به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 9 نخستنخست 123456789 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 90
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 95 [ 11:34]
    تاریخ عضویت
    1394-5-04
    نوشته ها
    142
    امتیاز
    3,429
    سطح
    36
    Points: 3,429, Level: 36
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 71
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    21

    تشکرشده 298 در 108 پست

    Rep Power
    38
    Array
    نمیدونم چرا امروز اینقدر حالم بده. 10روز گذشته بالا پایین داشتم اما مثل امروز نبودم. امروز خیلی داغون بودم. یه گریه زاری خوب هم کردم شاید سبک بشم اما نشدم

    نمیدونم چرا امروز این فکر به ذهنم میاد که من مقصر بودم. با همه بدیهایی که بهم کرد اما احساس میکنم تقصیر داشتم.همش میگردم ایرادات خودمو پیدا میکنم. فکر کنم این هم یک مرحله از این دوران هست که فرد شروع میکنه به مجازات خودش و تقصیرات رو میندازه گردنخودش. قبل ترش همه تقصیرات را از طرف اون میدیدم

    خوش بحال شما که به نماز و خدا اعتقاد دارید این خیلی کمک میکنه آروم بشید. یه دستاویزی دارید، یه چیزی که بهش آویزون بشید و بار روانی را بندازید رو دوشش. خوبه آدم به یک قدرت ماورایی اعتقاد داشته باشه

    میگن مردها عاطفی و احساساتی نیستند اما گویا زنها راحت تر با خاطرات وداع میکنند. امروز با یکی از دوستام که 6-5 سال پیش جدا شده صحبت میکردم میگفت حتی بعد از اینهمه سال هنوز بعضی وقتها خاطراتش آزارم میده.

    کاش علم به اونجا برسه که بتونن یک دستگاهی اختراع کنن که خاطرات گذشته آدم را پاک کنه. ولی بازم فایده نداره چون سالهای عمر آدم رو که بر نمی گردونه

    جالبه که در همین سایت خیلی از دوستان به تازگی جدا شدند و یا در حال جدایی هستند اما هیچی نمی نویسند. حتما حالشون خوبه. خوش به سعادتشون

  2. 4 کاربر از پست مفید Kaveh_r تشکرکرده اند .

    danger (دوشنبه 02 شهریور 94), dooo (دوشنبه 02 شهریور 94), فدایی یار (شنبه 07 شهریور 94), رنگین (سه شنبه 03 شهریور 94)

  3. #12
    Banned
    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 شهریور 97 [ 11:49]
    تاریخ عضویت
    1394-5-27
    نوشته ها
    312
    امتیاز
    9,463
    سطح
    65
    Points: 9,463, Level: 65
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 187
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    422

    تشکرشده 920 در 276 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    جناب کاوه شما با ادامه این روند فقط به خودتون آسیب می زنید
    نکنید این کارو با خودتون
    من از خودم نمی گما !! من خودم می دونم و تجربه کردم که هی از درد و غم و ناراحتی گفتن چقدر به آدم ضربه می زنه !!!
    لطفا اینو مطالعه بفرمایید


    http://www.hamdardi.net/thread-18264.html

  4. 2 کاربر از پست مفید فاطمه بانو تشکرکرده اند .

    گیسو کمند (سه شنبه 03 شهریور 94), باغبان (دوشنبه 02 شهریور 94)

  5. #13
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 03 تیر 96 [ 07:33]
    تاریخ عضویت
    1394-4-06
    نوشته ها
    340
    امتیاز
    8,219
    سطح
    61
    Points: 8,219, Level: 61
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 231
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    343

    تشکرشده 431 در 213 پست

    Rep Power
    64
    Array
    آقا کاوه به عنوان یه خانم غرغرو و ضعیف که زود اشکش در می اومد اما این چند ماه خودمو نگه داشتم تا اوضاع رو درست کنم بهتون میگم، برادر عزیز گریه فایده نداره، یه سریال یا باشگاه یا استخر یا کوه برید ،من خودم استخر میرفتم و بهش میگفتم شستشوی مغزی،یه چند باری رفتم برا تدریس به بچه های معلول واقعا اعصابم آروم میشد شما حق دارید آدم گیج میشه چرا آخه با من این رفتارو کرد من که بدی نکردم اما نقل این حرفا نیست کسی گوشش بدهکار این حرفا نیست اون خانم دلش نمی خواد گوش بده و منطق وفلسفه هم نمی شنوه پس شما فعلا هوای آقا کاره رو داشته باش، حال خوب داشته باشید همتون

