به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 60
  1. #11
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 آذر 01 [ 11:57]
    تاریخ عضویت
    1393-11-19
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    9,758
    سطح
    66
    Points: 9,758, Level: 66
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 292
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    20

    تشکرشده 104 در 58 پست

    Rep Power
    31
    Array
    هانیه خانوم شما هم دقیقا اشتباه منو مرتکب شدی. آنقدر زیاده از حد کوتاه اومدی و بهش میدون دادی تا غرور کاذب برداشته ایشون رو. دقیقا خانوم من هم مثل همسر شما هیچ وقت خودش رو مقصر نمی دونست و حتی آشکارترین اشتباه خودش و خانوادش رو نمی پذیرفت . ولی بازم من واسه اینکه زندگیم از هم نپاشه، کوتاه اومدم. امتیاز دادم. ولی قدرش رو ندونست و کارش به خیانت در اعتماد من کشید و از تعهد من سوء استفاده کرد. ولی از یه جایی به بعد محکم وایسادم و اصلا باج ندادم. دوسش داشتم ولی فکر غرور خودم بودم. به اینکه در زندگی بعدیم چه پاسخی به خودم می تونستم بدم اگه باج می دادم.
    مهم اینه که شما خودتون پیش وجدانتون خیالتون راحت بشه که تمام تلاشتون رو کردید. من احساس بدی از این جدایی دارم ولی دارم منطقی فکر می کنم. به این فکر می کنم که اون لیاقت من رو نداشته و به قول یکی از دوستان چون زنم بوده، دوستش داشتم وگرنه بدی زیادی در حق من کرد.
    مشاور به من گفت تو تمام تلاشت رو کردی و سنگ تموم گذاشتی. همین گفته مشاور منو آروم می کنه. منم بدم نمی یاد همسرم برگرده و از نو شروع کنیم ولی دیگه اشتباهات قبل رو نه از خودم می پذیرم نه از اون. اگه قراره با همین وضعیت دوباره زندگی رو شروع کنیم، اصلا فایده نداره که هیچ بلکه قضیه بدتر هم می شه.
    توصیه من به شما اینه که صبر کنید تا چند هفته ای زمان بگذره همون کاری که من الان انجام می دم. کاملا درکتون می کنم خیلی سخته ولی من کسی هستم که چند روز بیشتر نیست از همسرم جدا شدم. شما هنوز سنی نداری و خوشبختانه توی دوران عقد از همسرت جدا شدی که تبعات کمتری واست داره. اگرم اون تو رو دوست داشته باشه، باید سرش به سنگ بخوره و به اشتباهاتش پی ببره و به اصلاح سرش به سنگ بخوره.
    وقتی فکر و خیال می کنید، سعی کنید خیلی راحت از قضیه عبور کنید. من از اول هم راضی بودم به رضای خدا و اینکه کارمون به جدایی کشید رو هم یک صلاحدید از سوی خدا می دونم که بعدا به آن پی می برم.
    اگه شما شاغل بودی یا جایی خودت رو سرگرم می کردی، راحت تر با قضیه کنار می یومدی. ولی اگر توی خونه بمونی، قطعا فکر و خیال اذیتت می کنه.
    هانیه خانم الان وقتشه یه استراحتی به خودت بدی و کاملا با یک مشاور خبره مشورت کنی. من هنوز هم پیش مشاور خانواده می رم تا خودم رو بازیابی کنم. می خوام از این شکست یک پلی برای پیروزی بسازم.

  2. کاربر روبرو از پست مفید tanhaye93 تشکرکرده است .

    dooo (سه شنبه 10 شهریور 94)

  3. #12
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 03 تیر 96 [ 07:33]
    تاریخ عضویت
    1394-4-06
    نوشته ها
    340
    امتیاز
    8,219
    سطح
    61
    Points: 8,219, Level: 61
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 231
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    343

