به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 50
  1. #11
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 29 شهریور 00 [ 00:15]
    تاریخ عضویت
    1390-2-04
    نوشته ها
    909
    امتیاز
    16,852
    سطح
    83
    Points: 16,852, Level: 83
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 498
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,315

    تشکرشده 3,200 در 813 پست

    Rep Power
    115
    Array
    دوست عزیز

    به نظر من دوستان چه آقایون و چه خانمها بسیار زیبا راهنماییتون کردند با توجه به شناخت قطعا ناکاملی که

    از خانم آی تک و صبا2009 در این سایت پیدا کردم پستهای زیبا و کاملی براتون گذاشتند.

    این یک مثال بود از قدرت تجزیه تحلیل یک مسیله ( در مورد ازدواج شما و همراهی شما) که دوتا خانم با

    سن شاید تقریبا نزدیک به سن شما و تحصیلکرده همراهی و هم فکری باهاتون کردند.

    فکر میکنی اگر اون خانم (کیس ازدواج شما) اینجا بود چی می نوشت؟؟؟؟؟؟؟

    فکر میکنی چقدر قدرت تجزیه تحلیل این مسیله و همراهیت را داشت؟؟

    فکر میکنی چقدر از این مسایل حالا در ابعاد کوچکتر یا بزرگتر در زندگیتون اتفاق می افتد و این شخص قدرت و

    توانایی همراهی ، همفکری و درک شما را دارد؟؟

    فکر میکنی چقدر بچه هات نیاز به مادری دارند که بزرگ (از لحاظ فکری نه سنی) شده باشد و قدرت فکر

    کردن و سبک سنگین کردن مسایل داشته باشد نه از روی احساس و باری به هرجهت حرف بزند؟؟؟

    فکر میکنی چقدر در جمع دوستان و همکاران خودت می توانی به داشتن چنین همسری و همراهی او افتخار کنی؟؟؟؟؟

    صدها سوال دیگر هم می توان نوشت که تنها در این شرایط شما باید به پاسخهای خودتان در مورد این شخص خوب فکر کنید.

    امیدوارم بهترین تصمیم را بگیرید.
    ویرایش توسط sanjab : جمعه 22 آبان 94 در ساعت 19:43

  2. 7 کاربر از پست مفید sanjab تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (جمعه 22 آبان 94), ario86 (دوشنبه 25 آبان 94), sara 65 (شنبه 23 آبان 94), فدایی یار (جمعه 22 آبان 94), آی تک (شنبه 23 آبان 94), اثر راشومون (دوشنبه 25 آبان 94), صبا_2009 (شنبه 23 آبان 94)

  3. #12
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 18 دی 00 [ 21:34]
    تاریخ عضویت
    1392-2-23
    نوشته ها
    709
    امتیاز
    18,833
    سطح
    86
    Points: 18,833, Level: 86
    Level completed: 97%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    3,454

    تشکرشده 2,695 در 688 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    126
    Array
    اقای اثر راشومن به نظرم شما بدجور شیفته ظاهر این خانم شدید و الان هر چی دوستان دارن به شما میگن و تفاوتها رو بلد میکنن
    شما باز دارین فقط توجیه میکنید نه این مورد برام مهم نیست اون برام مهم نیست با این کنار میام با اون کنار میام
    دقیقا مثل دختر خانم رفتار میکنید که هر چی شما میگید همون تایید میکنن یا نظرشون دقیقا در راستای نظر وسلیقه شما تغییر میدن واین اصلا خوب نیست!
    پس اگه با همه این تفاوتها کنار میاید وبه نظرتون مسئله مهمی نیستن ودر اینده براتون مشکل ساز نیستن پس زدن این تایپیک اهمیت چندان نداشت
    بهتره برین مقدمات عروسی وفراهم کنید.
    خیلی واضحه که این دختر خانم کوچولو خام وناپخته هستن وفعلا نمیشه به عنوان زن زندگی بهش نگاه کرد.
    کسی که شب یه حرفی میزنه صبح پا میشه نظرش کاملا بر میگرده نشان دهنده همین نا پختگی وعدم درک درستی از ازدواج
    خیلی از دخترها در این سن از ازدواج همون پوشیدن لباس عروس وبه قول این دختر خانم درخشیدن یک شب در جشن عروسی فقط براشون مهمه یعنی درکشون از ازدواج فقط تا همین حده!
    شما سعی کنید معیار زیبایی از این خانم حذف کنید و ببینید چه ویژ گیهای مثبت شخصیتی ازش باقی میمونه که ارزش انتخاب کردن رو داشته باشه!
    مرا با حقیقت
    بیازار
    اما،
    هرگز با دروغ
    آرامم نکن.


  4. 7 کاربر از پست مفید abi.bikaran تشکرکرده اند .

    m.reza91 (جمعه 22 آبان 94), Najvaa (جمعه 22 آبان 94), فدایی یار (جمعه 22 آبان 94), نیکیا (شنبه 23 آبان 94), محیا ناز (جمعه 22 آبان 94), آی تک (شنبه 23 آبان 94), اثر راشومون (دوشنبه 25 آبان 94)

  5. #13
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 07 خرداد 96 [ 07:49]
    تاریخ عضویت
    1394-6-30
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    2,025
    سطح
    27
    Points: 2,025, Level: 27
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 125
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    81

    تشکرشده 51 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array
    کسی که انتخابش رو کرده و مشورت میکنه که تصمیم بگیره

    یه جوری ادله رو میشنوه و پاسخ میده که به انتخابش منتهی بشه

  6. 3 کاربر از پست مفید Najvaa تشکرکرده اند .

    نیکیا (شنبه 23 آبان 94), آی تک (شنبه 23 آبان 94), صبا_2009 (جمعه 22 آبان 94)

  7. #14
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 شهریور 96 [ 00:37]
    تاریخ عضویت
    1394-4-23
    نوشته ها
    641
    امتیاز
    12,858
    سطح
    74
    Points: 12,858, Level: 74
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 392
    Overall activity: 26.0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,477

