به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 5 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 50 , از مجموع 51
  1. #41
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 دی 94 [ 23:14]
    تاریخ عضویت
    1393-7-24
    نوشته ها
    47
    امتیاز
    1,608
    سطح
    23
    Points: 1,608, Level: 23
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    83

    تشکرشده 39 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من چندتا از پست ها رو بیشتر نخوندم .امیدوارم که حرفام کمک کننده باشه

    ببخشید ولی این بحث زیبایی که بعضی ها میان اینجا براش تاپیکدرست میکنن از پایه غلطه

    اگه زیبایی فقط به منظوراینکه یکی ازت خوشش بیاد و بیاد خواستگاری شاید درست باشه اما نه به مفهموم واقعی خوشبختی


    من که هرچی ادم دیدم که شوهر خوب و حتی خوش قیافه و با موقعیت خوب پیدا کردند قیافه معمولی و زیر معمولی داشتن به شکلی که لج منو در اودرن

    قیافه فقط یک فاکتوره و اونقدر ها هم کلیدی نیست. زیبا باش اما کافیه یک مشکل یک عیب یک نقص یک ایراد یک خطا یک پاشنه اشیل داشته باشی اونوقت خوشکلیتو باید براری دم اینه فقط خودت زل بزنی توی صورت خودت

    تو زیبا باش اما خانواده زیرمتوسط داشته باش خانواده با فرهنگ پایین داشته باش.خانواده ای با ظاهر نامتناسب داشته باش. یک بیماری داشته باشی.یک عیب پنهان داشته باشی اونوقت ببین کسی رو که مدنظر خودته رو میتونی بهش برسی؟؟ یا یه قدم برای کسیکه دو قدم برات جلو گذاشته جلو بزار ببین دیگه باهات چکار میکنه. اونوقته که مردای سرزمینم بهت میگن سهل الوصول یا شک میکنن نکنه تو باهمه همینطوریئ هستی

    الان زیبا هم باشی ادمی که ازت پایین تره اول نگاه خونه بابات و درامدش میکنه بعد تازه دربارت فکر میکنه.حتی ادمی که نیاز مالی نداره اما موقعیت اجتماعیش یکم توچشم هست اول میبینه خونت کجای شهره. بابات چیکارست و حساب بانکیش چقدر داخلشه

    توی کشور ما زن به معنای واقعی بدبخته اگه خانواده نداشته باشه اگه خانواده باسطح پایین داشته باشه اگه یه عیب داشته باشه.اصلا اگه دل داشته باشه.

    چرا خیلی از دخترای این کشور باید تا نزدیک سن سی سالگی با تنهایی و بی کسی بسوزن و بسازن چون خانواده ندارن یا مشکلی دارن؟ چرا دخترای ما توی خونه خودشون هم غریبه اند؟ الان توی خیلی از شهرا بالای 22 سه سال به دختر به زوری خرجی میدن خیلی شهرا که پایین تر از اون هم نمیدن . از 25 سالگی بهش میگن ترشیده یا بی شوهر مونده یا صدتا تهمت بهش میزنن چزا ؟ چون شوهر نکرده. درحالیکه اگه خودش هم خودشو خوش نگه داشته باشه اونا نمیزارن.میزارنش زیر منگنه. درحالیکه مشکل از خودشونه. از اینکه لااقل ظاهر رو حفظ نمیکنن تا دخترشون خوشبخت بشه.فکر میکنن با خود بدبخت نشون دادن منافع بیشتری برای خودشون جمع میکنن. این بدبخت کجا باید پناه ببره؟

    در بهترین حالتش به علاقه یک ادم روی خوش نشون میده و اونوقت بهش میگه سهل اولصول و یعد هم رها میشه
    عزیزم همه اینها که گفتم مربوط میشه به یک ادم تنهایی که حقشه لااقل تویاین سن کسی که شایسته وجود خودش باشه رو داشته باشه اما نداره و این دلیلش خوشکلی و زیبایی نیست.

