به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 21
  1. #11
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سلام

    شما اگر در برخورد با مشکلتون هم به اندازه نوشته هاتون آشفته و مبهم و مضطرب باشید که راه به جایی نمی برید.

    خانم شما چند سالشه؟
    چه مدت عقد بودین؟
    سلامت روحی روانی داره؟
    مشکلش با شما چیه؟ برای چی قهر کرده و طلاق می خواد؟

    ببینید همونطور که شما می گید من آبرو و وقت و احساسم را گذاشتم و چرا باید بیخودی جدا بشم
    ایشون هم همینطوره ... حتی از شما بیشتر درگیر مسائل آبرو و احساس و مشکلات بعد از طلاق خواهد بود
    چی پیش اومده که اینقدر مصر به جدایی هست؟

    پستهای اول دومتون مفهوم تر بود
    سعی کنید مثل همونها بنویسید و مشکلتون را واضح تر بیان کنید.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  2. 2 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    Hadi99g (سه شنبه 27 بهمن 94), ستاره زیبا (جمعه 17 اردیبهشت 95)

  3. #12
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 05 آذر 95 [ 12:43]
    تاریخ عضویت
    1394-11-12
    نوشته ها
    98
    امتیاز
    1,231
    سطح
    19
    Points: 1,231, Level: 19
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    71

    تشکرشده 58 در 35 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ما يه بحثاي روتين وار داريم كه ميشه دلخوري
    مثلا بريم خونه ما يا بريم بيرون
    خانمم ميكه جرا بريم
    ميكم خوب دوست دارم باهم باشيم اونام دوست دارن
    ميكه من خوب دوست ندارم
    ميكم جرا ميكه خوب نميخوايم ادامه بديم قراره جداشيم جه كاريه
    ادم زبونش بند مياد نميدونه ديكه جي بكه ميشه دلخوري
    من بايد تا دوسه روز بهم بريزم غرورم بزارم كنار باز برم
    دوباره جرا اومي ما كه ميخوايم جداشيم
    اين بحث هميشكي ما شده
    كلافه شدم كلافه

  4. #13
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 18 دی 95 [ 12:30]
    تاریخ عضویت
    1394-10-17
    نوشته ها
    42
    امتیاز
    1,275
    سطح
    19
    Points: 1,275, Level: 19
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    27

    تشکرشده 18 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام روزتون بخیر
    من هم دقیقا الان موقعیت شمارو دارم با این تفاوت ک من زن هستم.
    شوهرم مرتب بهانه گیری میکنه و اصرار به جدایی داره
    هر بحثی پیش میاد حرف از جدایی میزنه و تحقیرم میکنه. هردومون دیگه کلافه شدیم
    اوایل زندگی من بیشتر باهاش دعوا میکردم الان ک ۳سال میگذره اون منو بشدت تحقیرم میکنه
    همه میگن بهتره جدابشید
    من میخوام ک با مشاوره زندگیمونو پیش ببریم اما نمیاد.
    فعلا ک صبر میکنم به شما هم پیشنهاد میکنم کمی صبر کنید. خیلی سخته ک آدم بخواد یکطرفه زندگیو حفظ کنه

  5. کاربر روبرو از پست مفید زهراهستم تشکرکرده است .

    Hadi99g (سه شنبه 27 بهمن 94)

  6. #14
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 05 آذر 95 [ 12:43]
    تاریخ عضویت
    1394-11-12
    نوشته ها
    98
    امتیاز
    1,231
    سطح
    19
    Points: 1,231, Level: 19
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    71

    تشکرشده 58 در 35 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام زهرا خانم
    به هر حال من يه مرد هستم و شما يه خانم و موضوع مشتركي بينمون وجود داره و ميخوايم به حالت عادي بركرديم
    خوشحال ميشم شما به عنوان يه همدرد من از انتظارات و رفتارام مطلع كنين من هم كمكي باشه از لحاظ همفكري خوشحال ميشم


