به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 21
  1. #11
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط khaleghezey نمایش پست ها
    درود
    جناب مهدی بنده فکر میکنم خود شما بیشتر نیاز دارید به مشاوره مراجعه کنید تا همسرتان.اینکه دیگران بخودشان این جرات و جسارت را میدهند در مورد همسر شما صحبت بکنند این موضوع نشان از ضعف شماست که در مورد نزدیکترین فرد به شما اینگونه دارند صحبت میکنند و شما عکس العملی نشان نمیدهید.
    اینکه دختر عموی شما تحصیلات داره خیلی خوبه ولی ایا بقیه ملاک های زندگی مشترک مورد نظر شما را دارند ایشون یا خیر فقط وقتی متوجه یمشوید که با ایشون زیر یک سقف زندگی بکنید.بله در ظاهر شاید ایشون یا افراد دیگری باشند که مناسبتر بنظر برسند ولی اینکه در زندگی مشترک چگونه باشند فقط وقتی متوجه میشوید که در کنار هم زندگی کنید همانند موضوعی که در مورد جوش روی صورت همسرتان بیان کردید.
    لطفا محکمتر برخورد کنید قوی باشید از انتخابی که کردید دفاع کنید شما نیاز است که اعتماد بنفس خودتان را تقویت کنید هیچکس بجز خود ما نمیتواند اجازه بدهد که دیگران اورا مورد تمسخر قرار بدهند.احترام به همسر شما احترام به شماست و خدایی نکردی بی احترامی به ایشون را باید بی احترامی به خودتان تلقی نمایید.


    نقل قول نوشته اصلی توسط به دنبال خوشبختی نمایش پست ها
    حتی اگه با دخترعموتون هم ازدواج می کردید مطمئناً موارد دیگه ای وجود داشت که از چشم شما پنهون بمونه.)).

    من خودم یه دانشگاه آزادی هستم الان دارم از ق بل اون مدرکم نون در میارم و بسیاری از همون دانشگاه دولتی های مشهور هنوز دنبال کارند و بیکار.
    پس ذهنتون رو از افراد دیگه پاک کنید
    دلایل ازدواجتون رو به خاطر بیارید
    نقاط مثبت زندگیتون رو یاداشت کنید (هیچ می دونستی مهربون بودن همسر چه نعمت بزرگی هست، و یا داشتن خانواده خوب چقد رمی تونه در داشتن زندگی شاد تر و موفق تر یاری گرت باشه)


    سلام و تبریک
    این شما هستید که ایشون رو به اقوام معرفی میکنید ، این خانوم هستند که شما رو به اقوام خودشون معرفی میکنند ، اگه با خجالت و دلواپسی معرفی کنید که فاتحه زندگیتون رو باید بخونید ،

    بعضی از این خانواده ها رو دیدید که داماد یا عروس بیکار و الاف و بیسواد (بی مهارت) خودشون رو چه طور به خانواده های بی داماد یا بی عروس معرفی میکنند؟ انگار میخوان تجارت کنند، روز عروسی میبینی نه عروس یا داماد نه خانواده طرف هیچ چی نیستن اما با توجه به معارفه اولیه شما با دید خیلی مثبتی اونها رو میبینید ، اونوقت شما همسر دسته گلتون رو که ایراداتشون با چند تا سیاست و دکتر و صحبت حل شدنی است چطور معرفی میکنید؟

    به همسرتون محترمانه و مهربون بگویید که عزیزم من خیلی به حمام رفتن حساسم و روزی یکبار حمام رو تاکید دارم پس حتما پیگیری کن که یه متخصص خوب پیدا کنیم با هم بریم ، به نظر من ایشونو متوجه حساسیت خودتون بکنید

    اما با تاکید زیاد بر اینکه شما ایشونو زیبا میبینید و به اعتماد به نفس ایشون لطمه ای وارد نشه.

    اصلا شوخی شوخی جدیش کنید بگید عزیزم میخوای من خودم حمومت کنم ببینیم این حساسیته از کجا میاد، دقیقا

    تمام خواسته هاتونو توی یک جلسه بی تعارف بهشون بگید و تاکید کنید روالی که ایشون در پیش گرفتن موجب سردی شما ست. حتی علت رو بپرسید شاید دلیلی داره.

