به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 18 , از مجموع 18
  1. #11
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 29 مرداد 95 [ 23:01]
    تاریخ عضویت
    1394-6-14
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    428
    سطح
    8
    Points: 428, Level: 8
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 9 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    چرا ما زنها انقدر باید خودمون رو خوار کنیم؟ چرا باید اجازه بدیم که طرفمون تا این حد مارو تحقیر کنه؟ ما خودمون رو دوست نداریم و برای خودمون ارزش و احترام قائل نیستیم، اجازه میدیم طرفمون هر طور که دوس داره باهامون رفتار کنه چون بهش ثابت شده عاشقش هستیم و هرجوری رفتار کنه کوتاه میایم و چشمپوشی میکنیم. با خودش میگه این که منو دوس داره هر کاری هم کنم باز با من میمونه. هر کثافتکاری دوس داره میکنه و ما وقتی اعتراض میکنیم انگ بدبینی و غر غرو بودن بهمون میزنه. واقعا نمیدونم چی بگم. خیلی متاسفم. شوهر من هم همش دنبال دختر بازیه و مدام در حال چت کردن با دخترا و من چند بار بخشیدمش و باز کاراشو تکرار کرد و این اواخر هم متهم شدم به غر غرو بودن چون میخواست با وقاحت تمام پیش من این کارا رو انجام بده و من چیزی نگم. منم وسایلمو جمع کردم و اومدم خونه پدرم و میخوام ازش جدا بشم. اونم بره به هرزگیش و کثافتکاریاش برسه.البته من بچه ندارم. شرایط شما با من فرق داره.
    ویرایش توسط maria_smile1 : پنجشنبه 19 شهریور 94 در ساعت 19:05

  2. 2 کاربر از پست مفید maria_smile1 تشکرکرده اند .

    mercedes62 (جمعه 20 شهریور 94), گیسو کمند (شنبه 21 شهریور 94)

  3. #12
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array
    خیلی هم شکست خورده نیستم. تا الان چند بار ازم پرسیده تو چرا منو انقد دوست داری من گفتم نه کی گفته دیگع دوستت ندارم قبلا اصلا نمیپرسیدی
    حتی دیروز دوباره پرسید چرا دوستم داری گفتم ندارم گفت آفرین
    من گفتم ولی من مطمینم که دوستم داری
    گفت چون بهت پول میدم؟

    گفتم نه اتفاقا پول دادن و من بستن دهان میدونم

    گفت خیلی نامردی و ناراحت شد

    منم خندیدمو گفتم دیدی دوستم داری
    به نظرم خوبب بود ،

    مخصوصا که داری میاندازی توی دهنش که دوستت داره

    و اینکه اینو براش یادآوری میکنی اشتباهاتش همیشه هم توی بی تفاوتی نمیمونه و عواقبی داره

    عواقبی مثل از دست دادن علاقه تو
    ای خواجه درد نیست... وگرنه طبیب هست

    ای بی خبر.. از خورشیدِ پشتِ ابر !



  4. کاربر روبرو از پست مفید گیسو کمند تشکرکرده است .

    نیکیا (شنبه 21 شهریور 94)

  5. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 23 مهر 95 [ 01:57]
    تاریخ عضویت
    1393-12-09
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    4,080
    سطح
    40
    Points: 4,080, Level: 40
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 70
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    96

    تشکرشده 225 در 103 پست

    Rep Power
    37
    Array
    سلام دوستان خوبم
    ببخشید من امکان لایک و تشکر رو با گوشیم ندارم
    از محبت و راهنماییهاتون تشکر میکنم

    سوالات تکراری من تمامی نداره
    واقعا چطور میشه در برابر رفتاراش بی تفاوت باشم اصلا این بی تفاوتی درسته؟