    من واقعا موندم
    به لحظه به اين فكر ميكنم جبران كن رفتاراشو يه لحظه بعد ميكم طبيعيه تحت فشار قرار كرفته ولي يه هفتس خطش رو و هم تلكرام رو عوض كرده
    خدا صبرم بده

    لجش زياده رفتاراشو نكاه ميكنم ميبينم همش دنبال زمينه سازي برا جداييه
    خودم رو برنداز ميكنم ميبينم من هم حرفش رو قبول دارم جون حقشه
    ولي برام سخته جرا يه بار هم برا شدن تلاش نكرده اينه كه حرصم ميكيره

    ميكه دهن بيني اخه شما بكين دهن بين جي من ميكم خونه ميكيرم ماشين ميكيرم رفت امدم رو كنترل ميكنم رو مهرت ميزارم حق طلاقم ميدم نه اينكه تو قضيه دادكاه كم بيارم نه جون دوست دارم شخصيتت حفظ شه

    تا اينكه بهش كفتم منم نميخوام خلاص
    حالا ميكه دهن بين هستي
    نميشه بهش كفت اخه خانمم من اينكارارو برا شخصيتت كه كم نياره انجام ميدم تو ميكي اكه بيام سرد ميام زندكي رو ال ميكنم بل ميكنم
    البته حق داره خانمم تو شطرنج برد باخت خودش خودش رو اسير كرده
    بكزريم

    موندم همه ميكن بده بره من ميكم يعني جي اخه همسرمه مسعوله من فقط ميخوام مثل زن و شوهر حرف بزنيم اكه نخواست بره
    اون لج ميكنه . انصافه من كه نمينونم روي يك سال ىو سال عمرم حساب نكنم با حرف اين خانم بدم اب بره
    بريدم

  7. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 05 آذر 95 [ 12:43]
    تاریخ عضویت
    1394-11-12
    نوشته ها
    98
    امتیاز
    1,231
    سطح
    19
    Points: 1,231, Level: 19
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    71

    تشکرشده 58 در 35 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نميدونم اخرم به كجا كشيده ميشه با خانومم
    اينو ميدونم تا من نخوام جدايي معنا نداره ولي ارزشش صفره
    يه راه كاري بدين تو اين شرايط كه اون كم اورده و بيشتر داره سماجت ميكنه و قاطعانه ميكه نميخواد و ميكه حتي اكر هم بيام تميسوزونمت جيكار كنم
    اينم بكم يكسال هروقت كفت بريم من كفتم باشه و صبحش هي بهونه اورده الان يه حركتي كرده خودضش رو تو باتلاق انداخته بخاطر خانواده رفت و نامه اورده كه اوناهم خيالشون راحت باشه به منم نشون داد بعدش با خيال راحت رفت دادكاه كه من بترسونه خيلي خوشحال بود با الات نفس كامل منم كفتم خود داني من برا زندكي هستم هر راهي تو بري منم ميام كفت محاله تو دادكاه بياي وكيل ميكيري من رفتم شوكه شد خودش نيومده بود وكليش فردا روز دادكاه رفت درخواستشو بس كرفت (نفقه) مونده مهريه حالا منم موندم درخست تقسيط بدم ندم تمكين بدم ندم نميخوام وضعيت بهراني شه جون ميدونم كاراش برا اينه تو خانواده كم نياره با اينكاراي من كلا بهم ريخته ميشه يكي نيست بكه دلت واسه كي ميسوزه شما كمك كنين دلم نميخواد منم لج كنم بقول اشناها تو يكي اصلا لج بلد نيستي اونم خوب شناختت بهتر نيست به خانوادش بكم موضوع نامه رو خيلي شخصيتش مردونست ميدونم مياد يه تنبيه بدني مهمونم ميكنه حرصش سر اينه كه وجدانش نميزاره منو اذيت كنه هزارتا بهونه جديدا بيدا كرده كه نميخواد كه خودش رو تبرعه كنه من مقصر كه من بكم باشه ولي از رويارويي من بيش شخص واسته واسه حرفاش ميترسه خيل دوستش دارم ( دوست داشتنو مرك ) ديونه نشيم خوبه همه ميكن خوشبحالت تو يه جيز دستيم ميده ولش كني بيش خودم ميكم جون تيغش به من نميبره وكر نه سر منو ميزنه فقط حرفش به كرسي بشينه درد مشترك داريم جفتمون از امنيت ازدواج تو اينده ميترسيم دوست داريم ولي ميكيم ما جدا ميشيم اونم نكرانه ميكه الان بشم بهتره شايد البته اينقدر دوست دارم يه سيلي بهش بزنم محكم از روي عشق بكم ديوانه غلط كردم اروم هرجي تو بكيه منم يه حريف ميبينه كارما شده موش كربه بازي تصميم كرفتم تو بحثاش شركت نكنم اونم هر راحي ميزنه من عصبي كنه دلش اروم بكيره رفتار من تو اين شرايط دوستان جي باشه