    ایشون با خانوادشون راحتن؟ یعنی چی که بیرون نمیاد و میخوابه؟ یا تلفنش خاموشه ؟ اینها یکم جای تامل داره .

    حرف دیگران رو بریزید دور و باهم کیف دنیا رو کنید.
    ای خواجه درد نیست... وگرنه طبیب هست

    ای بی خبر.. از خورشیدِ پشتِ ابر !



  2. 3 کاربر از پست مفید گیسو کمند تشکرکرده اند .

    -mehdi- (سه شنبه 27 مرداد 94), khaleghezey (چهارشنبه 28 مرداد 94), اقای نجار (سه شنبه 27 مرداد 94)

  3. #12
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 03 تیر 96 [ 07:33]
    تاریخ عضویت
    1394-4-06
    نوشته ها
    340
    امتیاز
    8,219
    سطح
    61
    Points: 8,219, Level: 61
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 231
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    343

    تشکرشده 431 در 213 پست

    Rep Power
    64
    Array
    سلام آقا مهدی، با عرض تبریک برای تشکیل خانواده وآرزوی عشق و خوشبختی برای شما و همسرت ، زندگی مثه یادگیری رانندگی می ماند یه مهارته و برای یادگیری این مهارت پیچیده و مهم باید تمرین صبرداشته باشید ،روی حرفاتون قاطع باشید سعی کنید حرف بی حساب نزنید(دختر عمو کیلویی چند؟!!!!!!! خانواده مستقل تشکیل دادین و زندگی جدیه، هیچکس تا حالا به خود شما ایراد نگرفته؟خب کم کم خانمتون خودشو تو دل خانواده اتون جا میکنه صبر داشته باشید ونظاره گر باشید) باطن زندگی خودتون رو با ظاهر مردم مقایسه نکنید ، قدر زن مهربون رو بدونید و مثل یه معلم سخت کوش از خانم بخواهید خواسته هاتون رو انجام بدهد و به حرفاش گوش بدید و و اگر کاری رو که میخواید انجام داد تشویق کنید و اگه کاهلی کرد تذکر بدید و جدی باشید مثلا یه قهر چند ساعته یا رفتار سردکوتاه مدت، بی دلیل محبت نکنید وقتی قدر محبت رو میدونه بیشتر محبت کنید وقتی گوشیش خاموشه بگید ناراحت شدید و بعد عکس العمل آرومی انجام بدید، بنی آدم بنی عادته ، شاید اصلا نفهمیده شما رو چی حساسید اونجوری که دوس دارید باهاتون رفتار بشه بخواید که رفتار کنه و به حرفاش هم گوش بدید، الهی زندگیتون پر حال و حول و خوشی و ....

  4. کاربر روبرو از پست مفید آخیش تشکرکرده است .

    -mehdi- (چهارشنبه 28 مرداد 94)

  5. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 31 مرداد 95 [ 09:10]
    تاریخ عضویت
    1394-5-21
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    923
    سطح
    16
    Points: 923, Level: 16
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    10

    تشکرشده 9 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط آخیش نمایش پست ها
    سلام آقا مهدی، با عرض تبریک برای تشکیل خانواده وآرزوی عشق و خوشبختی برای شما و همسرت ، زندگی مثه یادگیری رانندگی می ماند یه مهارته و برای یادگیری این مهارت پیچیده و مهم باید تمرین صبرداشته باشید ،روی حرفاتون قاطع باشید سعی کنید حرف بی حساب نزنید(دختر عمو کیلویی چند؟!!!!!!! خانواده مستقل تشکیل دادین و زندگی جدیه، هیچکس تا حالا به خود شما ایراد نگرفته؟خب کم کم خانمتون خودشو تو دل خانواده اتون جا میکنه صبر داشته باشید ونظاره گر باشید) باطن زندگی خودتون رو با ظاهر مردم مقایسه نکنید ، قدر زن مهربون رو بدونید و مثل یه معلم سخت کوش از خانم بخواهید خواسته هاتون رو انجام بدهد و به حرفاش گوش بدید و و اگر کاری رو که میخواید انجام داد تشویق کنید و اگه کاهلی کرد تذکر بدید و جدی باشید مثلا یه قهر چند ساعته یا رفتار سردکوتاه مدت، بی دلیل محبت نکنید وقتی قدر محبت رو میدونه بیشتر محبت کنید وقتی گوشیش خاموشه بگید ناراحت شدید و بعد عکس العمل آرومی انجام بدید، بنی آدم بنی عادته ، شاید اصلا نفهمیده شما رو چی حساسید اونجوری که دوس دارید باهاتون رفتار بشه بخواید که رفتار کنه و به حرفاش هم گوش بدید، الهی زندگیتون پر حال و حول و خوشی و ....
    سلام و تشکر
    در خصوص دختر عمو که اشاره کردم من از اینکه ایشونو انتخاب نکردم پشیمون نیستم چون از نظر من ایشون به شدت مغرور بود و من تحمل ادمای مغرور رو ندارم اشاره من به این دلیل بود که موقعیت و تحصیلات ایشون عاملی هست برای مقایسه.

