به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 50
  1. #11
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 95 [ 11:34]
    تاریخ عضویت
    1394-5-04
    نوشته ها
    142
    امتیاز
    3,429
    سطح
    36
    Points: 3,429, Level: 36
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 71
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    21

    تشکرشده 298 در 108 پست

    Rep Power
    38
    Array
    گیسو کمند عزیز
    ممنونم که اینجا هم مثل تاپیک قبلی زحمت کشیدی و راهنمایی کردید و نکته به نکته کمک میکنید. حتما لینکهای مفیدتون را مطالعه میکنم
    - خواستیم تاپیک را ادامه دهیم در جهت همان ریشه یابی و اصلاح که متوجه شدیم شما به شدت مردد و متناقضید و تصمیمتان گاهی جدایی و گاهی .. است و از شما خواستیم تصمیمتان را بگویید و هدفتان را مشخص کنید که البته مشخص شد.
    فکر نمیکنید که مردد بودن و متناقض بودن در این شرایط طبیعی بود؟
    زندگی من سرطان گرفته بود و میدونستم امیدی بهش نیست اما داشتم آخرین تلاشهام هم میکردم.
    (هرچند
    گفتنش بی فایده است اما نمیشود اسم رفتارهای همسرتان را ترفند و کلاهبرداری و.. گذاشت ایشان اگر سیاست درست داشت و عاقل بود که زندگیش را به اینجا نمیکشاند و خودش را آواره خانه های مردم نمیکرد.)
    خانم من هم خیلی زرنگه هم عاقل و سیاس. برام عجیب هست با اینکه چند بار توضیح دادم باز هم هیچکدام از خانمها حتی یک لحظه هم فکر نکرد شاید خانم من اینقدر از وابستگی من به زندگی و خودش اطمینان داره که از این نقطه ضعف من استفاده میکنه. میره چون میدونه میرم دنبالش. تازه اگر نرم هم میدونه هروقت بخواد برگرده من قبولش میکنم. پس در حقیقت زندگیش را به جای بدی نرسونده بلکه هربار قهر میکنه میره تا امتیاز بگیره یا بقول بهزاد باج.
    من از همین ضعف خودم میترسم و بدم میاد
    خانم بینهایت
    همین صحبتهای شمارو خانم گیسو کمند هم گفتند اما با لحنی مودبانه. شما هم بهتر هست به اعصابتون مسلط باشید و اگر این موارد غیر واقع هستند بیخود عصبی نشوید و جبهه نگیرید.
    دلیل اختلاف ما مسایل مالی نبود خانمم هم هرگز گله ای نداشتند.حالا چرا شما به من گفتید اسکروچ نمیدونم حتما دلیل دارید؟!
    بهرحال وقتی منطق در دفاع ناتوان میشه پرخاش و عصبانیت جاش رو میگیره. خویشتن دار باشید و یادتون باشه که جنسیت مطرح نیست. خیلی از خانمهای اینجا همین احساسی که من و بهزاد نسبت به زنمون داریم اونها نسبت به شوهراشون داشتند. مطمنم اگر آیدی من مثلا سولماز یا ساناز بود شما جور دیگه برخورد میکردید.

    خانم شیدا
    چقدر پست هاتون خوبه. همیشه چندین و چند بار میخونمشون و باز خسته نمیشم.
    چقدر خوب نقطه ضعف های من را میبینید. همه از شنیدن ضعف هاشون ناراحت میشن اما من از پست هاتون لذت میبرم. این دقیقا چیزی هست که من نیاز دارم. همون سیلی
    واقعا یکی از مشکلات من همین هست که خیلی عاطفی هستم بخصوص در مورد زن و زندگیم. نقطه ضعف بزرگیه.
    می گید خانمم مظلومه و اگه ببینیدش باورتون نمی شه و ...
    عرض کردم از نظر ظاهری و رفتار خیلی مظلومه اما در عمل خیلی هم بیرحمه. دمار از روزگار ما درآورد
    زودتر ازش فاصله بگیرید. (ارتباط مجازی و حقیقی و فامیلی و ... را قطع کن تا نبودن همدیگه را واقعا حس کنید)
    کاملا تنهاش بذارید.
    درسته. برای همین این پست را زدم.
    نه از جایی مشاوره نمیگیرم.

    "راه حل" عزیز مرسی که اینجا هم باز مشروح پست گذاشتید و من استفاده کردم
    من نه در پی انتقام هستم نه تلافی نه نامردی. زن من خیلی در حق من کم لطفی کرد اما برام مهم نیست. برام مهم این هست که جوری رفتار کنم که از شخصیت و منش خودم راضی باشم
    و مرسی از خانم آخیش که از تجربه شون گفتند.
    خیلی نیاز دارم از تجربیات افرادی که این مسیر را طی کردند بیشتر بدونم

  2. کاربر روبرو از پست مفید Kaveh_r تشکرکرده است .

    اثر راشومون (سه شنبه 13 مرداد 94)

  3. #12
    Banned
    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 فروردین 95 [ 20:54]
    تاریخ عضویت
    1393-7-27
    نوشته ها
    151
    امتیاز
    3,246
    سطح
    35
    Points: 3,246, Level: 35
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 104
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    104

    تشکرشده 313 در 129 پست

    Rep Power
    0
    Array
    توصیه های خانم شیدا واقعاً مناسب هست . به نظر من هم توجه کنید خوبه . اگر تجارب دیگران رو می خواهید در آرشیو هیمن وبسایت جستجو کنید . من که لینک تاپیک های خودم رو گذاشتم . بسیاری از دوستان که شرایط شون مشابه امروز شما بود ، تجارب رو قبلاً نوشتن ولی الان دیگه لزوماً به سایت همدردی سر نمی زنن . پس بهتره حتماً آرشیو سایت در تالار متارکه و طلاق رو نگاه کنید و دنبال موارد مشابه خودتون باشید .

    دوست عزیز «راه حل» تمایل دارن که فکر کنن من دارم با کینه و انتقام زندگی می کنم . تمایل دارن فکر کنن بازی موش و گربه رو به آقای کاوه توصیه کردم و خودم هم در زندگی شخصی همین کار رو می کنم . ایرادی نداره . این تاپیک من نیست که توضیح بدم ولی جالبه که این برداشت ها رو می فرماین . من اگه تمام دریا ها رو مرکب کنم هم باز ایشون منظور من رو متوجه نمیشه چون به اندازه کافی توضیح داده بودم و این تاپیک هم مربوط به دوست مون کاوه هست . شاید چون یک خانم مجرد هستن درکی از یک مرد متاهل ندارن

    اما ظاهراً بعضی از دوستان فمنیست هستن و پاسخی هم بجز تخریب برای عرایض بنده حقیر نداشتن . اشکالی نداره تخریب کنید . من درک می کنم

    اگر تمایل داشتید مثل چند نفر انسان خوب صحبت بکنیم ، در خصوص پست های آخری که در تاپیک قبلی آقای کاوه گذاشتم صحبت کنیم البته با احترام و انصاف . مثلا اینجا و پست های قبلی بنده حقیر در همون تاپیک . ولی اگر قرار بر تخریب و غوغا سالاری باشه ، قبول ! شما برنده هستید . همونطور که کاربر عزیز بی نهایت فرمود من حرفام سخیفه ، خسیس هستم و شاید عقده ای و هر چیز بدتری که فکرش رو بکنید!