  8. #16
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 05 آذر 95 [ 12:43]
    تاریخ عضویت
    1394-11-12
    نوشته ها
    98
    امتیاز
    1,231
    سطح
    19
    Points: 1,231, Level: 19
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    71

    تشکرشده 58 در 35 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خيلي خستم روحم كشش نداره هر حرفي دهنش بياد ميكه مدام رو اعصابه اؤ خدا ميخوام نابودم كنه همش فشار روحي بهم وارد ميكنه من كسي نيستم كه بازور كاري انجام بدم اخه كي ميخواد بفهمه مثل ادم برخورد كنه مشكلش حل ميشه و به ارزوش ميرسه اينقدر دربارم حرف ميزنه كه ناراحتي اعصاب دارم ميكيريم دوستان كمك
    بعضي وقتي ميكم اتيش بندازم بجونشون يه كم حالم جا بياد اونا اتيشي شن ميبينم همينجوريم رو اتيشن

    خدا هيج كس با ادمي كه نميتونه با حرف كاراشو بيش ببره طرف نكنه زجر اوره

    حالا حق با اون اصلا همه حرفاش درست اخه نبايد خدارو هم در نظر بكبره يه طرفه بتازه

    اؤين بدم مياد كه فردا روزم ميكه حرمتا شكسته خوب نشكن جوب اين حرمتام من بايد بخورم

    ارزوي الان اينه 24 ساعت خدا مختارم كنه حرصكو خالي كنم يه تنبيه اساسي مهمونش كنميعني ميشه

    تو اين روزا فشار عصبي به من رو بيشتر ميكنه

    خودش با خداي خوش من مقصر همه جي تو كه اخره ادعايي تو ادم باش
    مدونم اول داستانه حالا حالا ها تا بخواستش نرسه ول نميكنه


    زده بسرم برم با خانوادش حرفاشو رودر رو بزنه جواب بكيره

  9. #17
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 21 تیر 97 [ 15:04]
    تاریخ عضویت
    1392-5-02
    نوشته ها
    206
    امتیاز
    7,253
    سطح
    56
    Points: 7,253, Level: 56
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    143

    تشکرشده 309 در 147 پست

    Rep Power
    46
    Array
    سلام محمد جان
    خیلی از چیزایی که شما گفتید الان توی زندگی منم در حال وقوعه و من باهاش درگیرم
    زنم مدت زیادیه اصرار به طلاق داره و الانم مهریه گذاشته اجرا
    میدونی مشکل ما چیه؟؟
    همسرامون به مرور ازمون دلسرد شدن و فاصله گرفتن ما توی خیالمون عاشقشونیم و کمشون نذاشتیم اما ایده ال اونا با شخصیت ما تفاوت زیادی داره
    شاید هیچوقت نتونیم اونی باشیم که اونا میخان اما ارزششو داره که تمام تلاشتو بکنی اگر راه برگشتی هست چون دوستش داری
    برای من که دیگه راه برگشتی نیست و تموم شدست