    تشکرشده 767 در 424 پست

    Rep Power
    111
    Array
    سلام جناب م نمیخاستم پست بذارم ولی نتونستم همینجوری رد بشم
    پسر خوب شما چرا خلاف سنت و نوع نوشتهات هک نشون میده ادم سطحی نیستی سطحی نگرعمل میکنی من مطمینم تنها چیزی که باعث شده با این دختر حرف جلسه دوم سوم ........بذاری اینه که فقط واله زیبایی ظاهر و اندامش شدی وگرنه من هیچ نکته مثبتی که حتی بخای فکر کنی و مناسب شما ندیدم
    اون چیزی که گفتی وقتی دیدم تنها خاستش از من اینه که فقط دوستشداشته باشم و هیچ خاسته دیگه نداره کاملا نشونه نابالغ بودنشه و نداشتن معیار خوب این چیزی که از شما خاسته تنها یه نیاز ضروری زن هست که حکم اکسیزن برا زن داره
    من خودم ادمایی که لیست تهیه میکنن میان روز خاستگاری میپرسن رو موافق نیستم ولی باید حداقل 3_4خاسته اساسی داشته باشن مثل سوال از اخلاق تعهد ایمان نوع نشون دادن ابراز علاقه و احساسات نه یه خاسته سطحی دوست داشتن که اون با داشتن شروط ذکر شده کاملا فراهمه
    من جای شما بودم یه لحظه هم به این کیس ادامه نمیدادم
    این بدونینی از لحاظ علم روانشناسی زیبایی ظاهر فقط 6ماه تا یک سال برای مردان جذبه دارهو بعد کاملا عادی میشه یا حتی گاهی عذاب اور به دلایل مسایل بعدی
    درمورد اعتقادتون حتما حتما با طرفتون صحبت کنین چون این تجربه ثابت شده که بعد ازدواج اعتقادات نمیتونه شخصی باشه

  8. کاربر روبرو از پست مفید ستاره زیبا تشکرکرده است .

    آی تک (شنبه 23 آبان 94)

  9. #15
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 فروردین 96 [ 14:28]
    تاریخ عضویت
    1391-10-02
    نوشته ها
    174
    امتیاز
    6,459
    سطح
    52
    Points: 6,459, Level: 52
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 79.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    305

    تشکرشده 406 در 145 پست

    Rep Power
    49
    Array
    سلام جناب اثر راشومون.اولين نكته اي كه توي تاپيك شما خودنمايي مي كنه عنوانشه كه نوشتين "اختلافات جزيي" در صورتي كه خودتون هم مي دونين جزيي نيستن! چون اگر واقعا كوچيك بودن براتون دغدغه ايجاد نميشد تا بياين و تاپيك بزنين ...اولين مسئله اي كه بايد بهش اشاره كنم اختلاف سنتون هست. بايد در نظر داشته باشين كه ازدواجي با سن هاي ٢٠-٣٥ بسيار متفاوته نسبت به ازدواجي با سن هاي ٢٥-٤٠ ...چرا؟ چون ميشه گفت معمولا خانم ها در هر سني كه ازدواج كنن توي همون سن مي مونن! و البته همون طور كه دوست خوبمون گفتن طرز فكر يه دختر ٢٠ ساله با يه دختر ٢٥ ساله بسيار متفاوته. اين ها نكاتي هستن كه هر كدوم از ما خانم ها توي زندگي شخصي خودمون و اطرافيان لمس كرديم و شايد واقعا نشه دقيق بهتون توضيح بديم كه چرا اين طوريه! شايد هم علتش حضور بيشتر تو جامعه و بازتر شدن ديدمون در دوراني كه عقلاني تر هستيم باشه ...به هر حال من اصلا فردي نيستم كه با اختلاف سني مشكل داشته باشم. من و همسرم ١١ سال اختلاف داريم و پدر و مادرم هم ١٠ سال. ولي بر حسب تجربه مي گم يه سري نكات رو در مورد اختلاف سن حتما بايد مدنظر داشته باشين. ١) اختلاف سني زياد معمولا باعث ميشه كه مرد نگاه از بالا به پايين داشته باشه و به تصور اينكه زنم كه چيزي سرش نميشه، خودش به تنهايي بار تصميم گيري هاي زندگي رو به دوش بكشه كه خب اصلا مسئله خوشايندي نيست و تبعات زيادي داره. آيا در خودتون مي بينين كه به اين خانم به عنوان هم دوش و هم سطح خودتون نگاه كنين يا ايشون رو پايين تر مي بينين؟ ٢) سطح انرژي شما با هم بسيار متفاوته و اين باعث اختلاف ميشه. مثلا ايشون دوست دارن هر روز رو در گردش و خوش گذروني باشن ولي شما فقط يك روز در هفته اين توانايي و علاقه رو دارين. از نظر جسمي و جنسي سال به سال شما فرسوده تر و ايشون فعال تر ميشن. اگه بهشون بها ندين حتما و حتما افسرده خواهند شد. آيا در خودتون مي بينين كه پا به پاي يك دختر ٢٠ ساله همه قله ها رو بالا برين؟٣) يك نكته بسيار بسيار مهم وجود داره كه دختر خانم ازش غافلن. زماني كه شما ٦٠ ساله شين و احتمالا مشابه اكثريت جامعه يكي دو تا بيماري رو نشون بدين و همسرتون هم ٤٦ ساله باشه كه حتي هنوز يائسه هم نشده، توانايي مراقبت از شما رو داره؟؟جواب هايي كه به سوالات بالا ميدين بسيار در نتيجه گيري مؤثره.جناب راشومون انصافا براي هر مردي يك همسر جوان تر و زيبا بسيار وسوسه كننده ست. اما مسلما شما نياز بالايي به درك شدن دارين و مطمئن باشين اين اتفاق نخواهد افتاد. بله شايد مهم نباشه اطلاعات عمومي همسرتون بالا باشه ولي مطمئنا پايين بودن سطح اطلاعات بسيار مهمه. اگه همسر شما در جمع اظهار نظري كنه كه بسيار ناپخته و سطح پايين و اشتباه باشه آيا دچار سرخوردگي نميشين؟ آيا توانايي اين رو دارين كه اگر به گوشتون رسيد همسر آقاي فلاني بسيار بچه ست، پشت همسرتون در بياين و نه تنها به كسي اجازه اظهار نظر ندين كه ذره اي شك هم به دلتون راه پيدا نكنه؟و اما مسئله مهم ديگه تحصيلات ايشونه. شما پرسيدين آيا جلوي خواهراتون احساس كمبود نميكنه؟!اجازه بدين من سوال رو اين طوري بپرسم: شما چه احساسي نسبت به سطح تحصيلات همسرتون در مقابل خواهرها و خانم هاي همكارانتون دارين؟آيا اين سوال رو براي اين نپرسيدين كه توي ذهن خودتون اين تفاوت ها پررنگه و مايه سرافكندگي شما؟ در نهايت مطمئنا كمي كه از اين آشنايي بگذره خودتون بر مي گردين و مي گين مناسب هم نبوديد.

  10. 4 کاربر از پست مفید setare_000 تشکرکرده اند .

    sara 65 (شنبه 23 آبان 94), محیا ناز (شنبه 23 آبان 94), آی تک (شنبه 23 آبان 94), اثر راشومون (دوشنبه 25 آبان 94)

  11. #16
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 22 اردیبهشت 02 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1393-10-26
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    15,299
    سطح
    79
    Points: 15,299, Level: 79
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 91.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    526

    تشکرشده 1,129 در 328 پست

    Rep Power
    101
    Array
    سلام به همه و وقت بخیر. من باز اومدم طومار بنویسم.


