به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 17 , از مجموع 17
  1. #11
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 20 آبان 96 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1394-5-30
    نوشته ها
    179
    امتیاز
    4,001
    سطح
    40
    Points: 4,001, Level: 40
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 149
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    33

    تشکرشده 208 در 97 پست

    Rep Power
    36
    Array
    رها جون کجایی؟
    چی شد مشکلت حل شد؟
    من هفته دیگه وقت مشاوره دادگاه دارم
    احتمالا جداییم یه دو هفته طول میکشه
    حالم یه جوریه نمیدونم... چرا باید این اتفاقات واسم میفتاد
    چقدر طول میکشه همه چی یادم بره

  2. #12
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 شهریور 95 [ 02:00]
    تاریخ عضویت
    1394-2-16
    نوشته ها
    109
    امتیاز
    2,724
    سطح
    31
    Points: 2,724, Level: 31
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 138 در 51 پست

    Rep Power
    26
    Array
    سلام گلم.متاسفم برات امیدوارم خدا بهترینو برلت رقم بزنه.من همسرم مصمم شده ب جدایی.من خیلی تحت فشار بودم این مدت.پدرو مادرم رفتن خارج تهران.اسباب کشی داشتیم و کلی مشکلات خونوادکی و...همسرمم کارش زیاد بود و پیشم نمیومد.همین باعث کج خلقی های من شد و ایشون هم اینبار زود بهم ریخت و رسید ب اینکه جدا شیم.من از طلاق متنفرم.من هنوز باهمه ی وجودم همسرمو دوس دارم.ولی نه مشاوره میاد نه راضی میشه به ادامه.میگه فقط طلاق.قراره ی روز بریم حرف بزنیم تصمیم نهایی و بگیریم.طبق گفته ی مشاورم نباید التماسش کنم.از مادرش کمک خواستم که باهاش حرف بزنه و راضیش کنه که به هم زمان بدیم.نمیددنم تهش چی میشه.من واقعا زندگیمو دوس دارم و میخوام بسازمش نه با طلاق خرابش کنم...توروخدا برام دعا کنین

  3. #13
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 02 بهمن 99 [ 08:27]
    تاریخ عضویت
    1394-10-28
    نوشته ها
    145
    امتیاز
    8,981
    سطح
    63
    Points: 8,981, Level: 63
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    474

    تشکرشده 304 در 105 پست

    Rep Power
    38
    Array
    سلام رهای عزیز
    چندبار خواستم برات بنویسم اما باخودم گفتم چیزی نگم که خدای نکرده یه وقت باعث تصمیم اشتباهی بشه.
    اما فکر میکنم شما کاری که از دستت برمیومده رو انجام دادی و با مادرش هم صحبت کردی.
    فعلا باید صبر کنی و منتظر باشی ببینی که باهم بودنتون و زندگیتون چقدر برای همسرتون اهمیت داره.
    اگر ایشون شمارو بخواد یه روزی رو تعیین میکنه تا باهم صحبت کنید.
    به هر حال الان زمانی هست که شما ببینی آیا همسرت میتونه تکیه گاه محکمی برات باشه یا باکوچیکترین مشکلی خودش رو کنار میکشه.
    اگر الان نمیتونه آرامشی رو که میخوای بهت بده،برای عروسی عجله ای نکن و بیشتر فکر کن.

  4. #14
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 اردیبهشت 96 [ 07:07]
    تاریخ عضویت
    1394-7-04
    نوشته ها
    273
    امتیاز
    4,637
    سطح
    43
    Points: 4,637, Level: 43
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsOverdrive1 year registered
    تشکرها
    270

    تشکرشده 319 در 160 پست

    Rep Power
    52
    Array
    سلام صبح بخیر

    خوبین یه کم مشکوک هست رفتاراش

    ایشون برا وسواسش باید برا هر نماز بره حموم تمام مدت اونجا با گوشیش کار میکرد

    شما در دوران عقدین اون وقت این مشکلاتو دارین

    شما اهل گیر دادن زیادی هستین ؟؟

    همیشه در مقابل همسرتون جبهه میگیرین ؟؟

    تا حالا شده با حر فای شما اروم بشه ؟؟

    آیا همچنان با گوشیش هست ؟؟

    از همون اوایل آشنایی ایشون همین اخلاقو داشتن و مخاطبای زیادی در گوشیشون داشتن ؟؟

    نمی خام توی دلتو خالی کنم شاید کسی دیگه داره محبتش میکنه آرامش بهش میده ؟؟

    خودش یه نقطه ضعفی داره با گیر دادن الکی به ابلیمو ..... میخاد به چشم شما نیاد میخاد خطاشو پوشش بده که شما فرصت نداشته باشی یه گیر

    تازه ای بهش بدی

    شما میگین وسواس داره اگه شمام بهش ارامش ندی اون موقع همراه میشه با اضطراب

    و نتیجش میشه کج خلقی عصبانیت و باعث میشه با شما همگام نباشه

    خودتون دچار نوعی وسواس فکری هستین مرتب استرس دارین

    ابتدا بایستی خودتو اروم کنی از اضطرابهای بیخودی رها کنی

    بی خیال هر چی که مانع ناراحتیت میشه بشی

    صبوری پیش بگیرین در زندگی تا به اون ارامشی که دنبالش هستی برسی

    همیشه فکر مثبت کن تا اتفاقهای خوبی برات پیش بیاد

    موفق باشین

    - - - -- -

  5. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 شهریور 95 [ 02:00]
    تاریخ عضویت
    1394-2-16
    نوشته ها
    109
    امتیاز
    2,724
    سطح
    31
    Points: 2,724, Level: 31
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 138 در 51 پست

