با این دلتنگیم چیکار کنم دلتنگ بچه ها میشم- من الان دوهفته اس میپیچونم بچه ها رو دلشون نمیشکنه؟؟؟
تشکرشده 176 در 92 پست
با این دلتنگیم چیکار کنم دلتنگ بچه ها میشم- من الان دوهفته اس میپیچونم بچه ها رو دلشون نمیشکنه؟؟؟
تشکرشده 814 در 264 پست
پرواز عزیزم امروز حالت چطوره ؟!
- بچه ها عالم خودشونو دارن ... اینقدر که تو به فکر احوالاتشونی اونا نیستن باور کن ...
یک ذره هم بابت اونا عذاب وجدان نداشته باش ... مگه چکار میکنی ؟!
اونا دلبستگی که تو بهشون پیدا کردی ندارن بهت...
- من کلاسی برم حتی کسی جواب سلامم نده ،باهام حرف نزنن (که محاله) بهم برنمیخوره هیچ تازه حواسمم جمع تره به یادگرفتن... کلاس میرم برا چی ؟ برا یادگرفتن و ... یا دوستیابی ؟! یا درد و دل با یکی؟! اینو مشخص کن برا خودت...
بعدشم اگه بخوام با یکی ارتباط بگیرم میگیرم حتی اگه اولش به سختی جوابمو بده...
توهم میتونی... با چند کلمه حرف بیشتر صمیمیت بیشتر میشه ...منظورم دختراست....
فعلا پسر جماعت تحریمن
گلم سوال داری از خود استاد و مدرس کلاس بپرس نشد دخترا ...
دیگه اینا نشد ، دیگه خیلی مجبور بودی از پسرا بپرسی جواب سوالتو گرفتی بای بده تموم شه بره.... حرف پیش میاد ادامه پیدا میکنه ؟! اسلحه رو سرت گذاشتن ادامه بدی
حرف گفتنی کم میاری اینجور مواقع برای کات کردن ، رو کاغذ فکر کن چی بگم . بنویس، تکرار کن...
اینا مشکلات پیش پاافتاده و کوچیکین به راحتی هرچه تمام میتونی از پسش بربیای.
فقط کافیه اون پیله های وابستگی رو ازش بیای بیرون و پرواز کنی
اینقدر زود دل نبند به همه چیزو همه کس ...
تشکرشده 176 در 92 پست
یاس پاییزی از وابستگی اصلا نمیتونم کارامو انجام بدم کلی کار دارم مونده حوصله ندارم لباسامو بذارم سرجاش
همش تو درونم جنگه بچه ها گفتن امروز بیا برم برم برم یا تودلم جنگه چجوری نه بگم -- همش دلم میخواد با
یکی حرف بزنم زنگ زدم حداقل با دوسم درد ودل کنم دختره و راه دوره از اینترنت دوس شدیم ضررش کمه اونم
مهمون داشتیا اون پسره رو از دیروز
کنترل
کرده بودم بیچاره دیگه امروز اصلا پی ام نمیداد نتونسم تحمل کنم حوصلام سر رفته بود بخاطر بچه ها پی ام
دادم
کلاسو؟؟من تاحالا کلاس مختلط تجربه نکردم برام جذابه میرم برا فرار از دکتر و مشغول شدن میرم نمیدونم
شایدم دنبال اینم یکی عاشقم بشه ازم خواستگاری کنه دوس پسر نه هاااااااا
روک حرفامو گفتم بهتون
تشکرشده 814 در 264 پست
دختر مارو باش!!
حوصله ندارم چیه ؟! میام براتا
میگم یادادشت کن اینهمه جنگ تودلت نباشه هی چه کنم چه کنم نکنی ...
به معاهده صلح برقرار کن
مثلا:
به نام خدا
بدین وسیله برای اتمام جنگ های داخلی سرکار خانم پرواز متعهد میشود هنگام رویایی با پرسش بچه ها با قاطعیت هرچه تمام تر با گفتن" دیگه نمیام- کلاس دارم وقت نمیکنم -و قس علی هذا ) مسئله را بدون بازگشت و پایان یافته بداند .