    حالا اگه ما بخواهیم در همین فضای مجازی با هم صحبت کنیم که شاید باعث عبرت بقیه آقایان هم بشه، شما اجازه نخواهید داد؟ البته فکر کنم باشن خانم هایی که مثل شما رفتار نکنن. شما در حالی که خودتون تندروی می کنید و تخریب می کنید ، دارید من رو به تندروی متهم می کنید . آفرین به شما ! دست پیش رو گرفتید که پس نیوفتید . شاید شما هم دوست داشتید درست شبیه خانم ایشون با مسائل مالی و حقوقی برخورد کنید و الان از عرایض بنده حقیر دلواپس هستید . حمله می کنید چون می ترسید راه سوء استفاده های بعضی خانم ها در آینده با حرف های امثال من بسته بشه !

    آیا من تا این لحظه به شما یا هر فرد دیگری توهینی کرده بودم ؟ من سوء استفاده های مالی و حقوقی برخی از خانم ها رو بررسی کردم . مگر منش و تفکر شما مثل اون خانم های سوء استفاده گر بوده که به خودتون گرفتید ؟

  4. کاربر روبرو از پست مفید بهزاد10 تشکرکرده است .

    اثر راشومون (چهارشنبه 14 مرداد 94)

  5. #13
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 05 اسفند 94 [ 02:42]
    تاریخ عضویت
    1394-3-18
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    1,866
    سطح
    25
    Points: 1,866, Level: 25
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    48

    تشکرشده 197 در 64 پست

    Rep Power
    0
    Array
    جناب بهزاد: خانم شما و خانواده اش کارهای وحشتناکی در حق شما انجام دادن که در این مورد هیچ شک و شبهه ای نیست شما هم جلوشون ایستادید، که تا حدیش حقتون بود، برای عبرت بیان کردن کار خوبیه، اما برای درس دادن به بقیه و تشویقشون به مقابله به مثل اون هم به شیوه ای نادرست، اصلا خوب نیست که متاسفانه شما این رویه رو پیش گرفتید. نمونه اش هم این پستیه که شما اینجا گذاشتید، و پاسخیه که از طرف مراجع دریافت کردید، (که من اینو پیش بینی کرده بودم و از قبل الارمش رو داده بودم) :

    نقل قول نوشته اصلی توسط بهزاد10 نمایش پست ها

    آیا راهی هست که کلاً طلاقش ندی ؟؟ مثلاً در ایران طلاقش ندی که اگه روزی به ایران برگشت بتونی قبلاً ممنوع الخروجش کرده باشی و با قدرتی که دادگاه ایران به مرد میده باش برخورد کنی ؟؟

    اگر میشه در ایران و با قوانین ایران با موضوع برخورد کنی که ورق بر می گرده و خانومت اگر با شما کنار نیاد تقریباً نابود میشه !!! اگر کار به اینجا برسه اون دیگه برای همیشه وطنش رو از دست میده و فشار بزرگی خواهد بود و قدرت چانه زنی شما رو به شدت بالا میبره . اگرم هم که به ایران برگرده با قدرتی که دادگاه ایران به شما میده ، شما میتونی زندگیت رو به شکل شرافت مندانه دوباره بسازی . چون خانومت دیگه مجالی برای قر و قمیش نخواهد داشت !!!
    نقل قول نوشته اصلی توسط Kaveh_r نمایش پست ها
    من اگر اینجا هم طلاق بدم ایشون را، باز عقد ایرانی ما پابرجاست و مادامی که من نرم در سفارت برگه را امضا کنم عقد ما در ایران سر جاش هست و میتونم برم ایران ممنوع الخروجش کنم.
    البته ایشون تا چند ماه دیگه پاسش هم میگیره و دو ملیتی میشه و نمیدونم آیا با پاس غیر ایرانیش میتونه بره ایران و خارج بشه یا خیر؟ (کسی از دوستان اطلاع داره؟)
    ولی یکبار گفت من اصلا نمیخوام برم ایران برام هم مهم نیست. (واقعا هم علاقه ای نداره به ایران) بیشتر هدفش این هست که خانوادشو بیاره اینجا. اما بقول شما این هم یک امتیاز هست اگر بشه

    طلاق ندادن زن، یکی از راه هایی بود که در جاهلیت ازش استفاده میشد، که دقیقا برای جلوگیری از همین عمل زشت و شرم آور در اسلام به مسئله طلاق پرداخته شد به طوری که حتی یکی از سوره های قرآن به این مسئله تخصیص داده شد.

    میگید مگر منش شماها مثل این خانم ها بوده که به خودتون گرفتید، در صورتی که کسی به خودش نگرفته، شما هرچقدر دوست دارید عبرت باشید، اما از دادن پیشنهادات شرم آور به زوج های در حال طلاق جلوگیری کنید، شما به این طریق دارید یکی از آیه های قرآن، یکی از اهداف اسلام و یکی از بزرگترین مسائل اخلاقی جهان رو زیر پا میذارید و این چیزیه که منو به شدت ناراحت کرده، اما همه موضوع هم این نیست، ناراحت کننده ترین بخشش اینه که شما با جملاتی همچون طلاق کار درستی نیست و اگه من بخوام طلاق رو توصیه کنم نامردیه، جلو میاین و ریاکارانه قضیه رو طوری جلوه میدید که آدم های ظاهر بین یا اونایی که فرصت یا شرایط رفتن به عمق رو ندارن شما رو خیلی خوب میبنن، اما منی که طی سال های کار و زندگی و سر و کله زدن با اقشار مختلف جامعه خودم و خیلی از جوامع دیگه کوله باری از تجربه دارم، شکر خدا انقدر سنسورهام قوی هست که از چند فرسخی مسئله رو شناسایی کنم و قبل از هر چیزی جلوی اون کار موضع بگیرم و سعی کنم یه ترفند رو در نطفه خفه کنم. پس لطفا جلوی من مظلوم نمایی و ریاکاری ممنوع. اما اگه واقعا فرق بین طلاق ندادن خیرخواهانه و از سر کراهت طلاق و سنگینی صیغه طلاق را با طلاق ندادنی که فرد رو در شرایطی بذارید که موهاش مثل دندوناش سفید بشه و نتونه کاری کنه نمیدونید، من واقعا متاسف میشم برای این وقتی که گذاشتم...

    شما خیلی به رفتار خودتون افتخار می کنید، به هر حال نتیجه یک بازی شکست خورده رو برگردوندن قابل افتخار هم هست، اما این وسط چند مسئله در نگاه شما گم شده:

    1- تقصیرات خودتون رو اشتباه پذیرفتید و دائم دارید روی مساله ای مانور میدید که از بیخ و بن غلطه. نمیخواستم اینطوری بیان کنم اما واقعیتی که شما ازش فرار می کنید اینه که شما نتونستید خانمتون رو به صورت اصولی نگه دارید و اطمینان احساسی به خانمتون ندادید، طوری رفتار کردید که وحشت داشت همراه شما وطنشو ترک کنه، پس رفتارتون باعث شد اول مثل یه ببر زخم خورده به جون شما بیفته، بعد هم گرفتید کردینش تو یه قفس و افتخار می کنید که موفق شدید و زندگی شرافتمندانه و بدون قر و قمیشی در پیش گرفتید!!! تا اینجاش باز هم به خودتون و خانمتون مربوطه، اما اینکه دارید توی جامعه این رفتار را گسترش میدید، کاری نادرست هست که مسلما باید جلوی این رفتار گرفته بشه.