    تشکرشده 431 در 213 پست

    Rep Power
    64
    Array
    سلامdooعزیزم ، به خودت فک کن و هوای خودتو داشته باش
    دنیا دست ما نیست و نمی تونیم بر همه موضوعات مسلط باشیم
    عزیزم وقتی زور جبر رو درک کردم همه انرژی که برام مونده بود رو جمع کردم تا با اختیارات کمی که دارم به زندگیم نظم بدم
    دوس داری بهش فکر کنی بنویس فکراتو و آتیش بزن حتی میتونی بری سرقبر شهدا و خرمای تموم شدن زندگی قبلی رو بپردازی من خودم روز طلاق مشکی پوشیدم حالا که تموم شده اینجوری باورش آسون تر میشه
    عزیزم احساس میکنم مذهبی هستی صلوات زیاد بفرست آرومت میکنه و هروقت دلت گرفت ذکر یاشکور 41 بار بگو رو آب خنک فوت کن بخور واز خدا بخواه همون روزت خوب باشه، شادی آوره من 6 ماه با این ذکر خودمو آروم کردم وگرنه من با اون شرایط تلخ شاید دارو هم آرومم نمی کرد تازه دارو خواب آور و کسل کننده است
    موادغذایی خونساز بخور حداقل هر ماه 4 تا قرص آهن خوب بخور
    زعفران ،رزماری، قهوه ، گل گاوزبان، انگورسیاه ،مغزیجات توی غذاهات استفاده کن،
    تا میتونی قند وشکر نخور بی قراری و استرس رو بالا میبره از خرما یا توت استفاده کن
    تو خانواده ای داری که دوستت دارن ، و برای این خدا رو شاکرم
    راستی منم دعا کن
    ذکر لاحول و لا قوة الا بالله العلی الظیم رو زیاد بخون آدم رو قوی میکنه
    وقتی خیلی دلت گرفته و ناراحتی بگو لااله الا انت انی کنت من ظالمین
    وقتی استرس داری بگو حسبنا الله و نعم الوکیل

  4. 2 کاربر از پست مفید آخیش تشکرکرده اند .

    dooo (سه شنبه 10 شهریور 94), پرواز ابدی (سه شنبه 10 شهریور 94)

  5. #13
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 اردیبهشت 03 [ 18:39]
    تاریخ عضویت
    1393-12-14
    نوشته ها
    329
    امتیاز
    14,886
    سطح
    79
    Points: 14,886, Level: 79
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 464
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    955

    تشکرشده 655 در 231 پست

    Rep Power
    74
    Array
    سلام
    ممنون از همه ی کسایی که همدردی میکنن
    مخصوصا اقای تنهای 93که خودتون به تازگی این اتفاق بسیار ناخوشایند رو پشت سر گذاشتید
    انشاا.... یکی که لیاقتتون رو داشته باشه نصیبتون بشه

    واقعا این که افراد اشتباهات خودشون رو قبول داشته باشن و بعد عذر خواهی کنن و در پی جبرانش باشن و اینکه سعی کنن تکرارش نکنن خیییییلی مهمه
    من از اینکه همسر سابقم اشتباهاتشو قبول نمیکرد واقعا عذاب میکشیدم حتی اخر کار هم قبول نکرد و طلبکار بود
    اقایی که صیغه ی طلاقو خوند وقتی همسر سابقم و پدرش رفتن
    به ما گفت یه لحظه بشینین و گفت که با اینکه این چند سال خیلی صیغه ی طلاق خوندم دستم الان داره میلرزه
    اخه همسر سابقم چندین بار میخواست حمله کنه به پدرم و فضا متشنج شد
    تو همین سایت خانوم پرواز ابدی نوشته بود که همسرش بعد اینکه زدتش با هدیه ازش عذرخواهی کرده و از کارش پشیمون شده
    که این کار از نظر من واقعا قابل تحسینه
    از زمانی که جدا شدم تا دیروز با کوچکترین حرفی میزدم زیر گریه
    صحبتای شما و اقا کاوه رو که خوندم واقعا ارومم کرد و حتی واسه مامانم خوندمشون،اینکه از نظر

    اقایون من رفتارم درست بوده خیلی مهمه
    چون از جنس همسر سابقم هستن
    البته اون ادم جور دیگه ای فکر میکنه ،یادمه وقتی جلو مشاور حرف زد مشاور بهش گفت مگه میخوای کنیز ببری که این حرفارو میزنی

    امروز نسبت به دیروز خیلی بهترم خدا کنه کامل از ذهنم پاک بشه

    دوستان واقعا حرفاتون بهم ارامش میده منو تنها نذارید
    التماس دعا
    اخیش عزیزم همین الان پستتو خوندم
    ممنون به خاطر راهکارهایی که دادید
    حتما ذکرارو میگم ،مرسی
    انشاالله همسری نصیبت بشه که از همه نظر خوب باشه ، و لیاقت شما رو داشته باشه و به معنای واقعی مرد باشه
    ویرایش توسط dooo : سه شنبه 10 شهریور 94 در ساعت 11:21

  6. 3 کاربر از پست مفید dooo تشکرکرده اند .

    tanhaye93 (سه شنبه 10 شهریور 94), گیسو کمند (سه شنبه 10 شهریور 94), آخیش (سه شنبه 10 شهریور 94)

