موضوع: ازش خواستگاری کردم ولی در کمال تعجب جواب رد داد..

سلام جناب
من خودم تو مجردی خیلی از این مسایل برام پیش میومد واقعا دست خودم نبود مثلا اگه تو دانشگاه یا انجمنی بودم که فقط حس میکردم طرف منظور داره سریع گارد میگرفتم حتی شده بود ازون انجمن خارج میشدم
بعضی دخترا مثل بنده یکم مغرورن
ما یه احتمال دیگه هم هست شاید تو زندگی ایشون کسی باشه که منتظره طرفش بیاد جلو برا همینم وقتی شما رفتی جلو قاطی کرده
اما من پیشنهاد میدم یکم خودت عادی نشون بده بذار فکر کنه از فکرش اومدی بیرون اونوقت طبق قانون کش خودش میاد جلو
یکی دو ماه بخودت فرصت بده نهایت نشد ما خودمون تو تالار دخترای خوب زیاد سراغ داریم برات استین بالا میکنیم پشیمون نمیشی

سلام؛ از همتون ممنونم که وقت گذاشتین و جواب دادین. ببخشید که تک تک نقل قول نمی زنم آخه راستش برای خیلی حرفاتون جوابی ندارم فقط می خونم و بهشون فکر می کنم.
اما شما خانوم ستاره زیبا؛ من اصلا نگفتم که طرف قاطی کرده، اتفاقا خیلیم ملایم و با آرامش و شاید حتی بشه گفت با مهربونی جوابمو داد. منظور من این بود که تردیدی توی صداش ندیدم، کاملا مصمم و جدی جواب منفی داد بهم.
دوستای خوبم واقعا من نمی دونم باید چیکار کنم. حرفای بعضیاتون امیدبخشه و بعضی حرفاتونم ناامیدم می کنه.
من اصلا سر از رفتاراش در نمیارم. مثلا اینکه سرپرست ما منو فرستاد قسمتی که اون خانوم کار میکنه که یه پیغامی رو به یه بنده خدایی برسونم. منم رفتم وقتی که وارد اونجا شدم دیدم که با دوستش سر یه میز نشستن و مشغول کارن.
یه سلام و خسته نباشید گفتمو رفتم سراغ اون بنده خدا که پیغامو بهش برسونم. بعدش در کمال ناباوری دیدم که دوستش ازم پرسید خدا بد نده! چیزی شده که آقای فلانی؟ یه چند وقته که ماسک می زنین! (یه هفته ای میشه که بخاطر
وضعیت زشت دندونام که نیمه کاره هستن و دارم روکششون می کنم از ماسک استفاده می کنم تا روکش دندونام آماده بشه)
چیزی که برام عجیبه اینه که من اصلا با دوستش هیچ صنمی ندارم؛ حتی فامیلیشم نمی دونم. فقط بعضی وقتا که منو اون دختر با هم سلام علیک می کردیم چون دوستشم باهاش بود به اونم یه سلام می دادم.
من فکر می کنم این احوالپرسی دوستش درواقع از طرف خودش بوده. آخه دلیلی نداره که دوستش بخواد احوال منو بپرسه. تنها آشنایی که بین منو دوستش بوده فقط در حد یه سلام کردن و خسته نباشید گفتن بوده که اونم چون با اون دختر
با هم بودن من به اونم سلام کردم.
یه چیز دیگه هم اینکه خیلی دوس داشتم فرشته مهربونی هم میومدن و نظر خودشونو می گفتن.
نمی دونم اسمشونو درست گفتم یا نه؛ بعضی وقتا میومدم توی این سایت و تاپیک ها رو می خوندم و می دیدم که ایشونم بعضا در تاپیک ها شرکت می کنن.
درهرحال بازم از همتون تشکر می کنم و خوشحال میشم بازم از نظرات و راهنماییاتون استفاده کنم.

سلام،
من با این جمله "ستاره زیبا" موافق هستم که گفتن "

یشنهاد میدم یکم خودت عادی نشون بده بذار فکر کنه از فکرش اومدی بیرون اونوقت طبق قانون کش خودش میاد جلو". اگر فقط براتون مهم هست که ایشون هم جذب شما بشن، این روش خوب جواب میده

سلام...

