موضوع: کمکم کنید تا با حرفای شما از این رابطه غلط بیام بیرون(سواستفاده)

سلام

سعیمو میکنم بچه ها رو بذارم کنار ولی با تلقین دارم میذارم کنار وگرنه بازم بدی هارو نمیبینم دس خودم نیست

اگه قراره تاپیکم بسته شه میخوام به بخش خصوصی انتقال پیدا کنه خیلی از مسائل ریزمو تو این تاپیک گفتم

میترسم

- - - Updated - - -

سلام

سعیمو میکنم بچه ها رو بذارم کنار ولی با تلقین دارم میذارم کنار وگرنه بازم بدی هارو نمیبینم دس خودم نیست

اگه قراره تاپیکم بسته شه میخوام به بخش خصوصی انتقال پیدا کنه خیلی از مسائل ریزمو تو این تاپیک گفتم

میترسم

نوشته اصلی توسط parvaaz

بهشون که نگم نمیام؟؟یهووو خطمو عوض کنم جیم شم؟ یا این کار ترسوهاست؟روک نه

بگم؟

پرواز گلم هروقت یکاری میخوای بکنی(بغیر از کار گناه) ولی وسوسه ها نمیزارن حتما اونکارو انجام بده .این عملی ترین راه برای خلاص شدن از شر اون جور افکاره... چندبار که اینکارو بکنی دفعه های بعدی خیلی راحت تر میشه...

- یک دلیل برای رها کردن اون- از دنیا رفته - پیدا کن و به زندگیت ادامه بده
- هی برنگرد به گذشته

نوشته اصلی توسط یاس پاییزی

پرواز گلم هروقت یکاری میخوای بکنی(بغیر از کار گناه) ولی وسوسه ها نمیزارن حتما اونکارو انجام بده .این عملی ترین راه برای خلاص شدن از شر اون جور افکاره... چندبار که اینکارو بکنی دفعه های بعدی خیلی راحت تر میشه...

- یک دلیل برای رها کردن اون- از دنیا رفته - پیدا کن و به زندگیت ادامه بده
- هی برنگرد به گذشته

منظورت کدوم کاره روک گفتن به اونا نــــــــــــــــــــــــ ـــه یا خاموش کردن خطو...


یاس چه دلیلی بیارم؟؟؟؟وقتی ثبات ندارم در این مورد وقتی نه میتونم باور کنم از دنیا رفته و نه میتونم باور کنم

زنده است نه میتونم باور کنم زنده است و ولم کرده نه میتونم باور کنم مرده و دیگه نیست

این افکارو در مورد دکتر هم دارم باور نمیکنم کاراشو

نوشته اصلی توسط parvaaz

منظورت کدوم کاره روک گفتن به اونا نــــــــــــــــــــــــ ـــه یا خاموش کردن خط و...





یاس چه دلیلی بیارم؟؟؟؟وقتی ثبات ندارم در این مورد وقتی نه میتونم باور کنم از دنیا رفته و نه میتونم باور کنم

زنده است نه میتونم باور کنم زنده است و ولم کرده نه میتونم باور کنم مرده و دیگه نیست

این افکارو در مورد دکتر هم دارم باور نمیکنم کاراشو

چیزی که بما نگفتی اینه که چه عاملی باعث شده باور نکنی مرده و دیگه زنده نیست؟! همون باعث میشه دلیل هارو نادیده بگیری و گرنه هزارتا دلیل میشه آورد...

در مورد دکتر گفتی ...آدم ها هیچکدوم بد مطلق یا خوب مطلق نیستن ... اما وقتی بدی کسی بما آسیب میرسونه درستش اینه که ازش تا میتونیم دور بشیم (در معرض آسیب اون رفتارش نباشیم) - اون خوب بودنش در راه رضای خدا نبوده که ... بوده ؟! دیگه این باور کردن یا نکردن داره ؟! خواهر گل من ، تو بیا ازش دوری کن باورم نکردی نکردی !!

نوبت اینه که خودت رو دوس داشته باشی-سرزنش کردن هارو بزار کنار ....