  6. 5 کاربر از پست مفید آخیش تشکرکرده اند .

    danger (دوشنبه 02 شهریور 94), dooo (سه شنبه 03 شهریور 94), گیسو کمند (سه شنبه 03 شهریور 94), باغبان (دوشنبه 02 شهریور 94), رنگین (سه شنبه 03 شهریور 94)

  7. #14
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 فروردین 03 [ 23:50]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    89,976
    سطح
    100
    Points: 89,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,784

    تشکرشده 6,819 در 2,405 پست

    Rep Power
    0
    Array





    نقل قول نوشته اصلی توسط Kaveh_r نمایش پست ها




    کاش علم به اونجا برسه که بتونن یک دستگاهی اختراع کنن که خاطرات گذشته آدم را پاک کنه.


    سلام برادر عزیز من


    خداوند این دستگاه را قبلا ساخته !

    داده به انسان

    ولی ما گمش کردیم

    ...............................

    تو نباید ، به این راحتی شکست بخوری

    بلند شو و با توکل به خدا زندگی جدیدی برای خودت بساز


    الان شیطان داره می خنده

    میگه آخ جون دارم از بین می برمش

    بلند شو به خدا سلام بگو و خداوند را خوشحال کن

    خدا کمکت می کنه .

    ..................................


    این گل هدیه به شما :










    ویرایش توسط باغبان : دوشنبه 02 شهریور 94 در ساعت 18:25

  8. 6 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    danger (دوشنبه 02 شهریور 94), فدایی یار (شنبه 07 شهریور 94), گیسو کمند (سه شنبه 03 شهریور 94), واحد (چهارشنبه 04 شهریور 94), آخیش (دوشنبه 02 شهریور 94), رنگین (سه شنبه 03 شهریور 94)

  9. #15
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 21 فروردین 03 [ 06:52]
    تاریخ عضویت
    1393-12-14
    نوشته ها
    328
    امتیاز
    14,811
    سطح
    78
    Points: 14,811, Level: 78
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 27.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    947

    تشکرشده 652 در 230 پست

    Rep Power
    74
    Array
    سلام
    ممنون اقا کاوه از نظرتون
    من این چند روز حوصله ی نوشتنو نداشتم اما امروز از شدت عصبانیت به خاطر اینکه نه تنها حاصر نیستن مهریه مو بدن بلکه میخوان هدایایی که نزدیک ده تومن میشه رو ندن

    و شاد و خرم برن دنبال زندگیشون
    منم زنگ زدم و گفتم از حقم نمیگذرم و به خدا واگذارتون کردم حالا کمی آورم شدم که نذاشتم این حرف تو دلم بمونه
    اما خانواده ام مخالف زنگ زدن من بودن
    امامن که پشیمون نیستم

    راستی اقا کاوه
    شاید باورتون نشه اما من روزای اولی که تصمیمون برا طلاق جدی شد واقعا حال و روز خوبی نداشتم یه روز یه نفر بهم گفت حوالی اذان صبح سوره ی یاسین. و بخون
    اون موقع سحر وقتی خودتی و خدای خودت خیلی حس خوبیه باور کنید
    شما درست میگید وقتی پشتت به خدا گرم باشه دیگه تحمل مشکلات زیاد سخت نیست
    دیروز یکی از اقوام نزدیک اومده بود خونمون باورش نمیشد که من اینقدر خوب تونستم با این موضوع کنار بیام
    اخه من دختر لوس بابام بودم هیچکس باورش نمیشه من این همه مشکلو تو این دوسال گذروندم

    خب چه میشه کرد وقتی لیاقت منو نداشت

  10. 4 کاربر از پست مفید dooo تشکرکرده اند .

    danger (دوشنبه 02 شهریور 94), فدایی یار (شنبه 07 شهریور 94), آخیش (دوشنبه 02 شهریور 94), باغبان (چهارشنبه 04 شهریور 94)

