به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 8 از 9 نخستنخست 123456789 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 71 تا 80 , از مجموع 82
  1. #71
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 16 اسفند 95 [ 03:59]
    تاریخ عضویت
    1394-1-03
    نوشته ها
    300
    امتیاز
    10,581
    سطح
    68
    Points: 10,581, Level: 68
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 269
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First Class1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    1,164

    تشکرشده 917 در 282 پست

    Rep Power
    85
    Array
    سلام

    ممنون آقاي جواديان كه پيگير مشكلتون هستيد اتفاقا از نظر من هم شما به همسرتان علاقه منديد كه خواهان برطرف شدن مشكل هستيد.


    نمي دانم پست عزيزان بعد از من كه به صورت كلي از سرزنش و قضاوت صحبت كردند شامل من هم ميشه يا نه ....... البته آقاي خاله قزي كه مستقيم به پست من اشاره كردند اما من اصلا قصدم سرزنش و قضاوت ايشون نبود كه نه حقش را دارم و نه چنين حقي براي خود قائلم.


    اما از واقعيات زندگي نبايد گذشت كه هر شخصي مطمئنا چه از نظر ظاهري و چه باطني كامل و عاري از عيب و نقص نخواهد بود اما هر زني در كنار خصوصيات جسماني جذابيتي منحصر به خودش داراست كه باعث تمايل همسرش به زندگي با او مي شود .


    اما آقاي جواديان متاسفانه اهل مقايسه هستند كه با ديد مقايسه اي اگر در كنار زيباترين زن دنيا هم باشند باز هم راضي نخواهند بود.


    اتفاقا همه ي زنان زيبا هستند و خواستار زيباترين بودن در حاليكه هيچ زني تمام معيارهاي زيبايي ظاهري يا باطني را يكجا دارا نخواهد بود.


    لطفا اگر پست قبلي يا فعلي من از نظر صاحب تاپيك داراي مشكلي بود لطف كنند به مديران گزارش دهند.با تشكر

  2. 4 کاربر از پست مفید اعجاز عشق تشکرکرده اند .

    khaleghezey (پنجشنبه 05 شهریور 94), فدایی یار (چهارشنبه 29 مهر 94), رنگین (یکشنبه 01 شهریور 94), سرشار (یکشنبه 01 شهریور 94)

  3. #72
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 19 فروردین 03 [ 05:33]
    تاریخ عضویت
    1391-7-15
    محل سکونت
    زیر باران
    نوشته ها
    775
    امتیاز
    24,207
    سطح
    94
    Points: 24,207, Level: 94
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 143
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class10000 Experience PointsOverdriveSocial
    تشکرها
    2,329

    تشکرشده 1,634 در 590 پست

    Rep Power
    161
    Array
    تغییر انسان ها به سادگی میسر نیست و نگرش هایی که در ذهن انسان حک شده به سادگی قابل تغییر نیست.یه مثال می زنم:
    انسانی که برتری آدما رو بر اساس پولشون میبینه و به پولدارها شدیدا غبطه می خوره.
    چیزی که در ذهن اون حک شده اینه : پول=برتری . این طرز فکر رو فکر میکنی چقدر زمان میخواد تا شخصی اراده کنه و اونو عمیقا از وجودش پاک کنه؟!حتی در ناخودآگاهش هم نباشه؟!
    حالا درنظر بگیر برتری=خوشگلی+خوشتیپی یا برتری=تحصیلات بالاتر

    شاید خیلی از آدما برای ازدواجشون کلی معیارهای متعالی ردیف کنن اما پای عمل که برسه یهو متزلزل بشن و به اصطلاح کور بشن و زیبایی،پول و... براشون پررنگ بشه و معیارهای متعالیشون رو به زور توی قامت طرف بگنجونن و کیف کنن که به به چه انتخابی!!
    اما در اصل آدم از روی اون چیزهایی که به باورش رسیده دست به انتخاب می زنه نه از روی لیستی که تعیین کرده.

