به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 70
  1. #21
    مدیران انجمن آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 فروردین 03 [ 23:50]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    89,976
    سطح
    100
    Points: 89,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,784

    تشکرشده 6,821 در 2,406 پست

    Rep Power
    0
    Array



    مقاله 13











    مرحله ی 5 :



    باید الگوی جدیدی که جایگزین کردیم ، شرطی کنیم ( تکرار کنیم )

    با شرطی کردن الگوی جدید ، می توانیم مطمئن باشیم که تغییری که ایجاد کرده ایم، پایدار و هماهنگ می شود .

    ساده ترین راه شرطی کردن یک رفتار ، آن است که آن را بارها و بارها تکرار و یا انجام بدیم تا یک مسیر عصبی برای آن ایجاد شود .

    باید گزینه ی قدرتمند پیدا کنیم ( برای الگوی قدیمی و منفی خودمان ) - اگر این کار را کنیم ذهنمان این گزینه را به عنوان راه جدید انتخاب می کند ،،

    سپس باید آن الگو را تکرار کنبم .

    اگر این کار را انجام ندهیم به الگوی قدیمی خودمان بر می گردیم !

    نکته مهم این است که ذهن نمی تواند تفاوت بین آنچه که واقعا تجربه می کنیم و آنچه تصور می کنیم قائل شود و تشخیص دهد.





    خب حالا باید برای تقویت رفتار جدیدمان ، یک برنامه ریزی زمانی داشته باشیم .

    باید از خودمان سئوال بپرسیم :

    چگونه می توانیم برای موفقیت خودمان به خود پاداش دهیم ؟ ( وقتی که رفتار جدید را داریم انجام و تکرار می کنیم )

    فردی که سیگار میکشه نباید منتظر باشه بعد از یک سال نکشیدن سیگار به خودش پاداش بدهد !

    او اگر یک روز هم سیگار نکشید باید به خودش پاداش دهد !

    مثلا بجای خوردن شکلات تلخ - بره غذای خوب بخوره !

    یا بره جلوی آینه بگه : تو موفق شدی - آفرین !




    بهترین کار این است که ما یک سری هدف کوتاه مدت در نظر بگیریم و وقتی به آن رسیدیم به خودمان پاداش دهیم .

    این کار باعث میشه ابن سیستم ها ی عصبی ما فکر کنند :

    تغییر == پاداش .



    اگر ما به دلفین ها توجه کنیم - در می یابیم که - اگر بهشون بد نگاه کنیم - به اونها شلاق بزنبم - چیزی یاد نمی گیرند،،

    در واقع تغییر را قیول نمی کنند ،،،

    ولی اگر به دلفین ها پاداش بدیم برای هر دستور - بهت لبخند می زند .

    سیستم عصبی ما هم همین طور است :

    اگر این سیستم تصور کند برای هر تغییر پاداش می گیرید - خب ، براش لذت بخش خواهد بود !






    انشالله ادامه می دهیم .


    ویرایش توسط باغبان : جمعه 17 مرداد 99 در ساعت 01:29 دلیل: افزودن عکس

  2. 7 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    hhhhhhhani (چهارشنبه 28 مرداد 94), miss seven (دوشنبه 13 مرداد 99), mohi (دوشنبه 26 مرداد 94), یاس پاییزی (یکشنبه 25 مرداد 94), من می دونم (دوشنبه 26 مرداد 94), اعجاز عشق (یکشنبه 25 مرداد 94), سرشار (یکشنبه 25 مرداد 94)

  3. #22
    مدیران انجمن آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 فروردین 03 [ 23:50]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    89,976
    سطح
    100
    Points: 89,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,784

    تشکرشده 6,821 در 2,406 پست

    Rep Power
    0
    Array


    ادامه مبحث قبل :


    هر الگو و هر رفتاری که جایگزین الگوی منفی قبلی خودمان می کنیم ، باید تکرار بشه ،،

    در واقع ما با این کارمان ، الگوی جایگزین شده را تقویت می کنیم ،،چیزی را که نتوانیم تقویت کنیم ، سرانجام از بین خواهد رفت .

    می توانیم با تقویت مثبت ، رفتار خود و حتی دیگران را تقویت کنیم ، و هر بار که رفتار مورد نظرمان را ایجاد کردیم به خودمان پاداش دهیم .

    ممکن است این پاداش یک هدیه و یا یک گفته تحسین آمیز باشه .




    پاداش و تقویت یه فرقی با هم دارنند !