    معمولیا و زیر معمولیایی که خانواده خوب وزیبا دارن خوشبخت ترن عزیزم.درست دور و برت رو نگاه کن
    ویرایش توسط voroujak : سه شنبه 26 آبان 94 در ساعت 21:31

  2. کاربر روبرو از پست مفید voroujak تشکرکرده است .

    faezeh_66 (پنجشنبه 28 آبان 94)

  3. #42
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 مرداد 01 [ 23:19]
    تاریخ عضویت
    1394-6-14
    نوشته ها
    128
    امتیاز
    7,807
    سطح
    59
    Points: 7,807, Level: 59
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 143
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    37

    تشکرشده 145 در 70 پست

    Rep Power
    29
    Array
    وروجک عزیزم..خیلی برات حرف دارم.
    عزیزم من از بابام گفتم پس حتما نخوندی.حقوق بابای من اصلا کم نیست.تو حسابش ان ملیون پوله ولی بیا خونه ی مارو ببین،60متره.بیا زندگیمونو ببین،خسیس میدونی یعنی چی؟یعنی بابات تو یک ماه ده تومن پول بزور بهت بده یعنی پول نده که حداقل تو دانشگاه غذا رزرو کنی!یعنی سال بگذره یادش نیاد پول بده یه مانتو بخری یعنی تفریح صفر رفت و امد صفر
    وجهه اجتماعی میدونی چیه؟اونیه که ما خیلی داریم!هر خواستگاری بیاد از منم اصلا خوشش بیاد خوب؟بره از همسایه بغلیمون یک تحقیق ساده بکنه همونجا برمیگرده!
    شده بابات بره دم در با صدای بلند هزاااار حرف زشت بزنه؟و تو اب شی ؟شده ابرو نه تو فامیل داشته باشی نه خانواده؟و قوز بالا قوز اینه که دلربا هم نباشی!اینها همه یک هزارم زندگی منم نیست عزیز دلم
    بابای من پولداره!پولشو میخوام چکار؟داماد بابای من پولشو میخواد چکار؟
    حرف واسه گفتن زیاده عزیز دلم..
    خیلی حرفات درسته خیلیییی.قبول دارم.
    اما کسیو میشناسم که همه چیزش صفر بود حتی خانوادش پدرش اعتیادی داشت که کلا چیزی متوجه نمیشه،یک ازدواج فوق العاده موفق داشته با پسری که هزار برابر ازش زیبا تره

    من اگه بخوام مکشلاتمو بگم که یه طومار میشه.
    مامان من منو همیشه قایم میکنه!اگه کسی از من خوشش بیاد خیلی رک میگه مگه تو چی داری؟واقعا عقل از سرش پریده!!
    مامانم کلا فقط دو نفر تو عالم براش مهمن،دختر بزرگش،دامادش

    الانم هیچی تغییر نکرده، هدف از این تایپیک اعتماد بنفسی بود که به کمک بقیه ای که شاید هیچوقت متوجه نبودن، تو خودم کشتم!
    هنوز هم من تو همین خانواده ام با همین پدری که جلوی هیچ بشری برامون ابرو نزاشته و همین مادری که منو کیلومترها از خودش دور کرده!خواهری که فقط فکر خرج کردن از جیب مامانشه!همین!

    شرایط همونه و تغییر نخواهد کرد
    منم شاید مثل خیلی از دخترا بخاطر شرایطم یا نه اصلا بخاطر مصلحت ازدواج نکنم
    هدف تایپیکم شاید دقیقا همین بود،تغییر خودم و پذیرش اینده ای که نمیخوام بزارم بهم تحمیل بشه،
    قطعا ازدواج مهمه اما نمیخوام دیگه بهش فکر کنم.
    بدتر از همه اونه که با هرکی دوست میشی یهو با یک ادم خیلی خوب ازدواج کنه
    دیگه نمیخوام اینا برام مهم باشه
    میخوام کتاب بخونم واسه خودم بیرون برم شده تنهایی،میخوام بی دلیل خوش باشم نمیخوام انقد احمقانه و بسته فکر کنم..
    فرصت زندگی فقط یک بار بمن داده شده و نمیخوام دیگه این افکار چرت و پرت بمن غلبه کنن.
    اگر بخوام بهشون فکر کنم چیزی ازم نمیمونه،همونطور که تا الان منو خورده،
    تهش چیه؟ازدواج نمیکنم!فدای سرم.نمیخوام منتظر محبت از کسی باشم میخوام خودم انقدر خودمو دوست داشته باشم تا حداقل به ظاهر،نیاز به محبت کسی نداشته باشم!

    پستی که برام گذاشتی منو مصمم تر کرد عزیزم.
    ممنون واقعا ممنون.