    اعتقادات میتونه رشد پیداکنه و به سادگی بگی: به نظر من معیار برتری ایمانه اما همینکه یه آدم کم پول تر ببینی احساس کنی چقدر حقیره!بیچاره گناه داره . در واقع دانسته های آدم تا به یقین و باور درونی برسه مراحل مختلفی رو باید طی کنه که زمان بره.
    حالا برای شما هم همینطور شده یعنی اینکه "همسر باتقوا و مهربون و با اخلاق باشه کافیه" در شما در حد دانسته بوده و نه یقین و باور قلبی.توی ناخودآگاهت چیز دیگه ای حک شده که مساله از اونجاست. وقتی که به دانسته هات رجوع می کنی قانع میشی اما چون به مرحله باور و یقین نرسیدی متزلزل میشی.
    - معیاری برای ازدواج داشتی که باورش نداشتی که شاید این از روی عدم شناخت خودته شاید باخودتم رودروایسی داری یا داری به خودت فشار میاری که چیزی باشی که نیستی! علتش رو باید خودت جستجو کنی. تا ازین پس ادعا و شعار دادن مبنای انتخاب به این مهمی قرار نگیره.

    پیشنهاد :

    - در قدم اول باید بپذیری که تغییر به سادگی ممکن نیست،ببین پیش فرض هایی که در ذهنت حک شده ناخودآگاه در گذشته و زمان مجردی و درحال از چه جور آدم هایی خوشش میاد؟ با خودت رودروایسی رو کنار بزار.
    بعضی دخترا یه خواستگار با ماشین گرون قیمت میاد دم خونشون از خوشحالی بال در میارن حتی اگه جواب منفی بدن بهش این داستان رو واسه 100 نفر تعریف میکنن.این نشون میده برای این دختر پول توی اولویت بالاییه حتی اگه بخواد تظاهر دیگه ای کنه اما شوق قلبیشو نمیتونه مخفی کنه.
    شما هم برو به قلب خودت گوش کن،و عمیقا ببین چه معیارهایی در ذهنت حک شده که تورو به وجد میاره؟ اگه اینو اینجا بنویسی هم خیلی خوبه و کمک های بهتری می گیری.حتما برامون بنویس.بنویس تا بگم چیکار کنی بعدش.

    مثال-همسر ایده ال من:
    -خیلی با عرضه هست و اهل کاروتلاش و اصلا اصلا تنبل نیست.
    - متینه و مودب، توی جمع نقل مجلس نیست عوضش توی خونه کلیی حرف واسه گفتن داریم و با هم شوخی میکنیم.
    -اهل علم و مظالعه هست و خودش هم تحصیلات داره لیسانس یا بالاتر
    -و..........
    به این وسیله شما قراره دوباره انتخابت رو ارزیابی میکنی که ببینی اصلا چقدر با همسرت به هم می خورین و اصلا میتونین برین سر خونه زندگی یا نه؟

  4. 5 کاربر از پست مفید Eram تشکرکرده اند .

    khaleghezey (پنجشنبه 05 شهریور 94), maryam240 (سه شنبه 25 خرداد 95), مصباح الهدی (دوشنبه 02 شهریور 94), آی تک (دوشنبه 02 شهریور 94), ارغنون (چهارشنبه 28 مهر 95)

  5. #73
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 98 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    777
    امتیاز
    14,904
    سطح
    79
    Points: 14,904, Level: 79
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 446
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    700

    تشکرشده 1,168 در 528 پست

    Rep Power
    144
    Array
    با تشکر دوباره از دوستان..مخصوصا eram عزیز که متنشون خیلی به دلم نشست.. قبل ازدواجم یه روز دوستم بهم گفت که تو تو ذهنت دختر خوشگل و امروزیو خوش قد و بالا و ... داری و ولی تو عمل میری سراغه دخترایی که خانه دار باشه و اهل نماز و ساده باشن..ولی من گفتم نه بابا ..خوشگلی و قد و قامت بعد مدتی و به قول یکی از اساتید بعد اولین زایمان عوض خواهد شد اما اخلاق و ایمان و پاکی یه عمر باهاته.. حالا هم به قول دوست عزیزم eram خوشگلی و قد و قامت برام شده ملاک برتری.. در حالیکه نامزدم همه جوره برام کیس عالیه..اما چه کنم نسبت بهش دافعه دارم..واقعا نمیدونم این همه خوبی چه طور تو نامزدم جم شده..
    دوست داشتم از متاهل ها کسی بود که میومد میگفت آقا منم همینطوری بودم بعد چن سال خوب شدم یا برعکس هیچ تغییری نکردم..
    یه مورد دگ هم هستش که من چن سال تو مغازه بودم و انگار به تنهائی خو گرفتم ..شاید اینم میتونه دلیل دگ باشه..
    یه بار دگ کلا احساساتیرو که نسبت به نامزدم دارم و مینویسم تا نظر و راهنمایی آخرتونو بخونم..مرسی از همگی