    پاداش یعنی اینکه ما یه کاری انجام بدیم - و در قبال آن جابزه بگیریم !

    تقویت یعنی ، عکس العمل سریع نسبت به رفتار .

    مثلا :
    تیم پرسپولیس داره یه بازه فوق العاده انجام میده
    به نظر شما آقای مربی ، بزاره نیمه اول تمام بشه و به بازیکنان بگه آفرین – عالی بود !
    یا بهتره در حین بازی بازکنان را تشویق کنه !

    در رختکن تشویق بشن = جایزه
    در حین بازی تشویق بشن = تقویت



    در دومی بهتر است چون ما دوست داریم حس تقویت شدن را در الگویی که رخ می دهد را داشته باشیم .
    اگر کسی این دو را انجام بده عالیست :)
    یعنی مربی هم در حین بازی تشویق کنه بازکنان را - هم در رختکن


    ما باید الگوی جدید خودمان را تقویت کنیم ( میتونه با تلقینات مثبت ، ... باشه )



    ....................................



    چیز که خیلی مهم هست ، ما در جایزه دادن به خودمان ، تنوع ایجاد کنیم ،،در واقع یه برنامه ی متغیر تقویتی ،، طوری که سیستم عصبی ما این تنوع را احساس کنه .

    مثلا کسی که در حال ترک سیگار هست - برای خودش برنامه ریزی کرده هر 7 روز یک بار به خودش جایزه بده ( علاوه بر پاداش تقویتی مثل روحیه دادن به خودش – که هر روز باید صورت بگیره )

    مثلا بره تو یه رستوران بشینه غذای مورد علاقه اش را بخوره ،،یا می تونه بره برای خودش یه آب هویچ خوشمزه بگیره بخوره :)

    یا .....

    لازم نیست هر 7 روز این کار را کنه می تونه دفعه بعد سه روز بعد به خودش جایزه بده ! ،،، و این دفعه دوست داشت می تونه بره کوه،،




    -----------------------------------------------------




    خب ، برین سراغ دلفین ها



    در ابتدای تمرین پرش دلفین ها ، مربیان منتظر می شوند تا دلفین خودش در آب بپرد،،،

    آنها حیوانات را کمک می کنند تا کاری را به درستی انجام دهند،،

    سپس به عنوان پاداش ، یک ماهی در اختیار آنها می گذارند .

    در واقع ، هر بار که دلفین خودش در آب بپرد و در قبالش مربی به او پاداش داد ، این پیوند عصبی در ذهن دلفین ایجاد می شود که اگر در آب بپرد ، یک ماهی می گیرد !

    در واقع مربیان می خواهند به دلفین بگن اگر دلفین خوبی باشی،،کاری که بهت می گم را انجام بدی ،،،یه ماهی بهت می دم :)

    در واقع این احساس لذت را برای دلفین شرطی می کنند .

    در نهایت ، مربی در صورتی به دلفین جایزه می دهد که بالاتر بپرد ،،

    او کم کم با ارتفای استاندارد ، رفتار دلفین را شکل می دهد .

    نکته مهم در این جا این است که : اگر همیشه به دلفین جایزه داده شود، ممکن است او به جایزه عادت کند،،،و دیگر نتیجه ی مورد نظر را به وجود نیاورد .

    پس در آینده ،،،، گاهی بعد ار اولین پرش ، پنجمین پرش یا بعد از دومین پرش به دلفین جایزه داده می شود ،، بدین ترتیب دلفین هرگز مطمئن نیست که به کدام پرش جایزه تعلق می گیرد !

    این باعث میشه دلفین همیشه تلاش کنه !

    این رفتار شبیه رفتار قمار بازهاست ،،،

    وقتی که افراد قمار می کنند و برنده می شوند ، از برنده شدن لذت فراوانی می برند .

    در واقع یه هیجانی ، آنها را به جلو سوق می دهد ، اما وقتی مدتی برنده نمی شوند حس قوی تری برای برنده شدن پیدا می کنند ،،،

    احتمال برنده شدن مجدد ، قمار باز را به جلو هدایت می کند .!

    به این دلیل است که افرادی به مدت چند ماه به یک عادت بد نمی پردازند ( سیگار – قمار و .....) ، یک باره تصمیم می گیرند فقط یک بار امتحان کنند ،،

    در واقع الگویی که قصد دارنند ترک کنند را تکرار ، و ترک آن را بسیار مشکل تر می سازند !