  7. #14
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 20 بهمن 94 [ 15:29]
    تاریخ عضویت
    1394-3-06
    نوشته ها
    45
    امتیاز
    969
    سطح
    16
    Points: 969, Level: 16
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    20

    تشکرشده 15 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    dooعزیز..به این فکر کن که هنوز زیر یک سقف نرفتید,و گرنه خاطراتت خیلی بیشتر بود.
    همه چیو به خدا بسپار.فکر کن اون اقا مرده.فکر کن اصلا نبوده,خیلی سخته ولی یه روزی میاد که حتی اگرم ببینیش هیچ حسی نسبت بهش نداری.
    یادت نره خدا رو داری پدرت مادرت.
    ان شالله بهترین همسر دنیا نصیبت میشه
    کسیکه پدرتو میخواسته بزنه لایق دوست داشتن نیست.
    الان جداشدی خیلی بهتره تابعدا. روز میاد شب میره ,زندگی ادامه داره پس خودتو از نو بساز پرانرژی.ایه ۲و۳سوره طلاق و زیاد بخون معنیش خیلی قشنگه.
    فقط باید از تمام این اتفاقات تجربه کسب کنی دیگه اشتباه نکنی.ان شالله تاپیک جدیدتو بازکنی با عنوان دارم ازدواج میکنم خیلی خوشحالم یا مثل این.

  8. کاربر روبرو از پست مفید پرواز ابدی تشکرکرده است .

    dooo (چهارشنبه 11 شهریور 94)

  9. #15
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 آذر 96 [ 13:21]
    تاریخ عضویت
    1390-10-21
    نوشته ها
    214
    امتیاز
    5,696
    سطح
    48
    Points: 5,696, Level: 48
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 1.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    108

    تشکرشده 352 در 163 پست

    Rep Power
    38
    Array
    سلام خانم دنيا
    برخلاف خيليها نميگم از جداييتون متاسف شدم بلكه ميگم صلاحت اين بوده و تبريك براي قاطعيت و حل يك دغدغه از زندگيتون عزم يادم هست براتون نوشتم كه لازم نيست به جدايي فكر بكنيد شما منطقي و مستقل و محترم باشيد براي زندگي و رابطه عزت مندانه اگر صلاحتون نباشد جدايي خودش به سراغ آدم مياد؟؟ دنياي عزيز شما مطمئناً برنده ايد چون 1- تلاشتون را كرديد 2- عزت نفس و ادب و حرمت نگه داشتيد 3- مهمتر خودتون را باور كرديد كه حقي داريد و انسان هستيد و حق استقلال داريد پس لايق زندگيي هستيد كه به اتكاي خدتون است نه كس و چيزاي ديگر! مطمئن باشيد اگر خودتان را باور كرديد همه باورتان ميكنند و احترامتان ميدارند و صلاحتان هرچه باشد همون اتفاق ميافتد . فقط اين شرايط براي بحالت عادي برگشتن نياز به دوره زماني دارد كه بايد سپري شود و نبايد فكرتان را عمداً به گذشته ببريد و رويا انگاري كنيداگر ممكن است فرد جديد براي پيشنهاد زندگي مشترك سراغتون را بگيرد باشد كه نامزد سابقتون باشد بايد بعنوان فرد جديد در موردش تحقيق و فكر كنيد گذشته را تمام شده بدانيد.

  10. کاربر روبرو از پست مفید حسين40 تشکرکرده است .

    dooo (چهارشنبه 11 شهریور 94)

  11. #16
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 اردیبهشت 03 [ 18:39]
    تاریخ عضویت
    1393-12-14
    نوشته ها
    329
    امتیاز
    14,886
    سطح
    79
    Points: 14,886, Level: 79
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 464
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    955

    تشکرشده 655 در 231 پست

    Rep Power
    74
    Array
    سلام

    پرواز ابدی عزیز و اقای حسین 40 ممنون از توجهتون،خدا به همتون خیر بده که نمیدونید چه قدر حرفاتون توی بهتر شدن روحیه ام کمک میکنه و تاثیر گذاره
    پرواز ابدی عزیزم امیدوارم خوشبخت بشی از ته دلم واست آرزوی یه زندگی سرشار از ارامش و موفقیت میکنم

