به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 38

موضوع: من ديوونه م

  1. #21
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 09 مرداد 95 [ 14:09]
    تاریخ عضویت
    1394-3-31
    نوشته ها
    288
    امتیاز
    5,658
    سطح
    48
    Points: 5,658, Level: 48
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    502

    تشکرشده 446 در 203 پست

    Rep Power
    59
    Array
    عزیزم اینجور مواقع اصلااااا غر نزن به هیچ عنوان.... وقتی دیدی اون غر میزنه بهش بگو باشه هر چی تو بگی... من فکر کردم اینطوری کم دردم بهتر میشه... ولی دلم نمیخواد ناراحتت کنم... هر چی تو بگی همون کارو میکنم... اون وقته که حتی اگه نگه فدای سرت حتما تو دلش از حرفهایی که بهت زده پیشمون میشه...

    یادت نره غر زدن ممنوع.... راز بدست اوردن دل مردان اینکه که مطیعشون باشی عزیزم... مخصوصا تو که الان داری رو این مساله کار میکنی که بتونی بعداااا با مشروب خوردنش برخورد کنی...

    پس به همین زوند زن مهربون و دوست داشتنی و مطیع همسر بودن (مردا عاشق شنیدن کلمه "چشم" از زنشون هستن و این باعث بهبود روابط میشه) ادامه بدی تا بعدا بگم چیکار کنی....

    ( امیدوارم یادت نرفته باشه که تو این مرحله باید برای خودت تو دلش حسابی جا باز کنی)
    پس ببینم چیکار میکنیااااااااااا... یا علی...


  2. کاربر روبرو از پست مفید نارجیس تشکرکرده است .

    Somebody20 (پنجشنبه 02 مهر 94)

  3. #22
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 06 دی 01 [ 17:36]
    تاریخ عضویت
    1393-3-15
    نوشته ها
    430
    امتیاز
    13,817
    سطح
    76
    Points: 13,817, Level: 76
    Level completed: 42%, Points required for next Level: 233
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    833

    تشکرشده 422 در 187 پست

    Rep Power
    64
    Array
    دوستاى عزيز،
    با يه مشكل حديد برخوردم كه نميتونم خلش كنم.
    يه تاپيكم باز كردم راجع بهش هركس يه چيز گفت، نفهميدم جيكار كنم

    عيد قربان رفتيم روستاى شوهرم،
    باز سر اعتباد اينا بحثمون شد، دايى شوهرم اومد جلوم بكشه منم رفتم جاى ديگه،اونم اصرار داشت وايسا تا طبيعى شه تو عروش مايى و ...
    منم واقعا نميتونم تحمل كنم، واقعا، گفتم شما راحت باشين رفتم بيرون.
    بعد اونام رفتن تو اتاق كشيدن.
    شوهرمم عصبانى شد و برگشتيم.

    ميگه اينا فاميلاى منن، بايد تحملشون كنى.
    اخه منم با خودم ميگم من يه دختر شهرى كه پام به روستا وا نشده تا حالا، به خاطر تو هر دفه ميام، خود روستاييا نميان اما من ميام كه تو جمع خونوادت باشى.
    خب اونام به خاطر من برن تو اتاق بكشن، مگه چى ميشه!!! ميگم اين حريان واسه تو طبسعيه واسه من كه نيس،

    اينم بگم: همه شون تو شهر زندگى ميكنن تقريبا اما حمع ميشن خونه مادربزگ شوهرم تو روستا كه خودشم فوت شده،
    همه جمعاشون ترياك هست،
    يه بار رفتسم شمال تو هتل ترياك كشيدن ابروى مارو بردن، همه اعتراض كردن، مدير هنل اومد...