چه عاملی باعث شد که از اون خانم خوشتون بیاد ؟

بازم سلام؛ آقای محمدرضا و آقا یا خانوم 7، من چیزی که از اون خانوم می دونم اینه که خیلی شبیه خودمه. اخلاقش، عقایدش، طرز برخوردش با آدما و...
سادگی که توی ظاهرش و حتی رفتارش هست کپی خودمه.
درضمن؛ با توجه به نظرات دوستان، من تصمیم گرفتم دیگه بی خیالش بشم.
هرچند سخته برام ولی خب، وقتی اون منو نمی خواد زوری که نیست.
همه چیو می سپرم به خدا و منتظر می مونم ببینم سرنوشت چه چیزی رو برام رقم می زنه.
خانوم سارا، از شمام ممنونم که نظرتون رو گفتید. سعی می کنم دیگه بی خیالش باشم (یا حداقل اینطوری وانمود کنم) شاید به قول شما و خانوم ستاره زیبا خودش اومد سمتم. نیومدم نیومد؛ شاید قسمت این بوده شاید..

سلام
واقعا این تاپیک و خوندم دلم شاد شد خخخخخ
اخه این حرفا چیه شماها میگید: خانما رو نمیشه شناخت!!!! چون تو هم مثل خودم خوبی فلان... بهمان... !!!!!اخه اینا چه حرفایی اند؟؟؟چرا انقده جنسیتی برخورد میکنید؟؟؟ تا زمان ورود به دانشگاه منم فکر میکردم دنیای زن و مرد کاملا مجزاست..اما الان سالهاست که میدونم هیچ فرقی با هم ندارن... شاید اون نگاه جنسیتی ناشی از تربیت و فرهنگ جامعه ماست..برای اینکه بفمین یه شخص چرا یه کار رو انجام میده کافیه خودتون رو بذارین جای اون... با در نظر گرفتن شرایط فرهنگی و عرف جامعه راجع به اون فرد..شرایط قانونی راجع به اون فرد..شرایط خانوادگی راجع به اون فرد...توان بدنی راجع به اون فرد...زن و مرد نداره دیگه...پیچدگی نداره دیگه...طرف شاید ایشون و قبول داره ولی میخواد تا ابدالدهر عذب بمونه...شاید دوسش داره شرایطشو نداره...شاید با معیاراش جور نیست ولی خب وقتی کسی به ادم خیلی صادقانه ابراز احساس میکنه احساس ادم و درگیر میکنه و یه تقابلی بین احساس و عقل بوجود میاره که باید خیلی تلاش کنی که عقلت رو بر اوضاع مسلط کنی...از نظر بنده هم شناخت واقعی بدون ایجاد رابطه دوستی ایجاد میشه و هیچ نیازی به تبادل عاطفه برای. ایجاد شناخت نیست ..پس اینطور نیست که یا باید با دخترا دوست شین که بهتون علاقمند شند یا به شیوه منسوخ ازدواج سنتی رو بیارین...اون دو نفری هم که با هم دوست میشن از نظر اقتصادی شرایط ساختن زندگی متاهلی به سبک ایرانی اسلامی رو ندارن...ادم باید تمام جوانب یه مسیله رو ببینه بعد قضاوت کنه...البته نگاه منفی و تنفرامیز وتحقیر امیز به جنس زن در کشور ما قدمت طولانی یی داره...پس نه جای تعجبه اگه کسی از شما از جنس زن متنفر باشه نه جای دلخوری...ولی اونی که نسبت به این جنس تو این کشور محترمانه برخورد میکنه باید شدیدا مورد روانکاوی قرار بگیره خخخخخخ
با ارزوی موفقیت

یه چیز دیگه هم بگم بد نیست...هیچ ناز کردنی در دادن جواب رد وجود نداره که مثلا ادم بگه نه میگم که طرف یه بار دیگه بیاد... کسی که چنین کاری میکنه قطعا از ضریب هوشی پایینی برخورداره که صد البته هم کفو خودش رو پیدا میکنه!!!

چشم آقای محمدرضا.
خانوم کتایون؛ به نظر منم بعید میاد که صرفا بخاطر ناز کردن یه دختر به خواستگارش جواب رد بده. اما من گفتم شاید اولش جواب منفی داده ولی بعدش پشیمون شده.
درهرصورت من سعی می کنم (قول نمیدم) سعی می کنم بی تفاوت باشم. راستی هنوز به خانوادم چیزی نگفتم؛ اونا فک می کنن قرار آخر هفته بعد (که قرار بود با خانوادش صحبت کنن) هنوز سر جاشه.
فعلا دوس ندارم چیزی بهشون بگم. وقتش که شد و دیدم که میخوان برن صحبت کنن بهشون ماجرا رو میگم.