    اگر این گونه افراد یک سیگار بکشند ، سیستم عصبی شان را تحریک می کنند . بدین ترتیب سیستم عصبی آنها،،منتظر ست که در آینده چنین پاداشی را دریافت کند !

    این یعنی تقویت منفی - جایزه منفی و ....

    ما باید در جایزه دادن به خودمان ( مثبت ) متنوع باشیم ،، در واقع خودمان را سوپرایز کنیم .



    **اگر به دلفین ها فقط در پرش دهم جایزه بدیم،،

    دلفین در 9 پرش اول تلاش زیادی نمی کند،،

    ولی اگر در پرش اول و دوم – سپس پنجم – سپس دهم و...
    اون موقع دلفین همیشه تلاش میکنه !






    ان شالله ادامه می د هیم .


    ویرایش توسط باغبان : جمعه 17 مرداد 99 در ساعت 01:34 دلیل: مرتب سازی و رنگ آمیزی

  4. 6 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    mohi (دوشنبه 26 مرداد 94), فاطمه بانو (یکشنبه 01 شهریور 94), یاس پاییزی (دوشنبه 26 مرداد 94), من می دونم (دوشنبه 26 مرداد 94), اعجاز عشق (دوشنبه 26 مرداد 94), سرشار (دوشنبه 26 مرداد 94)

  5. #23
    مدیران انجمن آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 فروردین 03 [ 23:50]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    89,976
    سطح
    100
    Points: 89,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,784

    تشکرشده 6,821 در 2,406 پست

    Rep Power
    0
    Array



    سلام بر ، کبوتران دلواپس پرواز









    مقاله 14





    مرحله ی 6 :




    مرحله ی آخر امتحان کردن است !




    حالا یه مرور کنیم تا این جا :

    ما الگوی جدید احساسی یا رفتاری که دوست داریم را انتخاب کردیم،،، و خودمون را به آن متعهد کردیم ( مرحله 1 )

    برای تغییر آن خودمان را قوی کردیم ( مرحله 2 – با سئوالات دردی و لذت بخش )

    الگوی قدیمی را قطع کردیم ( مرحله ی سوم )

    جایگزین مناسب برای آن انتخاب کردیم ( مرحله 4 )

    چیزی که جایگزین کردیم را شریط کردیم – یعنی تکرار کردیم ( مرحله 5 )

    حالا ما در مرحله 6 فقط مانده که امتحان کنیم !




    در علم ( زبان شناسی – عصبی ) یه واژه ای هست به نام " پیشرفت آتی "

    یعنی اینکه به عوان مثال ما شرایطی را که موجب خشم و ناراحتی مان می شود را تصور کنیم تا ببینید که این شرایط باعث می شود ما خشمگین بشیم - یا الگوی جدید ، جایگزین آن شده !

    مثلا فردی یه الگوی منفی ای داره و این که : هنگامی که عصبانی میشه سیگار میکشه،،

    حالا این شخص اومده 5 مرحله قبل را انجام داده و گفته آقا جون،،،از این به بعد : وقتی عصبانی شدم !به جای سیگار میرم قدم میزنم – یا شکلات تلخ می خورم !

    این شخص باید ببینه ،،،اگر روزی از روزگاری خشمگین شد ،،،تونسته خودش را کنترل کنه یا خیر ؟

    آیا اون 5 مرحله مفید بوده یا خیر

    در واقع ما مطمئن می شویم الگوی جدیدمان چقدر قدرتمند هست !

    به این سیستم می گوییم سیستم اکولوژی ،،،

    در واقع باید اکولوژی تغییری که اعمال کرده ایم را امتحان کنیم .

    اکولوژی == تحقیق نتایج

    یعنی تغییراتی که اعمال کرده ایم ، چه تاثیری بر خود و اطرافیانمان خواهد داشت ؟

    آیا تغییرات ، روابط شخصی مان یا تجارتمان را ،،،حمایت می کند ؟

    باید مطمن باشیم ، الگوی جدید ، مناسب هست . ( مرحله 6 )




    ------------------------------------




    ان شالله اگر عمری باشه ، ادامه میدهیم در مباحث این حوزه ،،

    از تمام عزیزانی که منو تحمل کردند :

    تشکر می کنم

    مراقب خودتان باشید

    بهترین ها را برای شما آرزو می کنم .