    راستش آقای راشومون (همیشه این کلمه اثر اول اسم شما یادم میره) خواستم یه سری چیزارو شفاف و صریح بگم.پیشاپیش عذرخواهی میکنم بابت این رک گویی خودم.



    اول اینکه نظر اکثر دوستان هم راستا با هم بود و این نظرات صرفا براساس چیزهایی بود که شما در مورد خودتون و این خانم به ما گفتید و ما به عنوان کسیکه بیرون گود ایستاده داریم حرف میزنیم.



    دوم اینکه من خیلی به نظر دوستان فکر کردم مثلا خیلی از این عزیزان گفته بودن که این خانم وقتی معیار خاصی نگفتن و فقط گفتن من شوهری میخوام که دوستم داشته باشه یعنی به پختگی و بلوغ فکری لازم نرسیده و نتونسته تا این سن برای خودش معیاری داشته باشه(با اینکه نظر خودم هم تقریبا همینه) یا مثلا گفتن که شما شیفته ظاهر ایشون شدین:



    خواستم بگم من خیلی به این نظرات فکر کردم و دیدم قرار نیست معیارای همه ما آدما برای ازدواج یه سری معیارهای دیکته شده باشه که اونارو تو خیلی از کتابهای مربوط به ازدواج خوندیم و صد در صد هم معیارهای درست و نتیجه تحقیقات چندین انسان متخصص هست.خیلی از ازدواجهایی که ما تو اطرافمون می بینیم تو چهارچوب این کتابها و تو این معیارها نمی گنجند:



    مثلا برای دختری مثل ایشون شرایط آقایی مثل شما(یه آقای 34 ساله با مدرک کارشناسی ارشد از یه دانشگاه تاپ با یه شغل خیلی خوب و در آمد خوب و احتمالا امکاناتی مثل خونه و ماشین و احتمالا ظاهر جذاب)(امیدوارم جذاب باشین حدسمو ضایع نکنید البته این جمله آخرو مزاح فرمودیممممممممم) میتونه وسوسه انگیز باشه و برای از دست ندادن همچین فردی حاضره هیچ معیار دیگه ای رو در نظر نگیره مثلا خیلی راحت نظرش رو در مور مراسم عروسی عوض میکنه یا میگه من حتی از کنار آقایی رد میشدم میرفتم لباسمو میشستم( حدس من اینه ایشون فکر میکنه چون اکثر آقایون به روابط همسرشون در گذشته حساس هستن میخواد با این حرف نظر طرف مقابل رو جلب بکنه) یا مثلا طبق حرفای شما حدس زده شما موافق با شاغل بودن خانم نیستید و گفتن من هیچ وقت به اشتغال فکر نمیکنم(در حالیکه هر فردی میدونه برای دختری با این سطح تحصیلات کار خوبی تو این مملکت اصلا پیدا نمیشه پس پیش کشیدن حرف اشتغال از جانب ایشون صرفا یه حرفی بوده بدون پیش زمینه فکری و بدون اطلاع از اوضاع مملکت و صرفا برای جلب توجه طرف مقابل).




    اما در مورد شما:شما هم میتونید فارغ از این معیارهای نوشته شده تو کتابهای مختلف ، صرفا به خاطر ظاهر جذاب طرف مقابل شیفته اش بشید همونطور که ایشون شیفته شرایط خوب شما شدن(این به اون در).



    پس با این اوصاف میشه گفت معامله خوبی صورت گرفته.از نظر من ازدواج هم یه نوع معامله هستش ولی چیزی که این وسط معامله میشه از فردی به فرد دیگه تفاوت داره، یکی تو این معامله یه چیزی میده در قبالش یه دوست و هم صحبت خوب به اسم همسر گیرش میاد،یکی زیبایی میده در قبالش یه همسر پولدار گیرش میاد و....



    یا یکی از دوستان گفته بودن اگه شما با این خانم ازدواج بکنید از بالا به ایشون نگاه خواهید کرد انگار که ایشون تو زندگی چیز خاصی متوجه نیستن و از شما پایین ترن: منم خواستم بگم اتفاقا از معیارهای اساسی آقای راشومون، پایین تر بودن همسرشون از هر جهت از خودشون هست.پس با این همه تفاصیل انگار شما به دلیل دارا بودن یه سری شرایط تاپ و ایشون به دلیل نداشتن همون شرایط تاپ به هم جذب شدید و میتونید زوج خوبی باشید اما:



    اما اگه شما شخصیت حساسی دارید، طوریکه برداشتهای دیگران در مورد همسرتون تاثیر منفی روی شما میذاره به نظرم بهتره بعد از ازدواج یکم خودتون رو ایزوله کنید یعنی خیلی تو جمع های دوستانه نباشید تا قضاوتی هم در مورد ایشون صورت نگیره ولی اگه نظرات دیگران خیلی واستون مهم نیست میتونید خیلی راحت همون تعاملات قبلی رو با دوستاتون ادامه بدید.



    اما در مورد آگاه بودن ایشون در مورد مسایل روز که من تو پست قبلیم عرض کردم: شاید من منظورم رو بد رسوندم. الان همه فکر میکنن آی تک دختری هستش که هر روز تو سمپوزیوم ها و کنفرانس های علمی شرکت میکنه یا شخصیتی مثل خانم معلم تو فیلم ورود آقایان ممنوع داره ،در حالیکه منم یه دختری عادی هستم مثل خیلی از دخترای کشورمون مثلا کار میکنم،عشق خرید لباسم،عاشق بدمینتون هستم و یه بدمینتون باز حرفه ای هستم و ...




    منظور من از مسایل روز مثلا این نبود که ایشون بدونن امروز نفت خام بشکه ای چند دلار داد و ستد شد یا مثلا آقای جان کری در فلان مذاکره در فلان روز چی گفت و...منظورم مسایلی بود که به زندگی عادی ما آدمها میتونه مربوط باشه مثلا شما گفتین ایشون خیلی به بچه ها علاقه دارن، به نظر من علاقه داشتن به بچه نمی تونه نشون دهنده این باشه که حتما اون شخص تو تربیت بچه هم موفقه. شما میتونید یه مثال ساده بزنید مثلا بگید بچه دوستم ناخناشو میخوره یا مثلا لجبازه و والدینش نمیدونن باهاش چیکار کنن؟ایشون که انقد به بچه علاقه دارن لابد مهارتهای ارتباطی با بچه رو میدونن و با راهکارهایی که میدن میشه حدس زد که تا چه حد میشه بهش به عنوان مادر فرزندتون اعتماد بکنید(هر چند الان آقای راشومون میان و به من میگن این خانم فعلا که بچه نداره هر وقت داشت این مهارتهارو هم یاد میگیره).کلا یکی از علایم عاشق شدن ،دفاع از معشوق در برابر انتقادهای دیگران است(اگر در دیده مجنون نشینی به غیر از خوبی لیلی نبینی).آقای راشومون هم عاشق شد رفت.