    Rep Power
    26
    Array
    سلام هلنا جان.ممنون از اومدنت.از ایشوم مطمینم که پای کسی درمیون نییت.ایشون ادم معروفیه و مشغلش زیاده.وسواسش خیلی خیلی بهتر شده.مشکل اینجاس که ما مشکل خیلی داشتیم.ولی اونقد بزرگ نیس واقعا و قابل حل.دقیقا من مشگل استرس شدید دارم و دکتر میرم و حتی دارو میخورم.من اهل گیر دادن نیستم ولی حساس و زودرنج هستم.بهش گفتم ب من زمان بده با چنبار مشاوره ک درست نمیشه یکم صبور باش.ولی الان فقط حرفش جداییه.ی جوراییه دیگه بریده و به همه چی گیر میده تا تموم کنه.فقط هم منم و مقصر میدونه.من به اشتباهای خودم واقفم و واقعا دارم تلاش میکنم ولی انقد همیشه کوتاه اومدم دیگه ی جوری رفتار میکنه ک صددرصد فقط من مقصرم.اون اوایل ک خوب بودیم خیلی از من ارامش میگرفت ولی الان اصلا نه.حتی تمایل نداره برم سمتش.خیلی کینه ایه.همین مثتل ابلیمو مال یک سالو نیم پیشه ولی هربار میگه.نمیدونم.دارم دیوونه میشم.

  6. کاربر روبرو از پست مفید raha_ashegh تشکرکرده است .

    سها** (سه شنبه 06 بهمن 94)

  7. #16
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 اردیبهشت 96 [ 07:07]
    تاریخ عضویت
    1394-7-04
    نوشته ها
    273
    امتیاز
    4,637
    سطح
    43
    Points: 4,637, Level: 43
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsOverdrive1 year registered
    تشکرها
    270

    تشکرشده 319 در 160 پست

    Rep Power
    52
    Array
    سلام روز بخیر

    ولی انقد همیشه کوتاه اومدم دیگه ی جوری رفتار میکنه ک صددرصد فقط من مقصرم

    به نظر میاد شما منفعل هستی ؟

    اعتماد به نفست کمه باید تقویتش کنی

    ایشون ادم معروفیه و مشغلش زیاده

    انگار شما وابسته اونی یه جوری اویزون خودتونشون میدی

    شما از امروز فقط به خوذت برس مهارتهارو افزایش بده خودتومشغول کن

    سعی کن کاری کنی اون بیشتر دنبالت بگرده حالتو بپرسه یه جوری مشغول شو

    که اصلاااا به این موضوع فکر نکنی که اون تصمیمش چیه حسابی سرت شلوغ بشه

    محبت احترام بهش داشته باش

    این لینک هارو بخون کمکت میکنه


    http://www.hamdardi.net/thread-19883.html

    http://www.hamdardi.net/thread-30336.html

    http://www.hamdardi.net/thread-27962.html


    http://www.hamdardi.net/thread-25465.html


    مهارتهای ارتباطی


    http://www.hamdardi.net/thread-21813.html این لینک کمکت میکنه بتونی بدون دغدغه باهاش گفتگو کنی

    ظرافتهای زنونه را یادبگیر مطمئنن داری ولی گاهی وقتا خاموش میشن بایستی بیدارشون کرد

    اینکه میگی به خاسته هات اهمیت نمیده ممکنه شما در طرح نیازت مشکل داشته باشی صوت کلید مرد دکتر حبشی گوش کن خیلی

    موثره دستت میاد چه جوری با همسرت برخورد کنی به خاطر یه بدی همه خوبیهاشو زیر پا نگزار تعمیم نده به اون یکی کارش

    موفق باشی
    ویرایش توسط سها** : سه شنبه 06 بهمن 94 در ساعت 12:12

  8. کاربر روبرو از پست مفید سها** تشکرکرده است .

    گیسو کمند (سه شنبه 06 بهمن 94)

  9. #17
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 20 آبان 96 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1394-5-30
    نوشته ها
    179
    امتیاز
    4,001
    سطح
    40
    Points: 4,001, Level: 40
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 149
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    33

    تشکرشده 208 در 97 پست

    Rep Power
    36
    Array
    رها جون محکم باش تصمیم درستو بگیر و عمل کن
    اگر میخوای برگرده رو همین مورد تمرکز کن و تمام انرژی خودتو بزار و اصلا نگران نباش چون دو حالت بیشتر نداره یا برمیگرده و سعی میکنین اشتباهات گذشتتونو تکرار نکنین و سعی کنید روابطتونو اصلاح کنید
    و اگر هم برنگرده میفهمی که آدمی نبوده که بتونی یه عمر بهش تکیه کنی
    یعنی در هر صورت نتیجه به نفع تو هست
    اینطوری به قضیه نگاه کن


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 09:39 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.