گیسو کمند عزیز
ممنونم که اینجا هم مثل تاپیک قبلی زحمت کشیدی و راهنمایی کردید و نکته به نکته کمک میکنید. حتما لینکهای مفیدتون را مطالعه میکنم
فکر نمیکنید که مردد بودن و متناقض بودن در این شرایط طبیعی بود؟- خواستیم تاپیک را ادامه دهیم در جهت همان ریشه یابی و اصلاح که متوجه شدیم شما به شدت مردد و متناقضید و تصمیمتان گاهی جدایی و گاهی .. است و از شما خواستیم تصمیمتان را بگویید و هدفتان را مشخص کنید که البته مشخص شد.
زندگی من سرطان گرفته بود و میدونستم امیدی بهش نیست اما داشتم آخرین تلاشهام هم میکردم.
خانم من هم خیلی زرنگه هم عاقل و سیاس. برام عجیب هست با اینکه چند بار توضیح دادم باز هم هیچکدام از خانمها حتی یک لحظه هم فکر نکرد شاید خانم من اینقدر از وابستگی من به زندگی و خودش اطمینان داره که از این نقطه ضعف من استفاده میکنه. میره چون میدونه میرم دنبالش. تازه اگر نرم هم میدونه هروقت بخواد برگرده من قبولش میکنم. پس در حقیقت زندگیش را به جای بدی نرسونده بلکه هربار قهر میکنه میره تا امتیاز بگیره یا بقول بهزاد باج.(هرچند
گفتنش بی فایده است اما نمیشود اسم رفتارهای همسرتان را ترفند و کلاهبرداری و.. گذاشت ایشان اگر سیاست درست داشت و عاقل بود که زندگیش را به اینجا نمیکشاند و خودش را آواره خانه های مردم نمیکرد.)
من از همین ضعف خودم میترسم و بدم میاد
خانم بینهایت
همین صحبتهای شمارو خانم گیسو کمند هم گفتند اما با لحنی مودبانه. شما هم بهتر هست به اعصابتون مسلط باشید و اگر این موارد غیر واقع هستند بیخود عصبی نشوید و جبهه نگیرید.
دلیل اختلاف ما مسایل مالی نبود خانمم هم هرگز گله ای نداشتند.حالا چرا شما به من گفتید اسکروچ نمیدونم حتما دلیل دارید؟!
بهرحال وقتی منطق در دفاع ناتوان میشه پرخاش و عصبانیت جاش رو میگیره. خویشتن دار باشید و یادتون باشه که جنسیت مطرح نیست. خیلی از خانمهای اینجا همین احساسی که من و بهزاد نسبت به زنمون داریم اونها نسبت به شوهراشون داشتند. مطمنم اگر آیدی من مثلا سولماز یا ساناز بود شما جور دیگه برخورد میکردید.
خانم شیدا
چقدر پست هاتون خوبه. همیشه چندین و چند بار میخونمشون و باز خسته نمیشم.
چقدر خوب نقطه ضعف های من را میبینید. همه از شنیدن ضعف هاشون ناراحت میشن اما من از پست هاتون لذت میبرم. این دقیقا چیزی هست که من نیاز دارم. همون سیلی
واقعا یکی از مشکلات من همین هست که خیلی عاطفی هستم بخصوص در مورد زن و زندگیم. نقطه ضعف بزرگیه.
عرض کردم از نظر ظاهری و رفتار خیلی مظلومه اما در عمل خیلی هم بیرحمه. دمار از روزگار ما درآوردمی گید خانمم مظلومه و اگه ببینیدش باورتون نمی شه و ...
درسته. برای همین این پست را زدم.زودتر ازش فاصله بگیرید. (ارتباط مجازی و حقیقی و فامیلی و ... را قطع کن تا نبودن همدیگه را واقعا حس کنید)
کاملا تنهاش بذارید.
نه از جایی مشاوره نمیگیرم.
"راه حل" عزیز مرسی که اینجا هم باز مشروح پست گذاشتید و من استفاده کردم
من نه در پی انتقام هستم نه تلافی نه نامردی. زن من خیلی در حق من کم لطفی کرد اما برام مهم نیست. برام مهم این هست که جوری رفتار کنم که از شخصیت و منش خودم راضی باشم
و مرسی از خانم آخیش که از تجربه شون گفتند.
خیلی نیاز دارم از تجربیات افرادی که این مسیر را طی کردند بیشتر بدونم
علاقه مندی ها (Bookmarks)