    تا قبل ازدواجم مخفى ميكردن اين جريانو

    ديگه نميدونم چيكار كنم، شوهرم ميگه تو مشكل دارى نيا، خونه بابات وايسا من با خونوادم ميرم

    حالا جالبه من نميگم با اينا قطع رابطه ميكنم، يا ترك كنن يا... فقط ميگم جلو من نكشن، حالم بد ميشه واقعا. وقتى به اين فك ميكنم فرداروز بجه م بايد تو اين محيط بزرگ شه ديوونه ميشم

    شوهرمم به هيچ وجه نميخواد رابطه شًو كم كنه، دلش ميخواد هرجا ميرن سفر مام بريم، زوستا ميرن بريم،...
    همه م سن بالان

    خب ميگم همونقد كه با خونواده من رفت و امد ميكنيم با مال توام كنيم، چه لزومى داره انقد صميمى شيم و بريم بيايم؟!
    ميگه تو نميتونى منو ازونا حدا كنى، توام برو با خونوادت

    يا راهي خواهم يافت
    يا راهي خواهم ساخت

  4. #23
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 11 دی 95 [ 09:45]
    تاریخ عضویت
    1391-12-20
    نوشته ها
    343
    امتیاز
    5,466
    سطح
    47
    Points: 5,466, Level: 47
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    59

    تشکرشده 378 در 207 پست

    Rep Power
    53
    Array
    عزیزم حساس نباش
    خدا رو هم شکرکن شوهرت نمیکشه
    اذیتش نکن بزار خوش باشه
    غر زدن دعوا اساس رندگی رو نابودمیکنه
    همه زندگی ها همینه
    یا بایدجدا بشی وو کلی حرف و حدیث وتنهایی
    یا صبور باشی
    وقتی میکشن برو توحیاط غیض نکن
    با شوهرت همراه باش دوست باش
    بخدا دعوات فقط باعث دوری میشه
    نمیتوتی فرهنگ خانواده ای رو عوض کنی
    تحمل کن همیشه که نیست
    اون موقع ها برو آشپزخونه
    برو دستشویی تو حیاط برا خودت راه برو
    چکار داری بس نیست شوهرت نمیکشه
    زندگیتو با شوخی و خنده بگذران.محبت کن. بذار اونام کار خودشونو بکنن
    مردا عاشق همچین زنایی هستن
    اینم بهتبگم مردها تو ذاتشون دنبال یه خلافن
    یامشروب یاتریاک یا رفیق و خانم بازی
    مشروبم همیشگی نیست گاهیه خب
    اگر شوهرت حیز و زنباز بود خوب بود؟یا پول خراب کن و بی عرضه؟؟
    هیچکس شوهرش ایده آلش نیست
    همه مشکل دارن
    بگذرانش
    ویرایش توسط paria_22 : جمعه 03 مهر 94 در ساعت 01:25

  5. کاربر روبرو از پست مفید paria_22 تشکرکرده است .

    Somebody20 (شنبه 04 مهر 94)

  6. #24
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 09 مرداد 95 [ 14:09]
    تاریخ عضویت
    1394-3-31
    نوشته ها
    288
    امتیاز
    5,658
    سطح
    48
    Points: 5,658, Level: 48
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    502

    تشکرشده 446 در 203 پست

    Rep Power
    59
    Array
    سلام.. خوب این مساله باید حل بشه.... چون ممکنه به مرور شدیدتر بشه..

    عزیزم ممنون که ما رو در جریان گذاشتی... فقط قبل از هر چیز خواهش میکنم تاپیک هایی که برات مینویستم رو یکی یکی جواب بده تا بدونیم نظرمون رو قبول داری یا نه... اینطور نباشه که ما حرف خودمون رو بزنیم و ندونیم که شما موافقی و عمل میکنی یا نمیکنی...

    اگه یادت باشه نظر من این بود که باید این چنین مشکلاتی حل بشه و در صدد حل اونها شما قدم برداری....
    تو پست قبلی که برات گذاشتم بهت گفتم قبل از هر چیر برای حل این مشکل و مشکلات این چنینی باید شرایط را فراهم کنی... باید شرایط مطرح کردن خواسته ات را فراهم کنی...

    الان نباید حرفی بزنی... فقط و فقط باید کارهایی انجام بدی که شوهرت هر روز بیش از پیش به ارزش تو و اینکه زن خوبی براش هستی پی ببره... بایددددد رابطه خودت و شوهرت را تقویت کنی....

    دارم تاکید میکنم تماااااااااااااااااااام تمرکزت این باشه که چه کارهایی بکنی که شوهرت رو راضی نگه داری..