  10. کاربر روبرو از پست مفید amf66 تشکرکرده است .

    mohanad28 (سه شنبه 11 اسفند 94)

  11. #18
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 26 بهمن 96 [ 03:51]
    تاریخ عضویت
    1394-10-07
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    2,113
    سطح
    27
    Points: 2,113, Level: 27
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 17 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با سلام و تشکر از راهنمایی که به من در تاپیکم کردین.
    موضوع تاپیک شما چون تقریبا مشکل منم هست (متارکه در عقد) منو مشتاق به خوندن کرد. و نمیدونم الان در چه مرحله ای هستین ولی دلم خواست به عنوان یه زن و احساسات خودم حرفایی از خودم بگم که شاید بدردتون بخوره.
    با اینکه منم دقیق متوجه نشدم مشکل اصلی شما چی بود که راهتونو به این مرحله کشید ولی تلاشتونو و صبرتونو تحسین میکنم، و دست از تلاشتون به نظرم بر ندارید تا جایی که مطمعن شید واقعا همسرتون به هیچ عنوان حاضر به زندگی با شما نیست و واقعا نسبت بهتون دیگه کراهت داره.
    نمیدونم چرا این چنین رفتار کرد ولی شاید چون تو قضایای دادگاه احساس شکست کرد تلاش بیشتری برای رسیدن به موفقیت برای راههای قانونی میکنه.
    بنظر من شما در برابر رفتارهاشون خیلی هم خودتونو عادی نگیرید شاید حس میکنن شما قصد دارید بچزونیدش با رفتار عادیتون.
    یکم واکنش های بهتری بهشون نشون بدین.
    و یه جوری یه جایی یا از طریق کسی نامه ای چیزی،حرفاتونو بهش بگید احساستونو بهش بگید و آقای محمد اگه واقعا درخوتون میبیند که حاضرید رابطه رو ترمیم کنید این اطمینان رو بهش بدید که برای ترمیم رابطه حاضرید واقعا تلاش کنید.
    بزارید یه جای اروم به دور از هرگونه استرس و بحثی حرفای دلشو بگه، ترس هاشو بگه، یا از طریق یه واسطه قابل اعتماد بخواید نیت و احساس واقعی شمارو بهش بگه و حرفای دل اونو بشنوه و به شما بگه ببینید چه باید کرد .
    خانومتون خیلی آشفته شدن ، بهش ثابت کنید اقدامات لازم رو برای زندگی مشترک بدون هیچ نقشه شومی فراهم کردید یا خواهید کرد. اونوقت ببینید عکس العملش چیه.
    موفق باشید و پایدار

    - - - Updated - - -

    با سلام و تشکر از راهنمایی که به من در تاپیکم کردین.
    موضوع تاپیک شما چون تقریبا مشکل منم هست (متارکه در عقد) منو مشتاق به خوندن کرد. و نمیدونم الان در چه مرحله ای هستین ولی دلم خواست به عنوان یه زن و احساسات خودم حرفایی از خودم بگم که شاید بدردتون بخوره.
    با اینکه منم دقیق متوجه نشدم مشکل اصلی شما چی بود که راهتونو به این مرحله کشید ولی تلاشتونو و صبرتونو تحسین میکنم، و دست از تلاشتون به نظرم بر ندارید تا جایی که مطمعن شید واقعا همسرتون به هیچ عنوان حاضر به زندگی با شما نیست و واقعا نسبت بهتون دیگه کراهت داره.
    نمیدونم چرا این چنین رفتار کرد ولی شاید چون تو قضایای دادگاه احساس شکست کرد تلاش بیشتری برای رسیدن به موفقیت برای راههای قانونی میکنه.
    بنظر من شما در برابر رفتارهاشون خیلی هم خودتونو عادی نگیرید شاید حس میکنن شما قصد دارید بچزونیدش با رفتار عادیتون.
    یکم واکنش های بهتری بهشون نشون بدین.
    و یه جوری یه جایی یا از طریق کسی نامه ای چیزی،حرفاتونو بهش بگید احساستونو بهش بگید و آقای محمد اگه واقعا درخوتون میبیند که حاضرید رابطه رو ترمیم کنید این اطمینان رو بهش بدید که برای ترمیم رابطه حاضرید واقعا تلاش کنید.
    بزارید یه جای اروم به دور از هرگونه استرس و بحثی حرفای دلشو بگه، ترس هاشو بگه، یا از طریق یه واسطه قابل اعتماد بخواید نیت و احساس واقعی شمارو بهش بگه و حرفای دل اونو بشنوه و به شما بگه ببینید چه باید کرد .
    خانومتون خیلی آشفته شدن ، بهش ثابت کنید اقدامات لازم رو برای زندگی مشترک بدون هیچ نقشه شومی فراهم کردید یا خواهید کرد. اونوقت ببینید عکس العملش چیه.
    موفق باشید و پایدار