  4. 4 کاربر از پست مفید ابی اسمان تشکرکرده اند .

    rayehe (یکشنبه 01 آذر 94), گندم.م (چهارشنبه 27 آبان 94), voroujak (چهارشنبه 27 آبان 94), صبا_2009 (چهارشنبه 27 آبان 94)

  5. #43
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 19 مرداد 98 [ 22:19]
    تاریخ عضویت
    1389-12-03
    نوشته ها
    109
    امتیاز
    6,710
    سطح
    53
    Points: 6,710, Level: 53
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    29

    تشکرشده 187 در 78 پست

    Rep Power
    25
    Array
    خانم محترم کی تا حالا صرفا با زیبایی شخص مهمی شده یا تاثیر مهمی در تاریخ گذاشته؟؟!!
    یکم اعتماد به نفس داشته باش!

    مردی که شما رو بخاطر ظاهر یا زیبایی بخواد، به هیچ وجه به درد ازدواج نمی خوره. این گونه افراد متاسفانه ازدواج رو مثل خرید کالا می بینن.

    خصوصیات خیلی مهم تری هستند که به برخی شون در زیر اشاره می کنم. قطعا کسی که بخواد درصد موفقیت ازدواجش رو خیلی بالا ببره به این خصوصیات توجه خیلی زیادی می کنه نه ظاهر طرف مقابلش:


    - اخلاق خوب و مسلط به بودن به اعصاب
    - صداقت و تعهد به زندگی مشترک
    - شغل ، تحصیلات، تخصص
    - وضع اقتصادی
    - خانواده
    - داشتن دانش همسرداری و تربیت فرزند
    - فرهنگ و اعتقادات
    - روابط عمومی و اجتماعی خوب

    شما هم بهتره موارد بالا رو تاجایی از دستت بر میاد بهترش کنید. خیلی از موارد بالا رو شما خودتون شخصا می تونید بهبود بدید.

    -----------------------------------
    بعدم شما چند سالته؟ اگر دانشجو هستی. بشین درست رو با قدرت بخون و به فکر ازدواج نباش که الان این موضوع برای شما فعلا مهم نیست.

    عنوان تاپیکت هم اصلا خوب نیست.

  6. کاربر روبرو از پست مفید amirmahmood تشکرکرده است .

    باغبان (چهارشنبه 27 آبان 94)

  7. #44
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 13 خرداد 04 [ 20:05]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,225
    امتیاز
    94,117
    سطح
    100
    Points: 94,117, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 86.0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,934

    تشکرشده 6,925 در 2,425 پست

    Rep Power
    0
    Array


    تو را می شِناسم ای

    آسمان رنگی

    تو با اسم ِ شب ِ ،،، من آشنایی

    از نوشته های تو پیداست

    که از ایل و تبار ِ عاشقایی!


    سلام

    شما مفید بودن را به شرط آرامش معنا می کنید ، پس می تونیم بگیم ، هدف اصلی شما آرامشه !

    یکی از چیزهایی که باعث میشه ، از آرامش دور باشیم ، اینکه همیشه در گذشته و آینده باشیم و زمان حال را فراموش کنیم !

    گذشته که گذشته ، و آینده که نمی دانم کجاست ، کجاست !

    وقتی قلم عفو بر خطای خودمان و دیگران بکشیم و آینده را به خداوند بسپاریم و زمان حال را درست استفاده کنیم !

    می تونیم بگیم داریم آماده سفر میشیم ، سفری به سرزمین ِ آرامش ! ( باید جای قشنگی باشه )

    شما راهکار خیییییییلی خوبی در پیش گرفتید : نماز اول وقت – قرآن خواندن و تفکر به آیات !

    ( دعای عهد و ندبه ، با صدای استاد فرهمند ، باعث میشه تو چشمات آرامش موج بزنه !!!)


    حالا من یه تکنیک زیر خاکی بهت میگم که اگر انجامش بدی بهت کمک میکنه !!

    استادم یه روز بهم گفت روزی دو ساعت این کار را بکن : ( به مدت یه هفته )

    هر موقع دو ست داشتی ، دلش را داشتی ، وضو بگیر ، جا نمازرا پهن کن و رو به قبله بشین و به چیزی فکر نکن – فقط از سکوت لذت ببر – لذت ببر از تنهایی خودت – لذت ببر از صدای کائنات – لذت ببر از جولان دادن بادها !

    روزی 2 ساعت شاید سخت باشه برای شروع ، ولی شما روزی 20 دقیقه این کار بکن - و اگر تونستی کامل انجام بدی اتفاق خوبی برات می یافته .



