به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 9 از 9 نخستنخست 123456789
نمایش نتایج: از شماره 81 تا 90 , از مجموع 90
  1. #81
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Sahar51 نمایش پست ها

    همش منتظرم همسرم تقاصشو بده ثانيه شماري ميكنم هم خودش هم خانوادش

    انتظار بي جاييه از خدا. ؟؟؟!!!
    به نظر من انتظار بیهوده اییه.

    خودت داری تقاص چی را پس می دی؟
    منظورم این نیست که داری تقاص چیزی را می دی. اصلا.
    می گم اگه دقیق تر نگاه کنی متوجه می شی این سیستم تقاصی که توی ذهنته اشتباهه. منتظر چیزی هم نباش.

    حداقل توی این دنیا هیچوقت نمی تونی مجازات کامل و مستقیم همه اعمال را ببینی.
    یا بهتره بگم با خط کش و معیار خودت نمی بینی. چون شوهرت خیانت کرده، خیانت ببینه یا زندگیش زیر و رو بشه یا .....
    من فکر می کنم نتیجه عملش را در درونش می بینه. آرامش و رضایت خاطری که داره یا رنجی که از درون می کشه

    برای بخشیدن یا فراموش کردن، دوتاش خیلی سخته.
    من اینجور مواقع می گم "رها کردن" بهتره.

    نمی خواد ببخشی اگه نمی تونی. ولی رهاش کن.
    از اون آدم و از فکرش کامل جداشو.
    اصلا به این که از دستش خوشحالی یا ناراحتی فکر نکن. کاملا رها. خنثی.
    یه مدت که رها کردن را تمرین کنی، حس می کنی سبک شدی.

    اما اگه منتظر تقاص باشی
    تقلا کنی برای بخشش، اونم در شرایط کنونیت که احساساتت شدید داری
    و ....
    درگیر می مونی. خودت خسته می شی. روحت درد می گیره، یه درد مزمن.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  2. 4 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    کمال (جمعه 27 شهریور 94), مهرااد (شنبه 28 شهریور 94), آی تک (شنبه 28 شهریور 94), آرامی (شنبه 04 اردیبهشت 95)

  3. #82
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 03 تیر 96 [ 07:33]
    تاریخ عضویت
    1394-4-06
    نوشته ها
    340
    امتیاز
    8,219
    سطح
    61
    Points: 8,219, Level: 61
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 231
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    343

    تشکرشده 431 در 213 پست

    Rep Power
    64
    Array
    حال غر زدن ندارم از غر زدن خسته ام، انگار طلاقم یه مقداری رو خانواده ام اثر گذاشته

    فقط غمگینم امروز حال خواهر کوچیکه بده تب و لرز کرده چند روز بردمش مسافرت خوب بود بهش خوش میگذشت،خیلی خجالتی و

    استرسیه، من اینا رو میبینم غصه میخورم واسه خواهربزرگم یه خواستگار خوب اومده همیشه دوست داشت ازدواج کنه اما الان میگه

    استرس دارم(انگار قراره مادر شاهزاده رو ببینه خیلی اعتماد بنفسش پایینه شایدم این استرس طبیعیه ) و حاضر نیست خواستگار رو

    ببینه بهم میگه اگه تو ازدواج نکرده بودی اینقدراذیت نمیشدی!!!!!!!! ، دلم یه اتفاق خوب میخواد، برا خانواده ام بهترن ها رو میخوام

    انگار همه اشون افسرده و ناراحتند دلم گرفته چه زود قیافه بازنده ها رو به خودشون گرفتند چرا اینقدر سوسولن ، من بدون خونواده ام

    میمیرم زجر میکشم احساس میکنم این طلاق لعنتی و اون شوهر عوضی اعصاب خانواده ام رو بیشتر خرد کرده ،،،،،،،،،، دلم میخواد

    یه اتفاق خوب بیفته

  4. #83
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 95 [ 11:34]
    تاریخ عضویت
    1394-5-04
    نوشته ها
    142
    امتیاز
    3,429
    سطح
    36
    Points: 3,429, Level: 36
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 71
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    21