    1- صبحها با حالت افسرده و مضطرب از رختخوابم پا میشم..2- هر روز میرم خانممو از سر کار میارم ولی با اکراه 3- روز به روز میبینم هیچ ایرادی نداره وجدای اینکه قدش کوچیکه برعکس هیکل خوبیم داره و قیافشم با نمکه 4-قبلنا بزور میرفتم خونشون ولی الان هفته ای یه بار بدک نیست ولی نسبت به پدر و مادرش زیاد کشش ندارم 5- روزهای اول از بودن در کنارش تو بیرون و جمع خجالت میکشیدم ولی الان این حسو ندارم و راحتم 6- قبلنا نسبت بهش غیرتی نبودم ولی الان روش تعصب دارم 7- از بودن در کنارش ساعات زیاد حوصلم سر میره 8-از رفتن زیر یک سقف واهمه دارم و فک میکنم یه روز حوصلم شدید بره و بگم تمومش کنیم 9- وقتی میبینم یه مردی از اخلاق و رفتارای بد خانمش شکایت میکنه قدرشو میدونم و حالم خوب میشه ولی یه مدت بعد دوباره برمیگردم به حالت قبل.. 10- اوایل خیلی رو مغزم به جدائی فشار میاوردم ولی الان وقتی فک میکنم بعد جدائی با این عادتی که بهش کردم چیبکار باید بکنم داغون تر میشم ..

  6. کاربر روبرو از پست مفید جوادیان تشکرکرده است .

    Eram (سه شنبه 03 شهریور 94)

  7. #74
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    آقای جوادیان. وضعیت شما رو متوجه نشدم. زنتون هستن یا نامزدتون؟ عقد کردین نوشته بودین. اما با هم زندگی نمی کنین. با ایشون رابطه جنسی کامل داشتین؟
    اگه نه و اگه ازدواج نکردین و از این افرادی هستین که عقد می کنن می گن نامزد هستن (مهمانی و عروسی و اینا هنوز نداشتین ) لطفا قبل از اینکه زیر یه سقف با هم زندگی کنین به کمک مشاور و روانشناس و هر متخصصی مشکلات شخص خودتون رو حل کنین. هم باورهاتونو با کمک مخصص یه بازنگری کنین. هم اینکه یه مقدار خودشناسیتون رو بیشتر کنین ببینین اصلا چی می خواین. اونوقت می تونین تصمیم بگیرین برای ادامه دادن یا ندادن با ایشون. شما الان تکلیفتون با خودتون درست روشن نیست. نیازه که حضوری برای اینکه دقیق تر تصمیم بگیرین مشاوره و راهنمایی بگیرین.

    حتما مشورت حضوری بگیرین و پیگیر باشین

    موفق باشید
    ویرایش توسط meinoush : سه شنبه 03 شهریور 94 در ساعت 11:33

  8. 2 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    Eram (سه شنبه 03 شهریور 94), khaleghezey (پنجشنبه 05 شهریور 94)

  9. #75
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 21 اسفند 00 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1393-5-18
    نوشته ها
    670
    امتیاز
    19,001
    سطح
    87
    Points: 19,001, Level: 87
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 349
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,250

    تشکرشده 1,509 در 535 پست

    Rep Power
    142
    Array
    سلام

    من همه پستاتون رو نخوندم.به دکتر که مراجعه کردین،تشخیص وسواس فکری براتون داده نشد؟ اگر شده و دارویی براتون تجویز شده تاثیری برای بهبودی حالتون داشته؟

    در کل من فکر نمیکنم جاذبه جنسی برای آقایون فقط به ظاهر دختر مربوط بشه.

    البته راجع به این آقایون باید نظر بدن.ولی من فکر میکنم یه دختر با ظاهر معمولی هم بتونه با رفتار و طرز صحبتش جذابیت جنسی داشته باشه.

    همسر شما از این جهات چطوریه؟

    چرا فکر میکنین حوصلتون باهاش سر بره؟ چقدر حرف برای گفتن با هم دارین؟ ایشون آروم هستن یا برون گرا؟ شما چطور هستین؟

    شما وقتی با هم تنها هستین چقدر سعی در ایجاد شور نشاط برای ایشون و خودتون میکنین؟

    و در آخر ایشون از رفتارهای شما متوجه چیزی نشدن؟ من خودم همیشه معتقد به رک گویی و صداقت هستم .

    در همچین مواردی ترجیح میدم با زبان ملایم حرفها زده بشه تا طرف مقابل هم حق انتخاب و تصمیم گیری داشته باشه.