    من پست ها و دردل های قبل را که داشتم می خوندم ، یه خورده ناراحت شدم ، ولی یه انگشتر تو دستم دارم ، وقتی بهش نگام می کنم احساس خوبی پیدا میکنم !

    تو ام اگر دوست داشتی یه نشانی برای خودت بزار ، برای اینکه همیشه یادت باشه واقعا کی هستی !!

    همیشه یادت باشه خدا بزرگه و هوای ما را داره ! – همیشه یادت باشه که باید همیشه شاد باشی ، حتی در سخترین شرایط !

    اگر به این مهم برسیم ، شاید هیچ اتفاقی را بد و سخت ندونیم !

    ...........................


    وقتی ما ایده هایی ، برای شروع داریم ، همیشه بین انتخاب ها گیر می کنیم ، و می ترسیم وارد آن بشیم و به خودمان میگیم شاید موفق نشوم !

    مثلا شما علاقه دارید طراح بشید ! این هدف طراحی و هنری ، مثل یه شی ای میمونه که اون ور دیوار هست !

    و ما مدام به خودمان میگیم : ای خدااااااا ، پشت دیوار چه خبره ! نکته گنج باشه !

    بهترین کار این است که خودمان را بالای دیوار بکشیم و ببنیم پشت دیوار چی هست !

    در سرزمین اما و اگر ها نباش و به خودت نگو ، اکر برم اون ور دیوار چی میشه


    منظورم ، این است که یه خورده از کار را انجام بده ، ببین لذت می بری از کار ، مثلا طراحی ( این مفهوم رفتن بالا دیوار هست ! )

    ولی اگر این کار را نکنیم همیشه می گیم برم طراح بشم – نشوم ...... یه جورایی دور خودمون می چرخیم

    نگذار ، زمان مجبورت کند، بالای دیوار بری - سن خوبی داری ، هوشمندانه استفاده کن !

    تو همین تالار کسانی بودند که تایپیک داشتند و گفتند ، من دوست ندارم وارد جامعه بشم – دوست ندارم زندگی کنم !
    این عزیزان سن کمی داشتند و حاضر نیودند این کار را بکنند - ولی زندگی یه روزی مجبورشون میکنه وارد جامعه بشند
    17 سالگی یا 40 سالگی !


    در مورد اینکه هدف را گم کردی ، خدمت بزرگوارتان عرض کنم که باید باز از خودتون سئوال بپرسید :

    یه برگه بردارید و بگویید ، من چه توانایی هایی دارم - از چه کاری لذت بیشتری می برم – تو چه کاری می تونم مفید تر بشم !

    حالا اگر شک داشتی در هر کدومش قضیه که گفتم را انجام بده ( بالا رفتن از دیوار و دیدن ! )

    این قدر باید این آنالیز را انجام بدی تا پیدایش کنی – مطمئن باش پیداش میکنی !


    من شما را خانم قو ای دیدم - وقتی مسیر اصلی خودت را پیدا کردی باید مدت زمان آن هم تعیین کنی

    نباید از هدف های بلند مدت بترسیم

    مثلا یه هدف بلند مدت انتخاب می کنی مثلا 4 ساله ، باید یه میکرو هدف هم برای خودت تعیین کنی ( کوتاه مدت )

    گذشته با آینده برابر نیست !

    به خودت بگو من می خواهم این راه را تا آخرش برم با توکل به خداوند !

    تو مسیرت مطمئن باش با انسان های جدیدی آشنا میشی و در این مسیر کمک حالت می شوند

    باید به خدا اطمینان داشته باشیم .


    درد و دل های منفی را بزار کنار !

    به جاش :

    شاد باش ای کبوتر دلواپس پرواز


    .........


    راستی در مورد رنگ قرمز شما مطالبی فرمودید :

    به قول یه بنده خدایی :
    جعبه جعبه جلوتون نوشابه باز میکنیم و ........!

    ههههههه هههههههه



    یا حق .



