به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 39 , از مجموع 39
  1. #31
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 03 تیر 96 [ 07:33]
    تاریخ عضویت
    1394-4-06
    نوشته ها
    340
    امتیاز
    8,219
    سطح
    61
    Points: 8,219, Level: 61
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 231
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    343

    تشکرشده 431 در 213 پست

    Rep Power
    64
    Array
    100 سلام و آرزوی سلامتی
    عمو باغبون عزیز برای درس خوندن و راهکارهای مفیدتون ممنونم،
    یه سوال غیر درسی دارم
    چرا باید بعد از طلاق آدم قدیمی رو ببخشم؟ واقعیت اینه که بهم ضربه زده و من بدون اینکه ببخشمش واگذارش کردم به الله
    والبته میخوام ذهنم درگیرش نباشه و با هیچکسی مقایسه اش نکنم ، خدا وکیلی بخشیدن کسی که بهم ظلم کرده از نظر عقلی درست نیست مخصوصا که آثار ظلمش در زندگیم هست،درمورد خودم باهاش هیچ ارتباطی ندارم و از روز طلاق روپای خودم وایسادم به خانواده ام پرداختم و تنهانبودم و کلا هم عادت ندارم به گذشته برگردم و مقصر پیدا کنم ، همیشه برای مشکلاتم دنبال راه بودم و از خدا کمک میخواستم فقط وقتی کارم زیاد میشه حساس و غرغرو میشم

  2. 3 کاربر از پست مفید آخیش تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (شنبه 02 مرداد 95), هلیاجون (یکشنبه 03 مرداد 95), باغبان (شنبه 02 مرداد 95)

  3. #32
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 فروردین 03 [ 23:50]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    89,976
    سطح
    100
    Points: 89,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,784

    تشکرشده 6,821 در 2,406 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به قول عموی کلاه قرمزی :





    سلام دختر خوفم
    خوفی

    از اون روباه مکار ( مارمولک) چه خبر - نذار بره تو ذهنت

    باشه ِ ِ ِ

    .................


    واقعیتش خانم آخیش شما خانم با اراده ای هستید - و این خیلی خوبه .

    انتظار بخشیدن شخصی اون هم در مسائلی مانند ازدواج خیلی سخته !

    معمولا روانشناسان توصیه می کنند اگر نمی تونید شخصی را ببخشید - سعی کنید فکر او را از ذهنتون دور کنید و بهش دیگه فکر نکنید

    چون باعث میشه خودمون آسیب ببینیم ! - خودمون ناراحت بشیم و هزار جور مریضی و .....




    ما با بخشیدن دیگران لطفی به اون شخصی نمی کنیم !
    بلکه داریم به خودمون لطف می کنیم و خودمون را آزاد می کنیم - از ناراحتی ها و کینه ها و بدی ها

    وقتی شخصی را نبخشیم و مدام خاطرات بد اون شخص را در ذهنمون مرور کنیم ، کی مریض میشه ! ما یا اون شخص ؟
    بلکه با بخشیدن اون شخص ، طرف را مدیون خودمون می کنیم !!!

    وقتی دل آرامش داشته باشه ،،،، وقتی قلب و ذهن سبک تر بشه ! اونجاست صدای انسان به خدا نزدیک تر میشه !
    اونجاست دعاهای ما اوج بیشتری میگره و آزاد پرواز میکنه!




    نباید انتظار داشته باشیم که طرف را کامل ببخشیم - پس سعی بکنید اول بهش فکر نکنید دیگه !
    به مرور زمان و با پیشرفت تو زندگینون و اشا الله ازدواج خوب دیگه خیلی راحت تر می تونید به این مهم برسید .



    بخشیدن یعنی آرامش !
    این یه رازه که فکر کنم بتونی بهش برسی ، خواهر گلم .