    2- فکر می کنید قانون رو خوب خوندید و هیچ راه دیگه ای برای خانمتون نگذاشتید، در صورتی که من چند راه میشناسم که اگر از طریق اون شروع می کردن حتما موفق میشدن (مثلا نگاهی به شروط ضمن عقد 2 و 5 بندازید)، چند تا راه هم میدونم که اگه به اون صورت ادامه میدادن، حتما طلاق مع المهر می گرفتن (نگاهی به وضعیت فعلی آقای کاوه بندازید، یادتون باشه شما هم با خانم عازم آمریکا بودید...) اما بیشتر بازش نمی کنم، چون اصلا صحیح نمیدونم راه های گرفتن مهریه و طلاق از مرد را بین زنان ترویج بدم.

    3- در مورد این جمله ای که من دلواپسم نتونم طبق روش خانم های این دو تاپیک عمل کنم، لازم به ذکر هست که من خودم پول دارم، بیشتر از اونچه که شما حتی توی خواب ببینی و متاسفانه این تعدادی از آقایون هستن که سراغم میان به خاطر اینکه فکر می کنن شاید با ازدواج با من یه چیزی گیرشون بیاد! اما اگر نداشتم و اگر دنبال راه راحتی برای بدست آوردن پول بودم، مسخره ترین حالت ممکن این بود که از طریق مهریه اقدام کنم و پنج شش سال از زندگیمو برای مثلا گرفتن یه میلیارد اونم از یه آدم بی پول بذارم که در نهایت هم قسط بندی بشه برای تا آخر عمرم! یا اینکه برم تو زندگی یه نفر و منتظر بشینم تا اون پول در بیاره بعد من این پول رو بگیرم، یا اینکه با یکی ازدواج کنم، بعد بشینم تا شاااید یه روزی باباش بمیره، بعد ببینم چی گیر اون میاد، بعد تازه براش پاپوش بدوزم... اما بر فرض محال اگر روزی تصمیم میگرفتم از این راه دست به کار بشم هم انقدر کتاب قانون رو زیر و رو کرده بودم و از اول محکم قدم برداشته بودم که من برنده و تعیین کننده نهایی باشم.

    4- در مورد پیشنهاد ناجوانمردانه ای که به آقای کاوه دادید (اصلا طلاقش نده) قبلا از لحاظ اخلاقی گفتم این کار را پیگیری نکنن، که خودشون در پست بعدی جواب دادن در شان شخصیت خودشون نمیبینن این کار رو، پس الان از لحاظ حقوقی میگم که راهی نیست که ارزش بررسی داشته باشه: اولا که خانمشون عاقل تر از این حرفاست که بره ایران، دوم که گفتن ایران رو دوست نداره، سوم اگر آقای کاوه پیشنهاد طلاق بدن و بخوان ممنوع الخروج کنن خودشون هم باید مثل الان شما تشریف بیارن ایران و قید زندگی اونجا رو بزنن و برای خانم خونه بگیرن، در ضمن راه هایی برای بر طرف کردن ممنوع الخروجی هست... چهارم خانم شما مهریه 1000 سکه ای داشت که ظاهرا نمیخواست ازش بگذره، خانم ایشون مهریه 14 سکه ای داره، پس میتونه از طریق حالت کراهت و خلع طلاق بگیره و 14 سکه رو هم با بزرگواری به خود آقای کاوه ببخشه، اصطلاح رایجش اینه: مهرم حلال، جونم آزاد!!! اگه بخواد برگرده و براش دعوتنامه زندگی مشترک بفرسته هم که دیگه راه را خوب یاد گرفته پس دوباره روز از نو روزی از نو!!!! ...

    5- تصور شما این هست که میتونید با این رفتار جلوی کار بعضی خانم ها رو بگیرید، اما با این کار خودتون دارید یک مسئله دیگه رو ناخودآگاه به خانم هایی که تا به حال ازدواج کردن یاد میدید و اون اینه که برای گرفتن مهریه شوهر رو حسابی بچزونن، اما اولین طرفی نباشن که به دادگاه مراجعه می کنن (این مورد هم راه های زیادی داره که من اصلا درست نمیبینم ترویج بدم). فکر می کنید با این کار دارید میشید عبرت مردها و از وقوع خیلی از مسائل جلوگیری می کنید، اما بدونید خانم ها زرنگ تر از این حرف ها هستن، اگر بخوان جلوی شماها بایستن، خوب بلدن چطوری این کار را بکنن، پس اگر نگران هم جنسان خود هستید، کاری نکنید که حق طلاق بدون چون و چرا و گرفتن چک بدون تاریخ مهریه و حتی گرفتن تضمین از خانواده پسر و گرفتن حق سفر اولین شرط ضمن عقد همه خانم های ایرانی بشه. (مطمئن باشید افراد دیگه ای هم زودتر از شما فکر از خودگذشتگی و ارشاد و عبرت به ذهنشون رسیده، اما وقتی بیشتر فکر کرده اند فهمیده اند که بعضی از مسائل رو اصلا نباید مطرح کرد، مطمئن باشید بخصوص در این تالار که بیشتر مراجعان خانم هستن نتایج بد کاری که شما دارید در حق هم جنسان خودتون میکنید بسیار بیشتر از نتایج خوبشه، فکر نکنید خانم ها انقدر احمق هستن که چون شما به خانمتون مهریه ندادید و برای دخترتون مهریه نمیگیرید اونا هم نگیرن، نه! دنبال راهی برای محکم تر کردن حضور مهریه تو زندگیشون میرن که نتیجه اش تضعیف جایگاه مرد میشه که این تبعات خیلی بدی روی زندگی مشترک داره... به قول معروف شما مو میبینی و من پیچش مو...) برای مثال بحث هایی که توی همین دو تا تاپیک شد، شاید به نظر شما که فقط مردها رو صاحب فکر میدونید، باعث عبرت برخی مردهایی که میخوان برن خارج شده، اما میتونه ایده های زیادی هم به همون برخی از خانم ها داده باشه، پس حداقل فکری که میتونید بکنید اینه که مطرح کردن این قضیه توی فضایی که هم خانم ها هم آقایون مخاطبش هستن، دو طرفه است...

    6- تصحیح جمله ای که بارها به کار برده اید: طی سالیان و به تدریج به دلیل به هم خوردن توازن مالی، برخی مسائل پیش میاد و کم کم زندگی از روال درست خارج میشه----> از روز اول ازدواج مهریه به نام خانم هست، از لحظه بعد از ثبت هم میتونه مهرشو طلب کنه، اما در طول سالیان و به تدریج به دلیل به هم خوردن توازن احساسی (که معمولا هر دو طرف مقصر هستن اما درجات تقصیر هر یک در زندگی های مختلف متفاوته)، یکی از طرفین یا هردو تصمیم میگیرن از زندگی بیرون برن و در نتیجه زندگی از روال درست خارج میشه، حتی گاهی به سالیان هم نمیکشه! دو سه ماه بعد از ازدواج میفهمن درست انتخاب نکردن.