    قبلا هم اشاره کردم فرضا من این خواسته هایی که دارم گفتم و ایشون هم انجام داد این حس رو دارم که به میل خودش نیست بلکه بخاطر تقاضای بنده است که چنین کاری میکنه و اینکه این موارد اینقدر پیچیده نیست که قادر به درکش نباشه آیا وظیفه هر زنو شوهری نیست که از حال هم خبردار بشن؟ یا اینکه وقتی من به مسافرت طولانی میرم به طور طبیعی نباید ایشون تا حدی نگران بشه که بخواد حداقل از سلامت من خبردار بشه؟ از نظرمن این موارد خیلی ساده و پیش پا افتاده است که یک بچه هم قادر به درکش هست چه برسه به دختری با این سن.

    فکر میکنم در یک زندگی مشترک ابراز علاقه مفید و لازم هست اما اینکه توأم با عملی نباشه ارزش ذاتی خودش رو از دست میده، مشکلات جسمی ایشون به هر حال تحمل میشه و شاید هم حل بشه اما اونچه که آزار دهندس عدم توجه به خواسته های منه همین که به خواسته من به یک متخصص پوست مراجعه میکرد برای من کافیه حالا درمانش شد یا نه اهمیت کمتری داره ، من احساس میکنم همسرم هنوز به این باور نرسیده که متأهل شده حس میکنم دیدگاهش اینه من مثل دوستی هستم که یک مدت با ایشون هستم و بعد نخواهم بود.

    به هرحال از راهنمایی های همه عزیزان تشکر میکنم و امیدوارم مواردی که اشاره شد و شاید هم بی اهمیت جلوه کنه حل بشه.

  6. #14
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مقاله زیر را مطالعه کنید:

    باز هم تاکید میکنم دست از مقایسه بردارید اینکه دخترعموی شما تحصیلات بالاتری داره خوب یه پوئن مثبته ولی آیا بقیه معیارهای شما را هم داشتند اگر اینطور بود خوب با همین ایشون ازدواج میکردید!به همین راحتی
    انتخابی که کردید خوب معیارهایی در وجود ایشون دید که شما ترغیب شدید با ایشون ازدواج کنید وضعیت الان شما با همسرتان و وضعیتی که دارید با دخترعمویتان شرایطی که دارند برای مقایسه کردن اصلا درست نیست.
    همسرم فوق لیسانس فیزیک داره و حق التدریسی ولی خواهرم فوق دیپلم و کارمند شهرداری با حقوق بالاتر من بیام هرروز خواهرمو با همسرم مقایسه کنم یا مثلا دختری باشه که تحصیلکرده و کارمند باشه بیام و با همسرم مقایسش کنم یا زیباتر از همسرم باشه یا خانوادش پولدارتر باشه و..... این مشکل همسر من نیست این مشکل از بندست که هنوز اونقدر بزرگ نشدم که مسئولیت انتخابی که کردم را بعهده بگیرم هر فردی نقاط مثبت و منفی در شخصیت و ظاهرش داره و هیچکش هم مستثنا نیست.بجز اون بقول یک مشاور عزیزی شمایی که میخواهید همسری زیبا و خوشهیکل داشته باشید بهتره اول برید جلوی آئینه و یک نگاهی بخودت بندازی جمله بسیار زیبا بود خیلی از ما انسانها از روبرو شدن با واقعیت ها ترس داریم