    گذشته که گذشت ، پس برای آرامش بیشتر خودمون در زمان حال خیلی بهتره با دلی صاف به زندگیمون ادامه بدیم

    برید تحقیق کنید آدم هایی که با کینه دارن زندگی می کنند به چه دستاوردهایی رسیدن !

    ولی اگر دلمون صاف باشه ، حداقل آرامش داریم !

    باید از گذشته یاد بگیریم و سعی کنیم دز زمان حال و آینده اون اشتباه را تکرار نکنیم .




    ممنون .


    ویرایش توسط باغبان : شنبه 02 مرداد 95 در ساعت 22:46

  4. 3 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (شنبه 02 مرداد 95), هلیاجون (یکشنبه 03 مرداد 95), آخیش (یکشنبه 03 مرداد 95)

  5. #33
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 15 تیر 98 [ 21:00]
    تاریخ عضویت
    1394-4-11
    نوشته ها
    156
    امتیاز
    7,418
    سطح
    57
    Points: 7,418, Level: 57
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 132
    Overall activity: 66.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    808

    تشکرشده 404 در 138 پست

    Rep Power
    44
    Array
    سلام به همه دوستان خوب همدردی

    خانم اخیش عزیز ی سوال اساسی دارم از حضورتون...
    چرا شما سر در تاپیکتون نمی نویسید *از پذیرش افراد متفرقه معذوریم خصوصا کسانی که نام کاربریشان با ه دو چشم اغاز و با الف خاتمه می یابد و به پسوند جون مزین شده است. عمو باغبون بیا تو*...؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟

    نه ی دیقه هیشکی هیچی نگه....نه واقعا می خوام بدونم....خب اخه الان این حرکت یعنی چی؟؟؟اخه چرا شما احساسات دختر مردم و به بازی می گیرید؟؟!!اومدم تاپیکتون و باز میکنم بعد میبینم همش هی عمو عمو می کنید!!!!!عهههه!!!!

    اخه چند دفعه باید به شما تذکر داد خانم محترم؟؟؟؟؟اینجا ی سایت تخصصیه روانشناسیه .....سایت وزین همدردی(یادش بخیر اقای خاله قزی)...متوجه اید؟؟؟؟؟؟ نه... واقعا متوجه اید؟؟؟اینجا ی محفل عمومیه.....شما می خواید با قوم و خویشتون گپ بزنید خب چرا اومدید اینجا!!!!!!خب همون برید رو پشت بوم حین کفتر دون دادن با عموتون سوال و جواب کنید
    فقط هم هی بلدید غش غش بخندید!!!!نخندید خانم نخندید!!!!

    فقط چون ی سوال کنکوری پرسیدید چرا باید ادم قدیمی رو ببخشم؟ وظیفه انسانی خودم دونستم بیام دلیلش و بگم وبرم. اونم نه به شما !!به عزیزانی که میان سوا ل و می بینن و برای اونام سوال میشه و .....

    تاپیکتونم که همش بد اموزی داره!!!!!من که دیگه پی به نیت پلید عمو و برادر زاده بردم.....
    این میگه بسوزونیم اون میگه نه حالا بیا جسدشو بسوزونیم بندازیم بعد دریا!!!!!!!!!!کو ره های ادم سوزی رو دارید دوباره راه اندازی می کنید...نه؟؟؟
    خلاصه ...طبق رسالت انسانی خودم میگم نکات طلایی ش رو.....

    باید ببخشیم تا از مرحله احساسات و هیجانات خودمون اعم از خشم و نفرت عبور کرده و به مرحله عشق برسیم.....(اینو اگه تونستم بهش برسم خودم میرم چند تا از مجسمه ام و میسازم افتخاری میدم همه میدونها بذارن....یکیشم میدم بیارن تالار....کلاس تالار بره بالا)

    زمانیکه دیگران را می بخشیم در حقیقت اشتباهات خودمان را می بخشیم....

