینکه اختلافاتی که داشتیم رو برطرف کردیم این کار غلطیه؟!

ممنون

درود دوبار منظورتون از این پست بنده هستم؟؟
چون من چیزی در مورد اختلافات و حل اختلافات نگفتم فقط گفتم تا زمانی که رسما ازدواج نکردین نباید ارتباط(جسمی ،جنسی یا هر چیزی که خودتان نامش را می گذارید ) را انجام بدهید این فرد با وجود اشنایی به قصد ازدواج تا زمان رسمی شدن مانند دیگر مرد ها برای شما است

بله منظورم شما بودید.

ممنون از راهنمایی

یک مشکل اساسی این روش اشنای و دوستی به نیت ازدواج این است که متاسفانه افراد به مرور زمان با طولانی تر شدن زمان رابطه شروع به فریب خود می کنند. اینکه ما فکر می کنیم فردی که با او دوست هستیم همسر اینده ما است و

ما با این تفکر که کار را تمام شده می دانیم شروع به سرپوش گذاشتن به روی مشکلات می کنیم کار بسیار اشتباه ای است

و متاسفانه هر چقدر هم این دوستی ها ادامه دار تر می شود بخاطر ایجاد شدن احساس بین دو نفر و اینکه انها این موضوع را تمام شده و همدیگر را همسر اینده خود می دانند روابط نزدیک تری ایجاد می کنند که همین روابط و احساساتی شدن که پس از ان بوجود می اید باعث می شود انها با قدرت بیشتری روی مشکلات سرپوش بگذارند و مشکلاتی که در اینده نمی شود دیگر روی انها سرپوش گذاشت...

بدلیل این فرمایشتون اون سوال رو پرسیدم.

شما هم طبق نظر آقای امین نظرتون اینه که من باید این رابطه رو تمام کنم برا همیشه؟یعنی نباید به ازدواج با این آقا فکر کنم؟

خیلی ممنوونم ازتون

سلام. من نه روانشناس هستم و نه متخصص اما به عنوان یک سوم شخص، باید بگم که حقیقتا این کار ایشون خیلی کار جالبی نبوده، همینطور دست دادن. (از لحاظ اعتقادی منظورم نیست)
من خودم خیلی آدم احساسی ای هستم ولی وقتی خوب فکر کردم دیدم که روش آشنایی منطقی خیلی بهتره. با صحبت و تعاملات خیلی دوستانه، دو طرف به این نتیجه برسن که مناسب هم هستن. بغل کردن و اینجور رفتارای هیجانی خیلی حس خوشبینانه ای به من نمیده. هم در مورد طرف مقابل و سابقه ش و هم در مورد مسئولیت پذیریش. چون اگه ایشون توانایی کنترل احساسش رو نداشته باشه که فایده نداره... به نظرم با این جمله که "از شدت زیاد علاقه، بغل کرده" خودتون رو توجیه و متعاقبا گول نزنید. همه چیز رو منطقی پیش ببرید و خیلی خیلی حواستون به همه ی فاکتورهاشون باشه. الان هم نمیگم مثلا ایشون فرد خوبی نیستن ولی به عنوان یه فاکتور منفی، در کنار سایر موارد، درج کنین اینو توی لیست نهایی تصمیم گیریتون.

نوشته اصلی توسط hamdardiuser

سلام

ممنون از نظرتون

حرفاتون صحیحه

ولی این کار ایشون برمیگرده به 5 الی 6 ماه بعد از آشناییمون و 4-5 بار دیدن هم بصورت صحبت با همدیگه
که 99 درصد به تفاهم رسیده بودیم .

با توجه به اینا یعنی به قول آقای امین نمیشه انتظار یه ازدواج عالی رو ازین آقا داشت؟

در کل دوران آشنایی هم ایشون میخواستن اقدام رسمی کنند ولی این من بودم که بدلیل ترس و مردد بودن مانع میشدم.

حقیقتا با این یه مورد که توضیح دادید، نمی تونم بگم میشه انتظار ازدواج عالی رو داشت یا نه. بقیه ی فاکتور هاشون هم باید بررسی شه...
ولی اگه من بودم، بعد از یه صحبت اولیه ی مختصر بهشون میگفتم از طریق خانواده اقدام کنن. این از طریق خانواده اقدام کردن، باعث میشه طرف مقابل خیلی خیلی حواسش به کاراش باشه و شاید دیدگاهم سنتی به نظر بیاد ولی احترام دختر هم بیشتر حفظ می شه...
من خودم هم تجربه ی آشنایی سنتی و هم آشنایی مدل شما رو داشتم. توی مدلی که خانواده در جریان بوده، واقعا همه چیز فرق داره و خیلی آدم حس بهتری داره. به نظر من اصلا نترسید و هرچه زودتر مراحل رو از طریق خانواده پیش ببرید. (هرچند کاش زودتر می گفتید و الان ممکنه طرف مقابلتون فکر کنه 100% شدید) ولی رک بهش بگین که بازم باید فکر کنین ولی وقتشه که با خانواده بیان جلو...

موفق و خوشبخت باشید :)