    ویرایش توسط باغبان : جمعه 17 مرداد 99 در ساعت 01:37 دلیل: افزودن عکس

  6. 6 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    miss seven (دوشنبه 13 مرداد 99), mohi (سه شنبه 27 مرداد 94), فاطمه بانو (یکشنبه 01 شهریور 94), یاس پاییزی (دوشنبه 26 مرداد 94), اعجاز عشق (دوشنبه 26 مرداد 94), سرشار (دوشنبه 26 مرداد 94)

  7. #24
    مدیران انجمن آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 فروردین 03 [ 23:50]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    89,976
    سطح
    100
    Points: 89,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,784

    تشکرشده 6,821 در 2,406 پست

    Rep Power
    0
    Array

    :) کارگاه مدیریت ذهن





    سلام






    مثلا فردی ، از یکی از دوستانش یه کینه ای داره ،
    فرض کنید که دوست اون بهش ، ناحق به او تهمت دزدی زده ،،،و او را مسخره کرده .
    در واقع این فرد از مسخره شدن از طرف دیگران ناراحت هست،
    حالا می خواد اون خاطره ها را از بین ببره .





    این شخص باید 6 مرحله را طی کنه ،،
    در این قسمت دو مرحله ی آن را برسی می کنیم










    مرحله ی 1 :



    باید از خودش سئوال بپرسد :

    من به جای نفرت چه چیزی می خواهم ؟
    من به جای اینکه از دوستم کینه ای داشته باشم ، چه کاری می تونم بکنم ؟
    وقتی جواب این سئوال را پیدا کردیم باید تعهد کنیم در این مسیر تلاش کنیم .










    مرحله دوم :



    این شخص باید از خودش سئوالات دردی و لذتی بپرسد ،،

    ما باید احساس نفرت و کینه را برای خودمان به آستانه درد برسانیم.




    سئوالات دردی :

    مثلا اون شخص باید به خودش بگه :
    اگر من این احساس نفرت و کینه را داشته باشم و ترک نکنم چه اتفاقی بر من می افتد ؟
    منو به کجا می رسونه ؟
    آیا مشکل منو حل میکنه ؟
    سئوالات دردی باعث میشه ما به خودمان بگیم این حس برای ما سم هست .



    می تونه اون شخص پاسخ بده که :
    سال ها ی زیادی در ذهنم دارم اون خاطرات را زنده می کنم،،اعتماد به نفسم کم شده - احساس نا امیدی می کنم،،،دیگه بسه - خسته شدم !






    سئولات لذت بخش :

    باید شخص از خودش سئوال کند :
    اگر من حس نفرت را کنار بگذارم ، چه احساسی پیدا می کنم؟
    چه تاثیراتی برمن داره ؟



    اون شخص میتونه پاسخ بده :
    چند وقته می خوام بر خطایت ، قلم عفو بکشم ،،،
    ولی دودلم
    ولی این کار را خواهم کرد
    خدا می دونه من کی هستم – و اگر خطا هم کرده باشم اون منو می بخشه
    تو منو مسخره میکنی ، باشه
    مال بد بیخ ریش صاحبش!
    ولی من خودم را دوست دارم - چرا باید ناراحت باشم
    وقتی تو را ببخشم – احساس می کنم ، سبک می شم
    این احساس تهمت و مسخره کردن تو ، باعث شده ،، اعتماد به نفس و عزت نفسم صدمه ببنیه ،،
    ولی من می خوام اعتماد به نفس داشته باشم !
    اگر من این حس را کنار بزنم احساس می کنم شاد ترم
    پس چرا این کار را نکنم،،،





    ببیند ما تغییر را در صورتی حس می کنیم که مجبور باشیم .
    این شخص از نفرت و خاطرات گذشته خودش خسته شده
    و به مرحله ای رسیده که حس تغییر را احساس می کنه !






    لازم نیست جامعه ما نابغه بداند!
    ما اگر خودمان باشیم - در راستای خداوند حرکت کنیم،،،اون موقع دیگه برایمان مهم نیست که نابغه باشیم
    اون موقع دیگه آزادیم




    مرحله 1و 2 ما را قدرتمند میکنه،،،
    حالا که قدرتمند شدیم باید بریم سراغ مراحل بعدی .




    با ما همرا باشید .