    دیروز خونه بود پارک رفتیم با خواهرای من و همسراشون

    از خجالت مردم همه کارها را اونا کردن و همسر من فقط نشسته بود و با گوشیش چت میکرد

    چطور میتونم تحمل کنم. البته من اصلا پیشش نشستم و با خواهرام بودم

    شب که اومدیم خونه هم همینطور. هر چند وقت یه بار با خودش که نه با ادمای تو گوشیش،میخنده ولی زود حالت دهنشو عوض میکنه مثلا دارم لای دندونامو تمیز میکنم

    از خدا خواستم بهم صبر بده

    امروز دوباره قاطی کردم. پسرمو زدم بهش گفتم بابات دختر بازی کنه و من به خاطر شما سر کار نرم و شما منو اذیت کنین

    الان عذاب وجدان گرفتم. از خودم میترسم ازتون میخوام کمک کنین رفتارامو اصلاح کنم

    اخه چه ربطی به بچه هام داره هر چن که اینا اصلا با پدرشون کار ندارن همش وقتی هم که هست غراشونو به من میزنن خواسته هاشونو به من میگن

    چطور صبرمو زیاد کنم آرامش داشته باشم
    ویرایش توسط عاشق خانواده : شنبه 21 شهریور 94 در ساعت 12:17

  6. 4 کاربر از پست مفید عاشق خانواده تشکرکرده اند .

    khaleghezey (شنبه 21 شهریور 94), گیسو کمند (شنبه 21 شهریور 94), نیکیا (شنبه 21 شهریور 94), دختر بیخیال (شنبه 21 شهریور 94)

  7. #14
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود دگربار

    شما مسئول رفتار و گفتار خودت هستی بانو اینکه شوهر شما توی جمع چگونه رفتار میکنه کسی شما را مسئول نمیداند کسی هم از چشم شما نمیبینه این موضوع را و شما را مقصر قلمداد نمیکنه.پس لطفا برای کاری که درش تقصیری ندارید اینقدر حرص نزنید
    یک فرد خود شتا نخواد نمیشه براش کاری کرد شوهر شما هم خودش باید تمایل نشان بده شما بعنوان یک همسر وظایف خودت را انجام بده نه بیشتر هیچگونه مسئولیتی بیشتر از وظایفی که بر عهده شماست بعنوان یه بانوی متاهل انجام ندهید.جناب مدیر قراره در این مورد مقاله ای در سایت بنویسند که فکر کنم برای شما و بقیه بانوان موثر باشه.
    ولی کاری که میشه کرد محبت خودتان را زیاد کنید ابراز علاقه کنید با روحیه باشید سعی کنید دنبال اشتراکاتی باشید بین خودتان و شوهرتان که ایشون هم علاقمند باشند تفریح با دوستاش یا ورزش کردن یا خلاصه اینجور کارها

    در مورد فرزندان لطفا دق و دلی خودت را روی فرزندت خالی نکن که بعدها بسیار پشیمان میشوی شما مادرشان هستی و وظایف مادری خودتان به نحو احسن انجام دهید در مورد مسائلی که مربوط به پدرشان هست ارجاعشان بدهید خدمت ایشون هرچند شاید دفعات اول جواب مناسبی دریافت نکنند ولی بمرور زمان بهتر میشه برخوردها.

    پ.ن:بصورت کلی مثل اعتیاد هستش فقط این مشکلش بدتره چون معتاد به مواد مخدر قبول داره و خجالت میکشه و ولی اعتیاد به دنیای نت شوربختانه در دید جامعه بد انگاره نمیشه.ولی تاثیرش بمراتب مخربتر هستش.

    منتظر مقاله جناب مدیر بمانید
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  8. 4 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    گیسو کمند (شنبه 21 شهریور 94), دختر بیخیال (شنبه 21 شهریور 94), ستاره زیبا (یکشنبه 22 شهریور 94), شیدا. (شنبه 21 شهریور 94)

  9. #15
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    عاشق خانواده عزیز

    سعی کن خودتو در برابر فرزندانت قوی نشون بدی .... میدونم سخته ولی به قول خودت روابط شما دو نفر ربطی به فرشته کوچولوهاتون نداره ....

