خب من حق رو هم به خانومتون می دم و هم به شما. ولی هر دوتون نیاز به درک عمیق تری نسبت به یک سری مسائل دارین.
خونواده همسر من هم مثل خونواده شما هستن و تقریبا حساب کتاباشون با هم قاطی پاتیه! و این اصلا اوضاعی نیست که برای هیچ زنی دوست داشتنی باشه. منتها این وضعیت اصلا نیازی ب داد و بی داد نداره و یک مقدار مدیریت نیازه. اولین و بزرگترین اشتباه خانم شما این مسئله ست.
راستش من هیچ وقت سر این مسائل بحثی نکردم و فقط اجازه دادم مرور زمان خیلی چیزها رو یادم بده و یاد بگیرم چطور میشه با این مسئله بهتر برخورد کرد. چند تا نکته هست که باید در این خصوص بهشون اشاره کنم.
1) من تا قبل اینکه خونواده همسرم رو از نزدیک ندیدم نمی تونستم این حالت هایی که شما می گین که به خواهرتون اعتماد دارین رو واقعا لمس کنم. مسلما من اگه بگم همسرم حجم بالای حقوقش رو قبل از هر اقدامی میده به مادرش و مادرش تند تند به نام خودش حساب باز می کنه برای هر خانمی غیر قابل هضمه! ولی من از نزدیک با روحیاتشون آشنا شدم و فهمیدم مادرشوهر من با اینکه حسابگری فوق العاده بالایی داره ولی بزرگترین دغدغه زندگیش بچه هاش هستن و تا زمانی که ما بخوایم عروسی بگیریم این پول ها کمکی میشه برای خرید یه خونه بهتر.این واقعا مسئله ای نیست که شما از همسرتون انتظار داشته باشین با روابط دور بهش اشراف داشته باشن. پس می تونیم بهشون بابت نگرانی ها حق بدیم. و اما وظیفه خود ایشونه که روی این مسائل شناخت عمیق تر و با درایت تری بدست بیارن. و صحبت ها و توجیه های شما به هیچ عنوان کمک کننده نخواهد بود.
2) مسئله بعدی که باید مد نظر داشته باشید اینه که به هر حال شما نیاز به یک زندگی مستقل تر دارین و به مرور زمان باید حساب و کتاب هاتون از نظر مالی مشخص بشه. این یک مسئله بدیهیه و در واقع نیاز اساسی زندگی شما هست. بنابراین باید کم کم توی این مسیر قدم هاتون رو برداین. این هم چیزی نیست که بخواد سرش برای کسی دلخوری یا توقعی ایجاد بشه. خیلی نرم و آرووم قدم هاتون رو بردارین.
3) هر زندگی مشترکی نیاز به یک مدیر مالی داره. این کاملا توافقیه که زن یا مرد به عنوان مدیر مسائل مالی انتخاب بشن. این مسئله باید حتی قبل از عقد تعیین بشه. لطفا این مدیر رو تعیین کنید. ببینید کدومتون بهتر از پس مدیریت مسائل بر میاین.
4) همسر من یه استراتژی بسیار جالبی داره که با حرفها و کارهاش بهم ثابت میکنه که فرد اول زندگیش منم و به خوبی این رو توی مسائل مالی هم نشون میده. چطوری؟ مثلا یک بنی داشت برای خرید مرغ و گوشت و خب کاملا طبیعی بوده که تا قبل از ازدواج این بن ها رو مادرشوهرم استفاده کنه و این بار هم مادرشوهرم ازش خواست که همسرم سریعا گفت اینا مال خانوممه! راستش منم شوکه شدم چون ما الان تو دوره عقدیم و نیازی بهشون نداریم. ولی خب این رفتارش به من حس خیلییییی خوبی داد و خودم بهش گفتم که جلوی مادرت این طوری صحبت نکن ما که نیازی بهشون نداریم. انشاالله بعد از عروسی دیگه خودمون استفاده می کنیم.می بینید عمل پخته همسرم یه عکس العمل پخته هم جواب می گیره. بنابراین این به عهده شماست که اعتمادهای این چنینی رو در همسرتون تقویت کنین.
5) به این جمله ها نگاهی بندازین:
بهش ميگم ميدوني چقد ملت زنهاشون رو كتك ميزنن.
بهش ميگم خيلي نميذارن خانمشون درس بخونه.
واسه ٤ ماه واسش ١٠ تومان ريختم كه پول توجيبيش. وقتي از ايران اومدم همه مدارك و كارت پولم كه اونم توش ٣-٤ تومان بود رو دادم بهش .
اگر همسر من چنین جملاتی بهم می گفت مطمئنا جوابی بهتر از اونچه شما شنیدید، نمی شنید! شما یک فرد تحصیل کرده جامعه هستین و ازتون انتظار نمیره خودتون رو با بدترین مشکلات یک جامعه مقایسه کنید و تازه منتی باشه بر سر همسرتون! لطفا از خودتون هم مناسب شان خودتون انتظار داشته باشید. الان واقعا چند درصد از مردان روی زن هاشون دست بلند می کنن؟ و واقعا چند درصدشون توی قشرهای تحصیل کرده ان؟ اینکه شما توی یک سایت مشاوره کلکسیونی از مشکلات رو می خونین دلیل بر این نیست که درصد بالایی از جامعه این مشکلات رو دارن!
البته قبول دارم که وقتی زیاد به اینجا سر بزنید و همیشه توی صفحه اول لیست مشکلات رو ردیف ببینید توی ذهنیت و روحیاتتون ممکنه تاثیر منفی بذاره. خود من هم گاهی بعضی رفتارای آقایون رو می خونم با خودم فکر می کنم اگه همسرم اینطوری کرد حتما باهاش فلان رفتارو می کنم!! بعد یهو به خودم میام و میگم معلومه با خودت چی میگی؟! همسر به این خوبی!
6) من واسه همسرم ١٠ ميليون پول فرستادم ايران كه پول توجيبيش باشه واسه اين چندماه تا بياد. بعد يك روز بهم گفت از سود اون پول واسه خودش النگو خريده
این جمله رو در جایگاه یک ویژگی مثبت تعریف کردین یا منفی؟ من از این جمله یک ویژگی از خانومتون رو برداشت می کنم. اینکه ایشون اهل ولخرجی نیستن و یک مبلغی رو یکهو به باد نمی دن بلکه براش برنامه ریزی دارن. حالا به نظرم بد نیست که از این مسئله در جهت بهبود شرایط زندگیتون استفاده کنین. دیگه پیدا کردن راه هاش با شما.
7) یک روز مامانشون مامانم رو ديدن و گفتن يه سري از جهيزيه خانم من رو فروخته و باهاش طلا خريده.ا
لبته درست گفتن که جهیزیه متعلق به مادرشون هست و ایشون حقی نسبت بهش نداشتن. ولی راستش من متوجه نشدم که مادرزن شما اصلا چرا این قضیه رو مطرح کردن؟! یعنی اصلا هدفشون از این صحبت رو متوجه نشدم!دیگه اینکه شما که می خواید از ایران برین وسایل خونه به چه کارتون میاد؟ جا به جاییش براتون پر هزینه و پر دردسر تموم میشه.
در نهایت امیدوارم صحبت هام برای هیچ کدومتون این جنبه رو پیدا نکنه که به هم بگین دیدی حق با من بود! از شما تحصیل کرده های جامعه انتظار میره با کمک هم و یادگیری یه سری نکات توانایی ها تون رو به رخ ما بکشین.
علاقه مندی ها (Bookmarks)