    یه نکته خیلی مهم: شما فرمودین وقت زیادی برای آشنایی ندارین:میدونم شاید شرایط کاری شما اجازه آشنایی طولانی مدت رو نده ولی شما این رو هم در نظر بگیرید که شما دارین برای باقی عمرتون یه فرد رو به عنوان شریک برای تمام لحظاتتون انتخاب میکنید ،شما طوری ساده از این قضیه میگذرید که انگار صرفا به دنبال یه پارتنر جنسی و یه زن فقط جهت زاد و ولد هستید(ببخشید انقد رک حرف زدم).




    یه نکته ای هم راجبه بلوغ فکری دخترا:من الآن به معیارهایی که تو بیست سالگی برای ازدواج داشتم میخندم، به جرئت میتونم بگم معیارهای من از 23 سالگی به بعد تثبیت شده.من هر ا زگاهی تو یه آموزشگاه تدریس میکنم(البته شغل اصلی من یه چیز دیگه هستش) و میتونم بگم بیشتر کارآموزهای من دختر پسرای 18-22 ساله هستن و از اونجاییکه رابطه خوب و صمیمانه ای باهاشون دارم و تقریبا مدت زمان طولانی هستش که باهاشون کار میکنم شاهد رفتارهای ناپخته ای زیادی از جانب همین دخترهای 20 ساله بودم (خانم مورد نظر شما هم جزئی از همین جامعه آماری هستن) طوریکه با مشاهده رفتارهای بچگانه و نا پخته ازشون خیلی سر به سرشون میذارم میگم تقصیری ندارین دهه هفتادی هستین دیگه(این فقط یه شوخی هستش الآن دهه هفتادی های سایت میان منو ترور کنن). شما هم بهتره با طولانی کردن دوره شناخت، بیشتر با ایشون و شخصیتشون آشنا بشید.




    و یه تشکر هم بابت رعایت اینتراسیون از جانب دوستام گرام و تشکر ویژه بابت بنیانگذار این سبک یعنی آی تک خانم


    انقد نوشتم دستم درد گرفت به اندازه یه سال تو همدردی چوب خطم پر شد .


    با آرزوی موفقیت برای همه دوستان عزیز

    - - - Updated - - -
    ویرایش توسط آی تک : یکشنبه 24 آبان 94 در ساعت 00:09

  12. 5 کاربر از پست مفید آی تک تشکرکرده اند .

    ario86 (دوشنبه 25 آبان 94), sanjab (دوشنبه 25 آبان 94), پارساـ (یکشنبه 24 آبان 94), اثر راشومون (دوشنبه 25 آبان 94), صبا_2009 (یکشنبه 24 آبان 94)

  13. #17
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,052
    امتیاز
    146,692
    سطح
    100
    Points: 146,692, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,653

    تشکرشده 35,974 در 7,400 پست

    Rep Power
    1091
    Array
    با سلام

    آنچه به شما کمک می کند بررسی بیشتر ایشون هست بخصوص به کمک یک مشاور حاذق و مطمئن .....

    با آنچه از ایشون گفتید فاکتور مهمی که در ایشون جستجو کنید پذیرش و انعطاف است ... اگر این دو فاکتور را به خوبی دارا باشند شما در رشد ایشون بسیار می توانید نقش داشته باشید .... اگر طالب یک زن هستید که خانم خونه خوبی برایتان باشه و مادری با عاطفه به نظر میرسه ایشون این پتانسیل را دارد .... در هر صورت من تأکید می کنم اگر می خواهید زودتر به شناخت مطمئن برسید راه مشاوره حضوری و تکمیل تستهای شخصیت مثل ام ام پی آی را مد نظر قرار دهید

    موفق باشید





  14. 2 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    khaleghezey (یکشنبه 24 آبان 94), اثر راشومون (دوشنبه 25 آبان 94)

  15. #18
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 دی 00 [ 03:07]
    تاریخ عضویت
    1391-12-05
    نوشته ها
    214
    امتیاز
    12,870
    سطح
    74
    Points: 12,870, Level: 74
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,421

    تشکرشده 552 در 189 پست

    Rep Power
    55
    Array
    با سلام خدمت دوستان و تشکر بابت راهنماییهای ارزنده شون و عذر خواهی بابت عدم حضورم در این یکی دو روز گذشته جواب بقیه دوستان رو هم در این پست ارسال میکنم و اگر سوال یا ابهامی برام مونده بود مطرح خواهم کرد.


    جناب ario86


    این خانم همونطور که گفتم دیگه قصد ورود به دانشگاه و گروههای دوستی و... رو ندارن که به اون احتمالاتی که شما فرمودین ممکنه برای تغییر معیارهاشون پیش بیاد برسیم.
    در مورد ارتباط گرفتن با ایشون هم همونطور که عرض کردم، با اینکه ممکنه نکته منفیی برای من به حساب بیاد ولی من توانایی ایجاد ارتباط حتی با نوجوانهای کوچکتر از ایشون رو هم در خودم مشاهده کردم و خیلی بعید میدونم که نتونم وارد دنیای ایشون بشم یا به عبارت دیگه ایشون از دنیای من فاصله غیر قابل حذفی داشته باشه.
    از اینکه شما به دل نشستن ظاهر ایشون رو در مورد من درک میکنین خوشحالم و در این باره در ادامه و در جواب یکی از دوستان مطالبی عرض خواهم کرد.




    خانم صبا 2009


    از پاسخ و وقتی که گذاشتین ممنونم ولی جسارتا من این جمله رو که ازدواج حتما باید باعث کمال شخصیتی فرد بشه کلیشه و شعار میدونم که نه تنها واقع بینانه نیست بلکه در عمل هم به ندرت پیش میاد چنین ازدواجهایی رو ببینیم حتی در بین موفقترین موارد ازدواج که دوطرف تا پایان عمر از زندگی مشترک و علاقه فیمابینشون لذت برده باشن. اگر "واقعا" روی موضوع کمی فکر کنید به این عرض بنده صحه خواهید گذاشت. بنده نمیگم این کمال که شما میفرمایید چیز بدیه بلکه میگم که ایده آل گرایی محض هست و نه یک شرط لازم.