    تشکرشده 298 در 108 پست

    Rep Power
    38
    Array
    دو سه روزه که توی فکرم افتاده این حتما یکی رو زیر سر داشته که زد زیر گوش زندگی و بیخیال همه چیز شد. زندگی با همه امکانات و همه احترامات را به زندگی در یک اتاق اجاره ای و مجردی فروخت.
    این قضیه اذیتم میکنه.
    از یکطرف خوبه که وقتی اینجوری فکر کنم دیگه بیخیالش میشم و رها میکنم
    ( هنوز بعضی وقتها که از بیرون میام خونه فکر میکنم وقتی در را باز کنم بیام داخل ببینم توی خونه هست. یا وقتی از اتاق خوابم بعد از خواب میام بیرون فکر میکنم شاید تو آشپزخانه مشغوله)
    از طرفی هم این فکر که بهم خیانت شده خیلی کشنده هست. بدجوریه. کلا نمیدونم این دوران بد کی تمام میشه. یروز خوبم دو روز بد.

    میخوام بیام ایران یکی دو ماهی بمونم. نمیدونم کار درستی هست یا نه. هنوز نیومده از برگشتش وحشت دارم. به چه امیدی برگردم اینجا!؟ خیلی سخت میشه.

    در آخر میخوام یه دعای آبدار بکنم در حق همه اونهایی که میان توی زندگی آدم و بزور اسمشونو میکنن تو شناسنامه آدم اما مرد موندنش نیستن رفیق نمیه راه میشن.

  5. #84
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 20 آبان 96 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1394-5-30
    نوشته ها
    179
    امتیاز
    4,001
    سطح
    40
    Points: 4,001, Level: 40
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 149
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    33

    تشکرشده 208 در 97 پست

    Rep Power
    36
    Array
    آقا کاوه اين فکر خیلی سراغ منم میاد.
    خیلی حرصم میگیره وقتی به موضوع خیانت فکر میکنم اونوقتا دوس دارم انتقام بگیرم.
    اما بعدش میگم کسی که قراره اینجوری راحت گول یه نفر دیگه رو بخوره همون بهتر که زودتر بره.
    اگه راه حل دیگه ای پیدا کردین به منم بگید.
    راستی من صبحا که بیدار میشم خیلی حالم بده قبلا خونده بودم که شما هم همین حالت رو دارید الان بهترین؟

  6. #85
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 09 آبان 99 [ 11:16]
    تاریخ عضویت
    1392-10-21
    نوشته ها
    406
    امتیاز
    13,219
    سطح
    74
    Points: 13,219, Level: 74
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 547 در 219 پست

    Rep Power
    74
    Array
    كاوه و زانكوي عزيز من خيانتو كامل ب چشم خودم ديدم ولي تو اون زمان انقد ب خودم فشار اوردمو تحمل كردم تقريباً دوسااال ك الان انگار نسبت به خيانت هيچ حس بدي ندارم نميدونم انگار ي جورايي سر شدم

    البته اينو بگم هنوووووز نميتونم باور كنم مثلاً همسرم با دختر ديگه اي صحبت ميكنه قربون صدقه ميره، همو ميبينن ، براش غيرتي ميشه .... واااااي فكر كردن ب ريز اين مسائل ديوووووونه ميكنه ادمو

    منم صبح ها موقع نماز حاااال وحشتناكي دارم انگار مغزم رفرش ميشه همه چي ب بدترين شكلش مياد تو ذهنم

    نميدونم چون ماهنوز جدا نشديم اينطوري هستم يانه ؟ هرروز ك ميگذره بيشتر دلم برا خودش حركاتش رفتاراش خنده هاش مسخره بازياش و ... تنگ ميشه و بدياشو فراموش كردم تمام گوشه گوشه ي خونمون شهرمون خونه فاميلامون يادش ميوفتم

    ب مامانم اينا ك نگاه ميكنم دلم براشون ميسوزه ك جواب فاميلو چي ميخان بدن ماهم ك فاميل خيلي نزديك بوديم

    انگار خيلي دلم پر بود و زياد حرف زدم

    اقاي كاوه من فكر نميكنم همسر سابقتون تو خط خيانت باشن اصلاً باور كردني نيييست يه خااااانووووم ؟؟؟


