موضوع: در حاشیه (صندلی داغ سری 12)

سلام خدمت همه عزیزان همدردی

واقعا سعادتی بود که در صندلی داغ شرکت کردم و بعضی از دوستان لطف کردن و وقت گرانبهاشونو گذاشتن و از من سوال پرسیدن تا در شناخت خودم هرچند اندک بهم کمک بشه

گرچه من انتظار سوالات زیادتری داشتم ولی خب همه درگیری های خودشونو دارن و وقت نمیکنن که سوال مطرح کنن

بی نهایت از همه عزیزانی که سوال مطرح کردن و همه عزیزانی که مطرح نکردن اما لطفشون با تشکرها شامل حال من بود متشکرم


به امید روزهای شیرین...

سلام

من نظر يكي از دوستان همدردي را براي شركت در صندلي داغ جويا شدم.

لطفا در صورت ابراز تمايل ايشان يكي از صندلي هاي خالي را به ايشان اختصاص دهيد.در واقع از هم اكنون ايشان را در اولويت قرار دهيد.

يا من و يا ايشان براي قطعي نمودن حضورشان در صندلي داغ يا از طريق لايك و تشكر براي پستتان در اين خصوص اطلاع خوهيم داد.

با تشكر

خانم شمیم الزهرا جان...مرسی از پاسخگوییت...

خب راستش من این حدیثو از زبان دکتر رحیم پور ازغدی شنیدم...تو خطبه پیش از نماز جمعشون یا یکی از سخنرانی های مربوط به مبانی ولایت فقیه...

اما منبعی که تو اینترنت راجع به این حدیث که اصلشو در ذیل میارم اینه چه حدیث و آیاتی در مورد لزوم ولی فقیه و اطاعت از وی وجود دارد

اصل حدیث:
مرحوم کلینی به سند از عمر بن حنظله روایت می‏کند که: «از امام صادق(ع) پرسیدم: درباره دو نفر از ما (شیعیان) که در باب «دین» و «میراث» نزاعی دارند، آن گاه به نزد سلطان یا قاضیان (قضات حکومت‏های جور) جهت حل آن می‏روند. آیا این عمل جایز است؟ حضرت فرمود: هر کس در موارد حق یا باطل به آن‏ها مراجعه کند، در واقع به سوی طاغوت گرفته و از طاغوت مطالبه قضاوت کرده است؛ از این رو آنچه بر اساس حکم او (که خود فاقد مشروعیت است) دریافت می‏دارد، به باطل اخذ نموده است؛ هر چند در واقع حق ثابت او باشد زیرا آن را بر اساس حکم طاغوت گرفته است، در حالی که خداوند امر فرموده است: که باید به طاغوت کافر باشند (و آن را به رسمیت نشناسند). خداوند متعال می‏فرماید: «یریدون ان یتحاکموا الی الطّاغوت و قد امروا ان یکفروا به» آنگاه عمر بن حنظله می‏پرسد: پس در این صورت چه باید کنند؟ امام(ع) فرمود: باید به کسانی از شما (شیعیان) که حدیث و سخنان ما را روایت می‏کنند و در حلال و حرام ما به دقت می‏نگرند و احکام ما را به خوبی باز می‏شناسند (عالم عادل) مراجعه کنند و او را به عنوان حاکم بپذیرند. من چنین کسی را بر شما حاکم قرار دادم. پس هرگاه به حکم ما حکم کند و از او پذیرفته نشود، حکم خدا کوچک شمرده شده و مارد شده، و آن که ما را رد کرده و آن که ما را رد کند، خدا را رد کرده است و چنین چیزی در حد شرک به خداوند است». این حدیث از جهت سند معتبر و مورد قبول فقهای شیعه است.


و اما....استنباطی که علمای دین ما از این حدیث دارند ضرورت تشکیل حکومت اسلامی در زمان غیبت امام عصر(عج) هست...

در ضمن...عذر میخام که اصلا این سوالو مطرح کردم

راستش چون خودم در اینطور مواقعی برام خیلی سخته با این احکام کنار بیام...و از سر اجبار و نه از روی علاقه قبول میکنم...میخاستم از شما یاد بگیرم... و از شما آموختم که...

عقل من آفریده خداست و خیلی دور از ذهنه که بخوام همه چیزو بدونم من فقط یک مخلوق کوچیکم و از اسرار خدا آکاهی ندارم که بخوام نظر بدم مثلا نماز چرا هر روز باشه هفته ای یه بار بسه دیگه! پس میرسیم بازم به همون بحث مسلمون یعنی تسلیم امر خدا...

بی نهایت سپاسگزارم

عزیزدل...برام یه دعا کردی...منم برات دعای عاقبت بخیری میکنمو دعا میکنم که خداوند فرزندانی سالم صالح خوش روزی و خوش عاقبت نصیبت کنه(شمام همیشه برای فرزندان آیندت این 4چیزو از خدا بخاه)

نوشته اصلی توسط cheshmakk

یکی از شاگردای امام صادق(ع) از ایشون میپرسه که تو بلاد کفر یه آقایی مثلا 100 سکه از یه شخصی طلبکاره و اون شخص پس نمیده...