    جناب محمدرضا164


    راستش همونطور که حدس زدین بخشی از فرمایشتون برام گنگ بود و زیاد متوجه منظورتون نشدم.
    در مورد عوارض اختلاف سنی هم در پاسخ به دوستان دیگه عرایضم رو آورده بودم که امیدوارم منظورم رو رسونده باشه.
    راستی اون تاپیک مربوط به معیارهای ازدواجم رو هم که گفتین پیداش نکردین، اگر حوصله خوندن پستهای خیلی طولانی رو دارین میتونین با کلیک روی آی دی من و رفتن به موضوعات آغاز شده پیدا کنین.
    امیدوارم که دوستان هم به سوالی که شما در پستتون مطرح کردین پاسخ بدن ولی جواب خود من به سوالتون اینه که احساس خود بخود برای طرفین بوجود میاد و نیروی محرکه شتاب دهنده برای پیشبرد آشناییشون میشه ولی اگر خیلی تسلیمش بشیم میتونه عوارض خطرناکی داشته باشه مخصوصا برای خانمها که در ازدواج باید خیلی بیشتر از آقایون محتاط باشن، (دقیقا برعکس خانمی که مدنظر من هستن) چون راه بازگشت خانمها خیلی ناهموارتر از آقایونه.


    خانم sanjab


    از حضورتون خیلی خوشحالم
    در جواب شما میخوام یه تجربه خودم رو براتون عرض کنم که برخلاف این مورد که اولین خواستگاری سنتی من هست(به نوعی)، یه آشنایی و خواستگاری مدرن بود و بعد ازتون بخوام که ببینید باز هم من اینقدری که شما و بعضی دیگه از دوستان میفرمایید اشتباه میکنم یا خیر.
    بهار امسال من با خانمی در یکی از شبکه های مجازی آشنا شدم(که از نظر من یکی از بهترین روشهای آشنایی مطلوب و مطابق با زمان بوده و هست) و بعد از رد و بدل کردن عکسهای همدیگه، قرار آشنایی بیشتر برای ازدواج رو گذاشتیم، من هم اشتباه بزرگی مرتکب شدم و با دیدن چند عکس لانگ شات ایشون در حالیکه از خودم عکسهای کلوزآپی ارسال کرده بودم، ظاهر ایشون رو پسندیده بودم.
    رابطه ما با اطلاع دادن به پدر و مادر ایشون رسمی تر شد و ارتباطات تلفنی زیادی با خودشون و پدر و مادرشون داشتم(پدر و مادر خودم هرگز از این ماجرا مطلع نشدن حتی تا امروز)، خانواده ایشون حتی یکی از آشناهاشون رو به تحقیق از محل زندگی من فرستادن. ایشون یکی از فرهیخته ترین خانمهایی بودن که من در طول زندگیم باهاشون آشنا شدم و پدر و مادرشون هم شاید بهترین و مهربانترین پدر زن و مادر زنی بودن که میتونست نصیب من بشه. یکی از دانشجویان ممتاز در مقطع کارشناسی ارشد یکی از رشته های مرتبط با دانشکده پزشکی، البته نه خود پزشکی و دندانپزشکی، بودن و حدود 10 سال از من کوچکتر. ما کل پروسه آشناییمون 1 ماه طول کشید
    ایشون خیلی از این خصوصیاتی رو که شما فرمودین به نحو عالی واجد بودن و تمام معیارهای دیگر من رو پذیرفته بودن به غیر از همون نگرفتن جشن عقد و نیاوردن جهیزیه.
    بسیار باهوش و اهل تجزیه و تحلیل بودن و اهل مطالعه.
    به اصرار پدر ایشون در پایان اون ماه بنده برای آشنایی نهایی و جلب نظر نهایی خانواده اونها به شهر محل زندگیشون رفتم و در اونجا متوجه اشتباه بزرگ خودم شدم که بدون دیدن عکسهایی کلوزآپ ظاهر ایشون رو پسندیده بودم و این پسند اشتباه در کنار اون همه خصوصیات اخلاقی و صفات عالی ایشون( که در ملاقاتمون متوجه شدم که همگی درست بوده و حتی خیلی بالاتر از اون چیزی بودن که در ارتباطات مجازی مینمودن.) باعث ایجاد علاقه در من شده بود. ایشون حتی از نظر اعتقادی هم به من نزدیک بودن(البته بر خلاف من به وجود خدا اعتقاد داشتن ولی به ادیان توحیدی اعتقاد نداشتن)
    اما مشکل چی بود؟ ایشون متاسفانه مبتلا به مشکلات خاص پوستی بودن(البته شاید مشکلات بزرگی به حساب نیان ولی به هر حال چون این چنین مشکلاتی تا حد زیادی احتمال توارث ژنتیکی دارن من در مورد ابتلای فرزندان آینده ام خیلی نگران شدم و از طرفی چون با تصویری که از چهره ایشون در ذهنم ایجاد کرده بودم خیلی تفاوت داشتن سرخورده شدم)، یعنی پوست ایشون از ضعف زیاد در کلاژن سازی رنج میبرد و به همین دلیل با بیش از 10 سال اختلاف سنی با من روی چهرشون چروکهای استاتیک پنجه کلاغی در کنار چشمها و همینطور خطوط خنده استاتیک در روی گونه هاشون بودن
    مواردی که حتی پدر من با 67 سال سن بهشون مبتلا نیست و به شکل ژنتیکی بنده هم اصلا چنین مشکلاتی رو ندارم. علاوه بر این روی چهره ایشون جوشهای زیرپوستی زیادی بود که خودشون گفتن از استرس دیدار اولمون اینطور شده و اون روز در دهانشون هم آفت زده بود یعنی به این مشکل ژنتیکی هم مبتلا بودن و در تمام سالهای عمرشون گاه به گاه با اون درگیر میبایست بشن. چیزهایی که اصلا در خانواده و نزدیکان من وجود نداشته.
    حالا من با یه سرخوردگی شدید بابت این موضوع روبرو بودم و نگران از اینکه من با وارد شدن به همون زندگیی که کلی براش رویاپردازی کرده بودم و بابت بحثهای عمیق علمی و فلسفی که با ایشون خواهم داشت خیال پردازی کرده بودم، چطور با این مشکلات ظاهری ایشون کنار خواهم اومد؟ حتی گاهی به بعضی از تاپیکهای ایجاد شده از طرف آقایون در سایت همدردی فکر میکردم مثل تاپیک آقای tojih که چطور بعد از شروع زندگی به علت همین به دل ننشستن همسرشون اون زندگی رو تموم کردن و چند تاپیک مشابه دیگه که الان هم نمونه های دیگرش از طرف آقایون در همدردی در جریان هست.
    خلاصش کنم که من در آخر با بهانه علاقه و وابستگی زیاد ایشون و خانوادشون به هم و عدم امکان مسافرت های زیاد در طول سال به محل زندگی ایشون، این رابطه رو تموم کردم و برای اینکه به اعتماد بنفس ایشون خدشه ای وارد نشه در آخرین پیامم بهشون گفتم که شما از نظر ظاهر و باطن هیچ چیز کم ندارین. ولی هیچوقت اون آیکونهای گریه ای که ایشون بعد از این تصمیم من ارسال کردن فراموشم نمیشه و همینطور اس ام اس اخر مادرشون رو که گفتن مگه ... چه اشتباهی کرد که با این بهانه ترکش میکنی؟ هنوز روی گوشیم دارم. البته بعدها با کمک یکی از عزیزان تالار همدردی تا حدود زیادی این خاطره بد رو از ذهنم خارج کردم.
    ایشون دقیقا همون خصوصیاتی رو که شما و خیلی از دوستان دیگه در این تاپیک برای یه زن لازم و کافی میدونستن داشتن اما من و قریب به اتفاق آقایون این موضوع رو نمیتونیم به ناخودآگاه خودمون بقبولونیم و هیچ چاره ای هم براش وجود نداره.
    خانمها تا وقتی که از چشم آقایون وارد نشن به قلبشون نمیرسن و وسط راه یه جایی گیر میکنن.
    همینجا یه نتیجه گیری غیر مرتبط با موضوع هم میکنم:
    اون خانم برخلاف انذارهایی که بیان میکنن که به شخصیت افراد در روابط مجازی نمیشه اعتماد کرد شخصیتی کاملا منطبق با روابط مجازی قبلیمون داشتن، و اگر من هم از این به بعد بخوام به کسی توصیه ای قبل از ورودش به عالم آشنایی مجازی برای یافتن همسر آیندش بکنم، فقط اینه که از نظر پسند ظاهری بیشتر مراقب باشه و موارد شخصیتی رو خیلی راحت تر میشه کنکاش کرد.