    همسرتون شرایط رو بدونن و با هم تصمیم بگیرین چطور میشه این مشکل رو حل کرد.

    ولی میدونم خیلیها با این طرز فکر (رک مطرح کردن مشکلات) موافق نیستن و حتی خودمم از وقتی عقد کردم فهمیدم همه چیز رو همیشه نمیشه راحت مطرح کرد.

    ولی من اگه جای همسرتون بودم ترجیح میدادم همسرم با یه لحن ملایم این مساله رو با هام مطرح کنه.

    و در نهایت این مساله در حضور یه مشاور خوب مطرح بشه.

    ولی همه مثل هم نیستن و گفتن این مساله به همسرتون شاید ریسک بزرگی باشه.

    من نمیدونم مساله ذهنی شما تا چه حد ناشی از وسواس فکریه و تا چه حد میتونه واقعی باشه.

    چه قدر از رفتارهای همسرتون براتون جذابه؟ مثلا شده تا حالا جذب خندیدنش یا مثلا معصومیتش یا حرف زدنش بشین؟

    من فکر میکنم اگر ملاکهای دیگه رو کنار بزاریم و فقط تمرکز روی جذابیت همسر هم بکنیم باز این فقط شامل ظاهر نمیشه.

    دخترهایی رو دیدم که ظاهر زیبایی دارن ولی این فقط تا قبل از زمانیه که باهاشون حرف بزنی.

    در هر حال چون پای زندگی و سرنوشت یه انسان دیگه هم در میونه مسوولیت سنگینی متوجه شماست.امیدوارم تصمیم درستی بگیرین.

    همسر شما حق داره با مردی باشه که اون رو یه زن جذاب ببینه و عاشقش باشه از صمیم قلب.

    از طرفی هم تصمیم به تموم کردن یه زندگی به خصوص برای یک زن با شرایط جامعه خیلی خیلی سخته.

    همه چیز رو ارزیابی کنید . ولی قبلش مطمئن بشین افکارتون ناشی از وسواس نیست . اینجوری نباشه که مثلا اگه همسرتون یه خانوم دیگه بودن که ملاکهای ظاهری

    شما رو داشتن باز شما ذهنتون به طور مداوم درگیر ایرادات دیگه ایشون بود.

  10. 2 کاربر از پست مفید آنیتا123 تشکرکرده اند .

    Eram (سه شنبه 03 شهریور 94), فرشته اردیبهشت (پنجشنبه 05 شهریور 94)

  11. #76
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 19 فروردین 03 [ 05:33]
    تاریخ عضویت
    1391-7-15
    محل سکونت
    زیر باران
    نوشته ها
    775
    امتیاز
    24,207
    سطح
    94
    Points: 24,207, Level: 94
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 143
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class10000 Experience PointsOverdriveSocial
    تشکرها
    2,329

    تشکرشده 1,634 در 590 پست

    Rep Power
    161
    Array
    تا وقتی که دهن بین باشی و اهل مقایسه و برای زندگیت قدرت تصمیم گیری نداشته باشی هرگز از این شک و تردید خلاص نمیشی، یه روز با حرف کسی میری توی اوج و فردا با حرف دیگری توی قعر چاهی .

    با توجه به پاسخ هایی که میدی شاید دنبال یه دلخوش کنی ساده و چنتا پست الکی خوشحال کن هستی که هروقت نا امید و کسل شدی و شک کردی به انتخابت بیای یه سری

    به همدردی بزنی و سرحال شی .

    این نشون میده هنوز به دید درستی از مساله ای که توش هستی نرسیدی (یا در اضطراب زیادی یا سهل انگاری )

    امیدوارم در درجه اول بتونی به درک صحیحی از موقعیت و شرایطت برسی تا لزوم تغییر رو در خودت حس کنی .

  12. #77
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 98 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    777
    امتیاز
    14,904
    سطح
    79
    Points: 14,904, Level: 79
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 446
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    700