    ب اين موضوع اصلا فكر نكن چون بنظرم تحمل خيانت برا ي مرد خيلي سخت تر از ي خانومه و همه ي غرورو مردونگيش زير سوال ميره

  7. #86
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 03 تیر 96 [ 07:33]
    تاریخ عضویت
    1394-4-06
    نوشته ها
    340
    امتیاز
    8,219
    سطح
    61
    Points: 8,219, Level: 61
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 231
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    343

    تشکرشده 431 در 213 پست

    Rep Power
    64
    Array
    آقاکاوه ،،،،،،خارج رو نمیدونم، اما ایران تا وقتی خانم شماست ناموستونه و باید از احوالش خبر داشته باشید بجای این افکار مسموم،،،،،،،،،، آمار حاج خانم رو در بیارید ،تو واقعیت راحت تر میشه زندگی کرد.
    سحر خانم اگه سعی کنی میتونی فراموش کنی زمان میبره اما میشه.

    اندر احوالات این مجرد به نام آخیش باید به عرض سروران گرام برسونم:
    من امروز رفتم سر کار البته این چند ماه نقشه میگرفتم تو خونه انجام میدادم و امروز مصاحبه دادم واسه یه دفتر فنی کارگاه ساختمانی،،،،،،، قبل مصاحبه تو فکر این بودم که اعلام کنم مجردم یا بگم متاهلم چون محیط مردونه است،،،،،،،تو مصاحبه فهمیدم پسر همسایه آن مرحوم اونجا ست و آمار ما رو پیش پیش داده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!کارگاه بیشترشون غریبه بودن حتی هم شهری نبودن فقط 2تا همشهری بودن ،خداییش کیف می کنید شانس رو میبینید؟؟؟؟؟؟؟؟؟///،،،، مردای غریبه که از خانواده هاشون دورند اینه محیط کار من باید خیلی سنگین و موقر باشم تا اینا کاری به کارم نداشته باشن همه این سالها من اینطوری کار کردم و اجازه ندادم مردی ازم سو استفاده کنه بعد که ازدواج کردم با اون خطبه الهی عقد ایمان داشتم که وظیفه دارم زن باشم برای شوهرم هیچی دیگه همه چی اشتباه بود دوباره منم تنها و بی هیچ کسی و افکاری که میگه چرا بازی خوردی؟ چرا نتونستی جلوی سوءاستفاده رو بگیری؟ ،،،،الهی بمیرم برا خودم که هیشکی رو ندارم که یه ذره هوامو داشته باشه، یکی که تو سایه اش امنیت داشته باشم،،،،، کی تنهاییم تموم میشه؟؟؟؟////////////////////// بیخیال بعضی وقتا روضه خوندنم میگیره، خدا من تنهاممممممممممممممممممممم ممممممم، چرا اون نامرد باید زندگی کنه من تنها باشمممممممممممممممممممممم مممممممممممممم

  8. #87
    Banned
    آخرین بازدید
    یکشنبه 05 اردیبهشت 95 [ 22:23]
    تاریخ عضویت
    1393-12-04
    نوشته ها
    28
    امتیاز
    773
    سطح
    14
    Points: 773, Level: 14
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 32.0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    8

    تشکرشده 29 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array
    کاوه عزیز

    یا توجه به شناختی که تا این لحظه پیدا کردم ، خانوم شما با کسی نبوده ! ولی بعد از این هیچ تضمینی نیست !! بهتره کنار بیای با این موضوع . میدونم که سینه ات رو آتیش میزنه . اگه خواستی برو و یک سر و گوشی هم آب بده . ولی هرچی بوده بعد از جدایی از تو بوده . از روی مشکلات تون و موارد مشابه دارم عرض می کنم که بعید میدونم خانوم شما در حین زندگی به خیانت مشغول بوده . بعد از جدایی هم که دیگه ایرادی بر خانومت نیست . ولی بعید میدونم بتونه وارد یک رابطه قانونی و تمیز بشه ! ببخشید اگه صریح نظر دادم . . .