    و هر چقدر زودتر ببخشید زودتر عشق حقیقی خود را جذب خواهید کرد....
    (بیایید سعی مونو بکنیم منو شما میتونیم)


    خب حالا که من سوالات کنکوری شما رو حل میکنم میخوام ی سوال ساده رو جواب بدید ببینیم امیدی بهتون هست یا نه

    از زمانیکه که پست اخری رو براتون گذاشتم دوروز همدردی پیغام میداد به دلیل ارتقا سایت تا 48 ساعت سایت بسته و فلان...که من فک کردم خب الان برای همه همین طوره....ولی بعد اومدم دیدم کلی شلوغ بوده این دو روز تالار....فقط من نبودم....نمیدونم چرا؟؟؟که بماند دوستان شایعه کردن هبوط کرده کویر!!!.....

    تا ی مدت هم ی صفحه هایی رو می خواستم باز کنم ارور میداد.....بازم نمیدونم چرا؟؟؟معنی ارتقا سایت رو هم فهمیدیم...

    حالا از اون روز به بعد من تو تالار همش گم میشم.....یعنی زمان و گم میکنم......یعنی تو ی برهه ای از زمان گیر کردم.....نمی دونم چرا؟؟؟الان نمی دونم امروز چند شنبه است؟ ساعت هم نمی دونم چنده؟؟؟شما میدونید؟؟؟

    من امروز پست می فرستم و لی میام میبینم تاریخ فردا رو زده..........یعنی من الان از زمانهای گذشته اومدم دارم باهاتون حرف میزنم!!!!یا بعضی وقتها از اینده میام کلا خودمم قاطی کردم ...........نمی دونم الان تو چه زمانی و چه برهه ای از تاریخ دارم زندگی میکنم؟؟؟؟؟حالا البته یکی دو روز این ور اون ور اشکال نداره.....میترسم یهو رو زمان ارسال پستم بنویسه سده چهارم قبل از میلاد!!!!

    من اینو ی بارم تو همدردی گفتم اگه با مادر بزرگ 90سالم بشینم پای کامپیوتر اطلاعاتم باهاش برابری میکنه!!!!
    خلاصه من این ساعت و تاریخو از کجا تنظیم کنم؟؟؟شما یا هر کسی کمک کنه ممنون میشم

    نگید چرا بی سوادی تونو تو تاپیک من رفع و رجوع می کنید!!!!! چون تقصیر شما شد ....از اون روزی که اومدم برای شادی دل شما اواز خونی راه بندازم اینطوری اعمال قانون شدم!!!!!!بله ....حالا هم که بی سوادیم لو رفت.....من بلد نیستم الان ی ساعت و تاریخ و تنظیم کنم .....همش هم تقصیر شماست خانوم محترم!!!!خیلی هم زود باید جواب بدید.. کار دارم اخه.

  6. 3 کاربر از پست مفید هلیاجون تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (سه شنبه 05 مرداد 95), آخیش (سه شنبه 05 مرداد 95), باغبان (سه شنبه 05 مرداد 95)

  7. #34
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 03 تیر 96 [ 07:33]
    تاریخ عضویت
    1394-4-06
    نوشته ها
    340
    امتیاز
    8,219
    سطح
    61
    Points: 8,219, Level: 61
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 231
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    343

    تشکرشده 431 در 213 پست

    Rep Power
    64
    Array
    سلام به دوستان خصوصا هلیاجون دختر دایی گلم ،عموباغبون سلام بخدا دیوونه نشدم فقط یه چای زعفرون خوردم و کفش و کلاه کردم اومدم تو سایت با هلیاجون سلام علیک کردم همینقدر روحم شاد شده
    هلیاجون دختر دایی گلم ، هروقت اومدی تو سایت زمان و مکان رو گم کردی یه نگاهی به دوروبرت بنداز ،چپ ،راست من همون طرفا وایسادم بیا دست منم بگیر چون منم تو هبوط سایت ارتقایافته مرتب گیر میکنم و گم میشم