    7- شما حق ارتباط با خانواده رو از همسرتون گرفتید، اما این ارتباط را حق واقعی آقای کاوه دونستید. من اصلا از درست یا نادرست بودنش حرف نمیزنم، فقط میخوام این سوال رو از شما بپرسم: شما که به نظرتون باید عبرت گرفت و مایه عبرت بود، آیا عبرت نگرفتید که یه خانواده میتونه چقدر در به هم ریختن یه زندگی نقش داشته باشه؟ پس چرا از این دید اصلا به زندگی آقای کاوه نگاه نمی کنید؟ چرا نمیگید زندگی من رو هم خانواده خانمم به هم ریختن شاید شاید شاید خانواده شما هم دارن یه کارهایی می کنن که خانمتون شده اسپند روی آتش! چرا دیدتون صرفا تک بعدی هست؟ چرا فکر می کنید در مورد بقیه مسائل باید گذاشت کار از کار بگذره و نیاز به هیچ پیشگیری نداره، فقط پول رو باید پیشگیری کرد (این صرفا یک فرض برای سوال از آقای بهزاده، پس آقای کاوه شما لطفا جبهه نگیرید)

    8- گفتید: بله درسته که امروز که خانم ایشون قصد جدایی به سرش زده، دیگه زندگیش بهشت نیست . ولی آیا دلیل بهشت نبودن زندگی اون حرف های خاله زنکی بوده ؟؟ همه که از این مسائل یک دوجین دارن:
    پاسخ: خانم ایشون هیییچ نیازی به آوردن بهانه نداره، اصلا نیازی به بحث با ایشون نداره، کافیه بره دادگاه بگه من دیگه دلم نمیخواد با این آقا زندگی کنم، پس اگه حرفی میزنه، حداقل اگه یه درصد احتمال بدیم این حرف از صمیم قلبشه، نه فقط به خاطر مسائل مالی هم بد نیست... همونطور که خانم شما نمیخواست مهاجرت کنه، وقتی هم دید قراره ایران زندگی کنید، قبول کرد بدون اینکه حتی یکی از سکه ها رو بگیره... و اگه تنها توجیه شما اینه که همه از این مسائل یک دوجین دارن، خوبه یک ذره هم فکر کنید همه خانم ها از لحظه اول ازدواج مهریه دارن.

    --
    یه سوال هم آقای کاوه زیاد مطرح کردن: از کجا معلوم که خانمم نمیخواد خانواده ام رو هم ازم بگیره مثل بقیه دوستانم، پاسخ: خانمتون دوستان شما رو ازتون نگرفته، این شما هستید که در پیدا کردن دوست منفعل عمل می کنید و در عوض به دل خانواده پناه بردید و تمام وقتتون رو با اونا میگذرونید، خودتون خیلی راه های دیگه میتونید پیدا کنید برای دوستیابی و گردش، قرار نیست فقط فامیل و آشنا دوست آدم باشن، مثلا عضو یه تور گردش روزانه بشید، عضو یه گروه کوهنوردی بشید و با اعضای اون گروه ماهی یک بار کوه برید، همکاران شرکت فعلی میتونن دوستان خوبی باشن و ... (حتی اگه فکر می کنید خانمتون دوباره جبهه میگیره، شما هم مثل خودش برای اون شرط بذارید)... در مورد بحث خانواده هم، کلا شما دو هفته از ماه رو منزل نیستید! اون دو هفته که خانم شما نیست، هرچی دلتون میخواد با خانواده باشید، اون یک هفته ای که خونه هستید هم نه اینکه در ارتباط نباشید، اما شوری رو از مزه نبرید! بالاخره اون زنی که دو هفته نبود شما رو تحمل می کنه هم حق داره یه هفته ای که هستید پیشش باشید رو به اون اختصاص بدید.

    سوال بعدی آقای کاوه: خانم من اینطوری هی داره امتیاز می گیره... : شما اگه ضعف هایی که زیاد هم نبودن اما به هر حال ضعف هستن و تک تک بچه ها بهشون اشاره کردن در کنار اشتباهات جزئی را بر طرف کنید، و به قدرت کافی برای کنترل هیجان و احساس خودتون (چه احساس علاقه به همسر، چه احساس سرخوردگی از رفتار همسر) برسید، و زمانی که آمادگی لازم را کسب کردید با قاطعیت و بدون تناقض برای صحبت با خانمتون برید، دیگه بحث امتیاز دادن یکجانبه مطرح نیست...

    به هر حال آقای کاوه، اگر تصمیم قطعی شما طلاق باشه، من به جز اون دو هشداری که در پست قبلی گذاشتم (یعنی جلوگیری از منحرف شدن رفتار اخلاقی و خودسازی بهتر در جهت رفع ضعف ها برای موفقیت در زندگی آینده)، کمک بیشتری ندارم، مسائل حقوقی-مالی هم به نظرم دیگه ارزش پیگیری نداره، پس دیگه دخالتی نمی کنم. امیدوارم با احساس و هیجان کمتر (چه هیجانات مثبت و چه منفی) به قضیه نگاه کنید تا بتونید قدم های بعدی را مطمئن و درست بردارید.
    ویرایش توسط راه حل : چهارشنبه 14 مرداد 94 در ساعت 12:55

  6. 2 کاربر از پست مفید راه حل تشکرکرده اند .

    :)لبخند (پنجشنبه 15 مرداد 94), رنگین (چهارشنبه 14 مرداد 94)

  7. #14
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 95 [ 11:34]
    تاریخ عضویت
    1394-5-04
    نوشته ها
    142
    امتیاز
    3,429
    سطح
    36
    Points: 3,429, Level: 36
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 71
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    21