  12. #19
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 05 آذر 95 [ 12:43]
    تاریخ عضویت
    1394-11-12
    نوشته ها
    98
    امتیاز
    1,231
    سطح
    19
    Points: 1,231, Level: 19
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    71

    تشکرشده 58 در 35 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    مرسي مطالعه كردين

    خانم من حكم توقيف اموال كرفته
    حكم جلب كرفته
    صحبتاش مثل يه دشمنه و حرفاي من دشمن وار برداشت ميكنه
    فكر ميكنه ميخوام بجرخونمش
    يه مدت حق طلاق ساخت خونه ماشين جهيزيه و عدم رفت امد با خانواده من
    البته واسه اينا بود كه من ديكه منتظرش نباشم
    خانوادش نميدونن جه كاري انجام بدن و از طرفي اجازه حظور به خانوادش تو دادكاه نميده
    همه ميكن همه كاراش بهونست
    من هر حرفي بزنم اون بهونه جديدش ميكنه
    كلا فهميد نميتونه با دادكاه طلاق بكيره
    منم وايسادم نكاش ميكنم
    ثابت شده بهم واسطه جلو بره بنده خدا حرفاي محكم تر از قبل ميزنه كه تو دل منو خالي كنه

    اين فهميدم خيلي استرس داره ميخواد نشون بده نترسه
    منم كاري ازم بر نمياد جون اخرش بايد بركرده جون ديكه دوشيزه نيستن و تا الان با اطمينان از همه مخفي كردن و حتي با نامه دكتر
    از تمكين ميترسه براش بزنم جون دروغاش در مياد بخاطر همين برام حكم جلب كرفته كه اكه اينكارو كنم جلبم كنه خدايي بعضيا جقدر ساده ان
    البته بهش احترام ميزارم
    منم تمكين نميدم كذاشتمش خودش با خودش جون نامه بزشكي اوليه ام نداريم و تازه متوجه شده جه اشتباهي كرده
    دلم براش تنك شده و ميسوزه البته بيش همه خوشحال و سرحاله و اميدش به اينه كه اكه من قبول كردم به جدايي حرفي از اين نزنم منم كفتم خواب ديدي خيره

    - - - Updated - - -

    سلام
    مرسي مطالعه كردين

    خانم من حكم توقيف اموال كرفته
    حكم جلب كرفته
    صحبتاش مثل يه دشمنه و حرفاي من دشمن وار برداشت ميكنه
    فكر ميكنه ميخوام بجرخونمش
    يه مدت حق طلاق ساخت خونه ماشين جهيزيه و عدم رفت امد با خانواده من
    البته واسه اينا بود كه من ديكه منتظرش نباشم
    خانوادش نميدونن جه كاري انجام بدن و از طرفي اجازه حظور به خانوادش تو دادكاه نميده
    همه ميكن همه كاراش بهونست
    من هر حرفي بزنم اون بهونه جديدش ميكنه
    كلا فهميد نميتونه با دادكاه طلاق بكيره
    منم وايسادم نكاش ميكنم
    ثابت شده بهم واسطه جلو بره بنده خدا حرفاي محكم تر از قبل ميزنه كه تو دل منو خالي كنه