    راستی عموباغبون از روباه خبری نیست فقط یه وقتایی اسمش میاد تو ذهنم خدا روشکر بزنم به تخته گوش شیطون کر خبری ازش نیست و با یه دم آتیش گرفته تو افق محو شده، تا فکرای بد و ناراحت کننده به ذهنم میرسه یه تخته پاکن رو روی تخته ذهنم میکشم ، و همه اش رو پاک میکنم،،،، ولی دارم عاشق میشم ،دوست دارم احساساتمو کنترل کنم و سنجیده ازدواج کنم خواهشا راهی دارین من زودی گوشام دراز نشه، بفرمایین





  8. 3 کاربر از پست مفید آخیش تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (سه شنبه 05 مرداد 95), هلیاجون (سه شنبه 05 مرداد 95), باغبان (سه شنبه 05 مرداد 95)

  9. #35
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 فروردین 03 [ 23:50]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    89,976
    سطح
    100
    Points: 89,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,784

    تشکرشده 6,821 در 2,406 پست

    Rep Power
    0
    Array




    عمو باغبان : سلام پسر خوفم ، خوفی محمد رضا - چه خفر ......حییین!!!!


    هلیا خانم : عمو جان محمد رضا نبود که ، اینورو نگاه کن - آخیش خانمه


    عمو باغبان : عروسیه ، لالای لای لای ، لای



    دیگه ببخشید این عمو باغبون دیگه باید کم کم بازنشست بشه .

    ..........................


    تو یه تاپیک یادتونه گفتم ما مثلا میریم جنوب ، بعد به خدا میگیم چرا شمال نیستم !!!
    یعنی مسیر و انتخاب خودمون را اشتباه میریم - بعد میگیم چرا به جای شمال رفتتم جنوب !!

    می خوام برای حل این موضوع مقاله زیر را رو کنم :


    برای اینکه بلا نسبت گوش هایتان دراز نشه باید ازدواج را از سه دیدگاه نگاه کنید :

    1. تحقيق و برسی معیارها
    2. مشورت
    3. ارزيابي و نتيجه گيري


    به نظرم باید بین عقل و احساست در تصمیم گیری یه تعادلی ایجاد کنی !
    اول معیارت هایت را بنویس - سپس به صورت مرتب سازی صعودی ،، مرتب کن ( یعنی مهم ترین تا کم اهمیت ترین معیار )

    در مرحله بعد باید مشخصات اون خواستگار را با معیارهایت مطابقت بدی !
    سپس باید مشورت کنی - تحقیق کنی - مشاوره بری که بتونی درست تصمیم بگیری .



    چیزی که در انتخاب خطرناکه اینکه عقل و احساس به تعادل نرسه !
    مثلا احساس شما به یه پسر خیلی خوبه ولی عقل شما میگه این پسر مرد زندگی نیست ! ( تو تاپیک ها ی همدردی زیاده از این چیزها ! )
    طرف اون را انتخاب میکنه ولی چند وقت که بگذره می بینه که انتخابش اشتباه بود .

    یادت باشه انسان ها در مقابل تغییر از خودشون مقاومت نشون میدن !
    مثلا به خودت نگی ازدواج می کنم ، بعد طرف را درستش می کنم !!
    اگر طرف خسیس باشه ، این شخص را دیگه نمیشه به راحتی بعد ازدواج درست کرد ( مواظب معیارات باش)

    به اصلی ترین معیارات خیلی دقت کن !!!!!!!!!




    در این زمینه مقاله زیاد هست - میتونید مطالعه بفرمایید - از طرفی دوست عزیزم محمد رضا 164 و سرشار و .... اطلاعات خوبی در این زمینه دارنند ( انشا الله کمک می کنند )


    حتما از آقای مدیر هم مشورت بگیر




    بهترین ها را برایت آرزو می کنم .