    تشکرشده 298 در 108 پست

    Rep Power
    38
    Array
    خانم راه حل
    خیلی طوفانی بود پستتون که از شدتش خندم گرفت. بنظرم با مزه شده بودید
    صفحه قبل یک پستی گذاشته بودید در مورد معامله کردن و قرارداد بستن و ... که دقیقا در راستای صحبت های آقای بهزاد بود فقط درش جنسیت مطرح نبود
    ما باید بپذیریم که ازدواج هم یک قرارداد شراکت هست. اگر حتی با عشق و عاشقی شروع بشه اما در زمان جدایی بر مبنای سند و مدرک و قرارداد تمام میشه.
    زندگی من فقط با احساس شروع شد( دست کم از طرف خودم مطمنم) اما میبینید که با مسایل مالی تمام میشه. ( همینقدر بگم که خانم من که بقول خودش زمانی عاشقم بود، در هنگام ترک منزل هر آنچه تونست و فکر کرد با ارزشه و براش جا داره برد، حتی پلی استیشن من را داد به شوهر دوستش. بی انصاف به خشکبار و زعفران هم رحم نکرد یا پیش خودش بگه یک مقدارش را برای من بزاره) دلم نمیخواست اینهارو اینجا بگم چون در برابر عمر من ارزشی نداره فقط نشون میده چقدر بی انصاف میشن آدمها در زمان جدایی. وحشتناک
    بنابراین بقول خود شما در پست قبلیتون بهتره قبل از وارد شدن به هر مشارکتی از جمله ازدواج طرفین به روز حادثه هم فکر کنند
    طایر گلشن قدسم چه دهم شرح فراق،
    که در این دامگه حادثه چون افتادم
    وقتی زن و شوهر باهم خوب باشند که همه چیز خوبه و من و تو نداریم اما وقتی کار به جای باریک کشید معلوم میشه هرکس چیکاره هست
    شما که آقای بهزاد را متهم به ناجوانمردی یا استفاده از زور میکنید هرگز فکر کردید که اگر جای زن و مرد در ایران عوض میشد چه اتفاقی میفتاد؟ به نظر من که مردها بسیار منصف تر از زنها هستند. یا من اسمش را میذارم مرام بیشتری دارند.
    خیلی از زنهایی که الان در ایران زندگی میکنن و از زندگیشون رضایت دارند مطمن هستم در صورت داشتن قدرت متفاوت اولین کار بازنگری در زندگیشان هست. یعنی وقتی قدرت ندارند راضی هستند اما به محض تغییر در قدرت و پیدا شدن گزینه های جدید دست کم نوع رفتارشان عوض میشود. این مربوط به زن و مرد نیست بلکه طبیعت انسان هست.
    من اصلا مذهبی نیستم اما شما که هستید میدونید که قوانین ازدواج ما اسلامی هست ( تازه کلی به نفع زنها تعدیل شده) که البته من با این قسمت اسلام موافقم. چون میبینم چقدر آمار جدایی اینجا زیاده فقط و فقط چون جدایی راحت هست و چقدر دولت باید هزینه بده براش
    میدونید که درصد بیشتر طلاقها در ایران به خواست مرد هست در حالیکه در اینجا درصد بیشتر اقدام کنندگان برای طلاق زنها هستند. به نظر شما چرا؟
    شما دارید یک اصل واضح را زیر سوال میبرید که هر که قدرت بیشتر و گزینه های بیشتری داشته باشه طبیعی هست که کمتر به شرایط تن میده. زندگی مشترک هم یعنی "شرط"
    خیلی از مردها هم تا به یک ماشین و خونه و نون و نوایی میرسند میزنن تو گوش زندگی. این تغییر رفتار بر اثر برهم خوردن موازنه قدرت مختص زنها نیست.
    این هم اضافه کنم که بقول شما زنها عاقل تر و زرنگ تر از مردها هستند و تا توانشون برسه در زمان عقد شرایط و مهریه دلخواه را تعیین میکنند. اگر حالا اون هزار تا شرط دیگه را که شما نام بردید نمیگیرند برای این هست که تیغشون نمیبره. بهرحال میدونن باید شروط هم در حدی بزارن که خواستگارشون فرار نکنه.
    من تا حالا اینجا و در تاپیک قبلم از خانمم بد نگفتم و فقط روایت واقعه کردم. الان هم دوست ندارم بد بگم اما چون نمیخوام از زندگی دیگران مثال بزنم از زندگی خودم مثال میارم. خانم بنده میدونه که من قبل ازدواج با ایشون 6-7 سال کار میکردم. بعد از ازدواج هم ایشون 1.5 کار کردند که نسبت درآمدمون در بعد از ازد.اج قابل قیاس نیست. اما مصر هستند که %50 سهم میخواهند
    به نظر شما حقش هست؟ یا فقط چون قانون این زور را در اختیارش گذاشته داره استفاده میکنه؟
    ایشون الان ماهیانه از دولت پول میگیرند که برای زندگیشون بیشتر از کافی هم هست (هرچند این پول دست کم از گدایی نداره) اما خوب میتونن زندگی کنند. مشکلات زنهای مطلقه در ایران را هم ندارند کسی سرکوفت نمیزنه چون براشون دختر و زن مطلقه فرق نداره. اقوام وفامیل هم که اینجا نیستن. شانس ازدواج مجددش هم کمتر از دخترها نیست شاید بیشتر هم باشه. طلاقش هم که اتوماتیک انجام میشه لازم هم نیست بعد از طلاق 2سال برای ماهی چندرغاز اقساط مهریه تو دادگاه ها بدوند. پس تقریبا هیچکدام از مشکلات بغرنج خانمهای ایران را ندارند.
    همه این عوامل باعث میشه که خیلی زودتر و راحتتر به جدا شدن فکر کنند. به عبارت دیگه آستانه تحملشان برای مشکلات زندگی مشترک پایین میاد.
    این همان مساله ای برهم خوردن توازن قدرت و جایگاه هست.
    خانم سابق من از یکسال پیش در حال بررسی قوانین اینجا بوده بجای اینکه به فکر حل مشکلات زندگیش باشه
    در مجموع خواستم بگم به پست های بهزاد فراجنسیتی نگاه کنید
    و اما فرمودید
    ه سوال هم آقای کاوه زیاد مطرح کردن: از کجا معلوم که خانمم نمیخواد خانواده ام رو هم ازم بگیره مثل بقیه دوستانم، پاسخ: خانمتون دوستان شما رو ازتون نگرفته، این شما هستید که در پیدا کردن دوست منفعل عمل می کنید
    من خیلی آدم رفیق بازی نیستم و دوست خیلی صمیمی زیاد نداشتم اما دوست زیاد داشتم. یعنی ارتباطم با همه خوب بود تا ازدواج کردم و مطابق خواسته زنم و البته میل خودم سعی کردم تمام وقتم را به زندگی و زنم اختصاص بدم ( اشتباه بزرکی که الان میفهمم و خانم شیدا هم به درستی اشاره کردند)
    حتی بخاطر اینکه زنم علاقه ای به رفت و آمد خانوادگی با اقوام و آشنایان و دوستان نشان نمیداد، من هم مطابق میلش عمل کردم ( هرچند تازه فهمیدم رکب خوردم و ایشون روابطش را شخصی ادامه داده)
    در مورد بحث خانواده هم، کلا شما دو هفته از ماه رو منزل نیستید! اون دو هفته که خانم شما نیست، هرچی دلتون میخواد با خانواده باشید، اون یک هفته ای که خونه هستید هم نه اینکه در ارتباط نباشید، اما شوری رو از مزه نبرید!
    شما زود نوشته های منو فراموش میکنید. یادتون میاد گفتم وقتی نبودم روزی 2ساعت باهاش صحبت میکردم که تنها نباشه؟ بنابراین فرصتی برای کسی جز همسرم نداشتم.
    من خواهش میکنم یه چیز را واضح و صراحتا بفرمایید که شوری یعنی چی؟ یعنی چند بار تماس میشه شوری به نظر شما؟ منی که گاهی روزی 6-7 بار با زنم تماس داشتم چند بار باید با خانوادم تماس داشته باشم در هفته که شور نشه؟! الان همه چیز تمام شده اما میخوام برگردم به حرف آقای بهزاد. خانم من وقتی ایران بودیم با هفته ای دوبار رفتن خونه مادر من خیلی هم خوشحال بودند اما اینجا با هفته ای دو تماس هم راضی نبودند. یعنی مادر من حق نداشت که وقتی من میرسم زنگ بزنه ببینه من سالم از پرواز اومدم یا نه که از نگرانی در بیاد!
    به هر حال آقای کاوه، اگر تصمیم قطعی شما طلاق باشه، من به جز اون دو هشداری که در پست قبلی گذاشتم (یعنی جلوگیری از منحرف شدن رفتار اخلاقی و خودسازی بهتر در جهت رفع ضعف ها برای موفقیت در زندگی آینده)، کمک بیشتری ندارم،
    لطفا بفرمایید شما اگر جای من بودید و طرف شما با استفاده از زور و قدرتی که اینجا بهش دادند ( که البته خودم بطور غیر مستقیم براش مهیا کردم) شما را در منگنه قرار میداد و با بی انصافی تمام با شما برخورد میکرد، شما چیکار میکردید؟
    برخلاف تصور شما اگر مردی زنش را ممنوع الخروج کنه زن هیچ راهی نداره. خودتون هم میدونید که اگر مردی (که ایرادی نداره) نخواد زن را طلاق بده زن هیچ امکانی نداره.
    (مردی را میشناسم که زنش را در ایران ممنوع الخروج کرده و زن تمکین نکرده برای زندگی و ان آقا که سنش هم زیاده رفته با عدم تمکین زن جوان هم گرفته و زن اولش هم فعلا گیره)
    من اصلا تصمیم ندارم زنم را ممنوع الخروج کنم اما فعلا که اون داره از اهرم قدرتش با بی انصافی تمام استفاده میکنه. جالبه که در برابر این حسن نیت من میگه من رفتم پرسیدم، چون تو منو آوردی اینجا تا 5 سال دیگه نمیتونی کسی را با ازدواج بیاری.
    گاهی رحم بر گرگ تیز دندان، جفاست بر گوسفندان.