  8. 2 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    گندم.م (چهارشنبه 27 آبان 94), یاس پاییزی (چهارشنبه 27 آبان 94)

  9. #45
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 20 شهریور 95 [ 15:03]
    تاریخ عضویت
    1394-6-28
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    1,359
    سطح
    20
    Points: 1,359, Level: 20
    Level completed: 59%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    129

    تشکرشده 85 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزیزم.با خوندن پست اخرت خیلی ناراحت شدم.
    پدر من معتاده ...بیسواده....رفیق باز بود...مشروب میخورد....عصبیه....بد دهن...
    خلاصه که زجری که بابتش کشیدیم وصف نشدنیه....ولی سه تا دختر داره که خداروشکر هرسه ازدواج کردیم....و میشه گفت زندگی ارومی داریم....
    بعضی وقتا خدا یه چیزایی رو واسه ادم نگه میداره یکم جلوتر بهت میده
    از خدا میخوام ایندت خوب باشه....ادم مناسبت که پیدا بشه کاری به خانوادت نداره....امیدوار باش

  10. 2 کاربر از پست مفید گندم.م تشکرکرده اند .

    rayehe (یکشنبه 01 آذر 94), باغبان (چهارشنبه 27 آبان 94)

  11. #46
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 دی 94 [ 23:14]
    تاریخ عضویت
    1393-7-24
    نوشته ها
    47
    امتیاز
    1,608
    سطح
    23
    Points: 1,608, Level: 23
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    83

    تشکرشده 39 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط ابی اسمان نمایش پست ها
    وروجک عزیزم..خیلی برات حرف دارم.
    عزیزم من از بابام گفتم پس حتما نخوندی.حقوق بابای من اصلا کم نیست.تو حسابش ان ملیون پوله ولی بیا خونه ی مارو ببین،60متره.بیا زندگیمونو ببین،خسیس میدونی یعنی چی؟یعنی بابات تو یک ماه ده تومن پول بزور بهت بده یعنی پول نده که حداقل تو دانشگاه غذا رزرو کنی!یعنی سال بگذره یادش نیاد پول بده یه مانتو بخری یعنی تفریح صفر رفت و امد صفر
    وجهه اجتماعی میدونی چیه؟اونیه که ما خیلی داریم!هر خواستگاری بیاد از منم اصلا خوشش بیاد خوب؟بره از همسایه بغلیمون یک تحقیق ساده بکنه همونجا برمیگرده!
    شده بابات بره دم در با صدای بلند هزاااار حرف زشت بزنه؟و تو اب شی ؟شده ابرو نه تو فامیل داشته باشی نه خانواده؟و قوز بالا قوز اینه که دلربا هم نباشی!اینها همه یک هزارم زندگی منم نیست عزیز دلم
    بابای من پولداره!پولشو میخوام چکار؟داماد بابای من پولشو میخواد چکار؟
    حرف واسه گفتن زیاده عزیز دلم..
    خیلی حرفات درسته خیلیییی.قبول دارم.
    اما کسیو میشناسم که همه چیزش صفر بود حتی خانوادش پدرش اعتیادی داشت که کلا چیزی متوجه نمیشه،یک ازدواج فوق العاده موفق داشته با پسری که هزار برابر ازش زیبا تره

    من اگه بخوام مکشلاتمو بگم که یه طومار میشه.
    مامان من منو همیشه قایم میکنه!اگه کسی از من خوشش بیاد خیلی رک میگه مگه تو چی داری؟واقعا عقل از سرش پریده!!
    مامانم کلا فقط دو نفر تو عالم براش مهمن،دختر بزرگش،دامادش

    الانم هیچی تغییر نکرده، هدف از این تایپیک اعتماد بنفسی بود که به کمک بقیه ای که شاید هیچوقت متوجه نبودن، تو خودم کشتم!
    هنوز هم من تو همین خانواده ام با همین پدری که جلوی هیچ بشری برامون ابرو نزاشته و همین مادری که منو کیلومترها از خودش دور کرده!خواهری که فقط فکر خرج کردن از جیب مامانشه!همین!