    در مورد نکته دوم خوب پس شما میشه یه راهکار بدید برای زن وش وهرهایی که همانند شما هستند یعنی بنظر شما بهتره که انتظارات خودشان را بیان نکنند و همینجور در درون خودشان بریزند تا یکروز منفجر بشوند و باعث کدورت و قهر و در نهایت جدایی یا حداقل طلاق عاطفی بشه اینه پیشنهاد شما؟!!
    شما فکر کن توی یک اداره هستی و با آقایی کارمند هستید اگر ایشون کار یانجام بدهند که موجب ناراحتی شما بشه اونوقت شما چه کار یانجام میدهید؟!مینشنید و صبر میکنید تا ایشون خودش متوجه شاتباهش بشه یا مستقیم باهاشون حرف میزنید شاید ایشون هم برای کار یکه انجام میدهند دلایل مخصوص بخودشان را داشته باشند و حق با ایشون باشه

    شما بخواهید گوش بدهید یا نه بخودتان مربوطه این زندگی شماست و ما نهایت میتوانیم فقط راهنمایی بکنیم همین و بس بهترنی کار اینه زن و شوهر حداقل بمدت یکساعت در هفته وقت بگذارند برای همدیگر و در کنار هم مشغول به صحبت بشوند در کمال آرامش و فقط دو نفری خواسته ها و انتظارات خودشان و حرفهایی که در دل دارند را برای همدیگر بیان کنند اتفاقا اینکار باعث میشه دونفر بسیار زیاد بهم نزدیک بشوند.
    شما دارید قصاص قبل از جنایت میکنید اول با ایشون حرف بزنید مستقیم خواسته و انتظارات خودتان را بیان کنید و بعد به همسرت اجازه بده از خودش دفاع بکنه و حرفش را بزنه یا شما قانع میشی یا ایشون در هر دوحالت از این برزخی که درش قرار داری خارج میشی
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  7. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 31 مرداد 95 [ 09:10]
    تاریخ عضویت
    1394-5-21
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    923
    سطح
    16
    Points: 923, Level: 16
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    10

    تشکرشده 9 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط khaleghezey نمایش پست ها
    مقاله زیر را مطالعه کنید:



    باز هم تاکید میکنم دست از مقایسه بردارید اینکه دخترعموی شما تحصیلات بالاتری داره خوب یه پوئن مثبته ولی آیا بقیه معیارهای شما را هم داشتند اگر اینطور بود خوب با همین ایشون ازدواج میکردید!به همین راحتی
    انتخابی که کردید خوب معیارهایی در وجود ایشون دید که شما ترغیب شدید با ایشون ازدواج کنید وضعیت الان شما با همسرتان و وضعیتی که دارید با دخترعمویتان شرایطی که دارند برای مقایسه کردن اصلا درست نیست.
    همسرم فوق لیسانس فیزیک داره و حق التدریسی ولی خواهرم فوق دیپلم و کارمند شهرداری با حقوق بالاتر من بیام هرروز خواهرمو با همسرم مقایسه کنم یا مثلا دختری باشه که تحصیلکرده و کارمند باشه بیام و با همسرم مقایسش کنم یا زیباتر از همسرم باشه یا خانوادش پولدارتر باشه و..... این مشکل همسر من نیست این مشکل از بندست که هنوز اونقدر بزرگ نشدم که مسئولیت انتخابی که کردم را بعهده بگیرم هر فردی نقاط مثبت و منفی در شخصیت و ظاهرش داره و هیچکش هم مستثنا نیست.بجز اون بقول یک مشاور عزیزی شمایی که میخواهید همسری زیبا و خوشهیکل داشته باشید بهتره اول برید جلوی آئینه و یک نگاهی بخودت بندازی جمله بسیار زیبا بود خیلی از ما انسانها از روبرو شدن با واقعیت ها ترس داریم

    در مورد نکته دوم خوب پس شما میشه یه راهکار بدید برای زن وش وهرهایی که همانند شما هستند یعنی بنظر شما بهتره که انتظارات خودشان را بیان نکنند و همینجور در درون خودشان بریزند تا یکروز منفجر بشوند و باعث کدورت و قهر و در نهایت جدایی یا حداقل طلاق عاطفی بشه اینه پیشنهاد شما؟!!
    شما فکر کن توی یک اداره هستی و با آقایی کارمند هستید اگر ایشون کار یانجام بدهند که موجب ناراحتی شما بشه اونوقت شما چه کار یانجام میدهید؟!مینشنید و صبر میکنید تا ایشون خودش متوجه شاتباهش بشه یا مستقیم باهاشون حرف میزنید شاید ایشون هم برای کار یکه انجام میدهند دلایل مخصوص بخودشان را داشته باشند و حق با ایشون باشه

