موضوع: مخالفت نامزدم با دانشگاه و اصرار مادرم برای ادامه تحصیل

دختر جان برو درستو بخون عاشق و عاشقی رو فراموش کن. این که داره تو زندگیت دخالت میکنه (و احتمالا شکاک بآید باشه که میترسه بری تو اجتماع) بعدها تو زندگی هم روزگارت سیاه میشه.

..
ولش کن به زندگیت برس مطمئنا شما در آینده خواستگاران واقعی و مناسبی خواهی داشت..

به نظر من همه گفتنی ها رو دوستان گفتند؛
ولی این شما هستید که باید تصمیم بگیرید، و از جمع بندی این حرف ها به نتیجه برسید، من می خوام در مورد جمع بندی صحبت ها و نتیجه گیری صحببت کنم،
لطفاً برای چند دقیقه شما بی طرف باشید و فکر کنید این موضوع برای دختر همسایه قرار است اتفاق بیفتد و هیچ سود و زیانی از این موضوع متوجه شما نیست پس روی نظرات فکر کنید بعد هر کاری که دوست داشتید رو انجام بدید؛

مشکلات اولیه دختر همسایه ، که هر کدوم از این مشکلات ریشه بسیاری از مشکلات بعدی خواهد شد:
اختلاف سنی زیاد بین دختر همسایه و مورد ازدواجی شون

شکاک بودن همسردختر همسایتون
بی سواد موندن دختر همسایتون
دور شدن اجباری دختر همسایتون از جامعه

اعتماد بی جا دختر همسایه به مورد ازدواجی
و...
حالا یکی یکی مشکلات بعدی هر کدوم از اینا رو بررسی کنید:
اختلاف سنی زیاد: 10 سال برای خودش یه عمره، یعنی دختر همسایه 10 سال دیگه با یه فردی که خوی 40 سالگی داره باید زندگی کنه، ایشون انتظار عشق بازی رو خواهد داشت اما همسرش حال و حوصله این کارا رو نداره، الان اکثر زوج ها بعد از 4-5 سال بچه دار میشن، چون قبل از امدن بچه هم برای خود دورانی است که باید از اون هم لذت برد، اما با این اختلاف سنی دختر همسایه باید حداکثر 19 یا 20 سالگی بچه دار بشن (هم سن و سال های ایشون دارن توی دانشگاه درس می خونن)، و بعد ها غبطه روزهایی رو خواهد خورد که می تونستید بدون بار مسئولیت بچه، لذت هایی از زندگی رو بچشد که نشده و 10 ها مورد دیگه که دختر همسایه الان فدای عشق(البته از نظر خودش) زود گذر می کنه.

شکاک بودن همسرش: این که زن دایی همسرش اینجوری شده پس ایشون هم میشه، این که فلانی رفت سر کوچه، مغازه بغالی، چیزی بگیره و مردم بهش بد نگاه کردن پس ایشون هم نره چون بهش بد نگاه می کنن، اینکه فلانی زنش بیرون کار می کنه همکاراش مرد هستن و ایشون هم نباید بره سر کار و 10 ها مورد این چنینی (چون همسرشون ترس دارن که مبادا ایشون رو ازدست بدن و به جای ابراز محبت برای نگه داشتن ایشون، همسرشون ابراز مالکیت رو انتخاب کردن و از این طریق می خوان ایشون رو داشته باشن.).

بی سواد موندن: علم روز به روز در حال پیشرفته، مادر من 5 کلاس سواد داره، تا چند سال پیش همه کاراشو خودش انجام می داد و برای خودش یه پا با سواد بود، اما الان چی؟ از کامپیوتر سر در میاره؟ از گوشی چیزی بلده؟ یه تنظیم صفحه تلوزیون رو می تونه انجام بده، چرا راه دور میریم امروز رفتم کارت ملی هوشمند گرفتم که خداییش برای استفاده از امکاناتش اگه سوادت کمتر از لیسانس باشه نمی تونی (رمز دیجیتال، امضاء الکترونیکی، هویت دیجیتالی، رای گیری الکترونیکی، آدرس ایمیل ایجاد کردن برای ارتباط با ارگان های مختلف که از اون استفاده کنی و ....)



اعتماد بی جا : الان مرد به زنش توی محضر تعهد میده که فلان کارا رو اجازه می دم انجام بدی مثل خروج از کشور و ادامه تحصیل و کار کردن و ... بعد ازدواج میزنه زیرش میگه همینی که هست ، می خوای بخواه نمی خوای نخواه ، اون وقت دختر همسایه روی حرف یه غریبه حساب باز کرده و آینده زندگیشو، تحصیلیشو، شغلی شو و ... رو سپرده دست یه غریبه،





نظرتون درباره دختر همسایه چیه؟