    ویرایش توسط باغبان : شنبه 27 آبان 96 در ساعت 01:19 دلیل: نگارش راست چین

  8. 8 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    :)لبخند (سه شنبه 27 مرداد 94), miss seven (دوشنبه 13 مرداد 99), shabnam22 (سه شنبه 27 مرداد 94), یاس پاییزی (چهارشنبه 28 مرداد 94), من می دونم (سه شنبه 27 مرداد 94), آخیش (چهارشنبه 28 مرداد 94), اعجاز عشق (سه شنبه 27 مرداد 94), سرشار (سه شنبه 27 مرداد 94)

  9. #25
    مدیران انجمن آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 فروردین 03 [ 23:50]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    89,976
    سطح
    100
    Points: 89,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,784

    تشکرشده 6,821 در 2,406 پست

    Rep Power
    0
    Array



    ادامه کارگاه




    مرحله ی 3 :



    خب ، وقتی اون شخص خودش را در مرحله 1 و2 قدرتمند کرد ،،و فهمید که باید حس نفرت از بین ببره و آگاه شد که هیچ آرامشی نیست ، مگر با وجود خدا ،و برای رسیدن به خدا باید دل آرامی داشت ،،

    باید در مرحله سوم الگوی نفرت را از ذهنش قطع کنه !

    وقنی ما یه الگوی منفی در ذهنمان داریم – باید این الگو را از بین ببریم ( قطع کنیم ) ،،،

    یعنی اول از همه به فکرهای منفی ادامه ندیم ! ،،یا کار منفی و اشتباه را انجام ندیم .

    سپس گاهی لازم هست اون اتفاق منفی را از ذهن با یه تصویر دیگه عوض کنیم،، یعنی باید تصویر اون الگو را عوض کنیم در ذهن !



    خب ،،،
    اون شخص باید به خاطره اش برگرده – و خاطره را تغییر بده !
    در صندلی بشیند - چند تا نفس عمیق بکشد – :) لبخند بزند - سپس چشم های خودش را بیندد ،،،
    اون خاطره ی منفی که همیشه در ذهنش می یاد را زنده کند ، و مانند یه فیلم سینمایی ببیند !



    حالا چطوری ؟


    او باید مثل یه فرشته ای پرواز کند ( در ذهن ) و به اون محلی بره که داشتند مسخره می کردند .
    منظورم اینکه شما الان یه فرشته هستید و دارید خودتون و دوستتون را می بینید .
    مثل یه فیلم سینمایی حوادث را نگاه کنید – فقط نگاه کنید .
    فیلم حادثه را عقب و جلو ببرید !
    حالا فیلم را ثابت نگه دارید
    برید سراغ دوستتان – مثلا گوش هایش را دار کنید - موهایش را تغییر بدید - دهانش را گنده کنید،،،
    و اون شخص را تبدیل کنید به این :






    سپس به او بخندید !
    حالا فیلم را ببینید دوباره .
    مثلا دوست شما داره شما مسخره میکنه – شما داری بهش میگی چرا دهنت گنده شده
    هههههه خخخخخخ
    دوست شما بر میگرده میگه چرا من این جوری شدم ،،،
    بعد ببینیدش داره گریه میکنه و میره !
    شما حالا باید برید دنبالش
    و بهش بگید مثلا الان گوش هاتو درست میکنم – می خوای ؟
    در واقع به خودتان اعتماد به نفس می دهید !



    این تکنیک باعث میشه شما اون خاطره بد را کم رنگ کنید ( با تصویر سازی جدید در ذهن )
    و خاطره جدید خودتان را پر رنگ کنید ( گوش های دراز دوستان و ......)
    اون شخص باید چند بار در روز این کار را کنه تا خاطره براش خندار بشه !




    ما هر رفتاری ، یا هر احساسی در خودمان بوجود آوریم ،،در واقع داریم یه سیستم عصبی در ذهنمان ایجاد میکنیم
    هر چی به این رفتارها ادامه دهیم ، این شبکه های عصبی در ذهن قوی تر میشه ،،،و هر چی کم تر انجام دهیم این شبکه ها ضعیف تر میشند .




    اگر اون شخص میبینه که داره باز به سمت خاطره قبلیش می ره باید سریع الگو را قطع کنه

    چطوری ؟

    میتونه ابتکاری باشه ،،،

    مثلا 15 تا وِشکن بزنه :)

    یا دو تا شنا سوئدی بره :))

    حالا بره باز به اون خاطره خنده دار ،،،

    این کار باعث میشه شبکه های عصبی اون خاطره کم رنگ تر بشه .



    مثلا یکی میگه من روش ابتکاری دارم و انکه وقتی نگران میشم،،یا یاد خاطره بد می یافتم،، برای اینکه این الگوی منفی را از بین ببرم ،،10 تا دراز نشست می رم

    یا دستمو می برم جلوی دماغم و میگم :به به ، چه هوایی !