    شما بخواهید گوش بدهید یا نه بخودتان مربوطه این زندگی شماست و ما نهایت میتوانیم فقط راهنمایی بکنیم همین و بس بهترنی کار اینه زن و شوهر حداقل بمدت یکساعت در هفته وقت بگذارند برای همدیگر و در کنار هم مشغول به صحبت بشوند در کمال آرامش و فقط دو نفری خواسته ها و انتظارات خودشان و حرفهایی که در دل دارند را برای همدیگر بیان کنند اتفاقا اینکار باعث میشه دونفر بسیار زیاد بهم نزدیک بشوند.
    شما دارید قصاص قبل از جنایت میکنید اول با ایشون حرف بزنید مستقیم خواسته و انتظارات خودتان را بیان کنید و بعد به همسرت اجازه بده از خودش دفاع بکنه و حرفش را بزنه یا شما قانع میشی یا ایشون در هر دوحالت از این برزخی که درش قرار داری خارج میشی
    نمیدونم من به زبان فارسی نوشتم ولی دوستان باز هم متوجه نشدند ، من هیچ علاقه ای به دختر عموم ندارم هیچ مقایسه ای نمیکنم اگر علاقه داشتم قطعا با ایشون ازدواج میکردم ایشون مبنای مقایسه ای هستند برای خانواده عموهام و عمه هام و حرف های خاله زنکی که معمولا پیرو این مقایسه هاست.

    قبلا هم برای مشاوره قبل ازدواج رفته بودم مشکل همین بود که من هر چه توضیح میدادم جناب مشاور حرف خودش رو با برداشت اشتباهش رو به خورد بنده میداد دقیقا مثل اینکه تئوری های حفظ شدش رو به هر طریقی میخواست به بنده بقبولونه، اگر خواسته من یک لپ تاپ اپل مک بوک مدل 2015 بود قطعا انتظار بی جایی هست که بخوام همسرم این رو تشخیص بده بلکه باید به زبون بیارم بهش بگم خانم من لپ تاپ این مدلی میخوام در صورتی که بنده خواسته دیگری دارم، چشم من به توصیه شما عمل میکنم به ایشون میگم خانم لطفا وقتی بنده مسافرت میرم برای من نگران شو و به من زنگ بزن، خانم وقتی من به شما میگم برو دکتر بجای اینکه بگی مسئله مهمی نیست پاشو برو دکتر و... خب من میخوام اصلا چنین کاری رو نکنه اگه قراره بر اساس خواست من براش اهمیت داشته باشم.

    من ممنونم از راهنمایی های همه دوستان لطف کردید سپاس

  8. کاربر روبرو از پست مفید -mehdi- تشکرکرده است .

    اثر راشومون (چهارشنبه 28 مرداد 94)

  9. #16
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 28 اسفند 94 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1394-5-13
    نوشته ها
    333
    امتیاز
    8,314
    سطح
    61
    Points: 8,314, Level: 61
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 29.0%
    دستاوردها:
    Social5000 Experience PointsTagger First Class3 months registered
    تشکرها
    1,080

    تشکرشده 814 در 264 پست

    Rep Power
    82
    Array
    امیدوام زندگی خوبی رو پیش رو داشته باشید...

    ابتدای زندگی دوره شناخت عواطف و احساسات دو طرف هست ضمن این که سعی میکنید مال خانومتونو بشناسید احساسات و خواسته های خود رو به روشنی با بیان مناسب بشناسونید....

    وقتی یک بار بگویید و بعد خودتان رو بی تفاوت نشان دهید باعث میشه فرد مقابل به اهمیت اون خواسته پی نبره میدونید که وقت پای عمل به میون میاد اهمیت ها چندین درجه هستن چون انسان نمیتونه همزمان روی همشون تمرکز داشته باشه ....

    الان کمی فکر کنید کدوم خواسته ارجح تره برای شما ؟میخواین ابتدا به اون برسین - دریافت توجه عاطفی ؟ یا مسئله جوش ها و دکتر رفتن ؟ بگید ...هر کدوم راه هایی داره ...