    تشکرشده 1,168 در 528 پست

    Rep Power
    144
    Array
    با سلام دوباره..
    خانم مینوش ما فقط عقد کردیم و یه جشن مختصر ..فعلا نامزدیم و رابطه کامل جنسی نداشتیم.. در باب نوشته های شما عرض کنم انگار دوستان نوشته های منو نمیخونن و فقط میان نظر میدن..دوستان نوشتم ده جلسه مشاوره رفتم + یک جلسه روانپزشک که دارو دادن و کمی از اضطرابم کاسته شده و یک جلسه هم روانشناس بالینی رفتم که ایشون صراحتا گفت چارتون جدائیه و منو به کل داغون کردن چون همانطور که نوشتم من نمیتونم طلاق بگیرم..مشاور قبلی گفت خوب میشی ..بعدشم هی دوستان تکرار میکنن که تو تصمیم گیری ضعف داری یا مرددی..اگه مردد نبودم اینجا در محضر دوستان چیکار میکردم؟ هم میخوام از اینجا کمک بگیرم و هم از طریق روانشناس..پس اگه راه حل و یا تجربه به درد بخوری دارین منو راهنمایی کنید و الا الکی سرزنش و انتقاد نکنید..خودم گفتم که ایراد از منه و دارمم سعی میکنم حلش کنم..
    وقتی دارم میبینم خانمم مشکلی نداره و عیب از نگاه و برداشت منه ..میخوام با کمکتون نگاهمو عوض کنم..چون همچین دختری عمرا پیدا کنم..درسته علاقم بهش کمه ولی از خدا میخوام علاقمو بهش زیاد کنه..
    تو دلم عطشه اینو دارم که برم دوباره خواستگاریه یه دختری که واقعا عاشقش باشم..ولی میدونم نخواهد شد ..چون فردا هم اینو با نامزد قبلیم شاید مقایسه کنم ..وسواس مقایسه دارم شدید..
    خانم آنیتا من فقط به نامزدم گفتم اضطراب دارم و هیچ چیز دگ نمیشه گفت چون اگه بدونه بهش علاقم کمه کلا سرد میشه و دگ نمیشه درستش کرد و هم نمیشه بهش بگم اندامت اینجوریه و اونجوریه..چون فردا اونم برا هر چیزی ازم ایراد خواهد گرفت..

    واسه همین اسم تاپیکمو گذاشتم واقعا این چه مشکلیه.. چون راه حلی براش پیدا نمیکنم.. فقط دستامو دراز کردم سمت خدا..خودش مشکلمو حل کنه

  13. کاربر روبرو از پست مفید جوادیان تشکرکرده است .

    گیسو کمند (چهارشنبه 04 شهریور 94)

  14. #78
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 تیر 95 [ 13:22]
    تاریخ عضویت
    1388-9-08
    نوشته ها
    26
    امتیاز
    5,095
    سطح
    45
    Points: 5,095, Level: 45
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 55
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    9

    تشکرشده 57 در 19 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    من برعکس سایرین مشکل رو در شما نمی بینم. مشکل از خانمتونه حدس میزنم که خیلی خانواده آسون گیر و کم توقعی بودن و خیلی جواب مثبت گرفتن ازشون براتون سخت نبوده. یکی از خصوصیات آقایون اینه که به خانمهایی که به نظرشون دست یافتنی نمیان تمایل بیشتری دارن.
    من قبل از ازدواج با همسرم مدتی دوست بودیم البته کاملا رسمی و با هدف ازدواج. تو آخرین لحظه ای که به نظر خودش تصمیمش برای ازدواج صد در صد شده بود یهویی گفت من از همه چیزت راضیم بجز ظاهرت، ایراداتی که از من گفت خیلی بیخود به نظرم رسید و خداروشکر چون اعتماد به نفس بالایی داشتم دیگه قیدش رو زدم و به خواستگارای دیگم فکر کردم. بعدش اومد کلی التماس کرد و معذرت خواهی کرد تا رضایت دادم به خواستگاریم بیاد حتی مجبور شد تمام شرایط پدر سختگیرم رو هم قبول کنه من هم کاملا خونسرد و تا حدی دلزده به تمام جریانات نگاه میکردم. الان 3 سال از ازدواجمون میگذره و شوهرم میگه تنها دلیلی که اون حرف رو بهت زدم این بود که فکر میکردم تنها تصمیم گیرنده برای ازدواج من هستم و هیچ چالشی برای رسیدن بهت وجود نداره و وقتی از دستت دادم حس کردم از همه دخترا زیباتر و بهتری...
    الان هم عاشقانه با هم زندگی میکنیم و تمام زندگیش رو به نامم زده حتی یه بار تو دعوا گفتم میخوام جدا شم ازت کلی گریه کرد. احتمالا مشکل شما هم همینه خیلی بی دردسر و راحت به دستش آوردید و هیچ تردیدی تو دوست داشتنش ندارید و مطمئن هستید عاشقتونه.