    شرایط همونه و تغییر نخواهد کرد
    منم شاید مثل خیلی از دخترا بخاطر شرایطم یا نه اصلا بخاطر مصلحت ازدواج نکنم
    هدف تایپیکم شاید دقیقا همین بود،تغییر خودم و پذیرش اینده ای که نمیخوام بزارم بهم تحمیل بشه،
    قطعا ازدواج مهمه اما نمیخوام دیگه بهش فکر کنم.
    بدتر از همه اونه که با هرکی دوست میشی یهو با یک ادم خیلی خوب ازدواج کنه
    دیگه نمیخوام اینا برام مهم باشه
    میخوام کتاب بخونم واسه خودم بیرون برم شده تنهایی،میخوام بی دلیل خوش باشم نمیخوام انقد احمقانه و بسته فکر کنم..
    فرصت زندگی فقط یک بار بمن داده شده و نمیخوام دیگه این افکار چرت و پرت بمن غلبه کنن.
    اگر بخوام بهشون فکر کنم چیزی ازم نمیمونه،همونطور که تا الان منو خورده،
    تهش چیه؟ازدواج نمیکنم!فدای سرم.نمیخوام منتظر محبت از کسی باشم میخوام خودم انقدر خودمو دوست داشته باشم تا حداقل به ظاهر،نیاز به محبت کسی نداشته باشم!

    پستی که برام گذاشتی منو مصمم تر کرد عزیزم.
    ممنون واقعا ممنون.

    افرین اسمان ابی .واقعا تصمیم خوبی گرفتی. اینقدر دلخوشی برای خودت درست کن که اینجور فکرا نتونه سراغت بیاد
    اون حرفا رو هم زدم که بدونی شرایط اجتماعی دخترای زیادی هست که خرابه و تحت فشار ن واسه منفی گرایی نزدم اونهارو

    خیلی حرفات خوب بود. من هم ازت یاد بگیرم به امید خدا

  12. 2 کاربر از پست مفید voroujak تشکرکرده اند .

    گندم.م (چهارشنبه 27 آبان 94), باغبان (چهارشنبه 27 آبان 94)

  13. #47
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 مرداد 01 [ 23:19]
    تاریخ عضویت
    1394-6-14
    نوشته ها
    128
    امتیاز
    7,807
    سطح
    59
    Points: 7,807, Level: 59
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 143
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    37

    تشکرشده 145 در 70 پست

    Rep Power
    29
    Array
    اقای AMIRMAHMOODسلام ممنون از راهنمااییتون.
    من هیچ جای تیپیکم نگفتم یه اقا خانومو صرفا برای زیبایی میخواد،گفتم این هم یکی از موارد مهم هست.که خیلی هم تاثیر گذاره،اما نه به این معنی که باعث میشه انتخاب بهتر و زندگی موفق تری داشته باشه.
    بله من هم دارم رو خودم کار میکنم که بقیه موارد رو در خودم رشد بدم،
    راجع به سن و سال ،هم سن های من که هیچ الان تو خانواده دبیرستانیا دارن ازدواج میکنن.بحث من کلا اعتماد بنفسم بود و فکر غلطم که به کمک دوستان داره اصلاح میشه.


    باغبان عزیز انقدر حرفاتون خوبه که واقعا با یک بار خوندن نمیشه
    حتما اون تکنیک زیرخاکی رو شروع میکنم.باید خیلی ارامش بده،اون دوتا دعا رو هم گرفتم..چه صدای قشنگی دارن خیلی خوبه ممنون
    واقعا درسته...تا کی بشینم و بگم من نمیتونم؟حداقل امتحانش کنم و ببینم ایا واقعا میتونم یا نه،خیلی خوب بود..
    حرفاتون بهم ارامش و انرژی زیادی میده ممنونم ازتون از اعماق وجودم..

    یک پرسپلیسی انقد ارامش به ادم تزریق کنه اخه؟


    گندم عزیزم ممنون از همدردیت
    بخاطر اخلاقای خاص بابا من خیلی از هم سنام دور افتادم.چون حق معاشرت با هیچکسی رو نداشتم.تو مدرسه هم فقط درس میخوندم و اونجا هم کاری به کسی نداشتم چون این دنیای بسته برام یک باور شده بود.محیط دانشگاه تازه منو بخودم اورد که چقدر از لحاظ شخصیت اجتماعی از بقیه عقبم و چقدر کم رو و خجالتی و بدون اعتماد بنفسم..
    ممنونم عزیزم با ارزوی بهترین برای شما و خواهرای گلتون

    وروجک عزیز تر از جان..
    ما یک تفکر اشتباهو اونقدر پرورش دادیم که باورش کردیم.
    خودمونم بی تقصیر نبودیم.بسه هرچی غر غر کردیمبهتره بلند شیم و بیخیال دنیا،واسه خودمونم که شده،خوش باشیم:)

    قبلا یک تایپیک زده بودم،یکی از دوستان نظری داده بودند که ناراحتم کرد،کاش خلاف قانون نبود تایپیک قدیمی رو بالا اورد تا حرفی میزدم