  10. 2 کاربر از پست مفید یاس پاییزی تشکرکرده اند .

    khaleghezey (چهارشنبه 28 مرداد 94), آخیش (پنجشنبه 29 مرداد 94)

  11. #17
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوست عزیز خوب حرف ما هم دقیقا همینه خانواده عمو و عمه و دیگران حتی خانواده خودت نزدیکترین افراد به زندگیت قابل قیاس نیستند با رابطه ای که با همسرت داری.اون کسی که قراره باهاش آیندتو بسازی همسرته کنار هم خشوبخت باشید زندگی بکنی در سختی و شادی در غم در پیروزی و موفقیت اونی که ناراحتی میاد کنارت و آرومت میکنه اونی که حرف دلتو بهش میزنی حرفهایی که به هیچکس بجز همسرت نمیتوانی بزنی.ازدواج یعنی ما شدن یعنی گذشتن از خواتسه و علایقمان
    عمو و عمه و یا دیگران اگر برای شما اندکی فقط اندکی ارزش و احترام قائل باشند به انتخاب شما احترام میگذارند واقعا برای من بعنوان یه غریبه سوال مهمی پیش میاد که هدفشان چیه از این حرفهایی که یمنزن و احیانا تمسخر میکنند و مقایسه کردنشان و بیان کردنش پیش شما؟هدف اونها چیه واقعا تا حالا از خودت پرسیدی مطمئنا خیر و صلاح شما را نمیخواهند وگرنه خودشان بیشتر از همه متوجه مخرب بودن حرف های پوچ و پر از کینه و بغضی هست که به شما میگویند شما مطئنا با هرخانوم دیگه ای هم ازدواج میکردید بازهم همین حرف ها را میزدند.
    بنظر من بشخصه توی دوستی و رفت و آمد با چنین افرادی باید دقت بیشتری بکنی و تجدید نظر انجام بدهی.

    در مورد صحبتی که کردی درسته با لحن خوب یبیان نکردی ولی شما یکدرصد این را مد نظر قرار بده که هسمرت شاید بلد نیست حرف های عاشقانه بزنه یا عشق و محبتش را نشان بده مهارتش را نداره همسر خود بنده هم همینجوری بود قبلا هم گفتم شما بیا و بزرگواری کن به ایشون یاد بده احساسات و عشقی که نسبت به شما داره را بیان کنه شما بهش زنگ بزن بهش پیامک عاشقانه بده هروقت جواب داد خوشحالی خودت را نشان بده بگو چقدر این تماس و یا پیامکی که داده باعث خوشسحالی شما شده و دوست داری بهم نزدیکتر باشی بهش بگو وقتی ازش دور میشی دلتنگش میشی.بخدا جای دوری نمیره همسرته شاید باید نیست شاید خجالت میکشه شاید تصور اشتباه داره که این حرفها برای دختر و پسرهای تازه بدوران رسیده هستش شمایی که اگاهی داری نسبت به این مشکل خوب بهش یادآوری کن اگر ایشون عکس العمل مناسب نشان ندادند انوقت حرف شما درست

    مسئله ای که امیدواریم میکنه اینه که ایشون حضورا به شما ابراز محبت وعلاقه میکنه این خیلی خوبه ابراز محبت وعشق فیزیکی را خوب بلده ولی توی زنگ زدن یا پیامک دادن مقداری ضعف دارن که بمرور درست میشه.
    صبور باش دوست من
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  12. کاربر روبرو از پست مفید khaleghezey تشکرکرده است .

    یاس پاییزی (چهارشنبه 28 مرداد 94)

  13. #18
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 بهمن 01 [ 19:08]
    تاریخ عضویت
    1392-5-13
    نوشته ها
    688
    امتیاز
    14,984
    سطح
    79
    Points: 14,984, Level: 79
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 366
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,002

    تشکرشده 1,784 در 580 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    119
    Array
    سلام

    از دید من که خواسته های شما کاملا بجا هستند و اصلا ایرادیبهشون وارد نیست. و این حق هر همسری هست که شریکش تا جایی که در توانش هستبرای ارتباطشون هزینه کنه.
    بنظر من نظافت و تلاش برای رسیدگی به ظاهر وظیفه ای استکه بر عهده هر همسری هست و این حقیقتا جز حداقلهاست

    معمولا مشکلات بزرگ زندگی از همین خرده مشکلات ایجاد میشوند و زن و شوهر کم کم نسبت به هم سرد می شوند.