    کارهای معمولق مثل:غر زدن ممنوع...لبخند و مهربانی به شوهر... استفاده از واژه " چشم" در برابر خواسته های شوهر.. ( باید بهش یا بذی که زمانی که تو هم ازش خواسته ای داری اون باید چطوری برخورد کنه)

    و موارد دیگه که تو پست های قبلی هم بهشون اشاره کردم و اگر بیشتر خواستی بهت میگم...

    اخه احساس میکنم اصلا به حرفهایی که میگیم گوش نمیدی...

    فعلا تا اینجا را داشته باش... اگر خواستی در ادامه راهکارهای دیگه رو هم بهت میگم....

  7. کاربر روبرو از پست مفید نارجیس تشکرکرده است .

    Somebody20 (شنبه 04 مهر 94)

  8. #25
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 09 مهر 94 [ 02:08]
    تاریخ عضویت
    1394-3-13
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    287
    سطح
    5
    Points: 287, Level: 5
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام چی بگم والا! امیدوارم شوهرت انقد قوی باشه که هیچوقت مث اونا نشه اما بنظرم باهاش برو که مراقبش باشی ولی نترس و استرس از آینده ای که ازش بی خبری نداشته باش. عجیبه چطور تو تحقیقات متوجه این قضایا نشدین؟!

  9. کاربر روبرو از پست مفید henasa تشکرکرده است .

    Somebody20 (شنبه 04 مهر 94)

  10. #26
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 06 دی 01 [ 17:36]
    تاریخ عضویت
    1393-3-15
    نوشته ها
    430
    امتیاز
    13,817
    سطح
    76
    Points: 13,817, Level: 76
    Level completed: 42%, Points required for next Level: 233
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    833

    تشکرشده 422 در 187 پست

    Rep Power
    64
    Array
    سلام عزيزان،
    نارجيسس عزيز واقعا تا شبى كه اين جريان پيش بياد رابطه من و شوهرم عااالى بود، اما خب بعد كه بحث پيش اومد الان يكم سرسنگينم.
    چون واقعا انتظارشو نداشتم، بعد ازينكه اين همه به خاطر رفتم تو اين راه پر پيچ و خم تو روستا موندم حالا منو لايق يه ذره احترام ندونه و بگه تو كارى كردى كه اونا برن تو اتاق بكشن و معذب شن ، منم سر خونوادت تلافى ميكنم!!اما بازم قهر نيستم و مؤدبانه رفتار ميكنم و واقعا سعى ميكنم رفتارايى كه ميگين و قاطيه برخوردام كنم...

    ممنون از دوستاى خوبم henasa و paria عزيز.
    الان دو سه روزه ذهنم درگير اين قضيه س، اينمه ميگين برو تا مواظبش باشى راستش مادرشوهرم تو خونه ش يه طبقه داره مخصوص همين كار، هميشه م همه فاميل جمع ن، خب شغل شوهرمم همونجاس، يعنى بخش اعظم زندگيش كه من نيستم در كنار همچين فضاييه، پس فك ميكنم با يكى دو ساعت بودن من چيز زيادى عوض نشه و...
    جز اينكه خودم بابت لحظه لحظه ش ذجر بكشم.

    چون هرجور فك ميكنم نمينونم اون جو رو تحمل كنم. كن نميگم ترك كنن، ميگم يكم حدود رعايت شه ، ميتونين تصور كنين جمعى رو ك توش يه عده مرد لم دادن و دارن نرياك ميكشن وسط خونه و زناشونم دورشون ميچرخن!!!! من اصلا نميتونم بپذيرم اين فضارو . و برام جالبه كه چطور انقد سخته كه وقتى كسى دوس نداره اينكارو تو اتاق انجام بدن ، كه اون ادمى كه محالفه لااقل فقط با بوش اذيت شه نه چيزاى ديگه...
    خلاصه اينكه تصميم گرفتم يكم رابطه مو كمرنگ كنم، تا حرمت ها حفظ شه.
    خدا بخير كنه...

    دوست عزيزم ما اصن قبل ازدواج فكرشم نميكردم همچين مسايلى داشته باشم، مادرشوهرم اصصلا يه چيزايى از خودشون تهريف ميكرد كه هر كسى دوس داشت عروسش بشه!!!