    اونها خودشون هم میدونن از نعمت داشتن پدر به خاطر شبکه مجازی محروم شدن ، اونها هم مانند شما عذاب میکشند.....

    شما از مشاور حضوری یا مدیر همدردی هم کمک گرفتید؟ چقدر از مشاوره هایی که گرفتید و بکار بردید؟

    حقیقتش من اگر جای شما بودم اول قشنگ برای همسرم تعریف میکردم که خوشی که در خلوت انتخاب کردن ضرر زیادی به زندگی متاهلی و تعهداتشون میزنه...
    بهشون میگفتم من از خوشی همسرم خوشحالم میشم ولی بشرطی که این خوشی به زندگی متاهلیمون ضرر نزنه...
    مثلا وقتی هم برای منی که همسرتون هستم و فرزندانتون هم بذارید...ولی اون وقت داره صرف دخترانی میشه که روزانه چندین نفر مانند شما رو دارند ولی من فقط همسر عزیزم و دارم ...
    دوست دارم باهم تفریح کنیم باهم صحبت کنیم... باهم دیگه وقت بگذرونیم...

    اگر با من بهتون خوش نمیگذره ایرادات همدیگه و بگیم تا اصلاح کنیم... الان اینطوری که شما احساسات و نیازهای من و رفع نمیکنید من هم اگر مانند شما خدایی نکرده احساسات و نیازهام و از جانب اشخاص نامحرم دیگه رفع کنم که چطور خانواده ای میشه؟ ما در آینده الگوهای فرزندانمون هستیم.... فرزندانمون بالاخره روزی بزرگ میشوند مدرسه میروند ازدواج میکنند و دنبال زندگی خودشون میروند .... بزرگترامون هم انشالله خداوند عمر با عزت بهشون بدهند ولی بازم مرگ هم شتریست در خونه همه میخوابه .... دیگه فقط من و شما در کنار هم و فقط برای همدیگه میمونیم اگر قرار باشه اینطوری تفریحاتی در خلوتمون داشته باشیم که به همدیگه آسیب بزنیم که زندگی ای نمیشه....

    بگو تفریح شما به من صدمه روحی زیادی میزنه... تمام احساسات و جملاتی که باید نثار من بشه نثار اون دخترها میشه... دقت کن شما متعهدید نسبت به من خب پس من احساساتم و از کجا تامین کنم .... دوستان همجنسم تا حدودی این احساسات و برطرف میکنند ولی بخشی از احساسات زنان توسط همسرانشون تامین میشه اینها و چکار کنم....

    وقتی شما از جانب اون دخترها ارضا میشید و احساساتتون پاسخ داده میشه ... خب از من دور و دورتر میشوید ... شما خودتون متوجه گذر زمان نمیشید یا متوجه نوع نگاه دیگران در جمع نسبت به خودتون نمیشید... چون یک سره سرتون تو گوشیه ولی اگر یک لحظه سرتون بلند کنید میبینید که دیگران تو جمع همه با نگاه تحقیرآمیز بهتون نگاه میکنند...
    خب شماهمسر من در زندگی هستید مورد احترام بنده هستید دوست ندارم شخصیتتون در نظر دیگران شخصیت تنبل خوشگذرونی جلوه کنه...

    کمی با محبت باهاشون صحبت کنید... ازشون بخواین بخاطر زندگیتون هم شده مدتی به جلسات مشاوره بیایند... والا تاجایی که من میدونم حتی تو کشورهای خارج هم این شیوه رفتار همسرتون نادرست میدونند.... حتی خیانت در کشورهای دیگه هم زشت و کثیفه... اینطور نیست فقط در کشور ایران بد بدونند... اینطور که مرد صبح زود یک ساعت قبل از سر کارشون در ماشین سپری کنند تا با دختران دیگه خوش بگذرونند بلافاصله خونه که میایند بازهم همش سرشون تو گوشی باشه خب هیچوقت برای شما و خانوادشون وقتی نمیمونه که بگذارند...