    اما اقا مهدی گرامی بعنوان کسی که خارج گود هست ( اگرداخل گود می بود واقعا به اندازه شما ناراحت می شد) چند تا توصیه دارم

    اول اینکه دقیقا مشخص بشه علت حساسیت چیه: مواد شوینده؟کلر؟
    چون به هر حال در حالت عادی هم تماس با این گونه موادوجود داره.( مایع ظرفشویی ضدعفونی کننده ها و مایع دستشویی. ایا با اونهاهماین حساسیت رو دارن) ایا ایشون در اشپزخانه هم این حساسیت رو دارن؟
    اگر به مواد شوینده است که میشه بجاش از مواد گیاهی استفاده کردو حمام رفتن پا برجا باشد.

    دوم در مورد رژیم : اگر خرید بر عهده شماست تا جایی کهمی توانید سعی کنین که خوراکی های پرانرژی نخرین و بجاش حجم سبزی و میوه را بالاببرین. حتما بخاین مشاور تغذیه برن یا اینکه خودتان برین به بهانه ای ایشانرا نیز همراه خود ببرین. با هم ورزش کنین . اخر هفته لااقل که با هم هستین باهمطبیعت گردی و پیاده روی برین . چرا از هم دورین سعی کنین بیشتر باهم باشین


    نوع تذکر دادنتون خ خ مهمه. شاید واقعا خانمتون متوجه نباشهچقدر این مساله برای شما ازاردهنده است.

    و یک نکته هم برای شما بگم.

    وقتی ازدواج رخ میده نکات پنهان شخصیت طرف کم کم اشکار میشه. حالا چند راه بیشتر روبروی ما نیست

    بزرگ کردن نکات منفی و شکست خورده دیدن خود که قویامیگم ازارش دو سویه است هم خودت هم همسرت جفت اسیب می بینین ضمن این که ممکنهواقعیت این نباشه همان طور که بقیه گفتن. دو دیدن نکات مثبت و منفی به اندازه هم و تلاش برای دو چیز

    تغییر اون مشکل تا حد ممکن و افزایش انعطاف خود.

    به هر حال پذیرش این مساله مهمهکه شریک ادم هیچ وقت کاملنخواهد بود.

    افرادی مثل شما که معمولا در تحصیل موفق هستند و ضریب هوشیبالاتری دارن بخاطر تیزبینی و دقت حساسیتهای بالایی دارن که گاها می بیین برخی هاشونهم زندگی موفقی ندارن.

    مورد بعد اینکه اگر شما تجربه خابگاهی بودن داشتین متوجه میشدین معمولا روزها و ماههای اول اصطکاک خ زیاده و بعد کمکم ادم ها یاد میگیرن باهم تعامل داشته باشن( البته اگه مشکل روانی خاصی نداشته باشن ) اقا جان صبر در اینراستا خ کمک کننده است. البته نه صبر انفعالی بلکه صبری کمک کننده که پشتش فشارنخوابیده. صبر به امید قرار گرفتن در مسیر درست و به امید بهبود زندگی نه سازش وسوزش

    و این رو بدانین برای روحیه خودتان عرض میکنم سعی کنین"قید مقایسه " رو بزنین. هیچ مقایسه ای هیچ امتیازی نداره و اساسا اسیبزاست

    واقعا صرف توجه به نکات منفی همسر علاوه بر انرژی منفی داشتنشکم کم باعث نادیده گرفتن نکات مثبتش میشه. این خ مهمه. من نمیگم چشمتون روروی نکات منفی ببندید و یا انتقاد نکنین که گاها میبینی طرف اصلا سبک زندگیش اینبوده و سالها اینگونه تربیت و بزرگ شده و روحشم خبر نداره

    من کتابی هست همیشه به دوستان توصیه میکنم :عشق هرگز کافی نیست. بخونین متوجه میشین برداشت زن و مرد چقدر میتونه از یک قضیه متفاوت باشه

    خواسته هاتون رو شفاف و مهربانانه و عاشقانه بهشون بگین. بهش اعتماد بنفس بدین . و تا جایی که می تونین ذهن خوانی نکنین. یعنی وقتیواقعه ای رو میبینین نگین منظورش حتما این بود. چون شما به حکم مرد بودنتوندنیا رو متفاوت از خانم ها میبینین . قبول کنین این رو.