    این هم بگم که دو روز گذشته خوب بودم اما امروز غروب احساس تنهایی برگشت. بد حالیه. باز هم دم اینجا گرم میام بین شماها یکم آروم میشم/

  8. 3 کاربر از پست مفید Kaveh_r تشکرکرده اند .

    مهرااد (پنجشنبه 15 مرداد 94), اثر راشومون (چهارشنبه 14 مرداد 94), بهزاد10 (چهارشنبه 14 مرداد 94)

  9. #15
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 95 [ 11:34]
    تاریخ عضویت
    1394-5-04
    نوشته ها
    142
    امتیاز
    3,429
    سطح
    36
    Points: 3,429, Level: 36
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 71
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    21

    تشکرشده 298 در 108 پست

    Rep Power
    38
    Array
    بهزاد جان
    امروز عصری حالم خوب نبود و حس بدی داشتم. با اینکه کار داشتم نشستم تاپیک هاتو تقریبا کامل خوندم
    واقعا تو زنت رو زده بودی؟! بعد چطور انتظار داشتی کتک نخوری؟!
    بعدش اینکه تو با زنت خیلی بد برخورد میکنی. همه اش میگی مثه یه بچه یا میگی آدمش کنم و ...
    بهرحال شاید هم رفتار تو درست باشه چون من نمیتونم نسخه بدم. نسخه من که درست نبود.
    اما مورد من با تو خیلی فرق داره. صد بار آرزو کردم که جای تو بودم.
    تو خانمت دوست داره و همیشه میخواسته زندگی کنه باهات فقط مسایل مالی بی اعتمادی ایجاد کرده. نباید پای خانواده زنت به مسایل مادیت باز میشد
    اما یه چیزی بگم؟ دلم میخواست خانواده زن من مثل خانواده زن تو بودن حتی اگه کتکم میزدن. بی تفاوتی از کتک زدن دردش بیشتره
    همیشه بی تفاوت بودن
    ما جدا شدیم خانواده زنم یه زنگ نزدند. بعضی وقتها فکر میکنم دوست داشتن جدا بشیم انگار
    فقط مادرش دفعه اولی که قهر کرده بودیم زنگ زد که چرا قهرید من هم گفتم خیلی بیخودی گیر میده و هی الکی بهانه میگیره و خانوادت خانوادت میکنه و والدینم بی احترامی میکنه پدرم مهمون ماست. اگر اینجور باشه نمیتونیم زندگی کنیم و به نفع هردوتامونه که جدا بشیم. و این آخرین تماس من و خانوادادش بود. بعد از اون زنم دوبار از خونه رفت آوردمش و کلی بحث داشتیم کلی دوست و آشنا اومدن وسط ... اما هیچوقت خبری از خانوادشش نشد
    کلا دیگه تماسی نگرفتن.
    به زنم گفتم چرا اینقدر زندگی ما برای خانوادت بی ارزشه. گفت تو به مادرم گفته بودی بهتره جدا بشیم اون هم به من گفت اگر فکر میکنی عیب و ایرادی داری بمون زندگی کن من که عیبی در تو نمیبینم. (دلم میخواست ببینم اگر در ایران بودیم و شرایط فرق میکرد باز همین جور برخورد میکردن؟)
    حتی بار اولی که رفت من زنگ به پدر و هم مادرش زدم جواب ندادند. گفتم شاید نشنیدن باز زنگ زدم باز جواب ندادن. آخرش پیام زدم که دخترتون وسایلو جمع کرده و بدون صحبت با من از خونه رفته، اگه تا شب برنگرده بخاطر حرمت خونه بهتره ددیگه برنگرده. حتی یه جواب هم ندادند تا امروز.
    خیلی دلم میخواست زنم یه خانواده ای داشت که زندگی دخترشون یکم اهمیت داشت. اما انگار خیلی راضی هستند.
    بعضی وقتها هرچه بیشتر برای زندگی زور میزنی طرف دچار کج فهمی میشه فکر میکنه خبریه.

  10. 3 کاربر از پست مفید Kaveh_r تشکرکرده اند .

    مهرااد (پنجشنبه 15 مرداد 94), بهزاد10 (چهارشنبه 14 مرداد 94), رنگین (چهارشنبه 14 مرداد 94)

  11. #16
    Banned
    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 فروردین 95 [ 20:54]
    تاریخ عضویت
    1393-7-27
    نوشته ها
    151
    امتیاز
    3,246
    سطح
    35
    Points: 3,246, Level: 35
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 104
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    104

    تشکرشده 313 در 129 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عمر نوح و صبر عيوب ميخاد سر و كله زدن با بعضي از اين خانم ها . من گفتني ها رو گفتم و براي انسان منصف كافي بود

    اما من از كسي در خصوص زندگي خودم مشاوره نخواسته بودم ! حتي اطلاعات درستي هم خانم راه حل نداشتن . با اون اطلاعات غلط تحليل غلطي هم كردن و به جاده خاكي رفتن . بگذريم

    اما چيزي كه به تاپيك آقاي كاوه بر ميگرده :

    ١- امكان طلاق براي زن وقتي شوهر ايرادي نداره وجود نداره . يكي از اقوام زنش رو ١٥ سال در همين وضعيت نگه داشت و هيچ دادگاهي هم حكم طلاق نمي داد تا زنش تسليم شد و تك تك سكه هايي رو كه گرفتن بود پس داد به همراه ١٠٠ ميليون پول نقد تا رها شد . خانم بنده هم ميليون ها تومن پول وكيل داد ولي دست آخر در حضور همسرم و وكيلش ، قاضي به من گفت آيا نهايتاً ميخاي بزاريش موهاش رنگ دندان هاش بشه . كه من جواب دادم حاج آقا اينا كلاه من رو برداشتن و بايد جبران كنن. قاضي هم يك كلمه اضافه نكرد و حكم به نفع من شد . پس توجه كن كه خانم راه حل يا اطلاع نداره يا داره كل كل ميكنه .

    ٢- اما آيا آقاي كاوه موفق شده كه زنش رو با صحبت قانع كنه ؟؟ جواب روشنه !! خيلي از اين خانم هاي تالار هم هرگز دست از كل كل بر نميدارن . حتي به نظرم اگه خانم من و شما كوتاه بيان ، اينا كوتاه بيا نيستن !! پس جناب كاوه مراقب باش كه داري با چه كساني مشاوره ميكني . اين خانم ها از اينكه من گفتم شما هم اندكي زنت رو تحت فشار بزار تا سر عقل بياد آشفته شدن ولي از رفتارهاي قبيح زنت خم به ابرو نميارن و مدام جناب عالي رو تشويق ميكنن به كرنش بيشتر !!
    ویرایش توسط بهزاد10 : چهارشنبه 14 مرداد 94 در ساعت 18:06

  12. کاربر روبرو از پست مفید بهزاد10 تشکرکرده است .