    ویرایش توسط باغبان : سه شنبه 05 مرداد 95 در ساعت 20:27

  10. 3 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (سه شنبه 05 مرداد 95), هلیاجون (سه شنبه 05 مرداد 95), آخیش (چهارشنبه 06 مرداد 95)

  11. #36
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 15 تیر 98 [ 21:00]
    تاریخ عضویت
    1394-4-11
    نوشته ها
    156
    امتیاز
    7,418
    سطح
    57
    Points: 7,418, Level: 57
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 132
    Overall activity: 66.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    808

    تشکرشده 404 در 138 پست

    Rep Power
    44
    Array
    واااای خدا الان سرم و میزنم به طاق!!!!!!!!!!!!!چرا هیشکی جواب منو نمیده؟؟؟؟؟؟ خوبه ی لایک و تشکر میزنین که ادم بفهمه من فارسی حرف زدم......ا
    اخیش جون روحت دیگه خیلی بیش از حد شاد شده!!!!!!!!!!!خب بگو من الان چی کار کنم این ساعت درست شه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    دیگه هم اصلا مهم نیست فقط از ی نفر سوال می پرسی!!!!!!بله اخر شما روی ما رو کم کردی!!!!!!!!!

    قبلا این شکلی نبود؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!امرو سه شنبه مورخ پنجم مرداد ماه سال یک هزار و سیصدو نودو پنج .هم اکنون
    ساعت بیست و شش دقیقه . 14ثانیه میباشد!!!!!من می خوام تاریخ دقیق باشه!!!!!!!!!!خب اخه ی جوون مرد جواب ادم و بده!!!!!!!!!!!شیر زن هم باشه قبوله

  12. 2 کاربر از پست مفید هلیاجون تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (چهارشنبه 06 مرداد 95), آخیش (چهارشنبه 06 مرداد 95)

  13. #37
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 فروردین 03 [ 23:50]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    89,976
    سطح
    100
    Points: 89,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,784

    تشکرشده 6,821 در 2,406 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط هلیاجون نمایش پست ها
    واااای خدا الان سرم و میزنم به طاق!!!!!!!!!!!!!چرا هیشکی جواب منو نمیده؟؟؟؟؟؟ خوبه ی لایک و تشکر میزنین که ادم بفهمه من فارسی حرف زدم......ا
    اخیش جون روحت دیگه خیلی بیش از حد شاد شده!!!!!!!!!!!خب بگو من الان چی کار کنم این ساعت درست شه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    دیگه هم اصلا مهم نیست فقط از ی نفر سوال می پرسی!!!!!!بله اخر شما روی ما رو کم کردی!!!!!!!!!

    قبلا این شکلی نبود؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!امرو سه شنبه مورخ پنجم مرداد ماه سال یک هزار و سیصدو نودو پنج .هم اکنون
    ساعت بیست و شش دقیقه . 14ثانیه میباشد!!!!!من می خوام تاریخ دقیق باشه!!!!!!!!!!خب اخه ی جوون مرد جواب ادم و بده!!!!!!!!!!!شیر زن هم باشه قبوله


    سلام هلیا خانم

    آخیش خانم پاسخ دادند و ایشون فرمودند :

    " منم تو هبوط سایت ارتقایافته مرتب گیر میکنم و گم میشم "

    تغییرات سایت و تنظیمات اون را باید مدیریت سایت انجام بده ( سرور باید تغییر انجام بشه ) - کاربرها دسترسی ندارنند .









  14. 3 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (چهارشنبه 06 مرداد 95), هلیاجون (چهارشنبه 06 مرداد 95), آخیش (چهارشنبه 06 مرداد 95)

  15. #38
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 15 تیر 98 [ 21:00]
    تاریخ عضویت
    1394-4-11
    نوشته ها
    156
    امتیاز
    7,418
    سطح
    57
    Points: 7,418, Level: 57
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 132
    Overall activity: 66.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    808

    تشکرشده 404 در 138 پست

    Rep Power
    44
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط آخیش نمایش پست ها


    راستی عموباغبون دارم عاشق میشم ،دوست دارم احساساتمو کنترل کنم و سنجیده ازدواج کنم خواهشا راهی دارین من زودی گوشام دراز نشه، بفرمایین

    من عمو نیستم.....عمه شونم...