    باید یک وقتی برای فرزندانشون بذارند باهاشون گاهی صحبت کنند تفریح ببرنشون ...
    زمانی و اختصاص دهند به همسرشون با همسرشون وقت بگذرونند....

    زندگی همسر شما متاسفانه در کار و گوشی خلاصه شده... بهشون بگید وقت و زمان انسان خیلی باارزشتر از اینه که مدتها در گوشی و شبکه مجازی سپری بشه...

    اگر واقعا بعد این حرفها هیچ تغییری نکردند و به حرفتون گوش ندادن ، بنظرم شما اینطوری با این شیوه غصه خوردن و حرص خوردن بیشتر خودتون و نابود میکنید ایشون هم که با خوشگذرونیشون روزبروز سرحال تر میشوند و شما با غصه خوردن روز بروز پیرتر و افسرده تر.... سعی کنید تفریحاتی و به خودتون اختصاص دهید ... یک روزی و در هفته در نظر بگیرید بگید اون روز هیچکس باهاتون کار نداشته باشه میخواین خوش بگذرونید برید بیرون حتی میتونید تنهایی یا با بچه هاتون بیرون بیرید خوش بگذرونید ... تفریح کنید...

    کلاس های رقص و ورزشی شرکت کنید خیلی روی سلامتتون و شادابیتون و از همه مهمتر روحیه اتون تاثیر مثبت میذاره...
    اگر واقعا فکر میکنید با سرکار رفتن و نرفتنتون تغییری ایجاد نشده ، و زمانی که سرکار میرفتید بهتر بوده مشغولتر میشدید و فعالتر بودید و کمتر روی کارهای شوهرتون زوم میکردید خب کارتون دوباره شروع کنید....

    سعی کنید با فرزندانتون دوست باشید... به فرزندانتون یاد بدید درخواست هاشون و از پدرشون بکنند... مثلا بهشون بگید وقتی باباشون از سرکار میایند خونه ، بروند از پدرشون بخواهند با اونها وقت بگذرونند مثلا بازی کنند یا فیلمی بگیرند و بخواهند پدرشون با اونها به تماشای فیلم بنشینند...

    یا ازشون بخواین بروند استخر... کوه و .... تفریحاتی از این دست...

    گاهی پدرشون و بغل کنند و بوسش کنند و ازشون بخواین باهاشون مدتی صحبت کنند بگند پدرشون دوست دارند و خیلی دلشون برای صحبت با پدرشون تنگ شده....
    خودتون هم با فرزندانتون با محبتتر رفتار کنید... اولا بخاطر اینکه کوچولوهای نازتون که گناهی ندارند اونها باید معنی پدر و مادر و به معنای واقعی در خانه حس کنند... اینطوری که شما پیش میرید من احساس میکنم فرزندانتون فکر میکنند پدر عابر بانکه .... مادر هم آشپز و کارگر (عذر میخوام)خانه ...

    حتی برخی کارهای خونه و به فرزندانتون یاد بدید میتونید از کارهای کوچیک شروع کنید و ازشون بخواهید که برخی اوقات این کارها و انجام دهند... بسته به سنشون غذاهای ساده بهشون یاد بدید و گاهی ازشون بخواهید آنها غذا ساده و حاضری آماده کنند...

    اینطوری باری هم از دوش شما برداشته میشه و شما هم وقتتون آزادتر میشه تا بیشتر برای خودتون وقت بگذارید...گاهی خودتون به خودتون هدیه بدید ...
    اصلا همسرتون ببرید خرید و ازشون بخواین هدیه ای براتون بخرند هرچی خریدن فقط تشکر کنید... بگید خیلی ممنون میدونم اگر میتونستید حتما بهترینشو برام میخریدید ولی همینم نشون دهنده اینه که خیلی دوستم دارید...