نوشته اصلی توسط یاس پاییزی

چیزی که بما نگفتی اینه که چه عاملی باعث شده باور نکنی مرده و دیگه زنده نیست؟! همون باعث میشه دلیل هارو نادیده بگیری و گرنه هزارتا دلیل میشه آورد...

در مورد دکتر گفتی ...آدم ها هیچکدوم بد مطلق یا خوب مطلق نیستن ... اما وقتی بدی کسی بما آسیب میرسونه درستش اینه که ازش تا میتونیم دور بشیم (در معرض آسیب اون رفتارش نباشیم) - اون خوب بودنش در راه رضای خدا نبوده که ... بوده ؟! دیگه این باور کردن یا نکردن داره ؟! خواهر گل من ، تو بیا ازش دوری کن باورم نکردی نکردی !!

نوبت اینه که خودت رو دوس داشته باشی-سرزنش کردن هارو بزار کنار ....

چیزی که باعث میشه شک کنم مرده اس یا زنده اینه که آشنایی من از طریق دنیای مجازی بود همیشه هم

میگفتن به دنیای مجازی اعتماد نکن بعدشم اون آخرا میخواست ولم کنه چون فکر میکرد دوسش ندارم من

نذاشتم انقد اصرار کردم موند حتی بین حرفاش گف برات ارزش قائلم که گفتم دیگه حسی بهت ندارم اگه

میخوای بمونم و سرکارت بذارم من بهش گفته بودم من بخاطر تو نمیتونسم درس بخونم چون همش فکر میکردم

دوسم داری یا نه (چون وقتی دوس شدیم هدف دوسی رو مشخص نکردیم) اینم وقتی برگشت شرط گذاشت

حتما درسمو بخونم منم فکر میکردم شاید برگشته کاری کنه که درسمو بخونم بعد بره عذاب وجدان نداشته

باشه یا بخاطر اون حرفش میترسیدم که گفته بود اگه میخوای برگردمو سرکارت بذارم دوهفته بود برگشته بود

اومد منو ببینه که یهووو بهش زنگ زدن زودباش ماشینو بیار نمیدونسن شهرستانه اینم با عجله رفتو بعد نیم

ساعت زنگ زدم ببینم رسیده گوشیش در دسترس نبود بعدها هم خاموش بود بعد 5 روز

بهم خبر دادن سرعتش بالا بوده چپ کرده و از دنیا رفته تو این 5 روز بیخبری من مردمو زنده شدم

به دوس پسر دوستمم سپرده بودیم زنگ بزنه خونشون ببینه هست یا نه وقتی بیخبر بودم بهش گفته بودن

رفته بیرون بیا میگیم زنگ بزنه بعد روز 5 که بهم خبر مرگشو دادن به دوسم گفتم به دوس پسرش گف دوس

پسرش زنگ زد خبر گرف بعد دوس پسر دوسم بهم زنگ زد(دوسم نمیتونس حرف بزنه گریه نمیذاشت) گف

سرکارت گذاشتن اون جمعه اومده دیدن تو میگن 5 شنبه سومش بود دروغ گفته به زندگیت برس درستو بخون

خودتو ناراحت نکن (اخه دوسمم یه زمونی کسیو دوس داشته اونم تو تصادف از دنیا میره)من نه میتونسم باور

کنم زنده اس نه میتونسم باور کنم مرده کلی هم تحقیق کردم نتایج

نشون میداد مرده

{اینم بگم این دوسم دختره از اینترنت اشنا شده بودم البته دوس پسرم معرفی کرده بود بهم اخه من دنبال دوست دختر بودم ولی

همه پسرا دنبال دختر بودن و دخترا دنبال پسر برا همین نمیتونسم دوست دختری داشته باشم این دختره به

دوس پسرم پی ام میده دوس پسرم فکر میکنه منم با یه ایدی دیگه چت میکنم تا یه هفته چت میکنه بعد

میفهمه من نیسم برا همین معرفی کرد گف عین خودته این دختره با دوس پسرم هم مشورت میکرد دردو دل

میکرد مرگ و تصادف کسی رو که دوسش داشتو به دوس پسرم گفته بود} من تا به دختره گفتم میگن مرده

تعجب کرد چون برا خودشم این اتفاق افتاده بود