    بالاخره هر کی یه روشی دراه !



    صبر و تلاش مهمه ،،،
    یه برنامه ریزی مثلا 21 روزه میتونه کمک کنه در این راستا
    و سعی کنه تمرینات را انجام بده







    با ما همراه باشید


    ویرایش توسط باغبان : جمعه 17 مرداد 99 در ساعت 01:49 دلیل: مرتب سازی - تصحیح نگارشی

  10. 4 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    miss seven (دوشنبه 13 مرداد 99), یاس پاییزی (چهارشنبه 28 مرداد 94), من می دونم (سه شنبه 27 مرداد 94), سرشار (سه شنبه 27 مرداد 94)

  11. #26
    مدیران انجمن آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 فروردین 03 [ 23:50]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    89,976
    سطح
    100
    Points: 89,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,784

    تشکرشده 6,821 در 2,406 پست

    Rep Power
    0
    Array



    ادامه کارگاه




    مرحله ی 4 : جایگزین قدرتمند



    در مرحله 4 باید از تکنیک جایگزینی استفاده کنیم .

    اون شخص باید از خودش سئوال کند :

    به جای خاطرات بد گذشته چه چیزی باید جایگزین آن کنم ؟




    مثلا اون شخص میتونه پاسخ بده :

    خب ، به جای اینکه به خاطرات بد فکر کنم ، از این به بعد به خاطرات خوب فکر می کنم !

    شاید یکی بگه من خاطره خوب تو زندگی ام ندارم ، اون موقع باید چی کار کنم ؟

    خب ، برا خودت خاطره خوب بساز !

    یعنی چی ؟

    مثلا چشم هایت را ببند - برو تو جامعه به افراد کمک کن ! ( کمک به مردم در ذهن باعث میشه ، وقت فکر کردن به خاطرات بد را نداشته باشیم )

    مثلا چشماتو ببند ، تو خیالت برو تو پیش بچه های یتیم و نیازمند ، و بهشون بگو شما ها از دنیا چی می خوایند :

    احتمالا به شما میگن : ( باید در ذهنت برای خودت فیلم و خاطره درست کنی )


    من از این دنیا ، چی می خوام ،،

    دو تا بال ، برای پرواز ،

    برم تا روز تولد ،

    برسم ، به فصل آغااااز ،

    برم پیش بچه هایی ، که یه لقمه نون ندارن ،،،که یه شب با یه دل سیر ، چشماشونو رو هم بزارنند ،،،،

    بگم ، غصه ها سر اومد ،گریه بس ، که بهتر اوووومد ،،،
    گریه بس ، که بهتر اومد ،،،

    بگم که ،،،


    بسته دیگه :)

    امان از دست باغبان :))


    اگر ما الگو منفی خودمان را قطع کنیم ،، ولی جایگزینی برای آن نداشته باشیم - موفقیت زیاد پیدا نمی کنیم .

    هر چی خاطرات خوب را زنده تر کنیم ، خاطرات بد کم رنگ تر میشوند و از بین می روند،،

    مثلا سیزده بدر خوبی داشتیم - یا اینکه فردی شما را تحسین کرده ، باید سعی کنیم اون ها را جایگزین کنیم بر خاطرات منفی !




    چند نکته :

    اون شخص میتونه شب ها قبل از خواب ،،برق را خاموش کنه چشم هایش را ببندد و قرآن گوش بده ،،،

    یا میتونه یه موسیقی آرامشش بخش گوش بده ،،

    نوشتن و مطالعه بهش کمک می کنه ،،

    ورزش تاثیر خوبی داره در روند مراحل .






    ..................................................






    مرحله ی 5 :



    باید الگوی جدید را شرطی کنیم ،،

    شرطی کردن الگوی جدی یعنی اینکه آن رفتار ،آن احساس ، را بارها بارها تکرار کنیم .

    مثلا الگوی جدید ما این شد که »

    به جای آن خاطره منفی ،، یه خاطره خوب در ذهنمان تصور کنیم و آن را شرطی کنیم ( تکرار کنیم )





    من خودم تو زندگی ام چن تا خاطره خیلی خوب دارم - سعی می کنم همیشه اون خاطرات را تو ذهنم مرور کنم ( شرطی کنم )

    این کار باعث میشه من اصلا فرصت نکنم به خاطرات منفی ام فکر کنم .





    .................................................. ......







    مرحله ی 6 :



    مرحلب آخر امتحان کردن هست !