    يا راهي خواهم يافت
    يا راهي خواهم ساخت
    ویرایش توسط Somebody20 : شنبه 04 مهر 94 در ساعت 13:42

  11. #27
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بانو

    فکر کنم لازم باشه چندین بار برگردی و نظر جناب مدیر را مطالعه کنید با دقت یا شما معیار مشخصی دارید یا ندارید یا عرق خوردن یا کشیدن تریاک درست نیست یا هست این مسائل حد وسطی نداره مثل اینکه خانومی بیاد بگه من با اینکه شوهرم بهم خیانت کنه مشکل ندارم ولی حداقل جلوی من نباشه و کسی هم متوجه نشه!!!

    توی دوران عقد اگر هنوز هستی یه بازنگری انجام بده توی این رابطه البته میل خودته ولی دوتا راه حل بیشتر نداری

    1.اقدام جدی و قاطع انجام بدی و حد و حدود و خطوط قرمز خودت را مشخص بکنی
    2.یا از خودت و مسائلی که بهش داری بگذری و این وضعیت را قبول کنی

    موفق باشید
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  12. #28
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 20 شهریور 95 [ 15:03]
    تاریخ عضویت
    1394-6-28
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    1,359
    سطح
    20
    Points: 1,359, Level: 20
    Level completed: 59%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    129

    تشکرشده 85 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزیزم واقعا متاسف شدم.خیلی سخته من کاملا درکت میکنم به نظر من شما کاملا حق داری که نخوای تو اون جمع باشی.فاصله تو حفظ کن چون این ادمایی که میگی اصلا خجالت حالیشون نیست که خیلی راحت پیش عروسشون تریاک میکشن.فقط میتونم بگم خدا بهت صبر بده و امیدوارم شوهرت درکت کنه.موفق باشی عزیزم

  13. #29
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 06 دی 01 [ 17:36]
    تاریخ عضویت
    1393-3-15
    نوشته ها
    430
    امتیاز
    13,817
    سطح
    76
    Points: 13,817, Level: 76
    Level completed: 42%, Points required for next Level: 233
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    833

    تشکرشده 422 در 187 پست

    Rep Power
    64
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط khaleghezey نمایش پست ها
    درود بانو

    فکر کنم لازم باشه چندین بار برگردی و نظر جناب مدیر را مطالعه کنید با دقت یا شما معیار مشخصی دارید یا ندارید یا عرق خوردن یا کشیدن تریاک درست نیست یا هست این مسائل حد وسطی نداره مثل اینکه خانومی بیاد بگه من با اینکه شوهرم بهم خیانت کنه مشکل ندارم ولی حداقل جلوی من نباشه و کسی هم متوجه نشه!!!

    توی دوران عقد اگر هنوز هستی یه بازنگری انجام بده توی این رابطه البته میل خودته ولی دوتا راه حل بیشتر نداری

    1.اقدام جدی و قاطع انجام بدی و حد و حدود و خطوط قرمز خودت را مشخص بکنی
    2.یا از خودت و مسائلی که بهش داری بگذری و این وضعیت را قبول کنی

    موفق باشید
    سلام، ممنونم از لطفتون اما اينجا بحثم فرق داره،
    تو جريان مشروب درست ميفرماييد.

    اما اينجا من كاملا معتقدم كه اعتياد و ترياك بده و كلا نبايد باشه و مطمعععن باشيد اگه شوهرم قدمى سمتش ورداره ثانيه اى صبر نميكنم و جدا ميشم.
    اما مساله اينه كه من نميتونم اونهمه ادمو ترك بدم. نهايتا كلا ميتونم باهاشون قطع رابطه كنم، اما من تا حالا چون دوس مداشتم اين اتفاق بيوفته و دلم ميخواست با فاميل شوهرم رفت و امد كنم و ... به همين كه يه حريمى حفظ بشه راضى بودم. كه حداقل جلو چشم من اين اتفاقت نيوفته و من تو وسط جو قرار نگيرم.
    نميدونم شايدمنظورمو نميتونم بيان كنم،
    ببينيد مثلا
    مثه پدرى كه ميدونه پسرش سيگار ميكشه(، حالتيو بدونين كه كار از كار گذشته و نميتونه ترك بده پسرشو)،چون ميدونخ نميتونه تركش بده و ازونطرف انقد دوسش داره كه نميتونه از خونه بيرونش كنه، همين كه به روى خودش نياره و پسرشم به خودش اجازه نده جلو باباش بكشه. يا مثلا وقتى ميدونى پسرت با دخترى دوسته و ارومكى باهاش تلفنى حرف ميزنه، با حالتى كه دختر رو جلو چشم شما مياره خونه يكيه؟!
    به اين ميگن حريم
    كه متاسفانه خونواده شوهرم بلد نيستن رعايت كنن و من على رغم اينكه ميدونم شوهرم سر خونوادم تلافى ميكنه محبورم رعايت كنم