    اشکال نداره اخیش جون.... مدیونی اگه ککت ام بگزه !!!!خودتو ناراحت نکن هیچ رقمه!!!!!!!!جونه تو اصلا راضی نیستم....
    اصلا ما باهم این حرفها رو نداریم....اقا ما تسلیم.......گفتم که روی ما کم شد حسابی...دیگه مجبورم با هویت قلابی وارد عمل بشم.......من الان عمه باغبونم....دیدم تذکر افاقه نمی کنه....شما فقط با فامیلهای کشاورزتون حشر و نشر دارید ...اینه که...

    خلاصه....این رسالت انسانی هم مارو خفه کرد دیگه.....گفتم بیام رسالت انسانیم و به انجام برسونم.....

    خب....عرضم خدمتتون اینکه....کلا برای ی ازدواج سنجیده به دو عدد مغز کار کرده به اضافه مقدار کمی شعور و شخصیت اجتماعی نیاز هست........عنایت بفرمایید عرض کردم مغز کار کرده نه اک بند و دست نخورده!!!!!!........

    برای روشنایی مطلب مثالی میزنم..

    کلا وقتی برای جهیزیتون مامانتون اینا لوازمی رو می خرن شما از تو کارتون و مشمبا در نمیارید تا مبادا روز جهاز برون دست دوم به نظر برسه و قوم الظالمین (استعاره از مادر شوهر و خواهر شوهر و کل فک فامیل شوهر) حرف در بیارن و اینا...

    (در اینجا منظور از فک فامیل شوهر،تمامی اجناس مونث مد منظر می باشد وگرنه که جنس ذکور فرق چرخ گوشت 50سال کار کرده رو که با چرخ گوشت نوئه مثلا بوش نمیدونن!!!!!!بس که باهوشن این جنس ذکور))

    حالا بعضی ها فک میکنن این مغز هم همینطوریه .......اگه از تو کارتون و مشمبا در نیاریم بهتره
    از مغز استفاده نکنیم تا نکنه دست دوم بشه.....همینطوری دست اول بمونه که رفتیم اون دنیا فرشته ها بگن مثلا..... افرین هلیا ...ماشالا هلیا ...چه تمیز نگه داشته مغزشو..... ی خط ام روش نیفتاده ....همون طوری که داده بودیم برگردونده...... اصلا ی ذره هم استفاده نکرده....خدایی ها......

    ولی دوست عتیقه شما باید بدونه که تو زندگی عقل حکم پیامبر درونی رو داره.....خدا داده که ازش استفاده کنی و...

    مهم ترین مورد استفاده اش هم تو بحث ازدواجه .....چیزی که تو همدردی هم دوستان زیاد اشاره میکنن اینکه تو مرحله اشنایی نباید وارد فاز احساسات شد.....تا مرحله شناخت به درستی طی بشه......فقط فرمون و میدیم دست عقل..... به دلمون میگیم فعلا تو صندلی بغل بشین کمربندتم ببند حرف نباشه....هیس!!!

    موقعی که شخص مورد نظر رو دیدار می کنید فقط به سوال و جوابهای سرنوشت ساز سپری میشه یا در مورد کتاب یا فیلم که هر دو تماشا کردید بحث می کنید تا به شناخت برسید......

    هدف این است که به قول دکتر فرهنگ طرف رو بشناسیم و به موازات ان، خودمونو بشناسونیم...

    تو صیه اکید کارشناسان این است که مطلقا برای هم لاو نمی ترکونید!!!!!!هول نشید برای احساسات خرج کردن دیر نمیشه....

    در ضمن مثل بعضی دوستان تالار با مردم دعوا نداریم که......اگه به نظری برخوردید که به نظرتان طرف ی تخته اش کمه!!!!.....یا داره پرت و پلا میگه......سریع جبهه نمی گیرید ......سریع هوش و زکاوتتون و به رخ بدبخت نمی کشید....سریع هم غلط دیکته مردم و تو صورتش نمی زنید.....