    خانم آبی بیکران


    بله من تا حد زیادی شیفته ظاهر این خانم شدم اما این صحبت شما بی انصافیه که من به توصیه های دوستان اهمیتی ندادم و اگر پست قبلیم رو بخونین میبینین که بعضی از توصیه های دوستان رو در پروسه انجام قرار دادم.
    راستی همون مورد که فرمودین دخترانی در این سن و سال فقط ازدواج رو با جشن عروسیش مترادف میبنن، همونطور که دیدیم این خانم در آخر از این جشن صرفنظر کردن. در حالیکه شاید اگر از تک تک خانمهایی که در این تاپیک پاسخی دادن بپرسین، هیچکدوم چنین چیزی رو قبول نکنن. من شخصا با این فرمایش شما که این علاقه رو بچگانه دونستین مخالفم و قبول یا رد این موضوع به نظرم ربطی به بزرگی و کوچکی افکار خانمها نداره، اما با متر و معیار شما هم که شده الان این خانم با قبول حذف جشن، بزرگ به حساب میان درسته؟


    خانم ستاره زیبا


    بنده اون تحقیق روانشناسی که میفرمایید رو در مورد خودم صادق نمیبینم و زیبایی کلا برای من همیشه جذابه. مثلا من الان هم بعد از گذشت حدود 10 سال از آشناییم با سنفونی 9 بتهوون هر روز به بخشهایی ازش گوش میدم و از زیباییش لذت میبرم همینطور خیلی از فیلمهایی رو که شاید تا بحال بیش از 10 بار کامل دیدم باز هم گاهی به تماشای بعضی قسمتهاشون راغب میشم.
    مثل معروفی هست که میگه زشتی هیچوقت عادی نمیشه اما به نظر من علاوه بر زشتی زیبایی هم هیچوقت عادی نمیشه.
    راستی اینکه فرمودین بعد از ازدواج اعتقادات نمیتونن شخصی باشن، رو تجربه خودم نشون داده که اتفاقا میتونن شخصی باشن ولی در صورتیکه دو طرف درک خوبی از مفهوم حریم و قلمرو فکری داشته باشن و این حریم رو رعایت کنن و سعی در شکستنش نداشته باشن.


    خانم setare_000


    نکات خوبی رو اشاره کردین که من هم از ابتدا در موردشون فکر کرده بودم و این اشارات شما باعث توجه بهترم خواهد شد. مثلا اون مورد سطح انرژی و فعالیت جسمی و جنسی رو که گفتین اتفاقا یکی از مسایلی بوده که همیشه وقتی به کیسهای ازدواج نزدیک به سن خودم فکر میکردم در موردش کمی نگران میشدم که نتونن همپا با من پیش بیان و آخرین نگرانی من هم این نیست که از این جهات از همسرم با هر سن و سالی عقب بمونم.
    اما دلیل اینکه در مورد سطح تحصیلاتشون در بین اعضای خانوادمون نگران بودم، دقیقا همون دلیلی رو داشت که عرض کردم یعنی نگران ایجاد احساس خود کم بینی در ایشون بودم، نه اینکه احساس بدی از میزان سطح علمی ایشون داشته باشم.
    من به شخصه اگر ایشون با همین شرایط و خصوصیات مثلا مدرک کارشناسی یا ارشدشون رو از یه دانشگاه رده پایین یا آزاد گرفته بودن حتما خوشحالتر از حالا بودم ولی اینکه به خاطر اینکه ایشون این مدرک رو ندارن طبق حدس شما خودم احساس بدی در مقابل خواهرهام یا همکارهای احتمالی خانم داشته باشم(ما همکار خانم در محل کار نداریم و کلا استخدام نیروهای خانم در شرکت نفت بسیار بسیار کم و قطره چکانی و فقط در بعضی بخشهای معدود ستادی و با داشتن پارتی های خیلی قدرتمند امکان پذیر هست)، باید بگم که اینطور نیست.