  14. 2 کاربر از پست مفید ابی اسمان تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (پنجشنبه 28 آبان 94), گندم.م (چهارشنبه 27 آبان 94)

  15. #48
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 آذر 98 [ 23:02]
    تاریخ عضویت
    1394-1-24
    نوشته ها
    762
    امتیاز
    26,356
    سطح
    97
    Points: 26,356, Level: 97
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 994
    Overall activity: 57.0%
    دستاوردها:
    OverdriveRecommendation Second ClassTagger First ClassVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    2,761

    تشکرشده 2,595 در 691 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    216
    Array
    سلام خانوم ابی اسمان


    هر چند که شیرینی ندادین، ولی همین که انرژی مثبت با تغییر افکارتون به خواننده گان تاپیکتون منتقل میکنید، ما راضی هستیم!
    من فقط یه مطلب در مورد اینکه تصمیم گرفتین دست به تجربه های حدید بزنید خدمتتون بگم، شما تو مسیرتون که قراره طی کنید، با خیلی از وقایع و رخداد ها مواجه خواهید شد، پیشنهادم اینه که در حال طی کردن مسیر یه قانون پیش پا افتاده ای که همه ما به گوشمون خورده ولی به سادهگی به باد فراموشی سپردیم، رو اجرا کنید.
    اون قانون w 5 question هست، قطعا شنیدید، ولی چون برای خودم مفید بوده، به شما میگم،منو با یه قانون اشنا کرد به اسم. دبلیو فایو کویسشن، به معنا 5 سوال .

    Who did that?
    What happened?
    Where did it take place?
    When did it take place?
    Why did that happen?
    البته یه دونه ام خودم اضافه کردم
    How did it take place?
    سعی کنید تو مسیرتون هر چیزی که توجه اتون رو جلب کرد این پنج سوال رو از خودتون بپرسید و بهش پاسخ بدین.
    اینجوری با چیزهای جدید اشنا میشید، به فرایند حل مسیله، انالیز و تحلیل، و از همه مهمتر به افزایش اگاهی هاتون کمک میکنید،
    مثال: شما و دوستتون برای خرید به سمت مرکز خرید حرکت میکنید! در طول مسیر از کنار مغازه ای رد میشوید که در حال احداث مثلا بیمه فلان است. شما این پنج سوال رو از خودتون میپرسید ولی دوستتون خیر، در ادامه روزگار، هر دو شما مثلا با شرایطی مواجه میشوید که بلید ماشین خانواده رو بیمه کنید! چون هر دو شما سایقه بیمه کردن ماشین ندارید، ترس و اضطراب به وجودتان رخنه میکند، احتمال خیلی کم دوستتان با کلی کنکاش و چالش ماشین را بیمه میکند بعد از سپری شدن مثلا سه روز و با چهار اشتباه. ولی شما که اگاهی نسبی به واسطه سوالات دارید، زودتر و کم اشتباه تر و با اعتماد به نفس بیشتری ماشینتون رو بیمه میکنید! اینجا عیار شما مشخص میشه.

    حالا این روش رو میشه هکه جا پیاده کرد، در یاد گرفتن رانندگی، تربیت بچه های اطرافیان، ارتباطات مردم، محیط کسب و کار و ....

    امیدوارم به کارتون بیاث، موفق و پیروز باشید،




    راستی باغبان چندتا سوال از پست ات برام پیش اومد بعدا ازت میپرسم. فقط کاش، کاش کاش کاش یه استقلالی بودی، تا همه چی تموم باشی

  16. #49
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 مرداد 01 [ 23:19]
    تاریخ عضویت
    1394-6-14
    نوشته ها
    128
    امتیاز
    7,807
    سطح
    59
    Points: 7,807, Level: 59
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 143
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    37