    وقنی ما مرحله 1....5 را انجام دادیم - باید الگوی جدیمان را امتحان کنیم تا ببینیم اثر داره یا نه !

    به شرایطی که شما را نگران کرده بیندیشید - آیا در این شرایط نگران میشوید - احساس نفرت می کنید

    اون شخص باید اون خاطره ای که دوستش مسخره می کرد تصور کنه ، که آیا نگران میشه - احساس نفرت میکنه !


    احتمالا اون شخص وقنی دوستش بیادش می یاد باید - دوستش را این جوری تصور کنه :








    پس نباید دیگه نگران باشه !


    احتمالا باید بخنده و به خاطره جدید مثبت خودش فکر کنه و از اون لذت ببره
    .


    موفق باشید




    ویرایش توسط باغبان : جمعه 17 مرداد 99 در ساعت 01:53 دلیل: تصحیح املایی

  12. 6 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    miss seven (دوشنبه 13 مرداد 99), یاس پاییزی (چهارشنبه 28 مرداد 94), من می دونم (سه شنبه 27 مرداد 94), آخیش (چهارشنبه 28 مرداد 94), افسونگر (چهارشنبه 28 مرداد 94), سرشار (چهارشنبه 28 مرداد 94)

  13. #27
    مدیران انجمن آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 فروردین 03 [ 23:50]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    89,976
    سطح
    100
    Points: 89,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,784

    تشکرشده 6,821 در 2,406 پست

    Rep Power
    0
    Array


    مقاله 15




    چرا ما ناراحت میشیم از دیگران ؟



    یه روز رفتم از یه بنده خدایی پرسیدم ، چی کار کنم از دست دیگران ناراحت نشم ،،

    گفت :

    خودت را در مقابل خدا چیزی ندان .

    گفتم یه مثال بزنید :

    گفت : الان شما به من توهین کن - فحش بده و ......

    من مگه کی هستم ناراحت بشم .





    اگر مغرور نباشیم - و در برابر خداوند ،،،، خودمان را هیچ ، بدانیم ،،،

    دیگر هیچگاه از سخن دیگران - از غیبت دیگران - و ...... ناراحت نمی شویم.




    .....................................



    اگر دیگران به ما ناسزا بگن ،،، و سعی کنیم در اون لحظه آرامش خودمان را حفظ ،، و در ذهنمان مرور کنیم که من ، مگه کی هستم ،،،

    سپس به ناسزای آن لبخند بزنیم ،،،

    طرف مقابل خودش از کارش شرمنده میشود .






    ویرایش توسط باغبان : دوشنبه 29 آبان 96 در ساعت 15:16 دلیل: نگارش راست چین

  14. 5 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    miss seven (دوشنبه 13 مرداد 99), فاطمه بانو (یکشنبه 01 شهریور 94), یاس پاییزی (چهارشنبه 28 مرداد 94), خانم مهندس (پنجشنبه 13 آبان 95), سرشار (چهارشنبه 28 مرداد 94)

  15. #28
    مدیران انجمن آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 فروردین 03 [ 23:50]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    89,976
    سطح
    100
    Points: 89,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,784

    تشکرشده 6,821 در 2,406 پست

    Rep Power
    0
    Array


    مقاله 16




    آیا می تونیم ، ارزش خودمان را مانند کتری در نظر بگیریم !




    ارزش یه کتری به میزان آب درونشه ،،،

    وقتی آب جوش می یاد ، قل قل کنه - آب بخار میشه ،،

    وقتی آب بخار بشه ، آب درون کتری کم میشه،،،

    یعنی ارزش کتری کم میشه!




    حالا ما انسانها چطوری هستیم ؟

    وقتی عصبانی نیستم ارزش زیادی داریم - وقتی خودمان را در برابر سختی ها کنترل کنیم و شاد باشیم ، ارزش زیادی داریم،،

    ولی وقتی عصبانی میشیم ،مثل کتری میشیم،،

    در واقع با عصبانی شدن خودمون ارزش خودمان را کم می کنیم ،،



    پس چرا شاد نباشیم ؟

    پس بهتر هست خودمان را کنترل کنیم .



    چطوری ؟

    وقتی کسی چیزی میگه که قراره ما ر ا عصبانی کنه،،

    قبل از اینکه عصبانی بشیم - اول باید بگیم ما که کسی نیستیم پیش خدا،،

    سپس یاد داستان کتری بیافتیم ! ،،،،و یادمان باشه ، با عصبانیت ، ارزش خودمان کم میشه .