    خانم آی تک عزیز


    خوشحالم که پست دیگه ای از شما در تاپیکم دیدم. شما و فرشته مهربان تنها افرادی بودین که به تخطئه صرف تصمیم بنده نپرداختین و جنبه های مثبت این ماجرا رو هم دیدین و معنی یه پست مشاوره ای خوب همین هست.
    راستی بعضی از حدسیاتتون فعلا وقوع پیدا نکردن، من نه خونه دارم و نه ماشین. من فقط 3 سال سابقه کار دارم و برای خرید خونه در ششمین شهر گرانقیمت کشور کارمندهای تازه استخدام شرکت نفت هم نمیتونن با پس انداز 3 سال خونه خوبی بخرن و حداقل پس انداز 4 سال لازمه.(ای کاش الان سابقه کاری 10 سال به بالا رو داشتم تا با پس انداز هر یک سالم میتونستم یه خونه متوسط خریداری کنم و با اجاره دادنش کلی سود کنم.) پس این خانم مطمئنا اگر هم برای خونه جلو اومده باشه برای یکی از خونه های پدرم بوده که همشون تهرانه.
    در مورد ظاهر هم من از ظاهرم راضی ام به غیر از حدود 2 کیلوگرم اضافه وزن که هیچ جوری حذف نمیشه ولی هیچوقت به این فکر نکردم که در نگاه دیگران چقدر جذابم بلکه فقط وقتی بخوام به خانمی تقاضای آشنایی برای ازدواج چه به صورت حضوری و چه مجازی بدم چنین دغدغه ای خواهم داشت که حتما کاملا از نظر ظاهر من رو قبول کنه تا به مراحل بعدی وارد بشیم.
    اما بخش بعدی صحبتتون که گفتین ایشون ممکنه از قصد و هدفمند بعضی از مسائل رو مطرح کرده باشن مثل عدم اشتغال یا نداشتن معیار تا من رو گرفتار کنن، کمی فکرم رو مشغول کرده و در ارتباطات بعدیمون از اولین چیزهایی خواهند بود که در موردشون کنکاش خواهم کرد.
    اون دو مثالی که در مورد تربیت بچه ها پرسیدین رو هر دوشون رو از ایشون خواهم پرسید تا کمی بهتر بشناسمشون(البته من خودم هم جواب صحیحشون رو نمیدونم و احتمال میدم که هیچکدوم از دوستانی که در این تاپیک حضور داشتن هم ندونن)
    در آخر بگم که متاسفانه اون حدس شما اکثر مواقع قرین واقعیت هست و معمولا خانمهایی که مثل شما از یه دانشگاه خیلی تاپ(اگر اشتباه نکنم) فارغ التحصیل شدین در نظر آقایون، افرادی مثل خانم مدیر در فیلم ورود آقایان ممنوع به حساب میان ولی وقتی از داشگاههای در پیتی فارغ التحصیل میشن مثل سیتا در مسافری از هند.
    این جمله آخر هم آمیخته به مزاح بود.


    فرشته مهربان گرامی


    از پست مفید شما هم متشکرم که شما هم نیمه پر لیوان را دیدین و محسنات این ارتباط رو هم گفتید ولی به دلیلی که در انتهای پست اول تاپیک آوردم ترجیح میدم که از مشاوره حضوری استفاده نکنم. اما با توجه به اینکه در ارتباطات فعلیمون این خانم کمی وابستگی نشون میدن، اگر احیانا در انتهای آشنایی به این نتیجه برسم که این ازدواج موفق نخواهد بود، یکی از راههایی رو که بهانه ای خوب برای قطع ارتباطمون میدونم کمک گرفتن از مشاوره های تخصصی هست تا جلوی ایجاد ضربه عاطفی به این خانم گرفته بشه.
    تنها باید حقیقت را بیان کرد، نه دروغی را که حقیقی انگاشتنش خوب است.

    "بخشی از پیام برتراند راسل برای آیندگان"

  16. 3 کاربر از پست مفید اثر راشومون تشکرکرده اند .

    ario86 (دوشنبه 25 آبان 94), sanjab (دوشنبه 25 آبان 94), آی تک (دوشنبه 25 آبان 94)

  17. #19
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 29 شهریور 00 [ 00:15]
    تاریخ عضویت
    1390-2-04
    نوشته ها
    909
    امتیاز
    16,852
    سطح
    83
    Points: 16,852, Level: 83
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 498
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,315

    تشکرشده 3,200 در 813 پست

    Rep Power
    115
    Array
    دوست عزیز

    من منکر به دل نشستن طرفین نیستم این امر برای خانم و اقا ممکن است شدتش متفاوت باشد ولی در اولویتهای اول است خودم در ماه گذشته موردی را که از لحاظ شغلی و اخلاقی در رده بسیار قابل قبولی از نظر

    اجتماعی بود فقط بخاطر اینکه از لحاظ ظاهری با من هماهنگ نبود (به نظر من حتی از لحاظ ظاهری باید زن و مرد متناسب و مشابه هم باشند) رد کردم.

    اشتباه شما در مورد کیس قبلی بخاطر عدم دیدار حضوری بوده که به نظر من در اولویت اول است ظاهر - طرز صحبت کردن- انرژی هایی که در روابط اولیه بین دو نفر تبادل می شود و باید بیشتر جلسات حضوری و با ارتباط

    کلامی - چشمی و احساسی باشد (بدون وایستگی).

    ولی در کنار آن افکار - عقاید و سلایق و ... زاویه دید افراد در زندگی مشترک نیز بسیار مهم و حیاتی است.

    شما من را بیاد زندگی صمیی ترین دوستم انداختید که پدرش از مهندستان زبده و تحصیلکرده امریکا حدودا چهل سال پیش است که ازدواجش را به مادرش واگذار میکند و با دختری مورد تایید خانواده ازدواج میکند.

    دوست من دختر اول حاصل این ازدواج هست که خودش همیشه اقرار میکرد به نوعی شریک فکری پدرش هست

    هر نمایشگاه - کنفرانس- مسافرت خارجی حتی خرید کت و شلوار بود پدرش ترجیح میداد با او انجام دهد

    و به نوعی مادرش تنها بعنوان سرویس دهنده پخت و پز و شستشو در خانه بود خواهر و برادر کوچکترش

    تا نوجوانی بیشتر از خواهر بزرگترشان تبعیت میکردند چون بیشترین سرمایه گذاری پدر هم روی او بود و

    الحق هم دختر فعال و زرنگی هست ولی در جوانی خواهر و برادر هم یکی افکار افراطی اینوری پیدا کرد و یکی انطرف.

    به قول خودش مادرم محور اصلی انسجام و اتحاد فکری و رفتاری در خانه مان بود که نه توانای و مهارتش را داشت و نه حرفش در خانه خریدار داشت.

    متاسفانه چند ماه پیش بر اثر سرطان مادر نازنینش که زنی ساده و کدبانو بود فوت کرد ولی به قول خودش

    میگفت این روزها بیقراریهای پدرم حال و روز ما را بعد از این غم بزرگ زجرآ ورتر و دردناک تر کرده است. میگفت

    پدرم مرتب اشک میریزد و میگوید یکبار مادرت را پدرش کشت که نگذاشت رشد کند و بالغانه ازدواج کند و

    یکبار من که او را در عمل شریک و اقعی فکری و زندگی خود نمیدانستم.
    ویرایش توسط sanjab : دوشنبه 25 آبان 94 در ساعت 23:09

  18. 2 کاربر از پست مفید sanjab تشکرکرده اند .

    آی تک (دوشنبه 25 آبان 94), اثر راشومون (سه شنبه 26 آبان 94)

  19. #20
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 22:56]
    تاریخ عضویت
    1392-12-18
    نوشته ها
    524
    امتیاز
    13,135
    سطح
    74
    Points: 13,135, Level: 74
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,154

    تشکرشده 1,301 در 451 پست

    Rep Power
    102
    Array
    سلام اقای راشمون .
    واقعا با خوندن پست اخرتون مجبور شدم براتون بنویسم... می دونم شخصیت خاص خودتون رو دارید و ... با این جال گفتم بگم...واقعا قصدم فقط و فقط کمک هستش...