  15. 4 کاربر از پست مفید lonely10 تشکرکرده اند .

    donya. (یکشنبه 15 شهریور 94), sepas (چهارشنبه 04 شهریور 94), گیسو کمند (چهارشنبه 04 شهریور 94), ارغنون (پنجشنبه 29 مهر 95)

  16. #79
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 خرداد 95 [ 03:32]
    تاریخ عضویت
    1394-5-09
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    577
    سطح
    11
    Points: 577, Level: 11
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 6 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من نمیدونم چرا هیچ کدوم از روانشناسان سایت اقدامی نمیکنند و جواب و راه حلی برای اقای جوادیان ارایه نمیکنند.کما اینکه مشکل اایشون مشکل 7 ساله من هست .که با هاش درگیرم.و منتظر جواب هستم .نمیدونم جواب گذاشتن از یک روانشناس در اینجا فقط منوظ به اینه که حتما پولی واریز کنن تا یه راه حل داده بشه .من که فکر میکنم به خاطر داشتن این مشکل دچار اختلال دو قطبی شدم.

  17. کاربر روبرو از پست مفید مهربان تنها تشکرکرده است .

    رنگین (پنجشنبه 05 شهریور 94)

  18. #80
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط مهربان تنها نمایش پست ها
    من نمیدونم چرا هیچ کدوم از روانشناسان سایت اقدامی نمیکنند و جواب و راه حلی برای اقای جوادیان ارایه نمیکنند.کما اینکه مشکل اایشون مشکل 7 ساله من هست .که با هاش درگیرم.و منتظر جواب هستم .نمیدونم جواب گذاشتن از یک روانشناس در اینجا فقط منوظ به اینه که حتما پولی واریز کنن تا یه راه حل داده بشه .من که فکر میکنم به خاطر داشتن این مشکل دچار اختلال دو قطبی شدم.
    دوست عزیز حداقل روانشاسی کهب یرون بهش مراجعه بکنید جلسه ای 30تا50 تومان سهتش تازه اگرم مفید باشه.اینجا قرار نیست از کسی انتظار و توقع زیادی داشته باشیم که به رایگان به ما مشاوره بدهند فقط تایپیک ایشون نیست بسیاری تایپیک زدن و این سایت تنها منبع درآمد مدیران سایت و شغلشان نیست که 24 ساعته وقت بگذارند.اندکی از توقعات خودمان بکاهیم لطفا

    مشاور فقط راهنمایی میکنه و شرایط را توضیح میده این خود فرد هستش که باید تصمیم اخر را بگیره مگر در موارد بسیار بسیار خاص که مشاور مستقیم نظر خودش را بیان میکند.در مورد مشکل ایشان هم به همین صورت هستش مشاوره هم رفتن ایشون 10 جلسه تصمیم آخر را باید خودشان بگیرند الان وقت تصمیم گیریه هرچند واقعا سخته اینکه میترسی از اینکه تصمیمت درسته و چه تاثیر روی طرف مقابل و خانواده ها داره.

    شرایط سختی دارند اقای جوادیان عزیز بشخصه درکش میکنم اینکه تصمیم بگیری توی رابطه بمانی یا قطع بکنی خیلی مشکله.خود من یکبار انجام دادم و از تصمیمی هم که گرفتم راضی هستم ولی ایشون در دوران نامزدی و عقد هستند پس مشکلتر میشه ولی حداقل این را خوب میدانم تصمیم گیری در این شرایط بهتر از اینه که بعد عروسی بخواهند کار یانجام بدهند باید به این نتیجه برسند که واقعا میخواهند با ایشون ازدواج بکنند بعد اقدام کنند.
    مسئله ظاهر و تناسب اندام و برقراری رابطه عاطفی(نوازش در آغوش گرفتن و..) و رابطه جنسی در تداوم زندگی مشترک بسیار موثره
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  19. 2 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    fahimeh.a (پنجشنبه 27 خرداد 95), رنگین (پنجشنبه 05 شهریور 94)


 
صفحه 8 از 9 نخستنخست 123456789 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. اختاپوس وسواس فکری- عملی (اختلال وسواس اجباری)
    توسط مدیرهمدردی در انجمن وسواس
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 26 فروردین 95, 08:31
  2. لکنت...مساله ای که خیلی فکرمو مشغول کرده
    توسط Arsha7 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: دوشنبه 07 مهر 93, 11:06
  3. دارم داغون میشم
    توسط msta در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: یکشنبه 10 فروردین 93, 02:56
  4. بی دل و دل مشغولی هایش
    توسط بی دل در انجمن تجربه های فردی
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: چهارشنبه 13 مرداد 89, 13:22

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:57 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.