به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 12 , از مجموع 12
  1. #11
    Banned
    آخرین بازدید
    جمعه 15 شهریور 98 [ 10:41]
    تاریخ عضویت
    1393-10-23
    نوشته ها
    198
    امتیاز
    5,315
    سطح
    46
    Points: 5,315, Level: 46
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 247 در 126 پست

    Rep Power
    0
    Array
    منم از شلوغه بیزارم. البته برای حفظ ظاهرسازی و احترام حضور پیدا میکنم اما با اکراه.

    چرا بآید شوهرت بره جایی که دوس نداره? یه سوال میپرسم. حنابندان پسردایی برات میمونه یا عشق و علاقه و عاطفه با شوهرت?
    مدیر درست میگه. اگه قصدش اذیت کردنت بود میگفت من نمیام توام حق نداری بری. اما وقتی میگه برو و من میمونم خونه یعنی تحمل شلوغه براش دردآوره.
    بزرگترین اشتباهتم این بوده که اینارو به مامانت گفتی که حالا بگه ماهم تحویلش نمیگیریم.

    دوستمون درست گفت "اولویت اول زندگیت همیشه بآید شوهرت باشه"

  2. #12
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 مرداد 94 [ 13:56]
    تاریخ عضویت
    1394-3-05
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    232
    سطح
    4
    Points: 232, Level: 4
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    دوستان عزیزم ولقعا" از همتون ممنونم و ببخشید که الان دارم پاسختون رو میدم
    بیچاره شوهرم به خاطر من مراسم رو رفت و چیزی هم نگفت چون میدونم که خیلی دوستم داره و قصدش اذیت کردنم نیست و واقعا" روحیاتش طوری نیست که خیلی تو جمع باشه.
    مشکل اصلی هم از اونجاییکه شروع میشه که تو خانواده ما کلا" همچین آدمی وجود نداره و همه به راحتی هرجا که دعوت میشند میرند و چون ایشون متفاوت از بقیه هست واسه همین پذیرشش سخته واسه بقیه .
    من خودم با این مسئله مشکلی ندارم ولی خودتون میدونید دیگه هرکی یه چیزی میگه منم اعصابم خورد میشه و چرت و پرت تحویلش میدم . وگرنه منم خیلی دوسش دارم و به هیچ وجه حاضر نیستم زندگی مو از دست بدم و آرامشمون بهم بریزه و اعصابش رو خورد کنم
    البته اینو هم بگم که شوهرم خیلی لجبازه و اگه سر لجبازی بیفته و عصبی بشه دیگه نمیشه کنترلش کرد و براش مهم نیست چه اتفاقی میفته ولی بعدا" از کرده اش پشیمون میشه
    بازم به خاطر لطف همتون متشکرم


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نیاز عاطفی شدید+سن پایین+ پسر بودن=؟
    توسط Mr.Anderson در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: پنجشنبه 28 اسفند 93, 17:29
  2. ترمیم رابطه دو نفر( پسر داییم و همسرش )
    توسط parvizb در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: چهارشنبه 24 اردیبهشت 93, 09:34
  3. پاسخ ها: 22
    آخرين نوشته: یکشنبه 31 فروردین 93, 23:11
  4. رفتم به پسر مورد علاقم گفتم و...! لطفا راهنماییم کنید
    توسط مهنا67 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 23
    آخرين نوشته: چهارشنبه 24 آبان 91, 22:01
  5. +پسر بالا شهری و دختر پایین شهری !
    توسط lord.hamed در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: شنبه 27 بهمن 86, 10:21

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:34 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.