  11. #16
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 11 تیر 95 [ 19:34]
    تاریخ عضویت
    1394-3-24
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    1,041
    سطح
    17
    Points: 1,041, Level: 17
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 59
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 14 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    من این حس بد رو تو بدترین حالتش تجربه کردم
    واقعا سخته
    فقط قوی بودن میخاد و فکر نکردن بهش
    من کلا آدم قوی هستم و خودمو خوب نگه داشتم که نه تنها خودم اذیت شم و هم خانوادم اذیت نشن
    پیگیر گذشته بودن خوب نیست و مرورش بده
    نمیدونم خوب هست یا بد ولی من انگار گذشتم برام پاک شده همش برای خود هدف برای آینده دارم
    ولی واقعا درکتون میکنم
    من خودم رو با کار و تحصیل مشغول کردم و خداروشکر خوب بود برام
    من به قدری دلم گرفته بود که حتی خودم همین الانم میترسم به گذشتم حتی فکر کنم که یادم بیاد چی شد
    برای همه تو این شرایط هستن آرامش میخام

  12. 5 کاربر از پست مفید flower84 تشکرکرده اند .

    danger (دوشنبه 02 شهریور 94), dooo (سه شنبه 03 شهریور 94), فدایی یار (شنبه 07 شهریور 94), آخیش (دوشنبه 02 شهریور 94), باغبان (چهارشنبه 04 شهریور 94)

  13. #17
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 مرداد 96 [ 03:45]
    تاریخ عضویت
    1391-9-23
    نوشته ها
    59
    امتیاز
    3,954
    سطح
    40
    Points: 3,954, Level: 40
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 196
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    90

    تشکرشده 35 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام من وارد سال 4 جدایی میشم اما هنوز جدا نشدم خانمم تو خونه باباش هست منم خونه خودم من تک تنها هستم الانم دارم تنهایی زندگی میکنم با اینکه اطرافیانم هستن ولی خودم دارم زجر ازار یک زندگی زجر اور رو میدم داداش گلم باور کن خیلی تحمل کردم ولی اون منو تنها گذاشت نمیدونم چه اشتباهاتی داشتم بعضی وقتها از حودم بدم میاد چرا برای من باید اینطور بشه همیشه روزهای جمعه میرم حرم به یاد خاطراتی که با هم دیگه داشتیم هیشه تو راه حرم به یادش میوفتم الان 4 سال گذشته ولی هنوز که هنوز من دارم تاوان چی رو میدم خدا میدونه .................................................. .........................

  14. کاربر روبرو از پست مفید ali.amamverdi تشکرکرده است .

    فدایی یار (شنبه 07 شهریور 94)

  15. #18
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 95 [ 11:34]
    تاریخ عضویت
    1394-5-04
    نوشته ها
    142
    امتیاز
    3,429
    سطح
    36
    Points: 3,429, Level: 36
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 71
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    21

    تشکرشده 298 در 108 پست

    Rep Power
    38
    Array
    ممنون از دوستان و یاران خوب Kindly، باغبان، آخیش و dooo

    لینکهای kindly عزیز خیلی خوب بود. من امروز حالم بهتره و تصمیم گرفتم دیگه دم و دقیقه به گذشته فکر نکنم

    فقط یه مشکل دارم که داغونم کرده و نمیدونم چجوری جمعش کنم
    نمیدونم این چه مرضی هست که من دارم اما این فکر که اون بعد از من ممکنه زندگی بهتری داشته باشه خیلی آزارم میده.
    دلم میخواد زندگیش خوب نباشه بعد از من. علتش هم این هست که فکر میکنم از من سو استفاده کرده و تمام این مدت فقط یه وسیله بودم براش تا به جایی برسه

    وقتی بهم گفت " همونطور که تونستم تورو تور کنم مطمن باش بعد از تو بهترشو تور میکنم!"
    من آدم تنگ نظری نیستم اما بخاطر این طرز فکرش امیدوارم همیشه بدبخت باشه. اینن خوشحالم میکنه.