    اثر راشومون (چهارشنبه 14 مرداد 94)

  13. #17
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 03 تیر 96 [ 07:33]
    تاریخ عضویت
    1394-4-06
    نوشته ها
    340
    امتیاز
    8,219
    سطح
    61
    Points: 8,219, Level: 61
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 231
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    343

    تشکرشده 431 در 213 پست

    Rep Power
    64
    Array
    آقا بهزاد تاپیک شما رو خوندم بهت تبریک میگم که تونستی همسرت رو حفظ کنی اما من نتونستم !!!!!!!!!!!!!!!ولی خب خوبم یعنی مجبورم چون خسته شدم از غصه خوردن،،،
    امیدوارم این برادر کاوه عجول به همت شما بتونه صبر رو یاد بگیره، من با حرفای آقا بهزاد موافقم باید به قوانین مسلط بشی و از حقوقت دفاع کنی و حداقل 1سال فرصت دادگاه رو از طلاق خودداری کنی تا تکلیفت با دل خودت معلوم بشه با این زمان خانمت هم شاید بهتر باهات رفتار کنه، در اینصورت تصمیمت باعث میشه بعدا خوش تر باشی حالا با همسرت یا بدون اون،،،،،،،،،،،، امیدوارم به بهترین جواب ممکن برسی

  14. کاربر روبرو از پست مفید آخیش تشکرکرده است .

    بهزاد10 (پنجشنبه 15 مرداد 94)

  15. #18
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 مرداد 96 [ 03:45]
    تاریخ عضویت
    1391-9-23
    نوشته ها
    59
    امتیاز
    3,954
    سطح
    40
    Points: 3,954, Level: 40
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 196
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    90

    تشکرشده 35 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array
    افرین بهزاد افرین کاوه.......... لطفا خانم راه حل این نظرات رو برای خودت بگذار ما اینجا هستیم و میدونیم در حق اقای کاوه ظلم شده اگه ایمان داری یک طرفه قضاوت نکن لطفاااااا

  16. #19
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 05 اسفند 94 [ 02:42]
    تاریخ عضویت
    1394-3-18
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    1,866
    سطح
    25
    Points: 1,866, Level: 25
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    48

    تشکرشده 197 در 64 پست

    Rep Power
    0
    Array
    گفته بودم دیگه نمیتونم کمکی کنم، اما چون چند تا سوال پرسیدید، لازم بود پاسخ بدم، هرچند خیلی هاش رو تو پست های قبلی جواب داده بودم که همین تکرار نشون میده دیگه نیازی به حضور من نیست، چون شما به گفته های قبلی دقت نکردید... البته به خیلی از گفته های بچه ها...

    خیلی طوفانی بود پستتون که از شدتش خندم گرفت
    شکر خدا که تو این موقعیت یکم شما رو از ناراحتی درآوردم و البته ریشه بی تفاوتی ای که خانمتون و خانواده اش در مقابل شما پیشه کردن رو هم متوجه شدم!! نقطه ضعف هاتونو زود لو میدید...

    بهرحال میدونن باید شروط هم در حدی بزارن که خواستگارشون فرار نکنه.
    اگه احساس کنن (اطمینان نه ها! فقط احساس!) هیچوقت نمیتونن از مردی که نمیخواد طلاقشون بده طلاق بگیرن، حتما میذارن و وقتی همه باهم بخوان کاری انجام بدن، تیغشون میبره ...

    خانم بنده میدونه که من قبل ازدواج با ایشون 6-7 سال کار میکردم. بعد از ازدواج هم ایشون 1.5 کار کردند که نسبت درآمدمون در بعد از ازد.اج قابل قیاس نیست. اما مصر هستند که %50 سهم میخواهند. به نظر شما حقش هست؟ یا فقط چون قانون این زور را در اختیارش گذاشته داره استفاده میکنه؟
    زیاد ازش حرف زدم: کار کردن توی خونه + 30% بهای آرامش و علاقه قبلی + تلاش نکردن خودتون در جهت تعدیل افراط تفریط های خانمتون در جاهای مختلف... (مثلا یه جایی ظرف 4 ثانیه 14 سکه رو قبول کرد، یه جایی ظرف 5 سال 50 درصد رو میخواد... اونجا به نفعتون بود سکوت کردید، اینجا مثنوی هفتاد من مینویسید که زن ها بی انصاف ترن و ...)

    درصد بیشتر طلاقها در ایران به خواست مرد هست در حالیکه در اینجا درصد بیشتر اقدام کنندگان برای طلاق زنها هستند. به نظر شما چرا؟...
    یه سرچ ساده چیزای دیگه ای رو نشون میده:
    - در تیر 93 اعلام شده که در سال 92 سه چهارم طلاق ها در ایران (70%) به درخواست زنان صورت گرفته، در حالیکه سهم مردان تنها (3%) بوده (مابقی توافقی)
    - در سه ماهه نخست سال 93 در رده سنی 27-29 سال، میزان تقاضای زنان 14.5% و مردان 16.2% بوده (که اگه تمام رده های سنی بررسی بشه آمار شبیه به سال 92 میشه، در عین حال الان هم تفاوت معنی دار نیست!)
    - خبرگزاری مهر در سال 91: در ایران 82 درصد متقاضیان طلاق زنان هستند...

    یادتون میاد گفتم وقتی نبودم روزی 2ساعت باهاش صحبت میکردم که تنها نباشه؟ بنابراین فرصتی برای کسی جز همسرم نداشتم.
    واقعا از بین 22 ساعت دیگه نیم ساعت پیدا نمیشد برای خانواده؟
    از فرودگاه تا خونه وقت کافی نیست که مادرتون از سلامتی شما مطمئن بشه؟ من که دخترم، همین که برسم به مقصد یه پیام یه کلمه ای میفرستم برای مامانم که رسیدم!

    شوری یعنی چی؟
    شوری یعنی اگه فرض کنیم حرفای خانم شما کاملا بهانه باشه، شما طوری رفتار کردید که از بین تمام بهانه های ممکن، گیر داده به این موضوع!

    شما اگر جای من بودید و طرف شما با استفاده از زور و قدرتی که اینجا بهش دادند ( که البته خودم بطور غیر مستقیم براش مهیا کردم) شما را در منگنه قرار میداد و با بی انصافی تمام با شما برخورد میکرد، چیکار میکردید؟
    توی پست شرکت اشاره کردم: فاصله گرفتن (باشم منحرفم می کنه) + پیدا کردن نقاط ضعفم+ تلاش درست برای برگردوندن زندگی در مسیر درست، اگه نشد، رهاکردن شایسته + آماده سازی خودم برای گذروندن موقعیت فعلی (بعد از رهاسازی) + استفاده از وقت و انرژیم برای یافتن یا ساختن مسیر جدید (هرچند شما کلا برداشتتون از اون پست اشتباه بود و اونو همراستا با دیگر صحبت ها دیدید) ...
    البته این نظر شخصی منه، هر کسی میتونه طبق میل خودش رفتار کنه، یکی میتونه تا آخر عمر سوگواری کنه، یکی مثل مجنون به دل کوه پناه ببره بعد هم خودشو از اونجا بندازه پایین، یکی بمونه و یه زندگی پرتنش و اصلاح نشده را ادامه بده، یکی راه های انتقام جویی رو بررسی کنه ...