    وقتی در جمعی هستید از بچه هاتون بخواهید اینقدر دور پدرشون باشند و از پدرشون بخواهند باهاشون وقت بگذرونند و بازی کنند که وقتی دیگه پیدا نکنند سمت گوشیشون بروند...

    کم کم که همسرتون از دنیای مجازی دور شدن و با زیبایی های دنیای واقعی و خانوادشون آشنا شدن دیگه نسبت به دنیای مجازی سر میشوند... شما باید جذابیت های دنیای واقعی و نشونشون بدید...
    مثلا گاهی صدای موزیک و بلند کنید و شروع کنید به رقصیدن از فرزندانتون هم بخواین شاد باشند و با شما همراهی کنند... یا با فرزندانتون بازی های پرسر وصدا داشته باشید... جذاب باشید بگید بخندید .... کم کم همسرتون وقتی جذابیت های تصویر و صوتی اطرافشون و ببینند از گوشی دلسرد میشوند ایشون هم به جمع شما میپیوندند... ولی وقتی محیط خونه ساکت و آروم باشه معلومه که ایشون از محیط خسته کننده خسته میشوند و سراغ دنیای مجازی میروند...

    حتی اگر ازتون خواستن ساکت باشید .... خودتون و لوس کنید و بگید یعنی شما دوست نداری شادی و خوشی مارو ببینی ؟؟؟

    سعی کنید خودتون و خیلی شاد و خوشحال نشون بدید یک جورایی ایشون و بخودتون جذب کنید... تو خونه لباس های متنوع بپوشید به خودتون برسید... شاد باشید... برقصید:) فکر نکن بخاطر همسرتون میگم اینکارها و بکنید نه بخاطر روحیه خودتون میگم .... اول از همه به فکر خودتون باشید بعد دیگران .... شما وقتی بفکر خودتون باشید ناخوداگاه دیگران هم بفکر شما خواهند بود....


    ببینید دوستی با فرزندان خیلی به نفعتون خواهد بود.... سوای اینکه فرزندان فرشته های بی گناهتون هستند ... و شماها الگوهای آینده فرزندانتون هستید تازه به نفع شما هم هست چون فرزندانتون در برابر رفتارهای پدرشون از شما دفاع خواهند کرد .... بهیچ عنوان و هیچوقت فرزندان و دست کم نگیرید وقتی مهربونی و حمایت های معنوی مادرشون و ببینند و اما دایما مشاهده کنند پدرشون هیچ وقت وزمانی براشون نمیذاره نا خودآگاه به سمت مادرشون کشیده میشوند و مادرشون و بیشتر دوست خواهند داشت این قضیه در آینده خیلی به نفع شما خواهد بود.
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **


  10. کاربر روبرو از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده است .

    khaleghezey (شنبه 21 شهریور 94)

  11. #16
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    دوست عزیز،

    شما عاشق خانواده نیستی. فقط عاشق توجه همسرتی. وگرنه با این حرفها به بچه های معصومی که اصلا نمی دونن شما از چی حرف می زنی آسیب نمی زدی.

    مگه اونا بخشی از همون خانواده ای که شما عاشقشی نیستن؟

    می دونید تکرار همین جمله "
    بابات دختر بازی کنه و من به خاطر شما سر کار نرم و شما منو اذیت کنین" چه تاثیرهای بدی روی ذهنشون گذاشتید؟

    اعتماد و تصورشون از پدرشون
    مزاحم بودن برای شما ( وظیفه تونه تامینشون کنید اما منت می ذارید که من برای شما کار می کنم !!)
    نگاهشون به زندگی خانوادگی (پدرها دختر بازی می کنند، مادرها درمونده تحملشون می کنن)
    و بعد تاثیری که روی روابط آینده شون با جنس مخالف و ازدواج و زندگی خانوادگیشون و .......