    کاوه جان اگه ایران اومدی یه قرار بزار حضوری خدمت برسیم !

  9. #88
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 95 [ 11:34]
    تاریخ عضویت
    1394-5-04
    نوشته ها
    142
    امتیاز
    3,429
    سطح
    36
    Points: 3,429, Level: 36
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 71
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    21

    تشکرشده 298 در 108 پست

    Rep Power
    38
    Array
    خودم میدونم این فکرم درست نیست و توی 6 سالی که باهم بودیم من هرگز چیز مشکوکی ازش ندیدم اما فکره دیگه.
    آدم وقتی مستاصل میشه همه جور فکری به ذهنش میاد. اما میدونم ایننجوری نبوده

    خانم سحر و خانم زانکو
    من یک مدتی اول صبح ها حالم بد بود اما سعی میکردم لپ تاپ رو بزارم بالا سرم صبح که بیدار میشم یه چرخی تو سایتهایی که دوست دارم میزنم و یکم برنامه های طنزی که دوست دارم مثل جناب خان را میبینم و ... خلاصه سرم رو گرم میکنم
    میتونیید یک فیلم را نصفه ببینید و نصفش را برای صبح بذارید.
    برای پرنده ها و گربه ها غذا بذارید. این کار هم آرامش بخشه


    خانم آخیش اینقدر بیتابی نکنید عجله نکنید و صبور باشید تا از چاله به چاه نیفتید. حال دلتنگیاتونو اینجا بگید

    بهنام جان خوشحال میشم فرصتی پیش بیاد در خدمتت باشم عزیز

  10. 2 کاربر از پست مفید Kaveh_r تشکرکرده اند .

    آخیش (دوشنبه 30 شهریور 94), بهنام10 (یکشنبه 29 شهریور 94)

  11. #89
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 03 تیر 96 [ 07:33]
    تاریخ عضویت
    1394-4-06
    نوشته ها
    340
    امتیاز
    8,219
    سطح
    61
    Points: 8,219, Level: 61
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 231
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    343

    تشکرشده 431 در 213 پست

    Rep Power
    64
    Array
    امروز رفتم سر کار ، یعنی دلیلی ندیدم کار رو بیخیال بشم چون همکارام میدونن نامزدیم بهم خورده زیاد مهم نیست یه مسأله شخصیه که به کسی ضرر نزده دلیلی نداره بترسم، فقط دعا میکنم بتونم تو کارم موفق باشم ایندفعه اگه قرار به ازدواج باشه شرط میکنم شهر خودم زندگی کنیم چون دلم میخواد مداوم کار کنم ، خدا بهم صبر و حوصله بدهد یه خورده حوصله آدمای جدید ندارم و زود بیخیال میشم چون پول در آوردن برام راحته زود از کار در میام اما ایندفعه سعی میکنم پشتکار داشته باشم

  12. کاربر روبرو از پست مفید آخیش تشکرکرده است .

    dooo (چهارشنبه 01 مهر 94)

  13. #90
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,001 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array
    با سلام

    تاپیک از حد مجاز عبور کرده

    شما نیاز شدید به توقف فکر و پر کردن اوقات با فعالیتهای مفید و عملی وشاداب دارید و ادامه یا ایجاد این نوع تاپیک ها مخالف این توقف فکر هست


    موفق باشید






 
صفحه 9 از 9 نخستنخست 123456789

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تنهایی گذروندن روزها و ماه ها و سالها
    توسط mohammad-ra در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: شنبه 08 شهریور 93, 09:49
  2. راهنمایی برای کاهش استرس اولین روزهای کاری...
    توسط نوش آفرین در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: شنبه 01 شهریور 93, 19:12
  3. پاسخ ها: 24
    آخرين نوشته: یکشنبه 23 تیر 92, 19:18
  4. دیگه دلم با زندگیم نیست و فکر جدایی هر روزم رو پر کرده
    توسط JJ1234 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 18
    آخرين نوشته: سه شنبه 20 تیر 91, 10:35
  5. برنامه غذایی روزه داران
    توسط baby در انجمن علمی و آموزشی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: پنجشنبه 29 مرداد 88, 11:00

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 10:17 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.