موضوع: شوهرم من رو از خونه بيرون كرده و خبري ازش نيست

همسر شما مثل نامزد منه ! نمیدونم شاید این هم یه تیپ شخصیته !
اعتقادی به معذرت خواهی نداره و اگر سر مسئله ای جفتمون ناراحت بشیم ،کسی که باید پیگیری کنه و از دل اون یکی در بیاره ،همیشه منم ...!!!!
جالبه خودشم بهم گفته که میدونی من هیچ وقت پا پیش نمیذارم و میتونم همینجوری مدتها ادامه بدم و بی خبر باشم ازت ....!
کسی که کوتاه اومده تا حالا و سعی کرده روابط رو برگردونه به حالت قبل من بودم ولی دیگه خسته شدم .از این یک تنه جنگیدن برای حفظ زندگیم و برگردوندن تعادل و شاید آرامشی که هیچوقت نداشتم خسته شدم ،بریدم ....
در مورد خانواده هم نظری ندارم ،چون یکبار از مادرش کمک خواستم برای اینکه باهاش صحبت کنه و مسخره م کرد !!! و یکبار هم به خواهرش موضوعی و گفتم و یک کلاغ چهل کلاغ شد و اصل قضیه فراموش شد ....
من بیشتر از مشاور کمک میگیرم ،هرچند شاید با توجه به مشکلات عدیده مون در آن واحد نتیجه بخش نباشه .اما بنظرم میتونه یک نظم به افکارت بده و همچنین در خصوص رفتاری که باید در پیش بگیری راهنماییت کنه ...

سلام عزیزم بحق این شبای عزیز مشکل همه حل بشه از جمله شما همونطور که شوهرت هم گفته شما تو زندگی خودت رو یه زن اویزون نشون دادی و مردا از زن اویزون فراریند پس حتما همون دوتا تاپیک که گفتم سوده و محتشم بخون کلا میفهمی باید الان چیکار کنی برگرده بعد برگشت هم باید کلی چیز باید یاد بگیری
البته حالا که ایشون شما را اویزون میدونه فعلا هیچ تماسی نگیر همون پیغام دیشبت کافی بود اون الان داره سر همون پیغام دیشب شما با وجدانش کلنجار میره اینکه شما میگی اون چرا راحت زندگی میکنی اصلا اینطور نیست ایشون از درون داغونه مردا اکثرا بخصوص مغرورها بروز نمیدن ولی درگیری شدید تو ذهنش و دلش هست
یه چیز بهت بگم خیالت راهت شه اون شمارو طلاق نمیده بخصوص براهمین اس اخرتفکر کردی طلاق برا مردا به همین راحتیهاست تازه جدیدا قانون این هست که تا یک دکتر مشاور تایید نکه زنو شوهر به هیچ وجه نمیتونه باهم زندگی کنن ط صادر نمیشه پس دلهره رو بذار کنار و با ارامش وخونسردی راه درست رو برو
اول رو خودت کار کن که اینقدر وابسته نباشی و به خودت احترام بذاری و خودت تنهایی از زندگی لذت ببری مگه شما مجرد بودی همه زندگیت پوچی بوده مثل قبل راحت زندگی کن اون دوتا تاپیک رو حتما بخون
یادت باشه اگه همسرت پیغام داد اول بیا اینجا مشورت کن بعد جواب بده
در ضمن یادت باشه مردا از زنای اویزون متنفرن

بله شما درست ميگين
تقريبا ٤روز پيش پيام دادم ولي جواب نداد تازه همون شب متوجه شدم با دوستاش رفته بيرون
مطمعنم كه اگه من برنگردم اون هيچ تلاشي نميكنه
چون همونطور كه گفتم بعد از ٤سال نامزدي با يكي بهم زده و به نظرم راحت ميتونه از منم بگذره.
ولي من نميخوام از زندگيم بگذرم
براي فردا يا پس فردا مي خوام برگردم تهران ولي واقعا ميترسم نمي دونم كاره درستيه يا نه؟
چون خونواده اش هم اهميت نميدن به نظر مادرش من مقصرم و پسر اونا خداس

چرا انقدر نظر مادرش برات مهمه ، همیشه میگی به نظر مادرش من مقصرم و . . .
بیخیال بابا ، تو این شرایط اول خودت مهمی ، بعد همسرت و رابطتون ، بقیه رو فعلا از ذهنت پاک کن و تمرکز کن.

چون حرفاشو به مادرش زده بود كه من غرورشو ميشكنمو و از اين حرفا ولي نگفته بود كه به زنش اصلا احترام نميذاره هزار بار گفته كه اولويتش مادرشه زنش مهم نيست....دائما كارش مقايسه كردنه كه كي بالاتره و چون من از اين بابت كوتاه نميام ميخاد با تحقير و توهين منو كوچيك كنه
براي هركاري كه قبلا ميخواستيم كنيم تاييد نهايي رو از مادرش ميگرفت...حتي براي نامزدي قبليش ميگفت مادرش گفته بهم بزن
و چون اون روز گفتم ماشين ماله منه ديگه تير آخر رو زدم
ميدونم اشتباه كردم
برام دعا كنين

سلام براتون متاسفم من تمام تایپیکتون را خوندم همه خیلی خوب راهنماییت کردن تمام سعی ات را بکن وهمشو انجام بده مخصوصا صوت کلید مرد دکتر حبششششی را گوش کن خیلی کمکت میکنه لطفا سرسری نگیر دیدت به زندگی عوض میشه و صبور باش ومحکم وبرگرد به زندگیت با خوشحالی تمام انگار که اتفاقی نیفتاده من مطمئنم شوهرت دوستت داره چون مردایی که که کمی مغرورن این جور برخوردایی دارن موفق باشین

ممنون هلنا عزيز
خيلي از رفتن ميترسم ولي بايد برم
ميترسم كه تو خونه دوباره دعوا راه بندازه ولي من سعي ميكنم آروم باشم
برام دعا كنين

عزیزم انشا الله که همه چی خوب پیش میره
من حال تو رو کاملا میفهمم میدونم آروم بودن سخته
ولی سعی کن آروم باشی و به خودت مسلط بشی
مارو در جریان بزار خانوم گل
خدایا مارو کمک کن

دوستان عزيز الان اين پيام داد "اميدوارم معرفت پيدا كني،منم دوست ندارم با عزيزام دعوا كنم" هنوز جوابشو ندادم.
براي سه شنبه بليط دارم