    این تکنیک باعث میشه ما بهتر بتونیم ذهن خودمان را در عصبانیت کنترل کنیم .


    ویرایش توسط باغبان : دوشنبه 29 آبان 96 در ساعت 15:18 دلیل: نگارش راست چین

  16. 7 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    hhhhhhhani (سه شنبه 03 شهریور 94), فاطمه بانو (یکشنبه 01 شهریور 94), یاس پاییزی (شنبه 31 مرداد 94), آخیش (جمعه 06 شهریور 94), اعجاز عشق (یکشنبه 01 شهریور 94), خانم مهندس (پنجشنبه 13 آبان 95), سرشار (یکشنبه 01 شهریور 94)

  17. #29
    مدیران انجمن آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 فروردین 03 [ 23:50]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    89,976
    سطح
    100
    Points: 89,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,784

    تشکرشده 6,821 در 2,406 پست

    Rep Power
    0
    Array



    مقاله 17



    یکی از تکنیک های تسلط به ذهن - پی بردن به راز سکوت هست - اینکه بتونیم با محیطمان هماهنگ باشیم - اون را لمس کنیم و از اون یاد بگیریم :

    برای این کار وضو بگیریم - جا نماز را در مکان خلوت پهن کنیم - دو رکعت نمار بخونیم - سپس بدون اینکه به چیزی فکر کنیم رو به قبله بشینیم و از اون آرامش لذت ببریم . ( مثلا روزی 2 دقیقه )

    این کار را می تونیم به مدت یک هفته انجام بدیم و تاثیرات اون را خواهیم دید .




    حضرت سعدی می فرماید :

    من از آنروز که دربند توام ، آزادم
    پادشاهم که به دست تو اسیر افتادم


    همه غم‌های جهان هیچ اثر، می‌نکند
    درمن از بس که به دیدار عزیزت ، شادم


    خرم آن روز که جان می‌رود ، اندر طلبت
    تابیایند عزیزان ، به مبارک بادم


    دلم از صحبت شیراز به کلی بگرفت
    وقت آنست که پرسی خبر از بغدادم

    هیچ شک نیست که فریاد من آن جا برسد
    عجب ار صاحب دیوان نرسد فریادم



    ویرایش توسط باغبان : شنبه 27 آبان 96 در ساعت 21:48 دلیل: نگارش راست چین

  18. 5 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    یاس پاییزی (یکشنبه 19 مهر 94), افسونگر (سه شنبه 21 مهر 94), خانم مهندس (پنجشنبه 13 آبان 95), سرشار (جمعه 24 مهر 94), شیوا65 (پنجشنبه 28 مرداد 95)

  19. #30
    مدیران انجمن آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 فروردین 03 [ 23:50]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    89,976
    سطح
    100
    Points: 89,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,784

    تشکرشده 6,821 در 2,406 پست

    Rep Power
    0
    Array


    مقاله 18




    تکنیک سنگ - قیچی - ابریشم


    سئوالی که پیش می یاد که ، برای کنترل قیچی باید با اون چی کار کنیم ؟


    - یا باید با سنگ ، قیچی را ، از بین ببریم
    - یا اینکه قیچی را با استفاده از ابریشم کند کنیم !


    ما نمی خوایم قیچی را از بین ببریم - ما دوست داریم قیچی هم در کنار ما باشه

    پس بهترین راه برای حفظ و مدیریت قیچی این است که، اون را مدیریت کنیم با استفاده از ابریشم !

    ( در واقع پارچه ابریشم - تیزی برش قیچی را می گیرد )


    فرمون قیچی بود و خداوند به موسی ( ع ) فرمود تو ابریشم باش و اون را کند کن - یعنی سعی کن تا اونجایی که میتونی باهاش مدارا کنی .

    وقتی همسرمان ، فرزندمان ، یا و ......... نقش قیچی را بازی می کننذ - ما باید ابریشم باشیم و اونها را کند کنیم و به نرمی و خوشی با آنها رفتار کنیم .

    و اونها هم با این رفتار ، قدرت برش خود را از دست می دهند و در اختیار ما قرار می گیرند .


    ویرایش توسط باغبان : شنبه 27 آبان 96 در ساعت 21:49 دلیل: نگارش راست چین

  20. 4 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    میشل (دوشنبه 20 مهر 94), افسونگر (سه شنبه 21 مهر 94), خانم مهندس (پنجشنبه 13 آبان 95), سرشار (جمعه 24 مهر 94)


 
صفحه 3 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:33 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.