امضاء : پرواز
تشکرشده 1,106 در 598 پست
سلام خانومparvaaz
اول که شما به خاطزه بعضی از مسائل احنباج دارید به یک روانکاو با روانپزشک
در اینکه کنترل ندارید بر روی ارتباطبون با جنس مخالف
یک لحظه یه عنوان یک غریبه به زندگینون نگاه کنید حنمی متوجه میشید مشکل کجاست
شما انقدر پیگیر روابطبون هستید حالا چه در ذهن چه در واقعبت چه در خواب که کم کم داره قبح این مساله براتون شکسته میشه
حالا سوال اینجاست که شما میخواین تغببر کنبد؟
پس با انرری به خودتون بقبولونید هر کسی حتی اجازه ورود به ذهن شما رو ندارد
از دنیای تخیلی که ساختید بیاید بیرون نمی خواببم بد بین باشبم ولی اگر توی این دنبا تو رویا زندگی کنید سریع
توسط گرگان دریده میشید
هبچ کس به جز خودتون و خانوادنون نمی تونه سر پتاه خوبی برای دلگیریتون باشه
و البته پسری که بعد از خواستگاری و تحقیق به ایشون جواب مثبت میدید
نماز هم برای کنترل رفتار خیلی خوب است چون با عث میشه قاتون مند بشویم در 3 تایم مخصوص باید 17 رکعت نماز خواند برای خدا بدون هیچ اجباری در این دنیا .خود فرد پلیس خودش میشود
البته ان تنصر الله ینصزکم
با آرزوی سعادت برای شما
ویرایش توسط خادم رضا : سه شنبه 03 شهریور 94 در ساعت 19:56
parvaaz (سه شنبه 03 شهریور 94), یاس پاییزی (سه شنبه 03 شهریور 94), واحد (چهارشنبه 04 شهریور 94)
تشکرشده 176 در 92 پست
سلام اقا امید
روانکاو خوب نمیشناسم
اره شما راست میگین من به همه اتفاقات ریز و کوچیک فکر میکنم یکی ناراحتم کنه میرم فکر میکنم یکی یکم
توجه کنه کلی فکر میکنم بال و پر میدم تو ذهنم
اون قضیه تصادف هم تا چن سال بهش فکر میکردم الان اصلا فکر نمیکنم حتی ترانه غمگین هم گوش نمیدم
ولی با این حال از خواب یهوو بیدار میشمو
تشکرشده 176 در 92 پست
سلام
دارم حسرت میخورم گریه میکنم دوستای ده سال پیشمو پیدا کردم اکثرشون به عشق اولشون رسیدن دلم
گرفته حسودی نمیکنم ولی حسرت میکشم که چرا من نرسیدم
در مورد دکتر هم یواش یواش دارم به نتیجه می رسم یا خط عوض کنم یا اصلا ج ندم مهم نباشه - این دوهفته
فاصله باعث شده- زمان
تشکرشده 6,819 در 2,405 پست
سلام
راستی ار کنکور چه خبر ؟
خوب دادی ؟
برنامه ریزی کردی اگر قبول شی چی کار کنی !
تشکرشده 176 در 92 پست
باغبان (پنجشنبه 05 شهریور 94)
تشکرشده 6,819 در 2,405 پست
سلام مجدد
می دونی برا چی همچنین سئوالی ازت کردم !
چون می خواستم الگو را قطع کنم !
باید تمام الگوهای ذهنمان که باعث ناراحتمان می شود را قطع کنیم
به مرور زمان این کار باعث میشه او ناراحتی ذهنمان کم رنگ بشه و از بین بره
یه روزه می رسه که ، وقتی اسم اون دکتر می یاد ، میگه اون کیه دیگه !!!
اهمیت ندادن به خاطره ها باعث میشه ما اون را از بین ببریم .
برای اینکه به این مهم برسیم باید چند تار کار انجام دهیم :
همیشه باید از خودمان بپرسیم که ، من به جای این وضع چی می خوام ؟
من به جای نگرانی و حسرت گذشته چی می خوام ؟
اگر زحمتی نیست پاسخ دهید ، پرواز خانم .
.................................................. .................................................. .............................
حالا باید از خودت بپرسی :
اگر من اون دکتر و خانواده اش را رها نکنم – اگر حسرت گذشته را ترک نکنم !
چه اتفاقی می افتد – باید چه بهایی به خاطر این کار بدهم ؟
اگر زحمتی نیست پاسخ دهید ، پرواز خانم .
.................................................. .....................................
حالا از خودت بپرس :
اگر گذشته را رها کنم - دکتر و خانواده اش را برای همیشه کنار بگذارم ،
شاد باشم – در زمان حال باشم و تلاش کنم
اون موقع من چه حالی پیدا می کنم ؟
اگر زحمتی نیست پاسخ دهید ، پرواز خانم .
ممنون .
.................................................. .................................................. .................................................. ....
اعجاز عشق (پنجشنبه 05 شهریور 94)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)