    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  12. 4 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    Eram (چهارشنبه 25 شهریور 94), khaleghezey (شنبه 21 شهریور 94), گیسو کمند (شنبه 21 شهریور 94), اعجاز عشق (شنبه 21 شهریور 94)

  13. #17
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 23 مهر 95 [ 01:57]
    تاریخ عضویت
    1393-12-09
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    4,080
    سطح
    40
    Points: 4,080, Level: 40
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 70
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    96

    تشکرشده 225 در 103 پست

    Rep Power
    37
    Array
    سلام دوستان ممنون بابت نظراتتان
    و عذر خواهی بابت تاخیر
    میخوام خیلی عجولانه تصمیم نگیرم

    دوستان ازتون راهنمایی میخوام

    راستش همسرم یه گوشی خریده بود ولی ازش استفاده نمیکرد و تو خونه بود

    تقریبا یه ماه، اصلا نگفتم چرا خریدی تا اینکه یه بار حرف افتاد گفتم الان کلی هزینه این گوشی کردی افتاده خونه.

    گفت خریده بودم ببرم بزارم محل کارم چون محل کارش نمیزارن گوشی ببره و موقع ورود خروج چک میکنن. گفت بزارم سرکار بمونه گوشی خودمم بزارم تو ماشین یعنی تو اداره هم گوشی داشته باشم
    باشم

    یه بارم به من گفت تو بردار.
    اما من گفتم لازم ندارم تا این هفته شنبه گفت باید ببرم گوشیو به یکی از همکارام بفروشم

    امروز رفته مسافرت کاری من به واتسش پیام دادم متوجه شدم پیامو نخونده یعنی فک کنم نتش وصل نیس

    خیلی عجیبه محاله تو اداره نباشه و نتش قطع باشه

    یه شکی به جونم افتاد شاید گوشی رو برا خودش برداشته و با اون به نت وصله که گوشی قدیمیش وصل نیس


    به نظرتون در این مورد باهاش حرف بزنم بپرسم برا خودت برداشتی یا فروختی؟

    الان بهش زنگ زدم چون با دوستش رفته گفت دوستم رفته خرید و من تو ماشینم

    میدانید چرا نمیره چون دلش میخواد تو نت باشه و نمیتونه دل بکنه


    میشه یه چیزی بگین فکر منفی از ذهنم دور بشه

    میشه یه راهکار بگین اروم باشم

    دیگه شوهرم و کاراش برام مهم نباشه!

    میشه یه جوری بشه عوض اینکه من عاشق اون باشم موضع برعکس بشه

    راستی شیدا جان با حرفای شما موافقم گفتم خودم عذاب وجدان گرفتم
    ولی فک کنم اشتباه متوجه شدین من الان سه ماهه سرکار نمیرم بخاطر اینکه همسرم میگفت بالا سر بچه ها مادر نیس خودشو نمیبینه

    منم چون اوضاع روحی خوبی نداشتم مرخصی گرفتم اما دوباره از این سه ماه اوضاع خیلی بدتر بود
    ویرایش توسط عاشق خانواده : چهارشنبه 25 شهریور 94 در ساعت 14:35

  14. 2 کاربر از پست مفید عاشق خانواده تشکرکرده اند .

    گیسو کمند (چهارشنبه 25 شهریور 94), نیکیا (چهارشنبه 25 شهریور 94)

  15. #18
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 19 فروردین 03 [ 05:33]
    تاریخ عضویت
    1391-7-15
    محل سکونت
    زیر باران
    نوشته ها
    775
    امتیاز
    24,207
    سطح
    94
    Points: 24,207, Level: 94
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 143
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class10000 Experience PointsOverdriveSocial
    تشکرها
    2,329

    تشکرشده 1,634 در 590 پست

    Rep Power
    161
    Array
    سلام عاشق خانواده عزیز

    من پیشنهاد میکنم براش پیام هایی در مورد استفاده صحیح از شبکه های اجتماعی بفرست. از فیلم گرفته تا عکس و... که کم هم نیست .خودم چندوقت پیش یه فیلم عالی ازش دیدم که برنده ی جایزه هم شده بود .هرازچندگاهی براش ازین پست ها بزار البته براش پیام های دیگه هم بزار و بهش بگو مطالبی رو که خیلی خوشم میاد برای تو هم میفرستم
    بعد لابه لاش ازین پیاما بفرست . پیام های عاشقانه و اینام یادت نره .