    اگر مردی (که ایرادی نداره) نخواد زن را طلاق بده زن هیچ امکانی نداره.
    توجه داشته باشید که مواردی مثل عصبی شدن (هر کسی یه جوری)، غیرت بیجا، احساساتی یا هیجانی بودن زیاد، حساسیت زیاد روی برخی مسائل، توجه زیاد به پول (کلا افراط ها و تفریط ها) و ... هم ایرادن، حالا گرچه ایراد محکمه پسند نیستن، اما خانم ها اگه بخوان میتونن از دل همین ایرادها، ایراد محکمه پسند در بیارن... اما بیایم فرض کنیم این حرف بدون چون و چرا صحیحه، من به عنوان یه خانم مجرد از این تاپیک این عبرت ها رو گرفتم: 1- شروط ضمن عقد را جدی تر بگیرم تا امکاناتی برای خودم مهیا کنم (از همه آقایون ممنون به خاطر این عبرت)، 2- اگه برای کسی فقط امکان انتخاب یکی از بین شروط مختلف باشه، باید به موقعیت خودش نگاه کنه، اما به طور کلی اهمیت مهریه بیشتر از سایر موارده،3- خانم هایی که به نظر آقایون برای پول دست به جنایت زدن و در نهایت شوهرشون حاضر به طلاقشون نیست، وقتی به اون پول رسیدن دیگه چی میخوان؟ یا شوهر نمیخوان، که میذارنش به حال خودش و میرن دنبال آرزوهاشون، حالا اگه وقتی یه روزی شوهره از سکه دادن خسته شد برمی گردن با اصل و مقداری از فرع همون پول باهاش معامله می کنند طوری که خودش و همجنسانش فکر کنن خوب موفق شده، یا بازم شوهر میخوان که همون شوهر قبلی هست دیگه، هم خواهان! هم بدون ایراد! هم زحمت پیدا کردن یکی دیگه کمتر! هم سکه میده، هم خونه، هم خرجی ... (واقعا که به زندگی به چشم پول و انتقام نگاه کردن چقدر کثیفش می کنه، هر کسی سعی می کنه بیشتر طرف مقابل رو فرو بده)

    --
    چون انتقام و کل کل توی زندگیم رو ظلم در حق خودم میدونم، و وقتی میبینم حضورم در روند موضوع اصلی تاپیک تاثیر مثبتی نداره، بلکه موجب برداشت های اشتباهی هم شده، و اینجا ماندن هم تاثیری در حل کردن نقاط ضعف احتمالی خودم نداره، زحمتی که تا حالا کشیدم و توهین هایی که شنیدم را بابت عبرت هایی که گرفتم هیچ میدونم+ از بین راه های مختلف پیش رو، این راه را بر می گزینم: ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ ﴿۹۱ انعام﴾ آن‌ها را بگذار تا به بازیچه خود فرو روند... (دیگران ممکنه کل کل، تخریب، نگاه تک بعدی به توازن مالی و توازن قدرت، انتقام و ... را برگزینند و به اون صورت ادامه دهند و یا اینکه به رها شدن به حال خودشون به دید حفظ قدرت و غرور به صورت شرافتمندانه و عقب زدن مقتدرانه رقیب و گرفتن عرصه برای خود و... نگاه کنند، اما به نظر من هدفم (رها سازی) و (عمل به اندازه خدا) خیلی والاتر از این مسائل جزئیه... و صرف وقتم در راه های دیگه را ارزشمند تر میدونم)+ تلاش می کنم از عبرت هایی که گرفتم در یافتن یا ساختن راه آینده استفاده کنم.

    سخن پایانی برای شما آقای کاوه: سخن پایانی پست شرکت + درس عملی از پاراگراف انتهایی این پست

  17. کاربر روبرو از پست مفید راه حل تشکرکرده است .

    رنگین (پنجشنبه 15 مرداد 94)

  18. #20
    Banned
    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 فروردین 95 [ 20:54]
    تاریخ عضویت
    1393-7-27
    نوشته ها
    151
    امتیاز
    3,246
    سطح
    35
    Points: 3,246, Level: 35
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 104
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    104

    تشکرشده 313 در 129 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خانم راه حل گرامی

    به نظر میرسه عبرتی که شما گرفتید اینه : مهریه سنگین + حق طلاق + گرفتن تمام قدرت های دیگه از شوهر

    خوب اگه مردی شرایط شما رو پذیرفت به عقلش شک کنید و شما با اون ازدواج نکنید چون این آدم شما رو هم خوشبخت نمیکنه !

    دختر خانم گرامی شما خیلی از اسلام و قرآن اسم میاری . قرآن میگه تا 4 زن برای مردان مباح هست بعلاوه تعداد فراوانی کنیز! مهریه حضرت زهرا هم آب بوده ! در اسلام زن بدون اجازه شوهر از خونه خارج نمیشه ، چه برسه از کشور !!

    حضرت محمد n تا زن داشته . به نظر شما مهریه این زنان چقدر بوده ؟ آیا همشون مثل شما فکر می کردن ؟ دختر خانم عزیز ، لطفاً با همون پرچم فمنیست بیایید جلو . چون پرچم اسلام به درد امثال شما نمیخوره .

    اما من چه توهینی به شما یا دیگران کردم ؟ اتفاقاً نمیخام هم که هیچ کس از این تالار بره و دیگه پست نزاره ! تصمیم با خودتون .

    در خصوص مهریه که فرمودین خیلی مهمه ! نسل گذشته یک ضرب المثل احمقانه رو جا انداخت به نام کی داده کی گرفته . ولی نسل حاضر ثابت کرد که اون ضرب المثل غلطه و دیگه کم کم مهریه سنگین کنار خواهد رفت . عملاً مهریه عامل جدایی و طلاق بوده و نه حفظ زندگی . اطراف خودم آقایون مجرد رو می بینم که کم کم دارن قضیه مهریه رو میفهمن و دیگه به سادگی زیر بار نمیرن . مثلاً پسر عمه من 35 سالش شده و تا حالا با 3 تا دختر خانم تا پای عقد رفته و همه چیز از نظر دو طرف OK بوده ولی مهریه سنگین کار رو خراب کرده . . .

    از همه دوستانی که با بنده اعلام موافقت کردن خواهش می کنم به خانم راه حل هیچ توهینی نکنید و از ایشون نخاید که دیگه پست نزاره . ما باید یاد بگیرم نظر مخالف رو بشنویم و تحمل کنیم و اگر برامون ممکن بود با احترام تبادل نظر کنیم . واقعیت اینه که پست های خانم راه حل مطالب مفید زیادی هم داشته . . .
    ویرایش توسط بهزاد10 : پنجشنبه 15 مرداد 94 در ساعت 10:57

  19. کاربر روبرو از پست مفید بهزاد10 تشکرکرده است .

    اثر راشومون (پنجشنبه 15 مرداد 94)


 
صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. چطور باید جلوی خانواده همسرم بایستم؟
    توسط fatima999 در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: یکشنبه 20 دی 94, 15:20
  2. پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: جمعه 09 آبان 93, 00:59
  3. پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: پنجشنبه 14 فروردین 93, 00:59
  4. برای تموم کسایی که پیشمون نیستن
    توسط بهار.زندگی در انجمن تجربه های فردی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: دوشنبه 29 اسفند 90, 00:34
  5. ایستگاه کنجکاوی ( در مورد نفر قبلیت کنجکاوی کن)
    توسط کنجکاو در انجمن سرگرمی و تفریح
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: پنجشنبه 11 شهریور 89, 10:23

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:32 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.