این آقا میرن پیش قاضی اون منطقه و قاضی حکم به رد مال میده و بدهکار مجبور میشه پولو پس بده ...از نظر شرعی حکم این پول چیه؟

امام صادق(ع)میگن که چون این حکم مال سرزمین کفر هست اون پولو نباید بگیره.!!!!..

سلام چشمک عزیزم ان شاالله سلامت باشی

نوشته اصلی توسط cheshmakk

خب راستش من این حدیثو از زبان دکتر رحیم پور ازغدی شنیدم...تو خطبه پیش از نماز جمعشون یا یکی از سخنرانی های مربوط به مبانی ولایت فقیه...

اما منبعی که تو اینترنت راجع به این حدیث که اصلشو در ذیل میارم اینه چه حدیث و آیاتی در مورد لزوم ولی فقیه و اطاعت از وی وجود دارد

اصل حدیث:
مرحوم کلینی به سند از عمر بن حنظله روایت می‏کند که: «از امام صادق(ع) پرسیدم: درباره دو نفر از ما (شیعیان) که در باب «دین» و «میراث» نزاعی دارند، آن گاه به نزد سلطان یا قاضیان (قضات حکومت‏های جور) جهت حل آن می‏روند. آیا این عمل جایز است؟ حضرت فرمود: هر کس در موارد حق یا باطل به آن‏ها مراجعه کند، در واقع به سوی طاغوت گرفته و از طاغوت مطالبه قضاوت کرده است؛ از این رو آنچه بر اساس حکم او (که خود فاقد مشروعیت است) دریافت می‏دارد، به باطل اخذ نموده است؛ هر چند در واقع حق ثابت او باشد زیرا آن را بر اساس حکم طاغوت گرفته است، در حالی که خداوند امر فرموده است: که باید به طاغوت کافر باشند (و آن را به رسمیت نشناسند). خداوند متعال می‏فرماید: «یریدون ان یتحاکموا الی الطّاغوت و قد امروا ان یکفروا به» آنگاه عمر بن حنظله می‏پرسد: پس در این صورت چه باید کنند؟ امام(ع) فرمود: باید به کسانی از شما (شیعیان) که حدیث و سخنان ما را روایت می‏کنند و در حلال و حرام ما به دقت می‏نگرند و احکام ما را به خوبی باز می‏شناسند (عالم عادل) مراجعه کنند و او را به عنوان حاکم بپذیرند. من چنین کسی را بر شما حاکم قرار دادم. پس هرگاه به حکم ما حکم کند و از او پذیرفته نشود، حکم خدا کوچک شمرده شده و مارد شده، و آن که ما را رد کرده و آن که ما را رد کند، خدا را رد کرده است و چنین چیزی در حد شرک به خداوند است». این حدیث از جهت سند معتبر و مورد قبول فقهای شیعه است.


و اما....استنباطی که علمای دین ما از این حدیث دارند ضرورت تشکیل حکومت اسلامی در زمان غیبت امام عصر(عج) هست...

راستش این روایتی که اول گذاشتین با اون دومی حتی مفهومش فرق داشت البته به نظر من

اولی میگفت نباید در حکومت طاغوت پولتو پس بگیری در حالیکه محوریت دومی بر این بود که نباید به حکم طاغوت زندگی کنی باید دنبال حاکم شرعی بگردی که خب دقیقا همین که شما فرمودین یعنی لزوم تشکیل حکومت اسلامی

البته شاید دوتاش عین همه ولی من وقتی اولی رو خوندم کلا یه برداشت دیگه کردم ولی دومی رو که دیدم متوجه موضوع شدم.

و بازم نظرم همینه که اینجا محوریت گرفتن پول نبوده و اهمیت اینکه قاضی و حاکم باید شرعی باشه رو مطرح میکنه حالا فردی که میتونسته بره جای حاکم شرعی و نرفته نباید به حکم طاغوت پولش رو بگیره چون غیر از موارد بالا داره حاکم طاغوت رو قوی میکنه و حاکم شرعی که میشده بهش رجوع کنه رو ضعیف درحالیکه نباید اصن به اون یکی رجوع میکرده.




ان شاالله منظورمو تونسته باشم برسونم

- - - Updated - - -

نوشته اصلی توسط cheshmakk

عزیزدل...برام یه دعا کردی...منم برات دعای عاقبت بخیری میکنمو دعا میکنم که خداوند فرزندانی سالم صالح خوش روزی و خوش عاقبت نصیبت کنه(شمام همیشه برای فرزندان آیندت این 4چیزو از خدا بخاه)

ممنونم واقعا دعای به جا و عالی کردی