    فقط به وسیله یک سری اصطلاحات خاص و مودبانه میگید "به نظر من ....ولی من فک میکنم.......اگه اجازه بدید عرض کنم که من دیدگاه دیگه ای دارم.....اجازه بدید من باهاتون موافق نباشم.....نظرتون در مورد این طرز برخورد چیه؟...." و
    هزار مدل مودبانه دیگه که شما خودتون میدونید، نظر مخالفتونو اعلام می کنید...میبینید که در تمام مدت که پروژه در حال سپری شدن است باید عقلانی عمل کرد...احساساتی نمیشیم تا ان شالله به ی ازدواج به قول شما سنجیده برسیم.


    اینها ها رو همرو برای خودم گفتم که صفر کیلومترم....فرصتی بود برای مرور خودم..... شما که عزیزم خودت خوب میدونی...

    راستی نگفتی این شاخه شمشاد کیه؟؟ایشالاه که سر شون به تنشون می ارزه.؟؟ها؟؟یا به قول مادرعزیزم اون قدری هست که دخترمون جلوشون چایی بگیره؟؟؟؟(یعنی بذاریم بیاد خواستگاری)

    راستی اخیش جون بابت اشکال فنی ممنونم عزیزم.....هر چند اقا عموتون مجبور شدن بیان زحمت بکشن و بیشتر شفاف سازی کنن....اخه کلا من راه کار خواستم ...فک میکردم باید ی چند تا حرکت کامپیوتری بزنم تا....به هر حال از طرف من از اقا عموتون هم تشکر و عذر خواهی کنید ...افتادن تو زحمت...البته همون موقع رفتم رو تماس با ما خواهش کردم تا رسیدگی کنن حالا اگه درست نشه میام که با هم حضوری بریم به شکایتومون ترتیب اثر بدن.

  16. 3 کاربر از پست مفید هلیاجون تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (پنجشنبه 07 مرداد 95), آخیش (پنجشنبه 07 مرداد 95), باغبان (پنجشنبه 07 مرداد 95)

  17. #39
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 03 تیر 96 [ 07:33]
    تاریخ عضویت
    1394-4-06
    نوشته ها
    340
    امتیاز
    8,219
    سطح
    61
    Points: 8,219, Level: 61
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 231
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    343

    تشکرشده 431 در 213 پست

    Rep Power
    64
    Array
    سلام،خودمم نمیدونم ارزش داره چای دستش بدیم یا نه، یه غریبه است، با مامانش اومدن جلسه آشنایی ، من ازش خوشم اومد، اما معلوم نیست چطور مردی باشه، بنظرم باید همش نازشو بخرم ، قلبش مثه عروسک چینی می مونه ، قلبش هزار تیکه شده و با چسب دوقلو سر هم شده، زودی بهش بر میخوره،والا معلوم نیست دقیقا باید کجای دلم بذارمش، بنظرم جاش تودل نیست ،جاش تو گلبولای سفیده که مواظبش باشن یه وقت نشکنه،

  18. کاربر روبرو از پست مفید آخیش تشکرکرده است .

    هلیاجون (جمعه 08 مرداد 95)


 
صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: یکشنبه 12 اردیبهشت 95, 09:19
  2. پاسخ ها: 57
    آخرين نوشته: شنبه 14 آذر 94, 14:57
  3. خواستگارم پس از یک سال و نیم هنوز امروز و فردا میکند
    توسط ahooo1 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 29
    آخرين نوشته: سه شنبه 25 شهریور 93, 10:54
  4. یک ماه پس از جدایی،هنوز مثل روز اول جدایی
    توسط bahar_N در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: جمعه 06 مرداد 91, 10:17
  5. پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: سه شنبه 01 اردیبهشت 88, 08:22

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:22 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.