    گندم جان ممنون از همدرديت

    يا راهي خواهم يافت
    يا راهي خواهم ساخت
    ویرایش توسط Somebody20 : شنبه 04 مهر 94 در ساعت 21:19

  14. کاربر روبرو از پست مفید Somebody20 تشکرکرده است .

    گندم.م (یکشنبه 05 مهر 94)

  15. #30
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 06 دی 01 [ 17:36]
    تاریخ عضویت
    1393-3-15
    نوشته ها
    430
    امتیاز
    13,817
    سطح
    76
    Points: 13,817, Level: 76
    Level completed: 42%, Points required for next Level: 233
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    833

    تشکرشده 422 در 187 پست

    Rep Power
    64
    Array
    دوستان فك ميكنم تاپيكم از محوريا خارج شده

    من مشكلم ادامه دادن يا ندادن اين زندگى بود
    اينكه چرا با وجود اينهمه مشكل خسته نميشم و جرأت جدا شدن ندارم، يه روز صب پا ميشم ميخوام جدا شم، يه روز نميخوام، خسته شدم...

    شوهرمم كه اين روزا باباش نا خوشه اصن خونه نمياد، همه ش اونجاس
    البته از اولم همه ش خونه مامانش بود ، الانم كه ديگه عذرش موجهه .
    خونه م كه مياد انقد كار كشيدن ازش كه نا نداره، فقط ميخوابه

    ديروز سرم داد كشيد واسه غذا، بعدم گف اعصابم خوردت كلى كار رو سرمه خونه مامانم. منم گفتم برو اونجا نميخوام ديگه اينجا باشى، تو خوشياشونم اشك منو در ميارى، تو غصه شونم اشك منو درميارى، اينم شده زندگيم

    مامانش حتى ميخواد باباشو ببره حموم هم ز ميزنه به شوهر من.
    با اينكه دارم منفجر ميشم هيچى نميگم، تازه خودم كمكش هم ميكنم، ميدونم سخته، اما كيه كه قدر بدونه، خسته شدم ازين تلاشاى بى نتيجه.
    باز تا حال باباش بهتر ميشه پا ميشن ميرن سفر من و شوهرم بايد از مغازشون نگهدارى كنيم. يا اينكه شوهرم بره دنبال دوست و رفيق و فاميلاى عزيزش.

    ميخوام يع تصميم قاطع بگيرم، ازين حالت كه دم دمى م خسته م.
    هرراهى ميرم اخرش پشيمون ميشم

    يا راهي خواهم يافت
    يا راهي خواهم ساخت


 
صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دارم ديوونه ميشم كمكم كنيد 😔
    توسط darkub در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: چهارشنبه 19 فروردین 94, 23:35
  2. همسرم بد دهنه ديوونه شدم كمك كنيد!
    توسط ig-darya در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 40
    آخرين نوشته: سه شنبه 29 بهمن 87, 11:52
  3. لطفا كمك فوري چون دارم ديوونه ميشم
    توسط capable در انجمن ارتباط مراجعان - مشاوران
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: شنبه 23 آذر 87, 10:24
  4. مادر شوهر نق نقو و بددهن من ....ديوونم كرده
    توسط ماندگار در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 29
    آخرين نوشته: چهارشنبه 29 آبان 87, 01:06
  5. +دارم ديوونه ميشم (شكست در عشق و سر دوراهي قرار گرفتن)
    توسط mohammads در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: چهارشنبه 08 اسفند 86, 11:47

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:00 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.