    به نظر بنده لپ کلام رو خانم فرشته مهربان به شما گفتند ولی شما در جواب ایشون می گید نه؟!

    خوشحالم از این بابت که شما حقیقت موضوع رو اذعان کردید و می فرمایید که وقتی مشاوره خواهید رفت که به این نتیجه برسید ازدواج با ایشون مناسب شما نیست ؟! به نظر بنده شاید یک جورایی حس می کنید اگه پیش مشاوره برید از همین ابتدا شما دو نفر رو از ادامه رابطه منع کنند از طرفی شما بنا به هر دلیلی نمی خواید این اتفاق حالا حالا ها بیفته..شاید یک دلیلش این هستش واقعا دنبال نکات مثبت تر و البته عمیق تری از ایشون برای ازدواج باهاشون هستید (اینو در بهترین حالتش گفتم و امیدوارم همین طور هم باشه و نه چیز های دیگه که این جا مطرح نمی کنم البته نه لزوما چیز های بد مثلا کلا به هر حال یک مدت با ایشون باشید خودش تجربه ای هستش و باعث شناخت بیش تر شما از خانم ها ولی !!)

    ولی توجه کنید به نظر من نه تنها این دختر خانم و بلکه همه ی دختر خانم هایی که چه شما چه بنده و چه هر پسری برای ازدواج در نظر می گیرند این طور نیست که یک مدت رو باهاشون باشیم بعد مثلا به این نتجیه برسیم نه اونی هم که فکر می کردیم نبود بعدش دنبال راهی باشیم که توام هم عذاب وجدان کمتری بگریم و از اون دختر خانم جدا بشیم...در نهایت هم با حرفایی مثل من نمیتونم تو رو خوشبخت کنم و... جدا شیم ازش و فکر کنیم می تونیم عذاب وجدان کمتری داشته باشیم...

    توجه کنید شما یک پسر 34 ساله هستید ولی اون خانم یک دختر خانم 20 ساله... با شرایط خاصی که گفتید... حالا فکرشو بکنید بعد یک مدت رابطه و این که ایشون دختری هستند در اوایل راه و ... به شما دل ببندند بعدش شما به این نتیجه برسید واقعا ایشون مناسب شما نیستند...دو راه پیش رو دارید یا پای روی عقلتون بذارید و با دلتون با ایشون ازدواج کنید که ممکن نیست فرجام لزوما خوشی داشته باشه یا این که از ایشون برای همیشه جدا بشید...حالا از نگاه اون خانم به قضیه نگاه کنید ؟! ایشون وقتی از جانب شما طرد بشند (اونم با بهترین روش ها از نظر شما که احساسات ایشون لطمه نخوره)ولی توجه کنید درسته ایشون شاید سن کمی دارند ولی بچه که نیستند و متوجه می شند که این شما بودید که عقب کشیدید حالا یک دختری که بقیه ی شرایطش درسته(از هر نظر ایراد خاصی نداره در صورتی که اون خانم قبلی مثلا از نظر چهره زیبا نبودند و به دلیل استرسی هم که داشتند مشخصه واقعا همین طور بوده و مطمئن باشید ایشون هم خیلی رنجور شدند و چه بسا تا الان هم باشند ) شاید یک هفته نهایتا فکرش درگیر باشه بعدش هم فراموش می کنه و تموم احتمالا ولی این خانم پیش خودش فکر می کنه نکنه مثلا من چون خانوادم این طوری بودند اون منو نخواست...نکنه به خاطر تحصیلاتم بود و... خلاصه این میشه براشون عقده... از طرفی شاید ایشون تا این سن با هیچ پسری در ارتباط نبودند که احتمالا طبق گفته هاشون این طوری هستش و این ارتباط با شما سبب بشه بعد جدایی از شما به دلیل چهره ی ریبایی که دارند و همیشه هم پسرانی هستند در کمین این دختران اونم فقط برای یک دلیل ...پس این خانم با اون ها هم صحبت بشه و... اتفاقات خیلی بدی خدایی ناکرده برای ایشون بیفته...

    خلاصه کلام به نظرم کمی محتاط تر عمل کنید...مخصوصا راجب این دختر خانم با شرایط خاص...باز نشه خدایی ناکرده بعد کلی لطمه و ضربه وارد شدن به این خانم تازه بگید مثلا براتون تجربه شد و.. تجربه ای از جنس تجربه ی قبلیتون از این بابت که احساسات یک دختر خانم جریحه دار شده و واقعا کسب چنین تجربه و تجربه هایی با این بهای سنگین اصلا نه اخلاقی نه اعتقادی و... هیج جوره منطقی نیست....

    راستی ببخشید اینو میگم صحبت کردن راجب بعضی مسایل خاص راجب فردی که قراره شاید همسر شما بشند در اینده در این جا با این که درسته فضا مجازی هست به نظرم شاید جالب نباشه مثلا همین بحث مو و... به نظرم شما به بعضی چیزا بیش از حد توجه دارید و لزوما دونستن بعضی چیزا شاید خیلی هم خوب نباشه !!! و لزوما بر بالا بودن دانش نباشه...


    امیدوارم قبل از این که خیلی دیر بشه پیش مشاور کار درست برید...

    ضمنا شما نظر بنده رو هم بخواید راجب این وصلت با چیزایی که گفتید نه به خاطر خانوادشون اصلا...بلکه به خاطر اختلاف فاحش سطح درک و دانشتون و همچنین در کنارش سن و شخصیت خاص شما بنده مناسب نمی بینم...با این حال بازم میگم پیش مشاور برید...اون شما دو نفر رو حضوری می بینه و خیلی دقیق نظر خواهد داد.

    و در نهایت از خدا می خوام ان چه که خیر و صلاحتون هست رقم بخوره.

  20. 2 کاربر از پست مفید فدایی یار تشکرکرده اند .

    همت 1400 (سه شنبه 26 آبان 94), اثر راشومون (سه شنبه 26 آبان 94)


 
صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: چهارشنبه 05 آذر 93, 11:34
  2. ازدواج آسان بگیریم یا سخت؟
    توسط مهنا67 در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: پنجشنبه 07 دی 91, 16:20
  3. پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: چهارشنبه 29 آذر 91, 22:07
  4. آخه چرا خیانت؟
    توسط gloria در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: پنجشنبه 10 اردیبهشت 88, 19:46
  5. مهربون بیا تو عیدی بگیر و عیدی بده
    توسط estar7 در انجمن معارف و مناسبت ها
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: دوشنبه 03 فروردین 88, 11:29

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:21 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.