  16. #19
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array
    سلام

    توی این شرایط گفتن اینکه مهم نیست او زندگی خوبی داشته باشه یا نه یا گفتن خیلی مطالب دیگه به شما فایده ای نداره ، اما،

    شما که میتونی برای خودت زندگی خوبتر بسازی؟ نمیتونی خوشبخت تر باشی ؟ همینکه دیگه کسی برای موقعیت خودش باهاتون زندگی نمیکنه ، شرایط بهتری نیست؟ پس سعی کنید شما خوشبختتر شید از همه دنیا خوشبخت تر.

    ایشون حتی اگر بخواهند با شما زندگی کنند ، شما نمیخواهید ، شما نمیخواهید باج دهنده باشید ، میخواهید شخصیت لایقتری رو به عنوان شریک زندگیتون انتخاب کنید. شما ضرر نکردید ایشونه

    که ضرر کرد
    و آینده خودش رو باخت جدا باخت، چون بزرگ نشد چون قدر دانی نکرد چون آموزش ندید چون خودش رو زیر سوال برد ، مهم نیست خودش فکر میکنه زرنگه ، مهم اینه که شما میخواهی پخته تر بشی و درست رفتار کنی.

    آقای کاوه خودتون رو دریابید ،
    علتش هم این هست که فکر میکنم از من سو استفاده کرده و تمام این مدت فقط یه وسیله بودم براش تا به جایی برسه

    ازین به بعد نزارید حقتون رو ضایع کنه ، نه او و نه هیچکس دیگه ، به حقوق خودتون و دیگران احترام بزارید .

    با خودتون و خدای خودتون (تنها مالک هستی) عهد ببندید که در هر شرایطی خوب و درستکار باشید ، چه محیط و طرف مقابل خوب بود چه بد ، بدون توقع بدون منت با آگاهی.
    ای خواجه درد نیست... وگرنه طبیب هست

    ای بی خبر.. از خورشیدِ پشتِ ابر !


    ویرایش توسط گیسو کمند : سه شنبه 03 شهریور 94 در ساعت 11:34

  17. 2 کاربر از پست مفید گیسو کمند تشکرکرده اند .

    فدایی یار (شنبه 07 شهریور 94), باغبان (چهارشنبه 04 شهریور 94)

  18. #20
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 03 تیر 96 [ 07:33]
    تاریخ عضویت
    1394-4-06
    نوشته ها
    340
    امتیاز
    8,219
    سطح
    61
    Points: 8,219, Level: 61
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 231
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    343

    تشکرشده 431 در 213 پست

    Rep Power
    64
    Array
    امروز خونه دوستم بودم آرزوم شده یه خونه داشته باشم و دوست وفامیلام دعوت کنم همیشه من میرم خونه اونا ،بچه بودیم اونا هم می اومدن اما حالا بیشتر منو دعوت میکنن ، من خیلی اهل مهمونی و ددر و گردش هستم یعنی همچین مردی پیدا میشه پایه باشه؟ کلا بچه های دوستام پایه من شدن و باهام خوش میگذرونن اینقد که از بچه ها بدم اومده آخه دنگ و فنگ دارن، باز خوب شد امروز هم گذشت، حوصله ناله زاری ندارم والا میگفتم آرزوهام قهوه ای شده باید آرزوهام رو عوض کنم مثلا چه آرزویی بکنم ؟ به کدوم طرف ؟ حتی نمی تونم تصور کنم چه شوهری بهم میاد؟ ایده آل هام بهم ریخته،ولی بدون شوهر هم میشه


 
صفحه 2 از 9 نخستنخست 123456789 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تنهایی گذروندن روزها و ماه ها و سالها
    توسط mohammad-ra در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: شنبه 08 شهریور 93, 09:49
  2. راهنمایی برای کاهش استرس اولین روزهای کاری...
    توسط نوش آفرین در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: شنبه 01 شهریور 93, 19:12
  3. پاسخ ها: 24
    آخرين نوشته: یکشنبه 23 تیر 92, 19:18
  4. دیگه دلم با زندگیم نیست و فکر جدایی هر روزم رو پر کرده
    توسط JJ1234 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 18
    آخرين نوشته: سه شنبه 20 تیر 91, 10:35
  5. برنامه غذایی روزه داران
    توسط baby در انجمن علمی و آموزشی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: پنجشنبه 29 مرداد 88, 11:00

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:05 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.