به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 15 , از مجموع 15
  1. #11
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 آبان 97 [ 09:43]
    تاریخ عضویت
    1393-1-31
    نوشته ها
    537
    امتیاز
    8,891
    سطح
    63
    Points: 8,891, Level: 63
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,224

    تشکرشده 1,090 در 430 پست

    Rep Power
    85
    Array
    چطور ادم تو سه جلسه دیدن بدون ارتباط تلفنی تا این حد میتونه پیش بره ؟؟؟ ایشون حتی اگرررر قصدش فقط دوستی هم باشه ناشیانه برخورد میکنه ... مگه اینکه به قول ستاره زیبا قصدش جنسی باشه فقط... یا اینکه فرهنگش خیلی متفاوت باشه .... که با توجه به خواستگاری سنتیشو اینا بازم بعید به نظر میرسه ... این حرفم که نمیتونم خودمو کنترل کنم خیلی مضحکه ... اگه واقعا قصد ازدواج داره تحمل کردن انقد سخت نیست ..خوب نبره جاهای خلوت مگه مجبوره ... شما هم اگه یکم با تجربه باشی میتونی بفهمی هدفش چیه...وقتی خواستگاریتون سنتی بوده خوانوادتون باید اجازه بدن زودتر که خوانوادگی اشنا بشین... خیلی قضیه بو داره
    همیشه لبخند بزن......
    برآمدگی گونه هایت توان آن را دارد که امید را باز گرداند....
    گاهی قوسی کوچک میتواند معماری یک سازه را عوض کند..


  2. 2 کاربر از پست مفید anisa تشکرکرده اند .

    khaleghezey (پنجشنبه 22 مرداد 94), mercedes62 (جمعه 06 شهریور 94)

  3. #12
    Banned
    آخرین بازدید
    جمعه 15 شهریور 98 [ 10:41]
    تاریخ عضویت
    1393-10-23
    نوشته ها
    198
    امتیاز
    5,315
    سطح
    46
    Points: 5,315, Level: 46
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 247 در 126 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط baitollah-abbaspour نمایش پست ها
    آره خودمم فک میکنم لحنم اصلا خوب نبوده تو هیچ زمینه ای از زندگی
    مرسی بابت تذکر بجات
    داداش تو افتخار این مملکتی. ممکنه اینجاه بقیه نششناسنت ولی من خوب میشناسمت پهلوون. و شدیدا منتظرم پر قدرت تر از قبل به میادین برگردی و برای کشورمون افتخار کسب کنی.

    (از استارتر عذر میخوام یه پستش اشغال کردم ببخش اینجا پیام خصوصی نمیشه داد و مجبور شدم اینجا حرفمو بزنم)
    ویرایش توسط سوشیانت : چهارشنبه 21 مرداد 94 در ساعت 02:59

  4. #13
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط سوشیانت نمایش پست ها
    داداش تو افتخار این مملکتی. ممکنه اینجاه بقیه نششناسنت ولی من خوب میشناسمت پهلوون. و شدیدا منتظرم پر قدرت تر از قبل به میادین برگردی و برای کشورمون افتخار کسب کنی.

    (از استارتر عذر میخوام یه پستش اشغال کردم ببخش اینجا پیام خصوصی نمیشه داد و مجبور شدم اینجا حرفمو بزنم)
    درود دوست عزیز ایشون بیت الله عباسپور قهرمان پرورش اندام نیستند ایشون خیلی وقته مریض هستند و در بستر بیماری ان شاء الله شفا پیدا کنند

    - - - Updated - - -

    خلاصه بگم ادامه این رابطه به صلاح شما نیست به گفته دوستان و نشانه ها بیشتر توجه کنید:
    بغل کردن شما یکهویی
    قرار در مکان های خلوت
    برخورد های احساسی و هیجانی
    احترام نگذاشتن به شخصیت شما و حریم خصوصی(منظور در آغوش گرفتن شما)
    شناختی که بشه گفت برای ازدواج صحیح و مفید باشه در این جلسات بیرون رفتن بین شما دونفر دیده نشده بهتره این مسیر را ادامه دهید اگر قصد دارید البتهبستگی به خودتان داره این رابطه را ادامه بدهید بهتره رسمی باشه بهمراه خانواده تشریف بیارن جلو اینجوری حداقل متوجه میشید قصد واقعی ایشون چیه

    گرچه بازم میگم ادامه این رابطه بنظر شخص بنده درست نیست
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  5. کاربر روبرو از پست مفید khaleghezey تشکرکرده است .

    baitollah-abbaspour (جمعه 23 مرداد 94)