    اقای حسین 40 پستی که برام گذاشتید هنوز یادمه که خیلی محکم و قاطع نوشته بودید
    کاش همین طور باشه که شما میگید کاش همه تلاشمو کرده باشم
    نکنه باید شروطشو قبول میکردم
    اخه هر کسی میشنید که نمیخواد بیاد خونمون و میگه باید با پدر و مادرش یه جا زندگی کنیم میگفتن حتما بعدا مشکلات بیشتر ازاین میشه
    و منم واقعا میترسیدم از زندگی باکسی که گذشت نداره با اینکه خودشم مقصره
    همش به این فکر میکنم کاش تو محضر وقتی داشت با پدرم جر و بحث میکرد،کاش داد نمیزدم و نمیگفتم که با دروغ با زندگیم بازی کردی کاش براش آرزوی خوشبختی میکردم
    البته اونم حرفمو بی جواب نذاشت و گفت غلط کردی

    تمام اهنگایی که تو گوشیم هست تو این دوسال گوش کردم و باهاشون خاطره دارم
    حتی اهنگای شاد
    و از وقتی رسما جدا شدیم جرات پلی کردن یکیشون رو ندارم
    من خیلی زیاد اهنگ گوش میدم
    حالا هیچ اهنگی ندارم که گوش بدم و اون تو ذهنم نیاد
    حتی تو این چندوقت یه اهنگی پیدا کرده بودم که اگه قرار شد عروسی بگیریم اونو توی تالار بذاریم
    واقعا خیلی سخته وقتی همه ی معادلاتت یه دفعه به هم بریزه

    دیشب خواب پدر و مادرشو دیدم که گریه میکردن
    اما خودشو ندیدم
    برگشتن اون واسم خیلی ارزش داره

    دیگه به اینکه من برم سمتش اصلا فکر نمیکنم
    به قول اقا کاوه
    راهتو برو مسافر،برگشتنت هلاکه

    امروز صبح یه احساس بدی داشتم ،دلتنگش نبود اتفاقا برعکس واسه خودم دلم سوخت که چرا به این راحتی بهم ظلم کرد
    اما کاش حداقل با صدای بلند نمیگفتم با زندگیم بازی کردی،اخه خیلی بدش میومد که من سرش داد بزنم

  12. کاربر روبرو از پست مفید dooo تشکرکرده است .

    پرواز ابدی (یکشنبه 15 شهریور 94)

  13. #17
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    موسیقی چون احساساتت را قلقلک می ده، حتی اگه خاطره ای هم باهاش نداشته باشی اذیتت می کنه.
    سعی کن کمتر گوش کنی.
    اگر خیلی لازم داشتی بی کلام و آرام بخش گوش کن.
    یا آهنگهای جدید (به یه زبون جدید باشه کمتر اذیتت می کنه، زبونی که باهاش ارتباط احساسی کمتری برقرار کنی) گوش کن.

    شاید حرفم درست نباشه
    خودت بهتر می شناسیشون
    با حرفهایی که زدی فکر می کنم خانواده همسر سابقت خیلی سختند
    آدمهایی که دنیا و زندگی را خیلی سخت می بینند و دائم مواظبن سرشون کلاه نره
    زندگی نمی کنند فقط مواظب اطرافشون هستن
    نوع ازدواجت، ثبت نکردنش و احتیاطشون، رفتارشون در مورد شما (هم همسرت و هم خانواده اش)
    تصمیمشون به جدایی (اینقدر که زندگی و احساس و آینده پسرشون را فدای ترسشون از دنیای اطرافشون و آدمهاش کردن)
    بی توجهی همسرت به تفریح و استراحت و شادی و احساسات و مسائل معنوی زندگی

    شاید اگر ازدواج می کردین و سعی می کردی می تونستی همسرت را کمی نرم کنی.
    همسرت چون جوان بود و اگه تو خونه خودتون بودین نزدیکتر می شدی بهش، با تلاش شاید بهتر می شد
    با محبت بهتر می شد
    ولی زندگی با آدمهایی که دنیاشون اینقدر محدوده آسون نیست.
    مگر این که خودش به این باور برسه که روش والدینش اشتباه بوده و یه کم از باورهای سخت اونا فاصله بگیره.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  14. #18
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 اردیبهشت 03 [ 18:39]
    تاریخ عضویت
    1393-12-14
    نوشته ها
    329
    امتیاز
    14,886
    سطح
    79
    Points: 14,886, Level: 79
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 464
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    955