    تشکرشده 145 در 70 پست

    Rep Power
    29
    Array
    سلام
    ممنون اقای محمدرضا من زیانم افتضاحه بااینکه اولین اصل برای یک مهندس خوب بودن داشتن یه مورک زبان معتبره:)
    من تغییرات رو در خودم شروع کدم
    و دارم سعی میکنم درست تر فکر کنم و افکار پوسیده رو اصلاح کنم
    اما بعضی وقتا با ذهنم درگیر میشه
    دیروز دامادمون اومده بود خونمون بابام همونطور دراز کشیده بود حتی بلند نشد بشینه نه سلامی نه هیچی
    تاثیرشم کاملا تو زندگی خواهرم مشهوده
    کدوم پسری اینهمه بی احترامی رو تحمل میکنه؟بابام تا بحال خونه ی خواهرم نرفته و نخواهد رفت همه مطمینیم.
    دلم برای خواهرم خیلی میسوزه طفلک چه روزایی کشید بابت اخلاق بابا,دعا میکردیم روز عقد خواهدم بابا راضی بشه بیاد یا روز عروسیش..
    و مامانم که یک عمره داره تحمل میکنه.حالا که فکر میکنم هر رفتاری داشته باشن حق دارن
    دیگه همه ما عاجزیم که چطور رفتار کنیم
    وقتی نگاه میکنم این مسیرو,سرد میشم
    خدایا خودت کمکم کن فکرم خطا نره...

    - - - Updated - - -

    سلام
    ممنون اقای محمدرضا من زیانم افتضاحه بااینکه اولین اصل برای یک مهندس خوب بودن داشتن یه مورک زبان معتبره:)
    من تغییرات رو در خودم شروع کدم
    و دارم سعی میکنم درست تر فکر کنم و افکار پوسیده رو اصلاح کنم
    اما بعضی وقتا با ذهنم درگیر میشه
    دیروز دامادمون اومده بود خونمون بابام همونطور دراز کشیده بود حتی بلند نشد بشینه نه سلامی نه هیچی
    تاثیرشم کاملا تو زندگی خواهرم مشهوده
    کدوم پسری اینهمه بی احترامی رو تحمل میکنه؟بابام تا بحال خونه ی خواهرم نرفته و نخواهد رفت همه مطمینیم.
    دلم برای خواهرم خیلی میسوزه طفلک چه روزایی کشید بابت اخلاق بابا,دعا میکردیم روز عقد خواهدم بابا راضی بشه بیاد یا روز عروسیش..
    و مامانم که یک عمره داره تحمل میکنه.حالا که فکر میکنم هر رفتاری داشته باشن حق دارن
    دیگه همه ما عاجزیم که چطور رفتار کنیم
    وقتی نگاه میکنم این مسیرو,سرد میشم
    خدایا خودت کمکم کن فکرم خطا نره...

  17. #50
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 13 خرداد 04 [ 20:05]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,225
    امتیاز
    94,117
    سطح
    100
    Points: 94,117, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 86.0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,934

    تشکرشده 6,925 در 2,425 پست

    Rep Power
    0
    Array


    سلام خانم آبی آسمان


    ممنون از لطف شما .

    ......

    وقتی دنبال آب حرکت می کنی ،،

    وقتی دنبال رویاهایت هستی ،،

    به ابر و باد ( اتفاقات همه جانبه در زندگی )

    به شکل دوست نگاه کن !!!

    باید از مسیر لذت ببری !!!!!


    به پدراتان فقط مهربانی کنید.......... ( این یه تکنیک روانشناسیه )


    اگر این کار کنی به جای خییییلی خوبی می رسی !


    اول مسیر شاید به نظر ما طوفانی باشه !!! ولی جلوتو باغ باغبون را می بینی !!

    باغ من میوه زیاد داره و خوشبختانه و یا متاسفانه ، میوه های من همه به رنگ قرمز هستند ( هههههه )



    ...........................


    محمد رضا جان

    ممنون از شما .

    من کلمه ?how را بیشتر دوست دارم !

    راستی سئوال داشتی ، خوشحال میشم اگر بلد بودم پاسخ بدم .


    ممنون .


    ویرایش توسط باغبان : یکشنبه 01 آذر 94 در ساعت 00:50


 
صفحه 5 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 54
    آخرين نوشته: چهارشنبه 17 تیر 94, 18:47
  2. سرد شدن نسبت به همسر بدلیل مشکلات زیاد
    توسط سناریا در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: شنبه 16 خرداد 94, 18:34
  3. از اینکه خیلی زیاد عاشق شوهرمم خسته شدم چون مشکلات زیادی برام ایجاد کرده
    توسط مهشید93 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: پنجشنبه 11 دی 93, 15:23
  4. پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: یکشنبه 11 خرداد 93, 10:55
  5. استرس شدید -تنبلی زیاد -بی حوصلگی زیاد باعث شده همه اش بخورم
    توسط پونه در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: چهارشنبه 11 دی 92, 23:06

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:38 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.