  6. #14
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 08 مهر 94 [ 18:09]
    تاریخ عضویت
    1393-2-01
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    1,193
    سطح
    18
    Points: 1,193, Level: 18
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 7
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 15 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    از همه دوستانی که نظر دادن ممنونم
    قبل از همه چی بگم این رابطه تموم شد و من جواب رد دادم.
    فقط چند تا موضوع رو خواستم بگم یکی این که ناشیانه برخورد کردن من بدلیل خواستگار نداشتن نبود من از سن پایین خواسگار داشتم ولی بخاطر خواهر بزرگترم (همون مشکلی که اشاره کرده بودم) بدون حتی دیدن خواستگار رد می شدند . امسال تصمیم گرفتم حداقل مواردی که توی محیط کاریم پیش میاد رو قاطع در خونه مطرح کنم و سعی کنم نظر خانواده رو در مورد اینکه حتما باید اول خواهرم ازدواج کنه برگردونم . تا این مورد پیش اومد خیلی رسمی اومد جلو و خیلی مایل بود زودتر خونمون بیاد (قبل از اینکه رابطه ای با هم داشته باشیم ) ولی وقتی مسئله رو توی خونه مطرح کردم خواهرم بشدت واکنش منفی نشون داد طوری که پدر و مادرم و داداش بزرگترم ترسیدن بلایی سر خودش بیاره به این خاطر گفتن بدون هیچ شناختی ج رد بده. ولی باز با اصرار من داداشم دو جلسه بیرون با پسره حرف زد و از محل کارش و محل زندگیشون تحقیق کرد که مشکل خاصی ظاهرا نداشتن. پس اجازه داد منو پسره مدتی با هم آشنا بشیم.
    در مورد قضیه بغل کردن باید بگم کاملا اجباری و یهویی بود حتی تصور نمی کردم این کارو بکنه ازش خیلی دلخور شدم ولی این آقا اینقد مغرور و حق بجانب بود اجازه نمی داد حتی ناراحتیمو ابراز کنم .

  7. کاربر روبرو از پست مفید دختر عاقل تشکرکرده است .

    دختر بیخیال (جمعه 06 شهریور 94)

  8. #15
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    سلام دختر عاقل عزیز

    بنظرم بخاطر این مشکل خانوادگیتون حتما سعی کن یک فکری بکنید میتونی از مشاوره اینجا یا یک جایی دیگه جهت گرفتن راه حل مناسب تلاش کنی.

    چون واقعا مشکل جدیه، شما الان 27سالته و تا الان به خاطر خواهرتون خواستگارتون ندیده رد میکنید، اینطوری تا سه سال دیگه به سی میرسید بدونیکه حتی یک خواستگار خوب و دیده باشید و کمیت و کیفیت خواستگارها هم با افزایش سن کم و کمتر میشه، بنابراین با این رویه ای که خانواده شما پیش میگیرند تا چند سال آینده شما هم مانند خواهرتون مجرد میمونین که اینطوری مشکل خانواده اتون میشه دوتا دختر مجرد.

    من همه چیز و در ازدواج نمیبینم و نمیدونم خواهرتون اصلا خواستگار دارند ازدواج میخواین بکنند یا خیر ولی وقتی شما تمایل به ازدواج دارین و سنتون هم مناسب هست چرا باید بخاطر این مسله سرکوب بشه! این خیلی بده، بنظرم برادرتون فرد منطقی تری نسبت به سایر اعضای خانواده تون هستند باهاشون صحبت کنید و دنبال راه حل بهتری باشید.

    راه حلی که در حال حاضر خانوادتوت در پیش گرفتن اسمش راه حل نیست، این پاک کردن صورت مسله و بوجود آوردن مشکلات بیشتر هست.

    - - - Updated - - -

    درخصوص حرکتی که خواستگارتون انجام دادن بنظرم به شما شناخت خوبی از ایشون میتونه بده، البته این قضیه برمیگرده به خطوط قرمز خودتون ولی، این حرکت نشون میده ایشون کنترلی روی نفسشون ندارن و خوددار نیستند .

    و اینکه تا سن 30 بدون ازدواج چطوری گذروندن جای سوال اساسی ای پیش میاد!

    و اینکه گفتید ایشون حرف های محبت آمیز نمیزنند من اولش فکر کردم انسان منطقی هستند میخواین براساس منطق و عقل حلو بروند و احساسات و گذاشتن برای زمانی که مطمئن شدید و پاسخ هردو مثبت بود.

    ولی اینکه گفتید همچین حرکتی انجام دادن و اونم پشیمون نیستن و مغرور هم هستن پس نشون دهنده ی اینه که ایشون این قبیل حرکات و رفتارها براشون عادیه و خط قرمزی براشون نداره وفقط چون غرورشون اجازه نمیده با حرف زدن در خصوص احساسات و این مسایل نمیتونند پیش بروند.
    فکر کنم برای همین انتظار داشتند شما راهی براشون باز کنید برای همین بشما گفتن انسان سردی هستید.چون ایشون بخاطر غرورشون احساساتی صحبت نمیکنند شما هم منتظر ایشون هستید... بنابراین این شده که فکر میکنید هردو سرد هستید و مغرور .
    در غیر این صورت من فکر میکردم ایشون از روی درایت و عقل هست که اینطورر برخورد میکنند.

    بنظرم اگر این مسایل خطوط قرمزی برای ایشون نیست و برای شما هم نخواهد بود پس ادامه بدهید ورگرنه به این فکر کنید تا 30 سالگی ایشون چطور تحمل کردن؟
    یا اینکه به این فکر کنید اگر یک زمانی دختری مغرور نباشه و راه و برای ایشون باز کنه آیا ایشون لغزشی نخواهند داشت؟

    البته حرفهای من حدس و گمان هست بهتره حتما با یک مشاوره مجرب و حرفه ای مشورت کنید و هم ایشون و از خطوط قرمزتون آگاه کنید و شرایط پیش اومده و بازگو کنید و نظرشون جویا بشید.

    راه حل مشکل شما ارتباط دوستانه داشتن با خواستگارهاتون نیست، ازدواج بهرقیمتی هم درست نیست چون مجردی یک مشکل داره ازدواج نامناسب 1001مشکل ... پس خیلی مراقب باشید که شرایط گولتون نزنه .
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **

    ویرایش توسط دختر بیخیال : جمعه 06 شهریور 94 در ساعت 03:53

  9. کاربر روبرو از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده است .

    دختر عاقل (شنبه 07 شهریور 94)


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:18 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.