    اين فهميدم خيلي استرس داره ميخواد نشون بده نترسه
    منم كاري ازم بر نمياد جون اخرش بايد بركرده جون ديكه دوشيزه نيستن و تا الان با اطمينان از همه مخفي كردن و حتي با نامه دكتر
    از تمكين ميترسه براش بزنم جون دروغاش در مياد بخاطر همين برام حكم جلب كرفته كه اكه اينكارو كنم جلبم كنه خدايي بعضيا جقدر ساده ان
    البته بهش احترام ميزارم
    منم تمكين نميدم كذاشتمش خودش با خودش جون نامه بزشكي اوليه ام نداريم و تازه متوجه شده جه اشتباهي كرده
    دلم براش تنك شده و ميسوزه البته بيش همه خوشحال و سرحاله و اميدش به اينه كه اكه من قبول كردم به جدايي حرفي از اين نزنم منم كفتم خواب ديدي خيره

  13. #20
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 18 شهریور 02 [ 00:23]
    تاریخ عضویت
    1393-6-17
    نوشته ها
    141
    امتیاز
    8,913
    سطح
    63
    Points: 8,913, Level: 63
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    597

    تشکرشده 274 در 108 پست

    Rep Power
    31
    Array
    1- دوران شناختتون کم بوده و نباید زود عقد میکردید.


    2- قبل عقد اگه میگفته شاید نشه بنظر میاد از یه عامل بیرونی حرف میزده. بعد عقد هم که به شوخی گفته. به نظرم هیچ شوخی ای بدون علت نیست. خیلی جدی باید ازش علت رو جویا میشدید. احتمال داره عاملی بیرونی در کار باشه. مثلا پای کس دیگه در میون باشه یا مشکل در مراسم یا رقابت با یه دختر دیگه.


    3- ممکنه شما در انتخابتون بیشتر به فکر خودتون و رسیدن به عشق برای خودتون بودید و کمتر به دل اون و خواست اون توجه کردید. و یا در تثبیت و تاثیر گذاری و جذابیت خودتون کوتاهی کردید.


    4- اگه سنش کمتر از حدود 25 ساله بیشتر مشکلاتی که گفتم از طرف خانومتون احمالش بیشتره


    5- حد اقل ضعف شما که من میبینم تناقض هست. اگه خیلی دوسش داری و نمیخوای جداشی خیلی جدی بگو بهیچ عنوان طلاقت نمیدم و از هیچی هم نترس. چرا گفتی بریم جدا شیم. یه بار خیلی جدی دلیل منطقی بخواه ازش. حتما دلیل داره. بگو اگه صادقانه دلیلشو بگه قبول میکنی. اگه دلیلش منطقی بود بعد از نظر مشاور اقدام کن.


    6- مرد باید اینجور وقتا که دختر این حرفا و این کارارو میکنه جدی برخورد کنه. شما اگه جدی میگرفتی اینطور نمیشد. شما گرم در هوای جذابیت یار شدی و دقت به حرفا و کارای خطرناکش کمتر کردی. الان باید جدی باشی.


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. کی فلوکستین و سرترالین مصرف کرده ؟
    توسط ar1 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 09 مرداد 95, 05:58
  2. آیا ازدواج موقت کار درستیه ؟
    توسط poke_1024 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 29
    آخرين نوشته: دوشنبه 04 شهریور 92, 17:45
  3. در شرف جدا شدن هستیم
    توسط mahan31 در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: یکشنبه 12 تیر 90, 19:55
  4. تا چه سنی مسئول کار بچه ها هستیم؟!
    توسط ani در انجمن تجربه های فردی
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: چهارشنبه 09 دی 88, 20:02

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:35 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.