    تشکرشده 655 در 231 پست

    Rep Power
    74
    Array
    ممنون شیدا خانوم
    از وقتی نظرتون رو خوندم دوباره پیش خودم میگم نکنه با محبت بعدا بهتر میشد اخه خودش هم میگفت تو محبت کن تو خوب باش
    اگه من بدی کردم بازم تو خوب باش
    خودتون هم گفتید ادم سختیه،یه دفعه توی تلویزیون یه برنامه در مورد ادمای سخت بود که میگفت همسراشون باید کوتاه بیان چون قابل تغییر نیستن و شایدم به سختی بشه تغییرشون داد
    از همه بدتر اینه که سهم اشتباهات خودشو کلا ندید میگرفت و کینه به دل میگرفت و ...
    تو این مدت دوسال منو نزده
    اما پدش به پدرم گفته بود اگه دخترتون رو زدیم نباید حرفی بزنی
    این اواخر هم پدرش گفته بود
    باید شرطارو قبول کنه و علاوه بر این مهریه رو هم نصف کنیم
    اخه این از انسانیت به دوره
    وقتی یه نفر مقصر باشه تازه بیاد طوری برخورد کنه که انگار فقط طرف مقابله که اشتباه داشته
    من نمیگم اشتباه نکردم،ولی اونم حداقل اگه بیشتر نباشه کمتر هم نبود
    من باورم نمیشد که یه روزی بزنه،چون منو نزده
    اما وقتی دیدم تو تو محضر میخواست به پدرم حمله کنه
    احتمال این رو میدم که بعدا بعید نبوده که درگیری. داشته باشیم

    البته هنوزم نمیتونم تصور کنم که شاید منو میزد

    من با توجه به یه برخورد دیگه که بایکی که تو زمینه مسایل کاری داشت،فهمیدم که وقتی باکسی به مشکل میخوره به طرفش میگه همینه که هست اگه نمیخوای مجبور نیستی تحمل کنی
    کاری که با اون اقا کرد،دقیقا با منم کرد
    یعنی به جای اینکه شرایطو طوری کنه که طرفش راضی باشه،بهش پیشنهاد میده اگه نمیخوای برو
    من کارم درسته و مشکلی ندارم که بخوام برطرفش کنم
    باور کنید شنیدن این جمله سخته

    لطفا هر کسی این پستو میخونه بگه من چیکار کنم؟
    حالم خوب نیست
    داغونم،خیلی داغون

  15. کاربر روبرو از پست مفید dooo تشکرکرده است .

    گیسو کمند (شنبه 14 شهریور 94)

  16. #19
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نمی خواستم این حرف (پست قبل) را الان بنویسم.
    فکر کردم شاید کمکت کنه یه کم راحت تر جدا بشی از اون خانواده و جواب بعضی چراهات را بگیری.

    خیلی بهش فکر نکن.
    به این که چکار می کردی بهتر می شد هم الان به دردت نمی خوره.
    وقتی خوب فاصله گرفتی و احساساتت تعدیل شد، بعد به اشتباهاتت و سهمت فکر می کنی.

    کتابهای صوتی دانلود کن گوش کن.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  17. 2 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    dooo (پنجشنبه 12 شهریور 94), گیسو کمند (شنبه 14 شهریور 94)

  18. #20
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 اردیبهشت 03 [ 18:39]
    تاریخ عضویت
    1393-12-14
    نوشته ها
    329
    امتیاز
    14,886
    سطح
    79
    Points: 14,886, Level: 79
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 464
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    955

    تشکرشده 655 در 231 پست

    Rep Power
    74
    Array
    سلام
    ممنون شیدا خانوم
    نمیخواستم شما رو از حرفی که زدید پشیمون کنم
    اما به نظرتون میشه این همه مشکلو در وجود یه ادم سخت تعدیل کرد؟

    کسی که 28سال اینطوری زندگی کرده تغییر دادنش خیلی سخته،مخصوصا اگه خودش قبول نداشته باشه که نیازه که بعضی رفتاراش تغییر کنه

    به هر حال از راهنمایی هاتون ممنونم یادمه اویل که تازه عضو شده بودم شما جزء اولین کسایی بودید که راهنماییم کردید
    اگه میشه اسم کتابهای صوتی رو بگید تا دانلودش کنم
    مرسی

    - - - Updated - - -

    راستی اقا مهرااد. اسم کتاب دوم که معرفی کردید رو اگه میشه بنویسید
    کتاب اولی رو دارم میخونم

  19. کاربر روبرو از پست مفید dooo تشکرکرده است .

    یاس پاییزی (جمعه 13 شهریور 94)


 
صفحه 2 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ** برای رسیدن به همه چیز باید از همه چیز گذشت **
    توسط فرشته مهربان در انجمن خودآگاهی
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: دوشنبه 10 خرداد 95, 21:17
  2. پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: دوشنبه 22 تیر 94, 01:23
  3. لبریز از ترس
    توسط سارا بانو در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: سه شنبه 19 اردیبهشت 91, 19:11
  4. پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: شنبه 06 آذر 89, 16:00

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:30 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.