شک نکن درست مثل قبل میشه
فقط 2تا شرط داره بشی همون خانوم عاشقی که بودی و طرز فکرت بشه مثل قبل و همون حس و حال رو داشته باشی
2.اگاهی های خودت را بالا ببری من همیشه میگم شما نمیتونی بدون تصدیق پشت ماشین بشینی دقیقا همچین وضعیتی داری شاید بتونی تا یه حدودی بری ولی بعدش به مشکل میخوری پس شروع کن به کسب اگاهی + زنده کردن عشق و اون روحیه مثبتی که اوایل داشتی
یک درخت یا گل رو چند وقت آب ندی پژمرده میشه ولی اگه دوباره بهش آب بدی و بهش رسیدگی کنی دوباره میشه همون زیبائی که اول بوده.زندگی مشترک هم همینطوریه گلدانش نیاز داره به مراقبت هرروزه
یک نگاه به چند وقت قبلت کن اوایل تایپیکت یک نگاه به الانت کن خودت تغییرات را حس میکنی فقط یک کاری فراموش نشه تمرکز فقط روی خودت و اینکه از شوهرت هیچ توقعی نداشته باش برای یک مدت بعد زمانی که بگزره شوهرت بدونه تغییر کردی رو به مثبت اونم پا به پات قدم برمیداره.
وقتی از دیگران انتظار و توقع دا ری دو حالت پیش می آید ، 1 - برآورده میشود 2 - برآورده نمی شود
نتیجه هر کدام از این حالات به نسبت توقعی که داری این است :
1 - وقتی برآورده شود ، خیلی به حالت فرقی نمیکند و احساس درونیت معمولی خواهد بود ، چون انتظارش را داشته ای
2
- اگر برآورده نشود ، سرخورده و غمگین میشوی ، چون انتظار و توقعی داشته ای که انجام نشده .
وقتی از دیگران هیچ انتظار و توقعی نداشته باشی هم
دو حالت پیش می آید :
1 - دیگران در قبال شما وظیفه خود را به جا میاورند یا محبت های خارج از وظیفه بهت دارند .
2 - کاری برای شما انجام نمیدهند و توجه ندارند .
نتیجه آن :
1 -
در حالت اول ( برای بی توقعی ) چون شما هیچ انتظار و توقعی نداشته ای حتی اگر وظیفه ای در مقابلت داشته
اند و به جا آورده اند ،
برای شما لذت بخش است و گویی آنها هیچ وظیفه ای نداشته اند و محبت خاص بهت
داشته اند .
2 -
در شکل دوم آن تاثیر تألم برانگیزی در شما بجا نخواهد گذاشت و شما حال و هوای عادی و معمول را
خواهی داشت و سرخورده و غمگین نمیشوی چون انتظار و توقعی نداشته ای
به نظرت کدامیک آرامش ما را در پی دارد و حتی به ما روحیه ای قوی می بخشد ؟؟
شما در کدام وضعیتی ؟؟
اینو بتونی اجرا کنی 40% مشکلاتت خود به خود حل میشه نوشته فرشته مهربان هستش
دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
علاقه مندی ها (Bookmarks)