    شما میتونی از همین شبکه های اجتماعی و پسام های گاها مثبت و خوبی که توش ردوبدل میشه استفاده کنی و همسرت رو کم کم ازون فضا بکشی بیرون.

    چشماتو یه لحظه ببند و تصور کن اولای ازدواجتونه و همسرت یکسره سرش توی این موبایله..شما چیکار میکنی؟ کامل تصورش کن اونطور که دوست داری پیش ببرش . اگه تونستی

    باموفقیت تصویرسازی کنی پس بدون الان هم میتونی با موفقیت به اون تصویرسازی هات عمل کنی اما شرط داره...

    باید مثل اول ازدواجت احساس کنی خواستنی هستی .از نظر من این حس مهمترین ویژگی یه زنه .اگه بدونی خواستنی هستی که هستی یه ایده هایی به ذهنت میرسه که حرف نداره.

    اما اولین قدم باید این باشه یه جرقه ی امیدی رو روشن کنی تا ازین همه تصور منفی راجع به اشتباه همسرت خلاص شی.به این فکر کن که همه تو زندگی اشتباه میکنن،اشتباهای خودت رو به یاد بیار. ویژگی های مثبت شوهرت رو بنویس و خدارو شکر کن به خاطر اونا.خاطرات گذشتتون رو مرور کن و براش یه هدیه کوچیک به مناسبت عیدهاوتولدها ... درست کن. صبح ها براش صبحانه درست کن و براش میوه یا نون پنیر بذار که توی اداره بخوره .یا براش یه کارت تبریک بگیر و براش جملات عاشقانه بنویس و یواشکی بذار جایی که ببینه.

    به بچه ها بگو براش هدیه بگیرن و ازش به خاطر خوبیهاش تشکر کنن و ازش بخوان که شمارو ببره پارک یا سینما و... .
    براش گل بخر ،بهش لبخند بزن،لباس خیلی خوشگلت رو الان رو کن! یه روز همینجوری کیک بپز و خونه رو تمیز کن و بوی غذای خوشمزه راه بنداز . انگار مهمون عزیزی دارین .

    تاوقتی که ذهنیتت راجع به همسرت مثبت نباشه نمیتونی توی گفتار و رفتارت اینو نشون بدی... توی ذهنت انعطاف به خرج بده و خوبی های همسرت رو از یاد نبر و انقدر محکم روی موضعت نایست .شما که اهل دین و نمازی باید بهتر از هرکسی بدونی دین ما دین رحمت و عشق هست .

    موفق باشی



 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. اضطراب اجتماعی شدیدم زندگیم را مختل کرده
    توسط ranaaa در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: شنبه 15 مهر 91, 15:32
  2. فوبیا و اضطراب اجتماعی
    توسط ki@rash در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 52
    آخرين نوشته: پنجشنبه 11 خرداد 91, 01:18
  3. سخت بودن انتظار واسه گرفتن جواب مثبت قطعی
    توسط larg.62 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: شنبه 15 آبان 89, 09:53
  4. فکر می کنم خود واقعی اش را پنهان می کند
    توسط صفورا33 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: یکشنبه 17 مرداد 89, 19:43
  5. * صداقت واقعی
    توسط escarlet در انجمن تنش و دعوا در ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: دوشنبه 21 اردیبهشت 88, 12:22

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:27 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.