    در جایی میخوندم ( شاید همین کتاب بود ) که زن و شوهرهای موفقالزاما وقایع خوشایند در زندگیشون بیشتر نیست بلکه معمولا خوشبینانه تر با مسایلبرخورد میکنن و در مورد هم بیشتر قضاوت مثبت دارند.

    در ضمن اینکه برخی مواقع روشهای غ مستقیم هم برای بیان کردنوجود داره.

    واقعا ازدواج پروسه راحتی نیست . و واقعا مهراتهای ارتباطی صبوربودن و داشتن انعطاف و جرات مند بودن بسیار کمک کننده است.

    اینها رو فقط برای شما ننوشتم دوست من. تذکری بود به خودم :)

    نیایش به قصد این نیست که خدا را به برآوردن آرزوهایمان وادارد، بلکه برای آن است که اشتیاق به خدا را در ما برافروزد و ما را به سوی خدا فرا ببرد. دیونوسیوس مجعول می گوید:
    "کسی که در قایقی نشسته و طنابی را که از صخره ای به طرفش پرت شده می گیرد و می کشد، صخره را به طرف خود نمی کشد، بلکه خودش و قایق را به صخره نزدیک تر می کند".
    فریدریش هایلر، نیایش، ص 331


  14. کاربر روبرو از پست مفید مهرااد تشکرکرده است .

    اثر راشومون (چهارشنبه 28 مرداد 94)

  15. #19
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array
    آقا مهدی جواب سوال منو نمیدید؟

    قرار نیست شما به ایشون بگید بیا نگران من بشو قراره بفهمونید که شما یک شریک زندگی هستید با نیازها و عواطفتون و باید ایشون حساسیت شما رو بفهمن

    البته گفتم حساسیت منظورم این نیست که شما حساسید اصلا بلکه نیازهاتون خیلی هم طبیعیه

    منظورم اینه که ایشون شما رو حساس بدونه تا یکم نگران شه ، نگران اینکه ممکنه سردی پیش بیاد ممکنه با همین چیزایی که از نظر ایشون اهمیت نداره یکدفعه چشم باز کنه ببینه فاصله افتاده بینتون.

    به هر حال نمیشه شما خودخوری کنید و دست رو دست بزارید ببینید کی همسرتون متوجه اشتباهشون میشن.

    شما هم یکم کمتر زوم کن روی این موضوع چرا بخاطر آرامش بیشتر خودتون .

    توی یکی از مقاله های اینجا من یه چیز خیلی باارزش یاد گرفتم اینکه نباید توقع داشت چون وقتی توقع داری اگه اون توقع حاصل نشه این شمایی که ناراحت میشی و فقط باید خودتون درست رفتار کنید بی توقع.

    میدونم سخته ولی واقعیت همینه.
    ای خواجه درد نیست... وگرنه طبیب هست

    ای بی خبر.. از خورشیدِ پشتِ ابر !



  16. #20
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 05 آذر 94 [ 13:08]
    تاریخ عضویت
    1394-4-11
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    797
    سطح
    14
    Points: 797, Level: 14
    Level completed: 97%, Points required for next Level: 3
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    32

    تشکرشده 16 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    من هم دقیقا همین مشکل رو دارم و هنوزه که هنوزه حل نشده
    شوهر من هم اصلا نه زنگ میزنه نه پیامک
    همش منتطر منه. دو روزم بگذره تماس نمیگیره انگار نه انگار زن داره
    همش عذاب روحی دارم که چرا نگران من نمیشه.

    من دیگه بیخیالش شدم خسته شدم از بس گفتم بهم زنگ بزن خوشحال میشم.
    امیدوارم مشکل شما حل بشه و منم چیزی یاد بگیرم

    واقعا خوش به حال زن و شوهرایی که حال همدیگر رو میپرسن این یه نعمتیه واسه من که شده حسرت
    ویرایش توسط ویولت : چهارشنبه 28 مرداد 94 در ساعت 16:12


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 05:58 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.